پرش به محتوا

صفیه بنت حیی بن اخطب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
در [[سال چهارم هجرت]] و در پی [[جنگی]] که بین [[یهودیان بنی‌نضیر]] و [[مسلمانان]] به [[رهبری]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پیش آمد، [[یهودیان بنی‌نضیر]] [[شکست]] خوردند و ملزم به ترک [[مدینه]] شدند. پس از طرد از [[مدینه]]، عده‌ای از سران [[بنی‌نضیر]] از جمله [[حیی بن اخطب]] و [[کنانة بن ربیع]] و دیگران به [[خیبر]] رفتند و در قلعه‌های آنجا ساکن شدند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۵۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۹۱.</ref>.
در [[سال چهارم هجرت]] و در پی [[جنگی]] که بین [[یهودیان بنی‌نضیر]] و [[مسلمانان]] به [[رهبری]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پیش آمد، [[یهودیان بنی‌نضیر]] [[شکست]] خوردند و ملزم به ترک [[مدینه]] شدند. پس از طرد از [[مدینه]]، عده‌ای از سران [[بنی‌نضیر]] از جمله [[حیی بن اخطب]] و [[کنانة بن ربیع]] و دیگران به [[خیبر]] رفتند و در قلعه‌های آنجا ساکن شدند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۵۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۹۱.</ref>.


پس از [[صلح حدیبیه]]، در اوایل [[سال هفتم هجرت]]، [[رسول خدا]] {{صل}} با [[یهودیان خیبر]] وارد [[جنگ]] شد و این منطقه را -که به صورت مرکزی برای آشوب‌های نظامی، توطئه‌ها و جنگ‌افروزی‌ها علیه [[مسلمانان]] در آمده بود- [[فتح]] کرد. در این [[جنگ]]، [[کنانة ابی‌العقیق]] -شوهر صفیه بنت حیی بن اخطب- کشته شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲.</ref> و [[غنایم]] بسیاری به دست [[مسلمانان]] افتاد. در جریان [[فتح]] قلعه قموص که یکی از قلعه‌های هفت‌گانه [[خیبر]] و دژ [[فرزندان]] ابی‌الحقیق بود، زنانی نیز به [[اسارت]] گرفته شدند. [[صفیه دختر حیی بن اخطب]] و یکی از دختر عموهایش جزء این [[اسیران]] بودند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|مقاله «صفیه بنت حیی بن اخطب»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۹-۳۰.</ref>
پس از [[صلح حدیبیه]]، در اوایل [[سال هفتم هجرت]]، [[رسول خدا]] {{صل}} با [[یهودیان خیبر]] وارد [[جنگ]] شد و این منطقه را -که به صورت مرکزی برای آشوب‌های نظامی، توطئه‌ها و جنگ‌افروزی‌ها علیه [[مسلمانان]] در آمده بود- [[فتح]] کرد. در این [[جنگ]]، [[کنانة ابی‌العقیق]] -شوهر صفیه بنت حیی بن اخطب- کشته شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲.</ref> و [[غنایم]] بسیاری به دست [[مسلمانان]] افتاد. در جریان [[فتح]] قلعه قموص که یکی از قلعه‌های هفت‌گانه [[خیبر]] و دژ [[فرزندان]] ابی‌الحقیق بود، زنانی نیز به [[اسارت]] گرفته شدند. [[صفیه دختر حیی بن اخطب]] و یکی از دختر عموهایش جزء این [[اسیران]] بودند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|مقاله «صفیه بنت حیی بن اخطب»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۹-۳۰.</ref>


== [[ازدواج با پیامبر]] {{صل}} ==
== [[ازدواج با پیامبر]] {{صل}} ==
[[خاتم انبیا]] {{صل}} به [[بلال حبشی]] [[فرمان]] داد [[صفیه]] و دختر عمویش را کنار بارها و [[جایگاه]] خود ببرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۷۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۶.</ref>. یکی از [[مسلمانان]] به نام [[دحیه کلبی]] در نظر داشت تا صفیه بنت حیی بن اخطب را از [[رسول خدا]] {{صل}} بخواهد؛ امّا [[حضرت]] از کنار صفیه بنت حیی بن اخطب عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۰۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.</ref>. به این ترتیب، [[مسلمانان]] متوجه شدند که [[حضرت]]، او را برای خود [[برگزیده]] است. ایشان، دختر عموی صفیه بنت حیی بن اخطب را به [[دحیه کلبی]] بخشید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲.</ref>. [[حضرت]]، [[اسلام]] را بر صفیه بنت حیی بن اخطب عرضه فرمود و گفت: "اگر بخواهی به [[دین]] خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمی‌کنم؛ ولی اگر [[خدا]] و [[رسول]] او را برگزینی، تو را به همسری خود بر می‌گزینیم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.</ref>. [[صفیه]] گفت: "حتماً [[خدا]] و [[پیامبر]] او را بر می‌گزینم". [[حضرت]] او را [[آزاد]] کرد و سپس به همسری خویش درآورد و مهریه وی راآزادی‌اش قرار داد<ref>ابن حنبل، مسند، ج۳، ص۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۲۲.</ref>.
[[خاتم انبیا]] {{صل}} به [[بلال حبشی]] [[فرمان]] داد [[صفیه]] و دختر عمویش را کنار بارها و [[جایگاه]] خود ببرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۷۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۶.</ref>. یکی از [[مسلمانان]] به نام [[دحیه کلبی]] در نظر داشت تا صفیه بنت حیی بن اخطب را از [[رسول خدا]] {{صل}} بخواهد؛ امّا حضرت از کنار صفیه بنت حیی بن اخطب عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۰۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.</ref>. به این ترتیب، [[مسلمانان]] متوجه شدند که حضرت، او را برای خود [[برگزیده]] است. ایشان، دختر عموی صفیه بنت حیی بن اخطب را به [[دحیه کلبی]] بخشید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲.</ref>. حضرت، [[اسلام]] را بر صفیه بنت حیی بن اخطب عرضه فرمود و گفت: "اگر بخواهی به [[دین]] خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمی‌کنم؛ ولی اگر [[خدا]] و [[رسول]] او را برگزینی، تو را به همسری خود بر می‌گزینیم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.</ref>. [[صفیه]] گفت: "حتماً [[خدا]] و [[پیامبر]] او را بر می‌گزینم". حضرت او را [[آزاد]] کرد و سپس به همسری خویش درآورد و مهریه وی راآزادی‌اش قرار داد<ref>ابن حنبل، مسند، ج۳، ص۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۲۲.</ref>.


[[نقل]] است که [[رسول خدا]] {{صل}} صفیه بنت حیی بن اخطب را بعد از [[اسارت]] نزد خود نگه داشت. در این هنگام، [[پیامبر]] {{صل}} در چهره صفیه بنت حیی بن اخطب و نزدیک چشم او نشانه کبود شده‌ای دید که به سبزی می‌زد. از او پرسید: "این چیست؟" گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}! در [[خواب]] چنان دیدم که ماهی از سوی [[آسمان]] یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت. این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت که گویا [[دوست]] داری [[همسر]] [[پادشاهی]] شوی که از [[مدینه]] می‌آید؟ پس ضربه‌ای بر من وارد کرد..."<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۹۱-۹۱.</ref>.
[[نقل]] است که [[رسول خدا]] {{صل}} صفیه بنت حیی بن اخطب را بعد از [[اسارت]] نزد خود نگه داشت. در این هنگام، [[پیامبر]] {{صل}} در چهره صفیه بنت حیی بن اخطب و نزدیک چشم او نشانه کبود شده‌ای دید که به سبزی می‌زد. از او پرسید: "این چیست؟" گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}! در [[خواب]] چنان دیدم که ماهی از سوی [[آسمان]] یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت. این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت که گویا [[دوست]] داری [[همسر]] [[پادشاهی]] شوی که از [[مدینه]] می‌آید؟ پس ضربه‌ای بر من وارد کرد..."<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۹۱-۹۱.</ref>.
خط ۱۷: خط ۱۷:
صفیه بنت حیی بن اخطب هفده ساله بود که به [[ازدواج]] [[پیغمبر]] {{صل}} درآمد<ref>دائرة المعارف، الاسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹.</ref>. [[ازدواج]] [[رسول خدا]] {{صل}} با [[صفیه دختر حیی بن اخطب]]، بعد از [[ازدواج حضرت]] با [[جویریه]] و در میان راه [[خیبر]] به [[مدینه]] اتفاق افتاد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳.</ref>. گفته شده است در زمین‌های هموار بین راه، سفره‌های چرمی گستردند و با غذایی که از خرما و روغن، آرد و کشک درست شده بود از میهمانان [[پذیرایی]] شد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.</ref>.
صفیه بنت حیی بن اخطب هفده ساله بود که به [[ازدواج]] [[پیغمبر]] {{صل}} درآمد<ref>دائرة المعارف، الاسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹.</ref>. [[ازدواج]] [[رسول خدا]] {{صل}} با [[صفیه دختر حیی بن اخطب]]، بعد از [[ازدواج حضرت]] با [[جویریه]] و در میان راه [[خیبر]] به [[مدینه]] اتفاق افتاد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳.</ref>. گفته شده است در زمین‌های هموار بین راه، سفره‌های چرمی گستردند و با غذایی که از خرما و روغن، آرد و کشک درست شده بود از میهمانان [[پذیرایی]] شد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.</ref>.


[[حضرت]] چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر صفیه بنت حیی بن اخطب افکند. او را ترک شترش نشاند و به [[مدینه]] آورد. چون [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مدینه]] آمد، صفیه بنت حیی بن اخطب را در خانه‌ای از خانه‌های [[انصار]] منزل داد. [[زنان]] [[انصار]] به دیدن او می‌رفتند. [[عایشه]] [[همسر پیامبر اکرم]] {{صل}} هم در حالی که نقاب زده بود، به دیدن او رفت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۹.</ref>.
حضرت چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر صفیه بنت حیی بن اخطب افکند. او را ترک شترش نشاند و به [[مدینه]] آورد. چون [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مدینه]] آمد، صفیه بنت حیی بن اخطب را در خانه‌ای از خانه‌های [[انصار]] منزل داد. [[زنان]] [[انصار]] به دیدن او می‌رفتند. [[عایشه]] [[همسر پیامبر اکرم]] {{صل}} هم در حالی که نقاب زده بود، به دیدن او رفت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۹.</ref>.


[[پیامبر اکرم]] {{صل}} صفیه بنت حیی بن اخطب را نیز به رعایت [[حجاب]] ملزم کرد. همچنین مانند [[همسران]] دیگر، برایش نوبت معین کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۱.</ref>. مؤرخان و [[سیره‌نویسان]]، صفیه بنت حیی بن اخطب را تنها [[همسر]] [[غیر عرب]] [[رسول خدا]] {{صل}} دانسته‌اند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۸؛ قاضی ابر قوه، سیرت رسول الله {{صل}}، ج۲، ص۱۱۰۲.</ref>. در [[تاریخ]] از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله و حلیمه یاد شده است<ref>ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۱، ص۲۴۵؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۱.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|مقاله «صفیه بنت حیی بن اخطب»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۰-۳۲.</ref>
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} صفیه بنت حیی بن اخطب را نیز به رعایت [[حجاب]] ملزم کرد. همچنین مانند [[همسران]] دیگر، برایش نوبت معین کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۱.</ref>. مؤرخان و [[سیره‌نویسان]]، صفیه بنت حیی بن اخطب را تنها [[همسر]] [[غیر عرب]] [[رسول خدا]] {{صل}} دانسته‌اند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۸؛ قاضی ابر قوه، سیرت رسول الله {{صل}}، ج۲، ص۱۱۰۲.</ref>. در [[تاریخ]] از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله و حلیمه یاد شده است<ref>ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۱، ص۲۴۵؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۱.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|مقاله «صفیه بنت حیی بن اخطب»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۰-۳۲.</ref>


== [[زندگی]] ایشان پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} ==
== [[زندگی]] ایشان پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} ==
از او و احوالش پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}}، خبر چندانی در دست نیست. [[نقل]] شده است که پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} [[عمر بن خطاب]] برای او شش هزار درهم<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۱.</ref> و به [[نقلی]] پنج هزار در هم<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۵۳.</ref> مقرری سالیانه در نظر گرفت. او در سال ۳۵ ق و در پی [[محاصره]] [[خانه]] [[عثمان بن عفان]] - [[خلیفه سوم]] - به کمک [[عثمان]] شتافت و از [[خانه]] خود تا [[خانه]] [[عثمان]] معبری گشود تا از طریق آن، [[آب]] و [[غذا]] به او و خانواده‌اش برساند<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|مقاله «صفیه بنت حیی بن اخطب»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۲.</ref>
از او و احوالش پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}}، خبر چندانی در دست نیست. [[نقل]] شده است که پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} [[عمر بن خطاب]] برای او شش هزار درهم<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۱.</ref> و به [[نقلی]] پنج هزار در هم<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۵۳.</ref> مقرری سالیانه در نظر گرفت. او در سال ۳۵ ق و در پی [[محاصره]] [[خانه]] [[عثمان بن عفان]] - [[خلیفه سوم]] - به کمک [[عثمان]] شتافت و از [[خانه]] خود تا [[خانه]] [[عثمان]] معبری گشود تا از طریق آن، [[آب]] و [[غذا]] به او و خانواده‌اش برساند<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|مقاله «صفیه بنت حیی بن اخطب»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۲.</ref>


== [[وفات]] ==
== [[وفات]] ==
سرانجام این بانوی گرامی در سال ۵۰ ق<ref>خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۷، ص۳۳۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ص۲۶۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۲.</ref> و به [[نقلی]] ۵۲ ق<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۰-۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۲.</ref> در [[مدینه]] در [[گذشت]]؛ [[سعید بن عاص]] بر او [[نماز]] خواند و در [[قبرستان بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|مقاله «صفیه بنت حیی بن اخطب»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۲.</ref>
سرانجام این بانوی گرامی در سال ۵۰ ق<ref>خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۷، ص۳۳۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ص۲۶۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۲.</ref> و به [[نقلی]] ۵۲ ق<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۰-۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۲.</ref> در [[مدینه]] در [[گذشت]]؛ [[سعید بن عاص]] بر او [[نماز]] خواند و در [[قبرستان بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|مقاله «صفیه بنت حیی بن اخطب»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۲.</ref>


== [[شخصیت]] [[روایی]] ==
== [[شخصیت]] [[روایی]] ==
در کتب [[روایی]] ده [[حدیث]] از صفیّه وجود دارد که آنها را از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده است<ref>خیر الدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۲۰۶.</ref>.
در کتب [[روایی]] ده [[حدیث]] از صفیّه وجود دارد که آنها را از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] کرده است<ref>خیر الدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۲۰۶.</ref>.


[[امام سجاد]] {{ع}} و نیز [[برادر]] زاده‌اش و دو تن از غلامانش - به نام‌های کنانه و [[یزید بن معتب]] و [[اسحاق بن عبدالله بن حارث]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۲.</ref> - و زنانی چون [[صُخَیره بنت جیفر بصری]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۵۱.</ref>، [[صافیه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۵۶.</ref> و [[جدّه صالح بن حیان]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۵۸.</ref> از جمله کسانی هستند که از او [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|مقاله «صفیه بنت حیی بن اخطب»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۲-۳۳.</ref>.
[[امام سجاد]] {{ع}} و نیز [[برادر]] زاده‌اش و دو تن از غلامانش - به نام‌های کنانه و [[یزید بن معتب]] و [[اسحاق بن عبدالله بن حارث]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۲.</ref> - و زنانی چون [[صُخَیره بنت جیفر بصری]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۵۱.</ref>، [[صافیه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۵۶.</ref> و [[جدّه صالح بن حیان]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۵۸.</ref> از جمله کسانی هستند که از او [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|مقاله «صفیه بنت حیی بن اخطب»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۲-۳۳.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش