بحث:پیامبر خاتم (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']] | ' به ' - [[')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[پیامبر خاتم]]''' است. "'''[[سخنان پیامبر خاتم]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سخنان پیامبر خاتم در قرآن]] - [[سخنان پیامبر خاتم در حدیث]] - [[سخنان پیامبر خاتم در کلام اسلامی]] - [[سخنان پیامبر خاتم در تاریخ اسلام]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[پیامبر خاتم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==جهانی بودن دعوت==
==جهانی بودن دعوت==
*برخی از اروپاییان ادعا می‌کنند [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} در ابتدا که ظهور کرد فقط می‌خواست مردم قریش را هدایت کند، ولی پس از آنکه پیشرفتی در کار خود احساس کرد، تصمیم گرفت دعوت خویش را به همه ملل عرب و غیر عرب تعمیم دهد. این سخن یک تهمت ناجوانمردانه بیش نیست، و علاوه بر اینکه هیچ دلیل تاریخی ندارد، با اصول و قرائتی که از آیات اولیه قرآن که بر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل شد استفاده می‌شود، مباینت دارد.
*برخی از اروپاییان ادعا می‌کنند [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} در ابتدا که ظهور کرد فقط می‌خواست مردم قریش را هدایت کند، ولی پس از آنکه پیشرفتی در کار خود احساس کرد، تصمیم گرفت دعوت خویش را به همه ملل عرب و غیر عرب تعمیم دهد. این سخن یک تهمت ناجوانمردانه بیش نیست، و علاوه بر اینکه هیچ دلیل تاریخی ندارد، با اصول و قرائتی که از آیات اولیه قرآن که بر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل شد استفاده می‌شود، مباینت دارد.
خط ۳۳: خط ۲۳:
==ازدواج‌های متعدد==
==ازدواج‌های متعدد==
*ازدواج اول [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} با [[حضرت خدیجه|خدیجه]] {{س}} بود که پانزده سال از خودش بزرگ‌تر بود. ازدواج با خدیجه {{س}} در بیست‌وپنج سالگی پیامبر و چهل سالگی خدیجه صورت گرفت. خدیجه بیست‌وپنج سال به‌عنوان زن منحصر به فرد پیامبر {{صل}} در خانه پیامبر {{صل}} بود، و فرزندانی آورد و در شصت‌وپنج سالگی وفات کرد. پس از [[حضرت خدیجه|خدیجه]] {{س}}، [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} با یک بیوه دیگر به نام سوده ازدواج کرد. پس از او با عایشه که دختر خانه بود و قبلاً شوهر نکرده بود و مستقیماً از خانه پدر به خانه پیامبر {{صل}} می‌آمد، ازدواج کرد. پس از عایشه نیز با آنکه پیامبر {{صل}} زنان متعددی گرفت، هیچ کدام دختر خانه نبودند، همه بیوه و غالباً سالخورده و احیاناً صاحب فرزندان برومندی بودند. عایشه همواره در میان زنان پیامبر به خود می‌بالید، و می‌گفت: «من تنها زنی هستم که با غیر پیامبر آمیزش نکرده‌ام.» او به زیبایی خود نیز می‌بالید و این دو جهت او را مغرور کرده بود و احیاناً پیامبر را می‌آزرد. عایشه پیش خود انتظار داشت با بودن او پیامبر به زن دیگر التفات نکند، زیرا طبیعی است برای یک مرد با داشتن زنی جوان و زیبا، به‌سر بردن با زنانی سالخورده و بی‌بهره از زیبایی جز تحمل محرومیت و ناکامی چیز دیگر نیست؛ به‌خصوص اگر مانند پیامبر {{صل}} بخواهد رعایت حق و نوبت همه را در کمال دقت و عدالت بنماید. اما [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} که ازدواج‌های متعددش بر مبنای مصالح اجتماعی و سیاسی آن روز اسلام بود، نه بر مبانی دیگر، به این جهات التفاتی نمی‌کرد و از آن تاریخ تا آخر عمر که مجموعاً در حدود ده سال بود، زنان متعددی از میان زنان بی‌سرپرست، که شوهرهاشان کشته شده بودند، یا به علت دیگر بی‌سرپرست شده بودند، به همسری برگزید.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[داستان راستان (کتاب)|داستان راستان]] مجموعه آثار، ج ۱۸، صص ۴۳۸ و ۴۳۹.</ref> به عبارتی، علل ازدواج مختلف است: گاهی برای کسب نیرو و قوت و پیوند با اقویا بود که پیوند با عایشه و حفصه (دختران ابوبکر و عمر) روی این جهت بود؛ پیوند با ام‌حبیبه (دختر ابوسفیان) شاید جنبه استمالت قلب خویشاوندان را داشت، چون شوهرش مرتد شد و خودش در حبشه بود. یا بعضی فقط به‌خاطر تکفل مخارج و تحت حمایت گرفتن آنان را داشت که بعدها هم سنت باشد، مثل پیوند با ام‌سلمه. بعضی هم برای برای شکستن سنت انحرافی بود، مثل ازدواج با زینب بنت جحش، همسر پیشین پسر خوانده خود.<ref>یادداشت‌ها، ج ۹، ص ۱۰۱.</ref> این ازدواج برای اعراب جاهلیت مستنکر بود، اما قرآن زشتی ازدواج با زن پسر خوانده را نسخ کرد.<ref>خاتمیت، ص ۴۰.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} منتهای عدالت را درباره همه آنها رعایت می‌کرد و هیچ‌گونه تبعیضی میان آنها قائل نمی‌شد. عروة بن زبیر خواهرزاده عایشه است. درباره طرز رفتار [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} با زنان خود از خاله خویش (عایشه) سؤالاتی کرده است. عایشه گفت: رسم [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} این بود که هیچ‌یک از ما را بر دیگری ترجیح نمی‌داد. با همه به عدالت و تساوی کامل رفتار می‌کرد. کمتر روزی اتفاق می‌افتاد که به همه زنان خود سر نزند و احوالپرسی و تفقد نکند؛ ولی نوبت هرکس بود نسبت به دیگران به احوالپرسی قناعت می‌کرد و شب را در خانه آن کس به‌سر می‌برد که نوبت او بود. اگر احیاناً در وقتی که نوبت زنی بود می‌خواست نزد زن دیگر برود، رسماً می‌آمد و اجازه می‌گرفت؛ اگر اجازه داده می‌شد می‌رفت و اگر اجازه داده نمی‌شد، نمی‌رفت. من شخصاً این‌طور بودم که هر وقت از من اجازه می‌خواست نمی‌دادم. [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} حتی در بیماری‌ای که به فوت ایشان منجر شد که توانایی حرکت نداشت، عدالت را در کمال دقت اجرا کرد. برای اینکه عدالت و نوبت را رعایت کرده باشد، هر روز بسترش را از اتاقی به اتاق دیگر منتقل می‌کردند، تا آنکه یک روز همه را جمع کرد و اجازه خواست در یک اتاق بماند و همه اجازه دادند در خانه عایشه بماند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، نظام حقوق زن در اسلام مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۳۶۰.</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص ۹۷ تا ۱۱۰.</ref>
*ازدواج اول [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} با [[حضرت خدیجه|خدیجه]] {{س}} بود که پانزده سال از خودش بزرگ‌تر بود. ازدواج با خدیجه {{س}} در بیست‌وپنج سالگی پیامبر و چهل سالگی خدیجه صورت گرفت. خدیجه بیست‌وپنج سال به‌عنوان زن منحصر به فرد پیامبر {{صل}} در خانه پیامبر {{صل}} بود، و فرزندانی آورد و در شصت‌وپنج سالگی وفات کرد. پس از [[حضرت خدیجه|خدیجه]] {{س}}، [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} با یک بیوه دیگر به نام سوده ازدواج کرد. پس از او با عایشه که دختر خانه بود و قبلاً شوهر نکرده بود و مستقیماً از خانه پدر به خانه پیامبر {{صل}} می‌آمد، ازدواج کرد. پس از عایشه نیز با آنکه پیامبر {{صل}} زنان متعددی گرفت، هیچ کدام دختر خانه نبودند، همه بیوه و غالباً سالخورده و احیاناً صاحب فرزندان برومندی بودند. عایشه همواره در میان زنان پیامبر به خود می‌بالید، و می‌گفت: «من تنها زنی هستم که با غیر پیامبر آمیزش نکرده‌ام.» او به زیبایی خود نیز می‌بالید و این دو جهت او را مغرور کرده بود و احیاناً پیامبر را می‌آزرد. عایشه پیش خود انتظار داشت با بودن او پیامبر به زن دیگر التفات نکند، زیرا طبیعی است برای یک مرد با داشتن زنی جوان و زیبا، به‌سر بردن با زنانی سالخورده و بی‌بهره از زیبایی جز تحمل محرومیت و ناکامی چیز دیگر نیست؛ به‌خصوص اگر مانند پیامبر {{صل}} بخواهد رعایت حق و نوبت همه را در کمال دقت و عدالت بنماید. اما [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} که ازدواج‌های متعددش بر مبنای مصالح اجتماعی و سیاسی آن روز اسلام بود، نه بر مبانی دیگر، به این جهات التفاتی نمی‌کرد و از آن تاریخ تا آخر عمر که مجموعاً در حدود ده سال بود، زنان متعددی از میان زنان بی‌سرپرست، که شوهرهاشان کشته شده بودند، یا به علت دیگر بی‌سرپرست شده بودند، به همسری برگزید.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[داستان راستان (کتاب)|داستان راستان]] مجموعه آثار، ج ۱۸، صص ۴۳۸ و ۴۳۹.</ref> به عبارتی، علل ازدواج مختلف است: گاهی برای کسب نیرو و قوت و پیوند با اقویا بود که پیوند با عایشه و حفصه (دختران ابوبکر و عمر) روی این جهت بود؛ پیوند با ام‌حبیبه (دختر ابوسفیان) شاید جنبه استمالت قلب خویشاوندان را داشت، چون شوهرش مرتد شد و خودش در حبشه بود. یا بعضی فقط به‌خاطر تکفل مخارج و تحت حمایت گرفتن آنان را داشت که بعدها هم سنت باشد، مثل پیوند با ام‌سلمه. بعضی هم برای برای شکستن سنت انحرافی بود، مثل ازدواج با زینب بنت جحش، همسر پیشین پسر خوانده خود.<ref>یادداشت‌ها، ج ۹، ص ۱۰۱.</ref> این ازدواج برای اعراب جاهلیت مستنکر بود، اما قرآن زشتی ازدواج با زن پسر خوانده را نسخ کرد.<ref>خاتمیت، ص ۴۰.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} منتهای عدالت را درباره همه آنها رعایت می‌کرد و هیچ‌گونه تبعیضی میان آنها قائل نمی‌شد. عروة بن زبیر خواهرزاده عایشه است. درباره طرز رفتار [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} با زنان خود از خاله خویش (عایشه) سؤالاتی کرده است. عایشه گفت: رسم [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} این بود که هیچ‌یک از ما را بر دیگری ترجیح نمی‌داد. با همه به عدالت و تساوی کامل رفتار می‌کرد. کمتر روزی اتفاق می‌افتاد که به همه زنان خود سر نزند و احوالپرسی و تفقد نکند؛ ولی نوبت هرکس بود نسبت به دیگران به احوالپرسی قناعت می‌کرد و شب را در خانه آن کس به‌سر می‌برد که نوبت او بود. اگر احیاناً در وقتی که نوبت زنی بود می‌خواست نزد زن دیگر برود، رسماً می‌آمد و اجازه می‌گرفت؛ اگر اجازه داده می‌شد می‌رفت و اگر اجازه داده نمی‌شد، نمی‌رفت. من شخصاً این‌طور بودم که هر وقت از من اجازه می‌خواست نمی‌دادم. [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} حتی در بیماری‌ای که به فوت ایشان منجر شد که توانایی حرکت نداشت، عدالت را در کمال دقت اجرا کرد. برای اینکه عدالت و نوبت را رعایت کرده باشد، هر روز بسترش را از اتاقی به اتاق دیگر منتقل می‌کردند، تا آنکه یک روز همه را جمع کرد و اجازه خواست در یک اتاق بماند و همه اجازه دادند در خانه عایشه بماند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، نظام حقوق زن در اسلام مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۳۶۰.</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص ۹۷ تا ۱۱۰.</ref>
== جستارهای وابسته ==


==منابع==
==منابع==
خط ۴۱: خط ۲۹:


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}
 
 
[[رده:پیامبر خاتم]]
[[رده:سخنان پیامبر خاتم]]
۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش