|
|
خط ۳۱: |
خط ۳۱: |
| ====جامعیت تبیینی قرآن==== | | ====جامعیت تبیینی قرآن==== |
| <ref>ر.ک. [[فیض الله اکبری دستک|اکبری دستک، فیض الله]]، جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی(س)، مجلۀ علمی پژوهشی امام خمینی و انقلاب اسلامی(متین) ش 67، ص 1 ـ 22.</ref> | | <ref>ر.ک. [[فیض الله اکبری دستک|اکبری دستک، فیض الله]]، جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی(س)، مجلۀ علمی پژوهشی امام خمینی و انقلاب اسلامی(متین) ش 67، ص 1 ـ 22.</ref> |
| مراد از جامعیت تبیینی قرآن در دیدگاه امام آن است که ایشان از رهگذر اعتقاد به تبیان کلّ شیءٍ بودن قرآن، این کتاب آسمانی را بیان کنندة همة سؤالات و نیازمندیهای بشریت برای رسیدن به سعادت و کمال حقیقی وی میداند که احکام و دستورات هر یک در قرآن بهروشنی انعکاس یافته است. آنجا که امام چنین میفرماید: | | مراد از جامعیت تبیینی قرآن آن است که از رهگذر اعتقاد به «تبیان کلّ شیءٍ» بودن قرآن، این کتاب آسمانی بیان کنندة همۀ سؤالات و نیازمندیهای بشریت برای رسیدن به سعادت و کمال حقیقی است واحکام و دستورات هر یک در قرآن بهروشنی انعکاس یافته است: "قرآن مجید و سنّت شامل همۀ دستورات و احکامی است که بشر برای سعادت و کمال خود احتیاج دارد. در کافی فصلی است بهعنوان «تمام احتیاجات مردم در کتاب و سنّت بیان شده است» و «کتاب» یعنی قرآن، «تبیانُ کُلِّ شیءٍ» روشنگر همه چیز و همۀ امور است. <ref> امام خمینی.</ref> <ref>ر.ک. [[فیض الله اکبری دستک|اکبری دستک، فیض الله]]، جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی(س)، مجلۀ علمی پژوهشی امام خمینی و انقلاب اسلامی(متین) ش 67، ص 1 ـ 22.</ref> |
| قرآن مجید و سنّت شامل همة دستورات و احکامی است که بشر برای سعادت و کمال خود احتیاج دارد. درکافی فصلی است بهعنوان «تمام احتیاجات مردم در کتاب و سنّت بیان شده است» و «کتاب» یعنی قرآن، «تبیانُ کُلِّ شیءٍ» است. روشنگر همه چیز و همة امور است. امام سوگند یاد میکند (طبق روایات) که تمام آنچه ملت احتیاج دارد در کتاب و سنّت هست و در این شکی نیست(امام خمینی 1381: 29). | | ====جامعیت تربیتی قرآن==== |
| امام خمینی علاوه بر بیان گسترة جامعیت تبیینی قرآن در مرحلة نظری به این جامعیت در مرحلة عینی و عملی در منطق رفتاری و رسالی انبیاء الهی نیز اشاره نموده که این موضوع چگونه در آموزههای مربوط به نبوت عامه و همچنین آموزههای جامع نگرانه قرآن مورد اهتمام جدی قرار گرفته است و از این جهت میان قرآن و سنّت، ترابط و تعامل جامعی از حیث مقصدشناسی وجود دارد:
| |
| انبیا هم همان چیزهایی که مربوط به روح و مربوط به مقامات عقلیه و مربوط به مراکز غیبیه است برای ما بیان کردهاند، و قرآن هم بیان کرده است و اهلش میدانند، و هم آن چیزهایی که وظایف شخصیه است و دخیل در ترقیات انسان و تکامل انسان است، در سنّت و در کتاب بیان شده است و هم آن چیزهایی که مربوط به اجتماع است و امور سیاسی است و امور اجتماعی است و راجع به تنظیم و تربیت اجتماع است، بیان فرموده است(امام خمینی 1385ج 3: 237).
| |
| | | |
| 2-4) جامعیت تربیتی قرآن
| | ====جامعیت تقنینی قرآن==== |
| با مطالعه نگاهها و نگاشتههای قرآن شناختی امام خمینی باید اذعان نمود که بیشترین حجم از سخنان و مکتوبات ایشان در خصوص تبیین گستره و قلمرو جامعیت قرآن به بیان مؤلفههای جامعیت تربیتی قرآن اختصاص یافته است تا جایی که امام نیز دامنة جامعیت تربیتی و معرفتی قرآن را متمایزتر و ممتازتر از سایر ابعاد و شئون جامعیتی آن دانسته است که البته خاستگاه چنین بینشی را باید در پافشاری ایشان بر اصل جامعیت خاص و اعتدالی قرآن جستجو نمود. از این رو، امام دربارة جامعیت تربیتی و معرفتی قرآن چنین میفرماید:
| | قرآن کریم در باب قانونگذاری و قوانین موضوعه نیز از چنان جامعیت و شمولی برخوردار است که میتواند در سایة تبیین قوانین الهی، سعادت و زندگی انسان را در تمام مراحل حرکت وی تأمین نماید، بدون آنکه از مأموریت هدایتی و تربیتی خویش خارج و یا منحرف شود: "قانونهای کلی اساسی مانند قانون مالیات و قانون قضا و قانون نظام و قانون ازدواج و طلاق و قانون میراث و قانون معاملات از قبیل تجارت و اجاره و صلح و هبه و مزارعه و شرکت و مانند آنها و قانون ثبت و قانون مجازات عمومی مانند حدود و قصاص و قانون تبلیغات و قانون جلوگیری از منکرات مانند شرب مسکرات و قمار بازی و ساز و نواز و زنا و لواط و سرقت و خیانت و قتل و غارت و قانون تطهیر و تنظیف و قانون کلی عبادات مانند: نماز و روزه و حج و وضو و غسل و امثال آنها، همه در قرآن وارد است. <ref>ر.ک. [[فیض الله اکبری دستک|اکبری دستک، فیض الله]]، جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی(س)، مجلۀ علمی پژوهشی امام خمینی و انقلاب اسلامی(متین) ش 67، ص 1 ـ 22.</ref> |
| قرآن شریف، با آنکه جامع همة معارف و حقایق اسماء و صفات است و هیچ کتاب آسمانی و غیر آن، مثل آن، مُعرِّفی ذات و صفات حق تعالی را ننموده و همین طور جامع اخلاق و دعوت به مبدأ و معاد و زهد و ترک دنیا و رفض طبیعت و سبکبار شدن از عالم ماده و رهسپار شدن به سرمنزل حقیقت است، بهطوری که مثل آن متصور نیست؛ معذلک چون سایر کتب مصنَّفه مشتمل نشده بر ابوابی و فصولی و مقدّمه و خاتمه و این از قدرت کامله منشیء آن است که محتاج به این وسایل و وسایط در القاء غرض خود نبوده. و از این جهت میبینیم که گاهی با نصف سطر، برهانی را که حکماء با چندین مقدمات باید بیان کنند، بهصورت غیر شبیه به برهان میفرماید (امام خمینی 1382: 63-62).
| | فلذا این کتاب آسمانی در کنار برخورداری از جامعیّت تبیینی و نیز جامعیّت تربیتی و معرفتی از چنان ظرفیت و جامعیّت بالای تقنینی نیز بهرهمند است که برای آحاد بشر از حیث زندگی فردی و زندگی اجتماعی و مدنی در تمام سطوح و ابعاد آن، با ارائة نمونهها و الگوهای موفق جوامع الهی و توحیدی که بر روش قانون گرایی حرکت کردهاند، برنامۀ جامع و مدوّنی را طراحی و عرضه مینماید که مبانی و زیرساختهای کلی این قوانین در شئون گوناگون حیات دنیوی و اخروی انسانها قابل احصا و اجراست بهگونهای که در این برنامهریزی قانون مدارانۀ خویش، همۀ زوایای زندگی و دریچههای رشد و نیز استعدادهای بالقوه و بالفعل انسانها را لحاظ کرده و حتی از بیان مسائل بهداشتی و سلامت فردی آنان نیز غفلت نکرده است. <ref>ر.ک. [[فیض الله اکبری دستک|اکبری دستک، فیض الله]]، جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی(س)، مجلۀ علمی پژوهشی امام خمینی و انقلاب اسلامی(متین) ش 67، ص 1 ـ 22.</ref> |
| در عبارات فوق که صراحتاً از جامعیت قرآن با تعبیر «قرآن شریف جامع همة معارف و حقایق» یاد شده است، امام خمینی از یکسو با نگاهی ژرف و عمیق و در عین حال جامع و تفصیلی به جامعیت تربیتی و معرفت شناختی قرآن با تکیه بر یادکرد آن از معارف و حقایق توحیدی در قالبهای شناخت اسماء و صفات الهی پرداخته و سپس با نگاهی مقایسهای و مقارنهای میان قرآن، این کتاب مقدس و آسمانی با سایر کتابهای آسمانی و غیر آن از ابتدا تاکنون چنین استنباط و استنتاج مینماید که هیچ کتاب آسمانی و غیر آسمانی در معرفی جامعیت ابعاد و زوایای پیدا و پنهان مسائل خداشناختی و توحیدی همانند قرآن نیست و بهپای آن نمیرسد و از سوی دیگر، با رویکردی ریزبینانه و تیزبینانه نسبت به مهمترین و کاربردیترین مباحث تربیتی قرآن، همانند اخلاقیات، مرگ اندیشی و آخرتگرایی این بخش از آموزههای ظریف و دقیق قرآن را در اوج کمال و جامعیت آن با رویکردهای تربیتی، معرفتی و هدایتی بیان میکند بهگونهای که قرآن کریم را طلایهدار و تکسوار میدان مقایسه با کتابهای پیشین آسمانی و غیر آسمانی میداند. امام خمینی در بیانی دیگر، قلمرو جامعیت تربیتی و اخلاقی قرآن را اینگونه توصیف مینماید: «کتابی است که آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حرکت بکند، یک همچون کتابی است که هم معنویات انسان را درست میکند و هم حکومت را درست میکند». همه چیز توی قرآن هست» (امام خمینی 1385 ج 3: 349). و در فرازی دیگر، قرآن را معلّم انسانها و نیز نسخة تربیت بشر، معرفی و چنین میفرماید: «انسان همه چیز است و باید همة احتیاجاتش را قرآن تأمین بکند، انسان یک اعجوبهای است که همة عالم است، و قرآن یک اعجوبهای است که ادارة انسان را به همة اقشار میکند. در عین حالی که فقیه درست میکند، حکیم درست میکند، فیلسوف درست میکند، شمشیر زن درست میکند، جنگجو درست میکند» (امام خمینی 1385 ج 6: 287). ایشان در بیانی دیگر، به جنبة خاصی از جامعیت تربیتی قرآن متناسب با شخصیّت نامحدود انسان اشاره و چنین میفرماید: «انسان غیر محدود است و مربی انسان غیر محدود است و نسخة تربیت انسان که قرآن است غیر محدود است، نه محدود به عالم طبیعت و ماده است، نه محدود به عالم غیب است، نه محدود به عالم تجرد است، همه چیز است» (امام خمینی 1385 ج 12: 422).
| | ====جامعیت فرا زمانی و فرا مکانی قرآن==== |
| دقت و تأمل در این قسمت از بیانات قرآن شناختی امام نشانگر آن است که ایشان از یکسو به عظمت و کرامت انسان و شگفتیها و پیچیدگیهای عالم خلقت انسان اشاره میکند و این آفریده را اعجوبهای از اعجوبههای عالم آفرینش معرفی میکند که مدار همة عالم در منظومة آفرینش است و از سوی دیگر، قرآن را نیز از دیگر اعجوبههای هستی معرفی میکند که در راستای تأمین برنامة سعادتبخش زندگی انسان فرو فرستاده شده است. لذا در این سخن امام، میان انسان و قرآن یک رابطة تنگاتنگ منطقی برقرار شده که هر دو مظهری از مظاهر خلقت و ارادة الهی بوده و از آنجا که انسان اشرف مخلوقات و مدار آفرینش است، تنها قرآن کریم است که از صلاحیت تعلیم و تربیت انسانها و تأمین نیازهای آنان برخوردار است. این در حالی است که امام از زاویه و دریچة دیگری به ارتباط هماهنگ و مستقیم میان انسان و قرآن اشاره نموده و نسخة تربیتی انسان را به دست قرآن میداند؛ زیرا انسان را موجودی غیرمحدود میداند که باید مربی وی نیز غیرمحدود باشد و این نامحدود بودن را فقط قرآن که از جامعیّت تربیتی و هدایتی برخوردار است، میتواند عهدهدار باشد. چرا که ایشان قرآن را جامع تمام معارف دانسته و میفرماید: «قرآن، مشتمل بر تمام معارف است و تمام مایحتاج بشر است» (امام خمینی 1385ج 20: 249).
| |
|
| |
| 3-4) جامعیت تقنینی قرآن
| |
| امام خمینی بر این باور است که قرآن کریم در باب قانونگذاری و قوانین موضوعه نیز از چنان جامعیت و شمولی برخوردار است که میتواند در سایة تبیین قوانین الهی، سعادت و زندگی انسان را در تمام مراحل حرکت وی تأمین نماید، بدون آنکه از مأموریت هدایتی و تربیتی خویش خارج و یا منحرف شود. از اینرو امام جامعیت تقنینی قرآن را اینگونه تبیین مینماید:
| |
| قانونهای کلی اساسی مانند قانون مالیات و قانون قضا و قانون نظام و قانون ازدواج و طلاق و قانون میراث و قانون معاملات از قبیل تجارت و اجاره و صلح و هبه و مزارعه و شرکت و مانند آنها و قانون ثبت و قانون مجازات عمومی مانند حدود و قصاص و قانون تبلیغات و قانون جلوگیری از منکرات مانند شرب مسکرات و قمار بازی و ساز و نواز و زنا و لواط و سرقت و خیانت و قتل و غارت و قانون تطهیر و تنظیف و قانون کلی عبادات مانند: نماز و روزه و حج و وضو و غسل و امثال آنها، همه در قرآن وارد است(امام خمینی بیتا: 315). | |
| امام خمینی در این بخش از بیانات خویش از یکسو، دین اسلام و حکومت اسلامی را دین قانون و حکومت مبتنی بر قانونمداری معرفی کرده و از سوی دیگر، قرآن کریم را مشتمل و دربردارندة قوانین کلی اساسی در تمامی ابعاد زندگی و مراحل حرکت انسان در مسیر هدایت، پیشرفت و توسعة مدنی میداند. قوانینی که قرآن چیزی از آنها را فروگذار نکرده است شامل قوانین حقوقی و مدنی، قوانین خانوادگی و اجتماعی، قوانین اقتصادی، قوانین فرهنگی، قوانین عبادی و تربیتی و حتی قوانین بهداشتی و نظام سلامت بشریت است. بنابر عقیدة امام از آنجا که قرآن کریم از جامعیّت و هماهنگی کاملی در برنامهریزی و هدایت انسانها در مسیر ایصال آنان به زندگی سعادتمندانه و تکاملات معنوی و اجتماعی برخوردار است، امکان ندارد که برای این سیر پیشرفت و تعالی از حیث قانون مداری و برنامه محوری، عاری و خالی باشد، بلکه برعکس، این کتاب آسمانی در کنار برخورداری از جامعیّت تبیینی و نیز جامعیّت تربیتی و معرفتی از چنان ظرفیت و جامعیّت بالای تقنینی نیز بهرهمند است که برای آحاد بشر از حیث زندگی فردی و زندگی اجتماعی و مدنی در تمام سطوح و ابعاد آن، با ارائة نمونهها و الگوهای موفق جوامع الهی و توحیدی که بر منهج قانون گرایی حرکت کردهاند، برنامة جامع و مدونی را طراحی و عرضه مینماید که مبانی و زیرساختهای کلی این قوانین در شئون گوناگون حیات دنیوی و اخروی انسانها قابل احصا و اجراست بهگونهای که در این برنامهریزی قانون مدارانة خویش، همة زوایای زندگی و دریچههای رشد و نیز استعدادهای بالقوه و بالفعل انسانها را لحاظ کرده و حتی از بیان مسائل بهداشتی و سلامت فردی آنان نیز غفلت نکرده است. | |
| امام خمینی در فرازی دیگر، از حیث جامعیّت و اثرگذاری، منابع اصیل و بنیادی معارف اسلامی نظیر قرآن و حدیث را بیش از پرداختها و اجتهادات دانشمندان اسلامی در طول اعصار و قرون متمادی دانسته و میفرماید: «قرآن و کتابهای حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است، با رسالههای عملیه، که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته میشود، از لحاظ جامعیّت و اثری که در زندگانی اجتماعی میتواند داشته باشد بهکلی تفاوت دارد، نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است.» (امام خمینی 1381: 11) از این رو، امام با اعتقاد به فراگیر بودن موضوعات قرآنی که اکثریت این موضوعات به مباحث اجتماعیات قرآن برمیگردد و تنها بخشی از آیات به مسائل عبادی و احکام عملی اشاره و اشتمال دارند، درصدد آن برآمده که موضوع اجتماعیات قرآن را با مقولة وضع قوانین کلی حیات بشری پیوند دهد که این امر به معنی قانونگذاری قرآن در مسائل و شئون گوناگون حیات اجتماعی انسانهاست. به هر حال ایشان معتقدند که قرآن در بحث قانونگذاری جامعیت دارد، از این جهت که قوانینی را که لازم بوده بهصورت کلی بیان کرده و تبیین جزئیات آن را برعهدة پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) گذاشته است همچنان که خود قرآن کریم نیز در اینباره میفرماید: «بِالْبَیِّنَاتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ...»(نحل: 44) و از امام باقر(ع) نیز روایت شده که میفرماید: «تبیین قرآن با حضرت رسول اکرم(ص) و سپس برعهده ماست، هر وقت نیازمند تفسیر آن بودید به ما مراجعه کنید» (فرات کوفی 1410: 258). امام خمینی دربارة جامعیّت تقنینی قرآن در فرازی دیگر، آن را با منطق عقل و خرد مورد مداقه و تأکید قرار داده و جهانشمولی قوانین قرآن و مکتب اسلام را بر اساس گواه خرد و حتی گواه تاریخ، مورد استناد، استشهاد و داوری قرار داده چنین میفرماید:
| |
| ما گواه از خرد داریم بر اینکه قانون اسلام امروز هم برای تمام بشر قانون است و باید همه بر آن به ناچار گردن بنهند، پس از آنکه به حکم روشن عقل برای بشر قانون لازم است و جهان و جهانیان نیازمند به دستور و قانونند و کشورهای جهان را بدون قانون اداره نتوان کرد، میگوییم خدای جهان آیا حق قانونگذاری برای بشر دارد یا ندارد؟ اگر بگویید ندارد علاوه بر آنکه برخلاف حکم خرد سخن راندید و خدا را بیارج شمردید، میگوییم پس چرا در قرآن و دیگر کتابهای آسمانی برای بشر قانون فرستاد و برخلاف وظیفة خود رفتار کرد. ناچار باید بگوییم خدا حق قانونگذاری دارد(امام خمینی بیتا: 308).
| |
|
| |
| 4-4) جامعیت فرا زمانی و فرا مکانی قرآن
| |
| امام در نگاه قرآن شناسی خویش، تمام تعالیم و آموزههای اخلاقی، تربیتی، معرفتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، جهادی و حقوقی قرآن را فراتر از محدودیتهای عصری و یا مرزهای جغرافیایی دانسته و قرآن را کتاب هدایت برای همة عصرها معرفی مینماید. بر این مبنا، ایشان بر جامعیّت زمانی و مکانی قوانین و معارف حقة قرآن، پای فشرده و آن را راهنمای همیشگی بشریت در طول تمامی اعصار و قرون دانسته که قلمرو جغرافیایی آن تمام سرزمینها و ملتها و ملیتهای دنیاست. آنجا که میفرماید: «آنکه قانون اسلام را آورده است خداست، خداست که محیط بر همة چیزهاست، بر همة اعصار است. قرآن است که کتاب همة اعصار است، دستورات رسولالله است که برای همة اعصار است.»(امام خمینی 1385ج 8: 171). امام خمینی ریشه و علت غایی این جامعیّت و جاودانگی زمانی قرآن را، ناشی از وحیانیت این کتاب آسمانی و همچنین عظمت و قدرت کاملۀ پدید آورندة آن؛ یعنی خداوند متعال میداند چرا که قرآن کلام خداست و از آنجا که خداوند دارای مقام احاطه بر تمامی امور عالم است که هیچگاه در کالبد زمانها محدود و محصور نمیشود، از این رو، قرآن کریم نیز که رشحه و جلوهای از رشحات عظمت و احاطة قدرت تامه الهی است، از جامعیت فرا زمانی و فرا عصری برخوردار خواهد بود و لذا همانند پدیدآورندة خود در قید زمان، محصور و محبوس نمیشود. | | امام در نگاه قرآن شناسی خویش، تمام تعالیم و آموزههای اخلاقی، تربیتی، معرفتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، جهادی و حقوقی قرآن را فراتر از محدودیتهای عصری و یا مرزهای جغرافیایی دانسته و قرآن را کتاب هدایت برای همة عصرها معرفی مینماید. بر این مبنا، ایشان بر جامعیّت زمانی و مکانی قوانین و معارف حقة قرآن، پای فشرده و آن را راهنمای همیشگی بشریت در طول تمامی اعصار و قرون دانسته که قلمرو جغرافیایی آن تمام سرزمینها و ملتها و ملیتهای دنیاست. آنجا که میفرماید: «آنکه قانون اسلام را آورده است خداست، خداست که محیط بر همة چیزهاست، بر همة اعصار است. قرآن است که کتاب همة اعصار است، دستورات رسولالله است که برای همة اعصار است.»(امام خمینی 1385ج 8: 171). امام خمینی ریشه و علت غایی این جامعیّت و جاودانگی زمانی قرآن را، ناشی از وحیانیت این کتاب آسمانی و همچنین عظمت و قدرت کاملۀ پدید آورندة آن؛ یعنی خداوند متعال میداند چرا که قرآن کلام خداست و از آنجا که خداوند دارای مقام احاطه بر تمامی امور عالم است که هیچگاه در کالبد زمانها محدود و محصور نمیشود، از این رو، قرآن کریم نیز که رشحه و جلوهای از رشحات عظمت و احاطة قدرت تامه الهی است، از جامعیت فرا زمانی و فرا عصری برخوردار خواهد بود و لذا همانند پدیدآورندة خود در قید زمان، محصور و محبوس نمیشود. |
| امام همچنین از مسئله فرا زمانی و فرا عصری بودن سیره و سنّت رسول خدا(ص) بهموازات جاودانگی قرآن سخن به میان میآورد و بر این باور است که همچنان که اسلام و قرآن از جامعیّت زمانی و جغرافیایی برخوردارند، سنّت رسولالله(ص) که مهمترین منبع و آبشخور معارف اسلام پس از قرآن است، نیز دستخوش محدودیتهای زمانی و مکانی نخواهد شد و تا قیام قیامت بر بام عصرها و نسلها حکومت خواهد نمود. همچنان که باورمندی امام مبنی بر جاودانگی و جامعیّت قرآن و نیز سنّت رسولالله(ص) را بهوضوح میتوان در عبارات صریح خود قرآن، جستجو نمود: «تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیراً» (فرقان:1) و نیز میفرماید: «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» (انبیاء:107). پیداست که قرآن کریم، تعالیم فرقانی خویش را بهعنوان «نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ» و مأموریت پیامبر خاتم(ص) را در گسترۀ «رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» بیان داشته و سپس هر دو را به جلوهگاه ربوبیت الهی، پیوند میدهد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»(فاتحه:2). | | امام همچنین از مسئله فرا زمانی و فرا عصری بودن سیره و سنّت رسول خدا(ص) بهموازات جاودانگی قرآن سخن به میان میآورد و بر این باور است که همچنان که اسلام و قرآن از جامعیّت زمانی و جغرافیایی برخوردارند، سنّت رسولالله(ص) که مهمترین منبع و آبشخور معارف اسلام پس از قرآن است، نیز دستخوش محدودیتهای زمانی و مکانی نخواهد شد و تا قیام قیامت بر بام عصرها و نسلها حکومت خواهد نمود. همچنان که باورمندی امام مبنی بر جاودانگی و جامعیّت قرآن و نیز سنّت رسولالله(ص) را بهوضوح میتوان در عبارات صریح خود قرآن، جستجو نمود: «تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیراً» (فرقان:1) و نیز میفرماید: «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» (انبیاء:107). پیداست که قرآن کریم، تعالیم فرقانی خویش را بهعنوان «نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ» و مأموریت پیامبر خاتم(ص) را در گسترۀ «رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» بیان داشته و سپس هر دو را به جلوهگاه ربوبیت الهی، پیوند میدهد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»(فاتحه:2). |