پرش به محتوا

پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:


سپس [[علی]] {{ع}} به [[مردم]] [دستور داد هر بار ده نفر به حجره وارد شوند و [[آیه]] 56 سوره احزاب را بر حضرت {{صل}} بخوانند. آنها ده نفر ده نفر به حجره وارد می‌شدند و دور آن حضرت {{صل}} می‌ایستادند و [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} وسط ایشان می‌ایستاد و [[آیه]] فوق را می‌خواند و سپس دیگران این [[آیه]] را تکرار می‌کردند تا اینکه [[اهل]] [[مدینه]] و اطراف آن بر حضرت {{صل}} [[صلوات]] فرستادند<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۵۰.</ref>. وی می‌گوید: سپس [[علی]] {{ع}} به [[قبر]] وارد شد و [[کفن]] را از صورت [[رسول خدا]] {{صل}} کنار زد و گونه راست آن حضرت را در جهت [[قبله]] بر خاک گذاشت و سپس خشت‌های [[قبر]] را گذاشت و از قبر خارج شد و آنگاه خاک را بر روی قبر ریخت<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۸.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)|مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۰۰-۲۰۲؛ [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[رحلت پیامبر (مقاله)|رحلت پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۴-۳۸۵؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۶۷۳-۶۷۴.</ref>
سپس [[علی]] {{ع}} به [[مردم]] [دستور داد هر بار ده نفر به حجره وارد شوند و [[آیه]] 56 سوره احزاب را بر حضرت {{صل}} بخوانند. آنها ده نفر ده نفر به حجره وارد می‌شدند و دور آن حضرت {{صل}} می‌ایستادند و [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} وسط ایشان می‌ایستاد و [[آیه]] فوق را می‌خواند و سپس دیگران این [[آیه]] را تکرار می‌کردند تا اینکه [[اهل]] [[مدینه]] و اطراف آن بر حضرت {{صل}} [[صلوات]] فرستادند<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۵۰.</ref>. وی می‌گوید: سپس [[علی]] {{ع}} به [[قبر]] وارد شد و [[کفن]] را از صورت [[رسول خدا]] {{صل}} کنار زد و گونه راست آن حضرت را در جهت [[قبله]] بر خاک گذاشت و سپس خشت‌های [[قبر]] را گذاشت و از قبر خارج شد و آنگاه خاک را بر روی قبر ریخت<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۸.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)|مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۰۰-۲۰۲؛ [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[رحلت پیامبر (مقاله)|رحلت پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۴-۳۸۵؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۶۷۳-۶۷۴.</ref>
== تحصیلات [[پیامبر اعظم]] {{صل}} ==
«یکی از نکات روشن [[زندگی]] [[رسول اکرم]] {{صل}} این است که درس ناخوانده و مکتب‌نادیده بوده است. نزد هیچ معلمی نیاموخته و با هیچ نوشته و دفتر و کتابی آشنا نبوده است. احدی از [[مورخان]]، [[مسلمان]] یا غیر مسلمان، مدعی نشده است که آن [[حضرت]] در [[دوران کودکی]] یا [[جوانی]] چه رسد به دوران کهولت و [[پیری]] که دوره [[رسالت]] است، نزد کسی خواندن یا [[نوشتن]] آموخته است و همچنین احدی ادعا نکرده و موردی را نشان نداده است که آن حضرت قبل از دوران رسالت یک سطر خوانده یا یک کلمه نوشته است.
[[مردم عرب]]، بالأخص [[عرب]] [[حجاز]]، در آن عصر و [[عهد]] به طور کلی مردمی بی‌سواد بودند. افرادی از آنها که می‌توانستند بخوانند و بنویسند، انگشت شمار و انگشت نما بودند. عادتا ممکن نیست که شخصی در آن محیط، این فن را بیاموزد و در میان [[مردم]] به این صفت معروف نشود.
چنان که می‌دانیم، [[مخالفان]] [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} در آن [[تاریخ]]، او را به اخذ مطالب از افواه دیگران متهم کردند، ولی به این جهت متهم نکردند که چون باسواد است و [[خواندن و نوشتن]] می‌داند، کتاب‌هایی نزد خود دارد و مطالبی که می‌آورد از آن کتاب‌ها استفاده کرده است. اگر [[پیغمبر]] کوچک‌ترین آشنایی با خواندن و نوشتن می‌داشت، قطعاً مورد این [[اتهام]] واقع می‌شد»<ref>مرتضی مطهری، پیامبر امّی، ص۱۰۹.</ref>.<ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص۳۰.</ref>.


== [[ایمان]] [[پدران]] [[پیامبر]] ==
== [[ایمان]] [[پدران]] [[پیامبر]] ==
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش