اثبات عصمت قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
# [[کتاب آسمانی]] [[دین خاتم]]، کتاب جاوید و آخرین [[هدایت]] [[نامه]] [[الهی]] تا [[پایان تاریخ]] است. | # [[کتاب آسمانی]] [[دین خاتم]]، کتاب جاوید و آخرین [[هدایت]] [[نامه]] [[الهی]] تا [[پایان تاریخ]] است. | ||
# لازمه خاتمیت و جاودانگی کتاب آسمانی، عصمت جاودان آن است. | # لازمه خاتمیت و جاودانگی کتاب آسمانی، عصمت جاودان آن است. | ||
به عبارت دیگر خاتم بودن اسلام لوازمی دارد که از جمله آنها عصمت [[پایدار]] و تاریخی کتاب آسمانی آن است؛ زیرا: اولاً [[بشر]] همواره نیازمند [[هدایت الهی]] است و [[انسان]] در هیچ دورهای، نباید از هدایت الهی [[محروم]] باشد. ثانیا یکی از مهمترین علل | به عبارت دیگر خاتم بودن اسلام لوازمی دارد که از جمله آنها عصمت [[پایدار]] و تاریخی کتاب آسمانی آن است؛ زیرا: اولاً [[بشر]] همواره نیازمند [[هدایت الهی]] است و [[انسان]] در هیچ دورهای، نباید از هدایت الهی [[محروم]] باشد. ثانیا یکی از مهمترین علل تجدید [[نبوتها]] در گذشته [[تحریف کتابهای آسمانی]] بوده؛ به گونه ای که دستیابی به [[دین]] [[ناب]]، برای انسان، غیر ممکن مینمود؛ پس: دین خاتم باید از سازوکاری بهره مند باشد، که کتاب آسمانی خود را از [[تحریف]] [[حفظ]] کند، تا آشنایی با [[کلام خدا]] برای همگان مقدور و باب هدایت الهی همچنان گشوده باشد. [[دلایل]] دیگری نیز در این باره وجود دارد که به جهت رعایت اختصار به این مقدار بسنده میشود.<ref>بنگرید: الف. محمدهادی معرفت، تاریخ قرآن، تهران: سمت، چاپ دوم ۱۳۷۷، صص ۱۵۴ - ۱۶۷؛ ب. محمدهادی معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ص۴۲ ـ ۳۱ پ. محمدتقی مصباح یزدی، قرآنشناسی، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۶</ref> | ||
'''اشکال۲: [[تفاسیر]] غلط ناقض عصمت [[تفسیری]]:''' اگر عصمت تفسیری [[قرآن]] [[واجب]] است و حتمیت دارد، پس دیگر وجود تفاسیر غلط و [[متعارض]] محال خواهد بود؛ در حالی که چنین تفاسیری به وفور وجود دارد. بنابراین عصمت تفسیری قرآن نقض شده و مردود است. | '''اشکال۲: [[تفاسیر]] غلط ناقض عصمت [[تفسیری]]:''' اگر عصمت تفسیری [[قرآن]] [[واجب]] است و حتمیت دارد، پس دیگر وجود تفاسیر غلط و [[متعارض]] محال خواهد بود؛ در حالی که چنین تفاسیری به وفور وجود دارد. بنابراین عصمت تفسیری قرآن نقض شده و مردود است. |