حدیث ثقلین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
یکی از مهمترین [[ادلۀ روایی]] در مورد [[برتری]] و [[حقانیت اهل بیت]] {{ع}}، [[حدیث]] "[[ثقلین]]" است که مورد [[پذیرش]] [[دانشمندان شیعه]] و [[سنی]] بوده و به [[کثرت]] آن را [[نقل]] کرده اند<ref>ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵. </ref>. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} در این حدیث فرمودند: «من از بین شما میروم و دو چیز گران بها و [[ارزشمند]] از خودم به یادگار میگذارم، یکی [[کتاب خدا]] و دیگری عترتم را و مادامی که به هر دو آنها [[متوسل]] شوید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد»<ref>{{متن حدیث|إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض}}؛ بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۴۱۳؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳، ح ۳۷۸۸ و....</ref>. ثقلین به معنای هر آن چیزی است که ارزشمند، نفیس و سنگین باشد. [[ثَقَلین]]، یا ثِقلین یعنی دو چیز ارزشمند و [[عظیم]]<ref>ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۹ و فرهنگنامه دینی، ص۱۴. </ref>. به [[قرآن]] [[ثقل اکبر]] و به [[عترت پیامبر]] [[ثقل اصغر]] میگویند، چنانکه در روایتی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[کمیل]] فرمودند: «ای کمیل ما ثقل اصغر و قرآن ثقل اکبر است»<ref>اهل البیت فی الکتاب و السّنه، ص ۱۲۰ به نقل از بشارة المصطفی، ص ۲۹. نیز ر. ک: عترت، ثقل کبیر، کمالی دزفولی.</ref>. | یکی از مهمترین [[ادلۀ روایی]] در مورد [[برتری]] و [[حقانیت اهل بیت]] {{ع}}، [[حدیث]] "[[ثقلین]]" است که مورد [[پذیرش]] [[دانشمندان شیعه]] و [[سنی]] بوده و به [[کثرت]] آن را [[نقل]] کرده اند<ref>ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵. </ref>. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} در این حدیث فرمودند: «من از بین شما میروم و دو چیز گران بها و [[ارزشمند]] از خودم به یادگار میگذارم، یکی [[کتاب خدا]] و دیگری عترتم را و مادامی که به هر دو آنها [[متوسل]] شوید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد»<ref>{{متن حدیث|إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض}}؛ بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۴۱۳؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳، ح ۳۷۸۸ و....</ref>. ثقلین به معنای هر آن چیزی است که ارزشمند، نفیس و سنگین باشد. [[ثَقَلین]]، یا ثِقلین یعنی دو چیز ارزشمند و [[عظیم]]<ref>ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۹ و فرهنگنامه دینی، ص۱۴. </ref>. به [[قرآن]] [[ثقل اکبر]] و به [[عترت پیامبر]] [[ثقل اصغر]] میگویند، چنانکه در روایتی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[کمیل]] فرمودند: «ای کمیل ما ثقل اصغر و قرآن ثقل اکبر است»<ref>اهل البیت فی الکتاب و السّنه، ص ۱۲۰ به نقل از بشارة المصطفی، ص ۲۹. نیز ر. ک: عترت، ثقل کبیر، کمالی دزفولی.</ref>. | ||
و مراد از [[عترت]] بنابر نظر [[اهل]] لغت و شارحان حدیث، [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} است؛ علاوه بر آنچه از اهل لغت و حدیث درباره معنی عترت نقل شده، در [[روایات]] نیز کلمۀ عترت به همین نحو معنا شده است: چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} به نقل از پدرانشان فرمودند: [[امام علی]] {{ع}} در معنی این [[کلام]] [[رسول خدا]] {{صل}} که «من دو شیء نفیس در میان شما نهادم کتاب خدا و عترتم» پرسیدند عترت چه کسانی هستند؟ فرمود: «من و [[حسن]] و [[حسین]] و [[ائمه]] نهگانه که از [[فرزندان حسین]] هستند و نهمین آنها [[مهدی]] و [[قائم]] آنهاست، از کتاب خدا جدا نشوند و کتاب خدا نیز از آنها جدا نمیشود تا آنکه در [[حوض کوثر]] با [[رسول خدا]] [[دیدار]] خواهند کرد»<ref>{{متن حدیث|سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص عَنِ مَعْنَی قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنِّی مُخَلِّفٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی مَنِ الْعِتْرَةُ فَقَالَ أَنَا وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ تَاسِعُهُمْ مَهْدِیُّهُمْ وَ قَائِمُهُمْ لَا یُفَارِقُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَ لَا یُفَارِقُهُمْ حَتَّی یَرِدُوا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص حَوْضَهُ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۴۰. </ref>. همچنین [[مأمون عباسی]] در [[مجلسی]] که [[دانشمندان]] [[عراق]] و [[خراسان]] در آن جمع شده بودند از [[امام رضا]] {{ع}} سوال کرد: [[عترت]] چه کسانی هستند؟ [[امام]] {{ع}} در پاسخ فرمودند: «عترت کسانی هستند که وصفشان در [[قرآن]] این چنین آمده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و در ادامه در | و مراد از [[عترت]] بنابر نظر [[اهل]] لغت و شارحان حدیث، [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} است؛ علاوه بر آنچه از اهل لغت و حدیث درباره معنی عترت نقل شده، در [[روایات]] نیز کلمۀ عترت به همین نحو معنا شده است: چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} به نقل از پدرانشان فرمودند: [[امام علی]] {{ع}} در معنی این [[کلام]] [[رسول خدا]] {{صل}} که «من دو شیء نفیس در میان شما نهادم کتاب خدا و عترتم» پرسیدند عترت چه کسانی هستند؟ فرمود: «من و [[حسن]] و [[حسین]] و [[ائمه]] نهگانه که از [[فرزندان حسین]] هستند و نهمین آنها [[مهدی]] و [[قائم]] آنهاست، از کتاب خدا جدا نشوند و کتاب خدا نیز از آنها جدا نمیشود تا آنکه در [[حوض کوثر]] با [[رسول خدا]] [[دیدار]] خواهند کرد»<ref>{{متن حدیث|سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص عَنِ مَعْنَی قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنِّی مُخَلِّفٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی مَنِ الْعِتْرَةُ فَقَالَ أَنَا وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ تَاسِعُهُمْ مَهْدِیُّهُمْ وَ قَائِمُهُمْ لَا یُفَارِقُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَ لَا یُفَارِقُهُمْ حَتَّی یَرِدُوا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص حَوْضَهُ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۴۰. </ref>. همچنین [[مأمون عباسی]] در [[مجلسی]] که [[دانشمندان]] [[عراق]] و [[خراسان]] در آن جمع شده بودند از [[امام رضا]] {{ع}} سوال کرد: [[عترت]] چه کسانی هستند؟ [[امام]] {{ع}} در پاسخ فرمودند: «عترت کسانی هستند که وصفشان در [[قرآن]] این چنین آمده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و در ادامه در وصف عترت فرمودند: رسول خدا فرمود: من دو چیز گران بها را بعد از خودم به یادگار میگذارم آن دو چیز [[کتاب خدا]] و عترت من است آن دو به هیچ عنوان از هم جدا نشده تا اینکه در حوض کوثر بر من وارد میشوند پس ببینم با این دو ثقل چگونه [[رفتار]] خواهید کرد ای [[مردم]] بدانید که شما از آنان عالمتر نیستید بلکه آنان نسبت به شما [[اعلمیت]] دارند»<ref>.{{متن حدیث|الَّذِینَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا﴾ وَ هُمُ الَّذِینَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِنِّی مُخَلِّفٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی أَلَا وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونَ فِیهِمَا أَیُّهَا النَّاسُ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُمْ}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۲۹. </ref>.<ref>ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۹ و فرهنگنامه دینی، ص۱۴؛ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۱۰؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۶۴- ۶۶.</ref> | ||
== [[سند]] [[حدیث ثقلین]] == | == [[سند]] [[حدیث ثقلین]] == | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
* '''[[افضلیت اهل بیت]]''': همتایی [[اهل بیت]] با [[قرآن کریم]] از یک سو، و [[وجوب پیروی]] همه جانبه از آنان از سوی دیگر، بهعلاوه [[معصوم]] بودن آنان از هر گونه [[خطا]] و [[گناه]]، چنان که پیش از این بیان شد، بیانگر افضلیت اهل بیت بر دیگران است، تنها [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از این [[حکم]] مستثنی است. مضافاً بر این که در برخی از [[روایات]] [[حدیث ثقلین]] بر [[اعلمیت اهل بیت]] بر دیگران تصریح شده است: {{متن حدیث|وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ}}<ref>المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۸۶- ۱۸۷؛ غایة المرام، ج۲، ص۳۴۱- ۳۴۲.</ref>. شماری از [[عالمان]] [[اهلسنّت]] بر اعلمیت اهل بیت [[پیامبر]] {{صل}} بر دیگران تصریح کردهاند: [[ابن حجر هیتمی]] (متوفای ۹۷۳ ه) گفته است: “مقصود از کسانی که به تمسّک به آنان [[تشویق]] شده است، عالمان اهل بیت به [[کتاب خدا]] و [[سنّت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند؛ زیرا آنان کسانیاند که تا [[قیامت]] از [[کتاب الهی]] جدا نخواهند شد، و عبارت {{متن حدیث|وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ}} در [[روایت]] پیشین، مؤید این مطلب است، آنان با این ویژگی از دیگر عالمان متمایزند؛ زیرا [[خداوند]] [[پلیدی]] را از آنها دور کرده و پاکیزهشان ساخته است و با کرامتهای نمایان و مزایای فراوان که برخی از آنها پیش از این بیان شد، به آنان [[شرافت]] داده است”<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. [[ملا علی قاری]] (متوفای ۱۰۱۳ ه) نیز گفته است: “اظهر این است که اهل بیت غالباً نسبت به صاحب [[بیت]] از دیگران آگاهترند، پس مراد از اهل بیت، عالمان از آنان است که بر [[سیرت]] و [[طریقت]] پیامبر [[آگاه]]، و به حکم و [[حکمت]] او عارفند و به این جهت صلاحیت آن را دارند که [[همتای قرآن]] باشند”<ref>المرقاة فی شرح المشکاة، ج۵، ص۶۰۰.</ref>. [[افضلیت]]، یکی از شرایط اساسی [[امامت]] است. به گفته [[تفتازانی]]، معظم [[اهل]] سنّت و بسیاری از [[فرق اسلامی]] بر آناند که امامت [[حق]] [[افضل افراد]] یک عصر است، مگر آنکه مستلزم [[هرج و مرج]] و [[فتنه]] باشد<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۹۱.</ref>. از نظر [[عقل]] با وجود فرد [[افضل]]، [[امامت مفضول]] [[قبیح]] است، چنان که [[آیه شریفه]]{{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref> نیز بر آن دلالت میکند<ref>ر. ک: امامت در بینش اسلامی، ص۱۸۷-۲۰۲.</ref>. با توجه به [[افضلیت اهل بیت]] {{ع}} از یک سو، و شرط بودن [[افضلیت]] در [[امامت]] از سوی دیگر، دلالت [[حدیث ثقلین]] بر [[امامت اهل بیت]]، [[ثابت]] و آشکار است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۶.</ref> | * '''[[افضلیت اهل بیت]]''': همتایی [[اهل بیت]] با [[قرآن کریم]] از یک سو، و [[وجوب پیروی]] همه جانبه از آنان از سوی دیگر، بهعلاوه [[معصوم]] بودن آنان از هر گونه [[خطا]] و [[گناه]]، چنان که پیش از این بیان شد، بیانگر افضلیت اهل بیت بر دیگران است، تنها [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از این [[حکم]] مستثنی است. مضافاً بر این که در برخی از [[روایات]] [[حدیث ثقلین]] بر [[اعلمیت اهل بیت]] بر دیگران تصریح شده است: {{متن حدیث|وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ}}<ref>المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۸۶- ۱۸۷؛ غایة المرام، ج۲، ص۳۴۱- ۳۴۲.</ref>. شماری از [[عالمان]] [[اهلسنّت]] بر اعلمیت اهل بیت [[پیامبر]] {{صل}} بر دیگران تصریح کردهاند: [[ابن حجر هیتمی]] (متوفای ۹۷۳ ه) گفته است: “مقصود از کسانی که به تمسّک به آنان [[تشویق]] شده است، عالمان اهل بیت به [[کتاب خدا]] و [[سنّت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند؛ زیرا آنان کسانیاند که تا [[قیامت]] از [[کتاب الهی]] جدا نخواهند شد، و عبارت {{متن حدیث|وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ}} در [[روایت]] پیشین، مؤید این مطلب است، آنان با این ویژگی از دیگر عالمان متمایزند؛ زیرا [[خداوند]] [[پلیدی]] را از آنها دور کرده و پاکیزهشان ساخته است و با کرامتهای نمایان و مزایای فراوان که برخی از آنها پیش از این بیان شد، به آنان [[شرافت]] داده است”<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. [[ملا علی قاری]] (متوفای ۱۰۱۳ ه) نیز گفته است: “اظهر این است که اهل بیت غالباً نسبت به صاحب [[بیت]] از دیگران آگاهترند، پس مراد از اهل بیت، عالمان از آنان است که بر [[سیرت]] و [[طریقت]] پیامبر [[آگاه]]، و به حکم و [[حکمت]] او عارفند و به این جهت صلاحیت آن را دارند که [[همتای قرآن]] باشند”<ref>المرقاة فی شرح المشکاة، ج۵، ص۶۰۰.</ref>. [[افضلیت]]، یکی از شرایط اساسی [[امامت]] است. به گفته [[تفتازانی]]، معظم [[اهل]] سنّت و بسیاری از [[فرق اسلامی]] بر آناند که امامت [[حق]] [[افضل افراد]] یک عصر است، مگر آنکه مستلزم [[هرج و مرج]] و [[فتنه]] باشد<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۹۱.</ref>. از نظر [[عقل]] با وجود فرد [[افضل]]، [[امامت مفضول]] [[قبیح]] است، چنان که [[آیه شریفه]]{{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref> نیز بر آن دلالت میکند<ref>ر. ک: امامت در بینش اسلامی، ص۱۸۷-۲۰۲.</ref>. با توجه به [[افضلیت اهل بیت]] {{ع}} از یک سو، و شرط بودن [[افضلیت]] در [[امامت]] از سوی دیگر، دلالت [[حدیث ثقلین]] بر [[امامت اهل بیت]]، [[ثابت]] و آشکار است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۶.</ref> | ||
* '''[[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[حدیث ثقلین]]''': در شماری از [[روایات]] حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین {{ع}}، [[زید بن أرقم]]، [[حذیفه بن اسید]]، [[عامر بن لیلی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و [[ام سلمه]] [[روایت]] شده، آمده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از سفارش به [[تمسک به ثقلین]]، [[اولویت]] خود بر [[مؤمنان]] از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} یعنی همان [[ولایتی]] که من بر شما دارم، [[علی]] هم بر شما دارد<ref>ر. ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر. ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.</ref>. از این که ذیل [[حدیث]]، بیانگر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} است، و بر اساس قاعده “وحدت [[سیاق]] کلام”، به دست میآید که حدیث ثقلین بیانگر [[امامت اهلبیت]] {{عم}} است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین {{ع}} ناظر به اولین و برجستهترین مصداق امامت اهلبیت {{عم}} است. [[ابن حجر مکی]] در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از [[اهل بیت]] که به او تمسّک میشود و عالم آنان، [[علی بن ابی طالب]] است، به [[دلیل]] آنچه پیش از این در مورد [[علم فراوان]] و دقایق استنباطهای او بیان کردیم. از اینجاست که [[ابوبکر]] گفته است: علی [[عترت]] [[رسول خدا]] است، یعنی کسانی که [[پیامبر]] {{صل}} به [[تمسک]] به آنان [[تشویق]] کرده است، ابوبکر به دلیل [[ویژگیهای علی]] {{ع}} که اشاره کردیم، او را به طور خاص [[عترت پیامبر]] دانسته، و نیز به دلیل آنچه پیش از این [از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[ولایت علی]] {{ع}}] در [[روز غدیر]] [[خم]] بیان شد”<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. مطلب مزبور را نورالدین [[سمهودی]] نیز در کتاب جواهر العِقدین” بیان کرده است<ref>نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۲.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۷.</ref> | * '''[[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[حدیث ثقلین]]''': در شماری از [[روایات]] حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین {{ع}}، [[زید بن أرقم]]، [[حذیفه بن اسید]]، [[عامر بن لیلی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و [[ام سلمه]] [[روایت]] شده، آمده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از سفارش به [[تمسک به ثقلین]]، [[اولویت]] خود بر [[مؤمنان]] از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} یعنی همان [[ولایتی]] که من بر شما دارم، [[علی]] هم بر شما دارد<ref>ر. ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر. ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.</ref>. از این که ذیل [[حدیث]]، بیانگر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} است، و بر اساس قاعده “وحدت [[سیاق]] کلام”، به دست میآید که حدیث ثقلین بیانگر [[امامت اهلبیت]] {{عم}} است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین {{ع}} ناظر به اولین و برجستهترین مصداق امامت اهلبیت {{عم}} است. [[ابن حجر مکی]] در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از [[اهل بیت]] که به او تمسّک میشود و عالم آنان، [[علی بن ابی طالب]] است، به [[دلیل]] آنچه پیش از این در مورد [[علم فراوان]] و دقایق استنباطهای او بیان کردیم. از اینجاست که [[ابوبکر]] گفته است: علی [[عترت]] [[رسول خدا]] است، یعنی کسانی که [[پیامبر]] {{صل}} به [[تمسک]] به آنان [[تشویق]] کرده است، ابوبکر به دلیل [[ویژگیهای علی]] {{ع}} که اشاره کردیم، او را به طور خاص [[عترت پیامبر]] دانسته، و نیز به دلیل آنچه پیش از این [از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[ولایت علی]] {{ع}}] در [[روز غدیر]] [[خم]] بیان شد”<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. مطلب مزبور را نورالدین [[سمهودی]] نیز در کتاب جواهر العِقدین” بیان کرده است<ref>نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۲.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۷.</ref> | ||
* '''حدیث ثقلین و [[آیه اولی الأمر]]''': از [[سلیم بن قیس]] روایت شده که گفته است: فردی از امیرالمؤمنین {{ع}} پرسید: نزدیکترین چیزی که [[انسان]] به واسطه آن [[گمراه]] میشود چیست؟ [[امام]] {{ع}} پاسخ داد: این است که [[حجت خداوند]] بر بندگانش را که [[اطاعت]] از او و ولایتش را [[واجب]] کرده است، نشناسد. آن فرد از امام خواست که آنان را | * '''حدیث ثقلین و [[آیه اولی الأمر]]''': از [[سلیم بن قیس]] روایت شده که گفته است: فردی از امیرالمؤمنین {{ع}} پرسید: نزدیکترین چیزی که [[انسان]] به واسطه آن [[گمراه]] میشود چیست؟ [[امام]] {{ع}} پاسخ داد: این است که [[حجت خداوند]] بر بندگانش را که [[اطاعت]] از او و ولایتش را [[واجب]] کرده است، نشناسد. آن فرد از امام خواست که آنان را وصف کند، امام {{ع}} فرمود آنان کسانیاند که [[خداوند]] قرین خود و پیامبرش قرار داده و فرموده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>، آن فرد توضیح بیشتری خواست، امام {{ع}} فرمود: [[پیامبر]] {{صل}} در مواضع مختلف و در آخرین خطبهای که [[روز]] رحلتش ایراد کرد فرمود: من در میان شما دو چیز را باقی میگذارم که اگر به آن دو [[تمسک]] جویید، هرگز گمراه نخواهید شد، آن دو عبارتند از [[کتاب خدا]] و [[اهل]] بیتم، خداوند به من [[عهد]] کرده که آن دو تا وقتی نزد [[حوض]] بر من وارد شوند، از هم جدا نخواهند شد، پس به آن دو تمسک جویید جویید، و بر آنان تقدم نگیرید که گمراه میشوید<ref>ینابیع المودة، ص۱۳۷-۱۳۸؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۰۴.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۸.</ref> | ||
=== [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} چه کسانیاند؟ === | === [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} چه کسانیاند؟ === |