جامعیت قرآن: تفاوت میان نسخهها
←جامعیت و تحدی به علم و معرفت
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
*علاوه بر تحدی عام، تحدی قرآن به علم و معرفت مورد توجه قرار گرفته است و قرآن از طریق آیاتی چون {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}،<ref>سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.</ref> {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref>سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.</ref> و امثال آن، به خصوصِ علم و معرفت تحدی کرده است. با سیر و بررسی در متن تعالیم اسلام، میتوان به این امر واقف شد که اسلام از طریق بیان کلیات در قرآن و ارجاع جزئیات به پیامبر اکرم، متعرض ریز و درشت معارف الهی فلسفی، اخلاق فاضله، قوانین فرعی دینی اعم از عبادی، معاملی، سیاسی، اجتماعی و هر آنچه که با فعل و عمل انسان تماس و ارتباط مییابد، شده است؛ البته بر مدار فطرت و اصل توحید. از سوی دیگر، بقاء انطباق این امور بر صلاح انسان را با گذشت زمان با آیاتی چون آیۀ ۹ سورۀ حجر و آیۀ ۴۲ سورۀ سجده بیان و تضمین کرده است. <ref>ر.ک: [[علامه طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۶۲ و ۶۳.</ref> | *علاوه بر تحدی عام، تحدی قرآن به علم و معرفت مورد توجه قرار گرفته است و قرآن از طریق آیاتی چون {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}،<ref>سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.</ref> {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref>سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.</ref> و امثال آن، به خصوصِ علم و معرفت تحدی کرده است. با سیر و بررسی در متن تعالیم اسلام، میتوان به این امر واقف شد که اسلام از طریق بیان کلیات در قرآن و ارجاع جزئیات به پیامبر اکرم، متعرض ریز و درشت معارف الهی فلسفی، اخلاق فاضله، قوانین فرعی دینی اعم از عبادی، معاملی، سیاسی، اجتماعی و هر آنچه که با فعل و عمل انسان تماس و ارتباط مییابد، شده است؛ البته بر مدار فطرت و اصل توحید. از سوی دیگر، بقاء انطباق این امور بر صلاح انسان را با گذشت زمان با آیاتی چون آیۀ ۹ سورۀ حجر و آیۀ ۴۲ سورۀ سجده بیان و تضمین کرده است. <ref>ر.ک: [[علامه طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۶۲ و ۶۳.</ref> | ||
*از این بیان استفاده میشود، قرآن باید مشتمل بر علوم گوناگونی باشد که فوق همانندآوری است و اگر چنین است، پس جامع آن علوم مختلف است؛ زیرا، مراد از علم و معرفت، نوع خاصی از معرفت، همانند معرفت تجربی نیست، بلکه معرفت به صورت مطلق است که شاخههای مختلف دانش را دربرمیگیرد. از سوی دیگر، با فرض اشتمال قرآن بر کلیات تعالیم اسلام و هر آنچه به نحوی با فعل و عمل آدمی ارتباط دارد و مصونیت آن از همانندآوری و تغییر و تحول و تکامل، باید این کتاب حداقل جامع اصول و کلیات تمام علومی باشد که با عمل انسان ربط پیدا میکنند. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآنشناخت (نشریه)|مجله قرآنشناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۶.</ref> | *از این بیان استفاده میشود، قرآن باید مشتمل بر علوم گوناگونی باشد که فوق همانندآوری است و اگر چنین است، پس جامع آن علوم مختلف است؛ زیرا، مراد از علم و معرفت، نوع خاصی از معرفت، همانند معرفت تجربی نیست، بلکه معرفت به صورت مطلق است که شاخههای مختلف دانش را دربرمیگیرد. از سوی دیگر، با فرض اشتمال قرآن بر کلیات تعالیم اسلام و هر آنچه به نحوی با فعل و عمل آدمی ارتباط دارد و مصونیت آن از همانندآوری و تغییر و تحول و تکامل، باید این کتاب حداقل جامع اصول و کلیات تمام علومی باشد که با عمل انسان ربط پیدا میکنند. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآنشناخت (نشریه)|مجله قرآنشناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۶.</ref> | ||
===برخی از جنبه های جامعیت قرآن=== | |||
1-4) جامعیت تبیینی قرآن | |||
مراد از جامعیت تبیینی قرآن در دیدگاه امام آن است که ایشان از رهگذر اعتقاد به تبیان کلّ شیءٍ بودن قرآن، این کتاب آسمانی را بیان کنندة همة سؤالات و نیازمندیهای بشریت برای رسیدن به سعادت و کمال حقیقی وی میداند که احکام و دستورات هر یک در قرآن بهروشنی انعکاس یافته است. آنجا که امام چنین میفرماید: | |||
قرآن مجید و سنّت شامل همة دستورات و احکامی است که بشر برای سعادت و کمال خود احتیاج دارد. درکافی فصلی است بهعنوان «تمام احتیاجات مردم در کتاب و سنّت بیان شده است» و «کتاب» یعنی قرآن، «تبیانُ کُلِّ شیءٍ» است. روشنگر همه چیز و همة امور است. امام سوگند یاد میکند (طبق روایات) که تمام آنچه ملت احتیاج دارد در کتاب و سنّت هست و در این شکی نیست(امام خمینی 1381: 29). | |||
امام خمینی علاوه بر بیان گسترة جامعیت تبیینی قرآن در مرحلة نظری به این جامعیت در مرحلة عینی و عملی در منطق رفتاری و رسالی انبیاء الهی نیز اشاره نموده که این موضوع چگونه در آموزههای مربوط به نبوت عامه و همچنین آموزههای جامع نگرانه قرآن مورد اهتمام جدی قرار گرفته است و از این جهت میان قرآن و سنّت، ترابط و تعامل جامعی از حیث مقصدشناسی وجود دارد: | |||
انبیا هم همان چیزهایی که مربوط به روح و مربوط به مقامات عقلیه و مربوط به مراکز غیبیه است برای ما بیان کردهاند، و قرآن هم بیان کرده است و اهلش میدانند، و هم آن چیزهایی که وظایف شخصیه است و دخیل در ترقیات انسان و تکامل انسان است، در سنّت و در کتاب بیان شده است و هم آن چیزهایی که مربوط به اجتماع است و امور سیاسی است و امور اجتماعی است و راجع به تنظیم و تربیت اجتماع است، بیان فرموده است(امام خمینی 1385ج 3: 237). | |||
2-4) جامعیت تربیتی قرآن | |||
با مطالعه نگاهها و نگاشتههای قرآن شناختی امام خمینی باید اذعان نمود که بیشترین حجم از سخنان و مکتوبات ایشان در خصوص تبیین گستره و قلمرو جامعیت قرآن به بیان مؤلفههای جامعیت تربیتی قرآن اختصاص یافته است تا جایی که امام نیز دامنة جامعیت تربیتی و معرفتی قرآن را متمایزتر و ممتازتر از سایر ابعاد و شئون جامعیتی آن دانسته است که البته خاستگاه چنین بینشی را باید در پافشاری ایشان بر اصل جامعیت خاص و اعتدالی قرآن جستجو نمود. از این رو، امام دربارة جامعیت تربیتی و معرفتی قرآن چنین میفرماید: | |||
قرآن شریف، با آنکه جامع همة معارف و حقایق اسماء و صفات است و هیچ کتاب آسمانی و غیر آن، مثل آن، مُعرِّفی ذات و صفات حق تعالی را ننموده و همین طور جامع اخلاق و دعوت به مبدأ و معاد و زهد و ترک دنیا و رفض طبیعت و سبکبار شدن از عالم ماده و رهسپار شدن به سرمنزل حقیقت است، بهطوری که مثل آن متصور نیست؛ معذلک چون سایر کتب مصنَّفه مشتمل نشده بر ابوابی و فصولی و مقدّمه و خاتمه و این از قدرت کامله منشیء آن است که محتاج به این وسایل و وسایط در القاء غرض خود نبوده. و از این جهت میبینیم که گاهی با نصف سطر، برهانی را که حکماء با چندین مقدمات باید بیان کنند، بهصورت غیر شبیه به برهان میفرماید (امام خمینی 1382: 63-62). | |||
در عبارات فوق که صراحتاً از جامعیت قرآن با تعبیر «قرآن شریف جامع همة معارف و حقایق» یاد شده است، امام خمینی از یکسو با نگاهی ژرف و عمیق و در عین حال جامع و تفصیلی به جامعیت تربیتی و معرفت شناختی قرآن با تکیه بر یادکرد آن از معارف و حقایق توحیدی در قالبهای شناخت اسماء و صفات الهی پرداخته و سپس با نگاهی مقایسهای و مقارنهای میان قرآن، این کتاب مقدس و آسمانی با سایر کتابهای آسمانی و غیر آن از ابتدا تاکنون چنین استنباط و استنتاج مینماید که هیچ کتاب آسمانی و غیر آسمانی در معرفی جامعیت ابعاد و زوایای پیدا و پنهان مسائل خداشناختی و توحیدی همانند قرآن نیست و بهپای آن نمیرسد و از سوی دیگر، با رویکردی ریزبینانه و تیزبینانه نسبت به مهمترین و کاربردیترین مباحث تربیتی قرآن، همانند اخلاقیات، مرگ اندیشی و آخرتگرایی این بخش از آموزههای ظریف و دقیق قرآن را در اوج کمال و جامعیت آن با رویکردهای تربیتی، معرفتی و هدایتی بیان میکند بهگونهای که قرآن کریم را طلایهدار و تکسوار میدان مقایسه با کتابهای پیشین آسمانی و غیر آسمانی میداند. امام خمینی در بیانی دیگر، قلمرو جامعیت تربیتی و اخلاقی قرآن را اینگونه توصیف مینماید: «کتابی است که آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حرکت بکند، یک همچون کتابی است که هم معنویات انسان را درست میکند و هم حکومت را درست میکند». همه چیز توی قرآن هست» (امام خمینی 1385 ج 3: 349). و در فرازی دیگر، قرآن را معلّم انسانها و نیز نسخة تربیت بشر، معرفی و چنین میفرماید: «انسان همه چیز است و باید همة احتیاجاتش را قرآن تأمین بکند، انسان یک اعجوبهای است که همة عالم است، و قرآن یک اعجوبهای است که ادارة انسان را به همة اقشار میکند. در عین حالی که فقیه درست میکند، حکیم درست میکند، فیلسوف درست میکند، شمشیر زن درست میکند، جنگجو درست میکند» (امام خمینی 1385 ج 6: 287). ایشان در بیانی دیگر، به جنبة خاصی از جامعیت تربیتی قرآن متناسب با شخصیّت نامحدود انسان اشاره و چنین میفرماید: «انسان غیر محدود است و مربی انسان غیر محدود است و نسخة تربیت انسان که قرآن است غیر محدود است، نه محدود به عالم طبیعت و ماده است، نه محدود به عالم غیب است، نه محدود به عالم تجرد است، همه چیز است» (امام خمینی 1385 ج 12: 422). | |||
دقت و تأمل در این قسمت از بیانات قرآن شناختی امام نشانگر آن است که ایشان از یکسو به عظمت و کرامت انسان و شگفتیها و پیچیدگیهای عالم خلقت انسان اشاره میکند و این آفریده را اعجوبهای از اعجوبههای عالم آفرینش معرفی میکند که مدار همة عالم در منظومة آفرینش است و از سوی دیگر، قرآن را نیز از دیگر اعجوبههای هستی معرفی میکند که در راستای تأمین برنامة سعادتبخش زندگی انسان فرو فرستاده شده است. لذا در این سخن امام، میان انسان و قرآن یک رابطة تنگاتنگ منطقی برقرار شده که هر دو مظهری از مظاهر خلقت و ارادة الهی بوده و از آنجا که انسان اشرف مخلوقات و مدار آفرینش است، تنها قرآن کریم است که از صلاحیت تعلیم و تربیت انسانها و تأمین نیازهای آنان برخوردار است. این در حالی است که امام از زاویه و دریچة دیگری به ارتباط هماهنگ و مستقیم میان انسان و قرآن اشاره نموده و نسخة تربیتی انسان را به دست قرآن میداند؛ زیرا انسان را موجودی غیرمحدود میداند که باید مربی وی نیز غیرمحدود باشد و این نامحدود بودن را فقط قرآن که از جامعیّت تربیتی و هدایتی برخوردار است، میتواند عهدهدار باشد. چرا که ایشان قرآن را جامع تمام معارف دانسته و میفرماید: «قرآن، مشتمل بر تمام معارف است و تمام مایحتاج بشر است» (امام خمینی 1385ج 20: 249). | |||
3-4) جامعیت تقنینی قرآن | |||
امام خمینی بر این باور است که قرآن کریم در باب قانونگذاری و قوانین موضوعه نیز از چنان جامعیت و شمولی برخوردار است که میتواند در سایة تبیین قوانین الهی، سعادت و زندگی انسان را در تمام مراحل حرکت وی تأمین نماید، بدون آنکه از مأموریت هدایتی و تربیتی خویش خارج و یا منحرف شود. از اینرو امام جامعیت تقنینی قرآن را اینگونه تبیین مینماید: | |||
قانونهای کلی اساسی مانند قانون مالیات و قانون قضا و قانون نظام و قانون ازدواج و طلاق و قانون میراث و قانون معاملات از قبیل تجارت و اجاره و صلح و هبه و مزارعه و شرکت و مانند آنها و قانون ثبت و قانون مجازات عمومی مانند حدود و قصاص و قانون تبلیغات و قانون جلوگیری از منکرات مانند شرب مسکرات و قمار بازی و ساز و نواز و زنا و لواط و سرقت و خیانت و قتل و غارت و قانون تطهیر و تنظیف و قانون کلی عبادات مانند: نماز و روزه و حج و وضو و غسل و امثال آنها، همه در قرآن وارد است(امام خمینی بیتا: 315). | |||
امام خمینی در این بخش از بیانات خویش از یکسو، دین اسلام و حکومت اسلامی را دین قانون و حکومت مبتنی بر قانونمداری معرفی کرده و از سوی دیگر، قرآن کریم را مشتمل و دربردارندة قوانین کلی اساسی در تمامی ابعاد زندگی و مراحل حرکت انسان در مسیر هدایت، پیشرفت و توسعة مدنی میداند. قوانینی که قرآن چیزی از آنها را فروگذار نکرده است شامل قوانین حقوقی و مدنی، قوانین خانوادگی و اجتماعی، قوانین اقتصادی، قوانین فرهنگی، قوانین عبادی و تربیتی و حتی قوانین بهداشتی و نظام سلامت بشریت است. بنابر عقیدة امام از آنجا که قرآن کریم از جامعیّت و هماهنگی کاملی در برنامهریزی و هدایت انسانها در مسیر ایصال آنان به زندگی سعادتمندانه و تکاملات معنوی و اجتماعی برخوردار است، امکان ندارد که برای این سیر پیشرفت و تعالی از حیث قانون مداری و برنامه محوری، عاری و خالی باشد، بلکه برعکس، این کتاب آسمانی در کنار برخورداری از جامعیّت تبیینی و نیز جامعیّت تربیتی و معرفتی از چنان ظرفیت و جامعیّت بالای تقنینی نیز بهرهمند است که برای آحاد بشر از حیث زندگی فردی و زندگی اجتماعی و مدنی در تمام سطوح و ابعاد آن، با ارائة نمونهها و الگوهای موفق جوامع الهی و توحیدی که بر منهج قانون گرایی حرکت کردهاند، برنامة جامع و مدونی را طراحی و عرضه مینماید که مبانی و زیرساختهای کلی این قوانین در شئون گوناگون حیات دنیوی و اخروی انسانها قابل احصا و اجراست بهگونهای که در این برنامهریزی قانون مدارانة خویش، همة زوایای زندگی و دریچههای رشد و نیز استعدادهای بالقوه و بالفعل انسانها را لحاظ کرده و حتی از بیان مسائل بهداشتی و سلامت فردی آنان نیز غفلت نکرده است. | |||
امام خمینی در فرازی دیگر، از حیث جامعیّت و اثرگذاری، منابع اصیل و بنیادی معارف اسلامی نظیر قرآن و حدیث را بیش از پرداختها و اجتهادات دانشمندان اسلامی در طول اعصار و قرون متمادی دانسته و میفرماید: «قرآن و کتابهای حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است، با رسالههای عملیه، که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته میشود، از لحاظ جامعیّت و اثری که در زندگانی اجتماعی میتواند داشته باشد بهکلی تفاوت دارد، نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است.» (امام خمینی 1381: 11) از این رو، امام با اعتقاد به فراگیر بودن موضوعات قرآنی که اکثریت این موضوعات به مباحث اجتماعیات قرآن برمیگردد و تنها بخشی از آیات به مسائل عبادی و احکام عملی اشاره و اشتمال دارند، درصدد آن برآمده که موضوع اجتماعیات قرآن را با مقولة وضع قوانین کلی حیات بشری پیوند دهد که این امر به معنی قانونگذاری قرآن در مسائل و شئون گوناگون حیات اجتماعی انسانهاست. به هر حال ایشان معتقدند که قرآن در بحث قانونگذاری جامعیت دارد، از این جهت که قوانینی را که لازم بوده بهصورت کلی بیان کرده و تبیین جزئیات آن را برعهدة پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) گذاشته است همچنان که خود قرآن کریم نیز در اینباره میفرماید: «بِالْبَیِّنَاتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ...»(نحل: 44) و از امام باقر(ع) نیز روایت شده که میفرماید: «تبیین قرآن با حضرت رسول اکرم(ص) و سپس برعهده ماست، هر وقت نیازمند تفسیر آن بودید به ما مراجعه کنید» (فرات کوفی 1410: 258). امام خمینی دربارة جامعیّت تقنینی قرآن در فرازی دیگر، آن را با منطق عقل و خرد مورد مداقه و تأکید قرار داده و جهانشمولی قوانین قرآن و مکتب اسلام را بر اساس گواه خرد و حتی گواه تاریخ، مورد استناد، استشهاد و داوری قرار داده چنین میفرماید: | |||
ما گواه از خرد داریم بر اینکه قانون اسلام امروز هم برای تمام بشر قانون است و باید همه بر آن به ناچار گردن بنهند، پس از آنکه به حکم روشن عقل برای بشر قانون لازم است و جهان و جهانیان نیازمند به دستور و قانونند و کشورهای جهان را بدون قانون اداره نتوان کرد، میگوییم خدای جهان آیا حق قانونگذاری برای بشر دارد یا ندارد؟ اگر بگویید ندارد علاوه بر آنکه برخلاف حکم خرد سخن راندید و خدا را بیارج شمردید، میگوییم پس چرا در قرآن و دیگر کتابهای آسمانی برای بشر قانون فرستاد و برخلاف وظیفة خود رفتار کرد. ناچار باید بگوییم خدا حق قانونگذاری دارد(امام خمینی بیتا: 308). | |||
4-4) جامعیت فرا زمانی و فرا مکانی قرآن | |||
امام در نگاه قرآن شناسی خویش، تمام تعالیم و آموزههای اخلاقی، تربیتی، معرفتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، جهادی و حقوقی قرآن را فراتر از محدودیتهای عصری و یا مرزهای جغرافیایی دانسته و قرآن را کتاب هدایت برای همة عصرها معرفی مینماید. بر این مبنا، ایشان بر جامعیّت زمانی و مکانی قوانین و معارف حقة قرآن، پای فشرده و آن را راهنمای همیشگی بشریت در طول تمامی اعصار و قرون دانسته که قلمرو جغرافیایی آن تمام سرزمینها و ملتها و ملیتهای دنیاست. آنجا که میفرماید: «آنکه قانون اسلام را آورده است خداست، خداست که محیط بر همة چیزهاست، بر همة اعصار است. قرآن است که کتاب همة اعصار است، دستورات رسولالله است که برای همة اعصار است.»(امام خمینی 1385ج 8: 171). امام خمینی ریشه و علت غایی این جامعیّت و جاودانگی زمانی قرآن را، ناشی از وحیانیت این کتاب آسمانی و همچنین عظمت و قدرت کاملۀ پدید آورندة آن؛ یعنی خداوند متعال میداند چرا که قرآن کلام خداست و از آنجا که خداوند دارای مقام احاطه بر تمامی امور عالم است که هیچگاه در کالبد زمانها محدود و محصور نمیشود، از این رو، قرآن کریم نیز که رشحه و جلوهای از رشحات عظمت و احاطة قدرت تامه الهی است، از جامعیت فرا زمانی و فرا عصری برخوردار خواهد بود و لذا همانند پدیدآورندة خود در قید زمان، محصور و محبوس نمیشود. | |||
امام همچنین از مسئله فرا زمانی و فرا عصری بودن سیره و سنّت رسول خدا(ص) بهموازات جاودانگی قرآن سخن به میان میآورد و بر این باور است که همچنان که اسلام و قرآن از جامعیّت زمانی و جغرافیایی برخوردارند، سنّت رسولالله(ص) که مهمترین منبع و آبشخور معارف اسلام پس از قرآن است، نیز دستخوش محدودیتهای زمانی و مکانی نخواهد شد و تا قیام قیامت بر بام عصرها و نسلها حکومت خواهد نمود. همچنان که باورمندی امام مبنی بر جاودانگی و جامعیّت قرآن و نیز سنّت رسولالله(ص) را بهوضوح میتوان در عبارات صریح خود قرآن، جستجو نمود: «تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیراً» (فرقان:1) و نیز میفرماید: «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» (انبیاء:107). پیداست که قرآن کریم، تعالیم فرقانی خویش را بهعنوان «نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ» و مأموریت پیامبر خاتم(ص) را در گسترۀ «رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» بیان داشته و سپس هر دو را به جلوهگاه ربوبیت الهی، پیوند میدهد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»(فاتحه:2). | |||
امام خمینی در گفتاری دیگر نیز، به شیوهای از جاودانگی و ابدیت تعالیم انسانساز قرآن و بهویژه حکمت این جاودانگی چنین سخن میگوید: | |||
باید بدانیم حکمت آنکه این کتاب جاوید ابدی که برای راهنمایی بشر به هر رنگ و ملیت و در هر قطب و قطر، تا قیام ساعت نازل گردیده است، آن است که مسائل مهم حیاتی را چه در معنویات و چه در نظام ملکی زنده نگه دارد و بفهماند که مسائل این کتاب برای یک عصر و یک ناحیه نیست، و گمان نشود قصد ابراهیم و موسی و محمّد(ص) مخصوص به زمان خاصی است(امام خمینی 1385ج 20: 93). | |||
علامه طباطبایی نیز در بیانی همسو با بینش امام خمینی دربارة جاودانگی و جامعیّت فرا زمانی و فرا مکانی قرآن چنین مینویسد: «قوانینی که در قرآن برای هدایت بشر مطرح شده است اگر در کتاب دیگری میبود، باز میتوانست برای همة اعصار باشد، قوانین قرآن بهگونهای است که انحصار به زمان و مکان خاصی ندارد و همواره پابرجاست» (طباطبایی 1375 : 23). | |||
5-4) جامعیت قرآن در تمام مصالح انسـانـی | |||
امام خمینی بر این عقیده است که قرآن جامع و شامل تمام مصالح بشری و ضامن سعادت انسان در دنیا و آخرت است آنگونه که این کتاب مقدس، از بیان هیچ مصلحتی فروگذار نکرده و برای ایصال وی به سعادت هر دو جهان، میان مادیّت و معنویت، اتصال و پیوند ناگسستنی برقرار کرده است. ایشان در اینباره میفرماید: «ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همة چیزها در آن هست، البته با آن تفسیرهایی که از اهل تفسیر وارد شده است و ما به رأی خودمان نمیتوانیم قرآن را تأویل کنیم» (امام خمینی 1385 ج 18: 423) ایشان همچنین در بیانی دیگر از جامعیت قرآن در مصالح انسانی سخن گفته و آن را بیمهکنندة سعادت همة بشریت در دنیا و آخرت معرفی نموده است: « «قرآن کریم» ی که سعادت همة بشر را بیمه کرده است. «قرآن کریم»ی که هر کس در زیر بیرق او واقع بشود، در دنیا و آخرت سعید است» (امام خمینی 1385 ج 6: 101). این در حالی است که بر اساس بیان روشنگرانة امام خمینی با تأکید بر جامعیت نسبی و اعتدالی قرآن، میتوان برنامة جامع قرآن برای رشد همهجانبة شخصیّت انسان در ابعاد مادّی و معنوی را بهطور دقیق فرا گرفت: «[قرآن] کتاب تعمیر مادیت نیست؛ همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت میکند، مادیات را قبول دارد، در پناه معنویات؛ و مادیات را تبع معنویات قرار میدهد» (امام خمینی 1385ج 7: 532). | |||
==جامعیت قرآن از لحاظ هدف و فلسفۀ نزول== | ==جامعیت قرآن از لحاظ هدف و فلسفۀ نزول== |