بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
'''احتجاج امام''': بحث علمی و آوردن [[حجت]] و دلیل برای اثبات یا ردّ یک مطلب، احتجاج است و در تاریخ و فرهنگ بشری همیشه بوده است و آنچه ادعا را بر کرسی قبول مینشاند و مدّعی را ثابت میکند، قوّت دلیل و صحّت حجّت و برهان است. در فرهنگ شیعی و تاریخ [[ | '''احتجاج امام''': بحث علمی و آوردن [[حجت]] و دلیل برای اثبات یا ردّ یک مطلب، احتجاج است و در تاریخ و فرهنگ بشری همیشه بوده است و آنچه ادعا را بر کرسی قبول مینشاند و مدّعی را ثابت میکند، قوّت دلیل و صحّت حجّت و برهان است. در فرهنگ شیعی و تاریخ [[ائمه]] و علمای دین، پیوسته استفاده از احتجاج و مناظره برای اثبات حقانیت [[امام علی]]{{ع}} و خلافت بلافصل آن حضرت وجود داشته و کتب حدیث و تاریخ آکنده از اینگونه مناشدات و مناظرات با مخالفان است و علمای شیعه بر همین مبنا تألیفهای مستقل فراوانی نیز داشتهاند. در کتاب الذریعه، نام تعدادی از این آثار و مؤلفان آنها در ذیل عناوینی چون الاحتجاج، الإحتجاجات، ردّ، ردود، الجواب، الجوابات، المناظره، المناظرات و... آمده است. در کتابهایی که به اثبات واقعۀ غدیر و بحث از امامت و خلافت پرداخته است نیز، احتجاجات فراوانی از [[ائمه]] معصومین به آیات [[قرآن]] و حدیث غدیر و احادیث دیگر نبوی نقل شده است.<ref>ر. ک: الغدیر، ج ۱</ref> [[مرحوم طبرسی]] در کتاب الاحتجاج انبوهی از احتجاجات را نقل کرده که بخشی از آنها به مسألۀ [[امامت]] مربوط میشود. سیّد هاشم بحرانی در "احتجاج المخالفین" حدود ۷۵ احتجاج را دربارۀ حقانیت [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} آورده که کسانی چون: زید بن ارقم، امّ سلمه، انس بن مالک، اصبغ بن نباته، مقداد، مأمون، عبد اللّه بن عمر، دوازده تن از مهاجران و انصار و... داشتهاند.<ref>کفایة الخصام، ج ۱ ص ۲۶۵</ref> [[علامه مجلسی]] نیز در بحار الأنوار احتجاجات خداوند، پیامبران، [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}}، [[أئمه]] معصومین{{عم}}، اصحاب أئمّه و علمای [[شیعه]] را به تفصیل آورده است.<ref>بحار الأنوار، ج ۹ و ۱۰(کتاب الاحتجاج)، همچنین ج ۲۹</ref> در اغلب کتابهای تألیفی دربارۀ احتجاجات، به منابع [[اهل سنت]] و روایات آنان استناد شده تا برای مخالفان قانعکننده باشد. کتبی که فضایل [[اهل بیت]]{{عم}} را از منابع عامّه نقل میکند از اینگونه کتابهاست، مانند: الغدیر، المراجعات، العبقات، احقاق الحق، غایة المرام. . . برخی از آثار نیز به وقایع احتجاجی، جلسات مناظره، مکاتبات همراه با احتجاج و بحث پرداخته که مطالعۀ آنها در تسلّط به مباحث کلامی و شیوۀ استدلال عقلی و نقلی بر اثبات [[امامت]] و ردّ عقیدۀ مخالفان مفید است.<ref>از جمله ر. ک: مواقف الشیعه۳ جلد، علی احمدی میانجی، مناظرات فی الامامه، عبد اللّه الحسین، شبهای پیشاور، سلطان الواعظین، الاستبصار۹ جلدی، علی الکورانی</ref> مؤلف "الاحتجاج"، علّت نگارش کتاب خود را چنین بیان کرده که عدّهای از روش مجادله و احتجاج عدول کرده و این شیوه را ترک نمودهاند و بهانۀ آنان نهی [[پیامبر]] و [[امامان]]{{عم}} از جدل و مناقشه است، در حالی که آنان خودشان و اصحابشان مجادله و مناظره میکردند و اگر نهی میکردند، نهیشان در مورد ضعیفانی بود که توان ادای حق و تبیین دین را نداشتند، نه آنان که در این عرصه، مبرّز و پرتوانند.<ref>الاحتجاج، طبرسی، ج ۱، مقدمه (ص ۳) </ref> البته مناظره، آفات و عوارضی دارد که باید آداب آن را دانست و به شرایط آن مجهّز بود، تا از عواقب و آثار سوء آن مصون ماند و اگر در روایات [[اهل بیت]]، از منازعه، مشارّه، مشاجره، مجادله، ممارات، محاجّه و. . . نهی شده، ناظر به آن اشخاص و آن شیوههای نادرست است.<ref>در این زمینه ر. ک: آفات علم از نویسنده، ص ۲۵۱(جدال و مراء)، المحجّة البیضاء، ج ۱ ص ۹۸ باب چهارم (مناظره و آداب و شروط و آفات آن)، بحار الانوار، ج ۲ ص ۱۲۴(باب تجویز مجادله و نهی از مراء)، نیز ج ۹ و ۱۰ (شامل احتجاجات)</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۵.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |