بلاغت قرآن در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[قرآن]] خود را "[[کتاب مبین]]" که زبانش [[عربی]] است، معرفی میکند: {{متن قرآن|وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ* إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>زخرف آیه ۳ و ۴</ref> منظور از این تعبیر، اشاره به ویژگی فصاحت در قرآن دانسته شده است.<ref>المسائل الصانیه، ص۱۲۱؛ تیسیر الکریم، ص۷۴۴</ref> تعبیر {{متن قرآن|بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ}}<ref>شعراء آیه ۱۹۵</ref> نیز به فصاحت و [[اعجاز بیانی قرآن]] [[تفسیر]] شده است.<ref>الکشاف، ج ۲، ص۶۳۵؛ جوامع الجامع، ج ۲، ص۳۹۴؛ فتح القدیر، ج ۳، ص۱۹۵</ref> تأکید قرآن بر تعبیر "عربی [[مبین]]" از نظر برخی [[مفسران]]، نشان از [[برتری]] [[زبان عربی]] از جهت گویایی و رسایی دارد و وجه [[انتخاب]] آن به عنوان [[زبان قرآن]] از همین روست<ref>تفسیر ابی السعود، ج ۴، ص۱۷۸؛ المیزان، ج ۴، ص۱۶۰</ref>، گرچه [[خداوند]] در بیانی عام زبان هر [[پیامبر]] و کتابش را زبان [[قوم]] وی معرفی کرده که بنا به [[اعتقاد]] برخی میتواند دلیلی بر نبود ویژگی خاصی در زبان عربی برای انتخاب آن به عنوان زبان قرآنباشد.<ref>نک: الاحکام، ابن حزم، ج ۱، ص۳۲</ref> | [[قرآن]] خود را "[[کتاب مبین]]" که زبانش [[عربی]] است، معرفی میکند: {{متن قرآن|وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ* إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>زخرف آیه ۳ و ۴</ref> منظور از این تعبیر، اشاره به ویژگی فصاحت در قرآن دانسته شده است.<ref>المسائل الصانیه، ص۱۲۱؛ تیسیر الکریم، ص۷۴۴</ref> تعبیر {{متن قرآن|بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ}}<ref>شعراء آیه ۱۹۵</ref> نیز به فصاحت و [[اعجاز بیانی قرآن]] [[تفسیر]] شده است.<ref>الکشاف، ج ۲، ص۶۳۵؛ جوامع الجامع، ج ۲، ص۳۹۴؛ فتح القدیر، ج ۳، ص۱۹۵</ref> تأکید قرآن بر تعبیر "عربی [[مبین]]" از نظر برخی [[مفسران]]، نشان از [[برتری]] [[زبان عربی]] از جهت گویایی و رسایی دارد و وجه [[انتخاب]] آن به عنوان [[زبان قرآن]] از همین روست<ref>تفسیر ابی السعود، ج ۴، ص۱۷۸؛ المیزان، ج ۴، ص۱۶۰</ref>، گرچه [[خداوند]] در بیانی عام زبان هر [[پیامبر]] و کتابش را زبان [[قوم]] وی معرفی کرده که بنا به [[اعتقاد]] برخی میتواند دلیلی بر نبود ویژگی خاصی در زبان عربی برای انتخاب آن به عنوان زبان قرآنباشد.<ref>نک: الاحکام، ابن حزم، ج ۱، ص۳۲</ref> | ||
ویژگی مبین در دستهای دیگر از [[آیات]] در [[سیاق]] [[نفی]] برخی اتهامات [[کافران]] آمده است؛ برای نمونه در پاسخ به [[اتهام]] اخذ قرآن از برخی آشنایان به کتابها و [[ادیان]] گذشته، [[زبان]] این افراد را [[اعجمی]] معرفی کرده و با | ویژگی مبین در دستهای دیگر از [[آیات]] در [[سیاق]] [[نفی]] برخی اتهامات [[کافران]] آمده است؛ برای نمونه در پاسخ به [[اتهام]] اخذ قرآن از برخی آشنایان به کتابها و [[ادیان]] گذشته، [[زبان]] این افراد را [[اعجمی]] معرفی کرده و با وصف کردن قرآن به عربی مبین آن را دلیلی بر نادرستی این ادعا شمرده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ}}<ref>نحل آیه ۱۰۳</ref> اعجمی به نارسا<ref>البحر المحیط، ج ۵، ص۵۱۹؛ الاصفی، ج ۱، ص۶۶۳</ref> و عربی مبین به زبان شیوا و رسا تفسیر شده است.<ref>الکشاف، ج ۲، ص۴۲۹؛ الصافی، ج ۳، ص۱۵۶</ref> تأکید بر ویژگی "[[مبین]]" در [[نفی]] [[اتهام]] [[شاعری]] از [[پیامبر]] نیز تکرار شده است: {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ}}<ref>یس آیه ۶۹</ref><ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۲۱۷</ref> در [[آیه]] ۲۸ زمر نیز [[قرآن]] متنی [[عربی]] بدون [[کژی]] و [[ناراستی]] وصف شده: {{متن قرآن|قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}} که از نظر برخی به [[فصاحت قرآن]] اشاره دارد.<ref>المسائل الصاغانیه، ص۱۲۰ ـ ۱۲۱</ref> ویژگی [[فصاحت]] و [[بلاغت]] در قرآن، عنصری اساسی در این متن شمرده میشود و از این رو [[ترجمه قرآن]] یا بازخوانی معانی آن با بیانی دیگر، از نظر [[مفسران]] و [[فقیهان]]، قرآن نامیده نمیشود.<ref>نک: الناصریات، ص۲۲۲؛ المعتبر، ج ۲، ص۱۶۹؛ تفسیر و مفسران، ج ۱، ص۱۳۷</ref> گویاترین آیه در [[ارتباط]] با [[بلاغت قرآن]]، آیه ۲۳ زمر است که قرآن را سخنی [[نیکو]] و همسان در [[راستی و درستی]] معانی و تناسب و [[استواری]] [[نظم]] و تألیف معرفی میکند: {{متن قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِ...}}<ref>الکشاف، ج ۴، ص۱۲۳</ref> افزون بر این تعبیرهای عام، در برخی [[آیات]] نیز به جلوههای [[هنری]] بخشهایی از قرآن چون داستانهای آن توجه شده است: {{متن قرآن|نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ}}<ref>یوسف آیه ۳</ref><ref>نک: جوامع الجامع، ج ۲، ص۲۰۲</ref> برخی مفسران نیز تعبیر "احسن القصص" را نه تنها درباره داستانها که شامل همه قرآن دانسته و وجه نامگذاری قرآن به آن را برخورداری آن از نهایت فصاحت و [[زیبایی]] و سازگاری الفاظ و معانی آن دانستهاند.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳۵۶</ref><ref>[[علی معموری|معموری، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶، ص۲۳- ۲۴.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |