پرش به محتوا

ربوبیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۳۳: خط ۳۳:


== [[ربوبیت]] و اقتضای [[عبودیت]] ==
== [[ربوبیت]] و اقتضای [[عبودیت]] ==
* [[وصف]] [[خدا]] به {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«پروردگار جهانیان» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> مایه جلب محبّتِ [[بنده]] به [[خدا]] <ref>مجد البیان، ص ۲۸۸.</ref> و زمینه‌ساز [[بندگی]] در برابر اوست و به [[سخن]] دیگر، [[اعتقاد]] به ربوبیّتِ مطلق [[خدا]] مستلزم [[عبودیّت]]، [[محبّت]]، [[خوف و رجا]] و [[شکرگزاری]] در برابر بخشیدن [[نعمت‌ها]] و دفع ضررها از جانب وی است<ref>مجد البیان، ص ۶۲۰ ـ ۶۲۷ و نیز نک: تفسیر سید مصطفی خمینی، ج، ص ۳۰۶.</ref>؛ ولی با اینکه [[خدا]] جز [[انسان]]، مملوک و مربوب دیگری نیز دارد و [[انسان]] جز [[خدا]] پروردگاری ندارد، او [[انسان]] را به‌گونه‌ای می‌پروراند که گویا جز آن مملوکی ندارد و [[آدمی]] [[خدا]] را به گونه‌ای می‌پرستد که گویی جز او پروردگاری دیگر دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref>.
* وصف [[خدا]] به {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«پروردگار جهانیان» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> مایه جلب محبّتِ [[بنده]] به [[خدا]] <ref>مجد البیان، ص ۲۸۸.</ref> و زمینه‌ساز [[بندگی]] در برابر اوست و به [[سخن]] دیگر، [[اعتقاد]] به ربوبیّتِ مطلق [[خدا]] مستلزم [[عبودیّت]]، [[محبّت]]، [[خوف و رجا]] و [[شکرگزاری]] در برابر بخشیدن [[نعمت‌ها]] و دفع ضررها از جانب وی است<ref>مجد البیان، ص ۶۲۰ ـ ۶۲۷ و نیز نک: تفسیر سید مصطفی خمینی، ج، ص ۳۰۶.</ref>؛ ولی با اینکه [[خدا]] جز [[انسان]]، مملوک و مربوب دیگری نیز دارد و [[انسان]] جز [[خدا]] پروردگاری ندارد، او [[انسان]] را به‌گونه‌ای می‌پروراند که گویا جز آن مملوکی ندارد و [[آدمی]] [[خدا]] را به گونه‌ای می‌پرستد که گویی جز او پروردگاری دیگر دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref>.
* [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمی‌کند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref> به [[پیامبر]] {{صل}} [[دستور]] می‌دهد به [[مشرکان]] بگوید: آیا جز [[خدا]] را به [[پروردگار]] بودن بجویم، در حالی که او پرورش دهنده همه موجودات است. برخی ذیل این [[آیه]]، بر [[ظلم]] کسانی تأکید کرده‌اند که با داشتن [[اعتقاد]] به [[خالقیت]] و [[ربوبیّت]] مطلق [[خدا]]، جز او را می‌پرستند<ref>التحریر و التنویر، ج ۸، ص ۲۰۶.</ref>. بر همین اساس، [[لقمان]] به فرزندش سفارش می‌کند او تنها باید [[خدا]] را بپرستد و کسی را در [[عبادت]] شریک وی قرار ندهد، زیرا [[شرک]] مساوی قرار دادن کسی است که [[شایسته]] [[عبادت]] نیست، با کسی که سزاوار [[پرستش]] است <ref>لباب التأویل، ج ۳، ص ۴۴۰.</ref> و آن ستمی بس بزرگ است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز می‌داد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref>؛ [[ستم]] است، چون [[عبادت]] در [[جایگاه]] خویش انجام نمی‌شود<ref>لباب التأویل، ج ۳، ص ۴۴۰.</ref> و [[ستم]] بزرگ است، زیرا در آن، کسی که همه [[نعمت‌ها]] از اوست با کسی که هیچ نعمتی به وی استناد ندارد، یکسان دیده می‌شود <ref>الکشاف، ج ۳، ص ۴۹۳.</ref>.
* [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمی‌کند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref> به [[پیامبر]] {{صل}} [[دستور]] می‌دهد به [[مشرکان]] بگوید: آیا جز [[خدا]] را به [[پروردگار]] بودن بجویم، در حالی که او پرورش دهنده همه موجودات است. برخی ذیل این [[آیه]]، بر [[ظلم]] کسانی تأکید کرده‌اند که با داشتن [[اعتقاد]] به [[خالقیت]] و [[ربوبیّت]] مطلق [[خدا]]، جز او را می‌پرستند<ref>التحریر و التنویر، ج ۸، ص ۲۰۶.</ref>. بر همین اساس، [[لقمان]] به فرزندش سفارش می‌کند او تنها باید [[خدا]] را بپرستد و کسی را در [[عبادت]] شریک وی قرار ندهد، زیرا [[شرک]] مساوی قرار دادن کسی است که [[شایسته]] [[عبادت]] نیست، با کسی که سزاوار [[پرستش]] است <ref>لباب التأویل، ج ۳، ص ۴۴۰.</ref> و آن ستمی بس بزرگ است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز می‌داد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref>؛ [[ستم]] است، چون [[عبادت]] در [[جایگاه]] خویش انجام نمی‌شود<ref>لباب التأویل، ج ۳، ص ۴۴۰.</ref> و [[ستم]] بزرگ است، زیرا در آن، کسی که همه [[نعمت‌ها]] از اوست با کسی که هیچ نعمتی به وی استناد ندارد، یکسان دیده می‌شود <ref>الکشاف، ج ۳، ص ۴۹۳.</ref>.
* [[قرآن کریم]] در [[آیات]] بسیاری همراه [[دستور]] به [[پرستش]] [[خدا]] به [[وصف]] [[پروردگار]] و [[آفریدگار]] [[انسان‌ها]]، [[اعتقاد]] به [[ربوبیّت]] او را مقتضیِ [[پرستش]] و [[لزوم اطاعت]] از وی دانسته است، چنان‌که در [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی ساخت و از آسمان، آبی فرو فرستاد که با آن از میوه‌ها برای شما روزی‌یی برآورد، پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید» سوره بقره، آیه ۲۱-۲۲.</ref> [[مردم]] را به [[پرستش]] پروردگاری فرامی‌خواند که [[خالق]] آنهاست و [[زمین]] را همچو فرشی گسترده و [[آسمان]] را مانند سازه‌ای افراشته و از [[آسمان]] آبی را فرود آورده که با آن روزی آنها را فراهم ساخته است؛ گویا [[خدا]] در این دو [[آیه]] [[ربوبیت]] و [[خالقیت]] خود را [[دلیل]] [[لزوم]] [[پرستش]] خویش نهاده است<ref>اطیب البیان، ج ۱، ص ۴۳۸؛ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۴، ص ۳۰۶.</ref>. [[حضرت مسیح]] {{ع}} نیز با تکیه بر [[ربوبیّت الهی]] به [[پیروان]] خویش سفارش می‌کند تنها [[خدا]] را بپرستند که [[راه مستقیم]] همین است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است» سوره مریم، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید! این راهی است راست» سوره زخرف، آیه ۶۴.</ref>، چنان‌که او در [[رستاخیز]] نیز در پاسخ این [[پرسش]] که آیا تو [[مردم]] را به [[پرستش]] غیر [[خدا]] [[دعوت]] کرده‌ای، می‌گوید من آنان را به چیزی جز آنچه [[خدا]] [[دستور]] داده، [[دعوت]] نکرده‌ام؛ من به آنان گفتم تنها خدایی را بپرستید که [[پروردگار]] من و شماست: {{متن قرآن|مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ }}<ref>«به آنان چیزی نگفتم جز آنچه مرا بدان فرمان دادی که: «خداوند- پروردگار من و پروردگار خود- را بپرستید» سوره مائده، آیه ۱۱۷.</ref>؛ همچنین [[فرشته وحی]]، خدای را [[پروردگار]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و آنچه میان آن‌دوست دانسته و به [[پیامبر]] {{صل}} می‌گوید: بنابراین تنها او را [[عبادت]] کن؛ نیز در [[پرستش]] وی [[شکیبا]] باش که برایش همنام و شریکی نیست: {{متن قرآن|رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا}}<ref>«پروردگار آسمان‌ها و زمین است و آنچه میان آنهاست پس او را بپرست و در پرستش او شکیبایی کن، آیا برای او همنامی می‌شناسی؟» سوره مریم، آیه ۶۵.</ref><ref> المیزان، ج ۱۴، ص ۸۵.</ref> به گفته برخی، [[تأمّل]] در [[آیه]] {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> به [[درک]] عظمتِ [[حق]] ـ تعالی ـ و انکسار، [[حیا]]، [[خشوع]] و [[اخبات]] در برابر وی و [[انقطاع]] از غیر او و اطلاع به حدود مربوبیّت و [[شئون]] مناسب آن می‌انجامد؛ نیز سبب ترک ادّعای مشارکت در شأنی از [[شئون]] [[ربوبیت]] است، زیرا همان‌گونه که [[حضرت حق]] به شکل مطلقْ [[ربّ]] است، [[بنده]] نیز به هر اعتباری مربوب است<ref>مجد البیان، ص ۲۸۹.</ref>.
* [[قرآن کریم]] در [[آیات]] بسیاری همراه [[دستور]] به [[پرستش]] [[خدا]] به وصف [[پروردگار]] و [[آفریدگار]] [[انسان‌ها]]، [[اعتقاد]] به [[ربوبیّت]] او را مقتضیِ [[پرستش]] و [[لزوم اطاعت]] از وی دانسته است، چنان‌که در [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی ساخت و از آسمان، آبی فرو فرستاد که با آن از میوه‌ها برای شما روزی‌یی برآورد، پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید» سوره بقره، آیه ۲۱-۲۲.</ref> [[مردم]] را به [[پرستش]] پروردگاری فرامی‌خواند که [[خالق]] آنهاست و [[زمین]] را همچو فرشی گسترده و [[آسمان]] را مانند سازه‌ای افراشته و از [[آسمان]] آبی را فرود آورده که با آن روزی آنها را فراهم ساخته است؛ گویا [[خدا]] در این دو [[آیه]] [[ربوبیت]] و [[خالقیت]] خود را [[دلیل]] [[لزوم]] [[پرستش]] خویش نهاده است<ref>اطیب البیان، ج ۱، ص ۴۳۸؛ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۴، ص ۳۰۶.</ref>. [[حضرت مسیح]] {{ع}} نیز با تکیه بر [[ربوبیّت الهی]] به [[پیروان]] خویش سفارش می‌کند تنها [[خدا]] را بپرستند که [[راه مستقیم]] همین است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است» سوره مریم، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید! این راهی است راست» سوره زخرف، آیه ۶۴.</ref>، چنان‌که او در [[رستاخیز]] نیز در پاسخ این [[پرسش]] که آیا تو [[مردم]] را به [[پرستش]] غیر [[خدا]] [[دعوت]] کرده‌ای، می‌گوید من آنان را به چیزی جز آنچه [[خدا]] [[دستور]] داده، [[دعوت]] نکرده‌ام؛ من به آنان گفتم تنها خدایی را بپرستید که [[پروردگار]] من و شماست: {{متن قرآن|مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ }}<ref>«به آنان چیزی نگفتم جز آنچه مرا بدان فرمان دادی که: «خداوند- پروردگار من و پروردگار خود- را بپرستید» سوره مائده، آیه ۱۱۷.</ref>؛ همچنین [[فرشته وحی]]، خدای را [[پروردگار]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و آنچه میان آن‌دوست دانسته و به [[پیامبر]] {{صل}} می‌گوید: بنابراین تنها او را [[عبادت]] کن؛ نیز در [[پرستش]] وی [[شکیبا]] باش که برایش همنام و شریکی نیست: {{متن قرآن|رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا}}<ref>«پروردگار آسمان‌ها و زمین است و آنچه میان آنهاست پس او را بپرست و در پرستش او شکیبایی کن، آیا برای او همنامی می‌شناسی؟» سوره مریم، آیه ۶۵.</ref><ref> المیزان، ج ۱۴، ص ۸۵.</ref> به گفته برخی، [[تأمّل]] در [[آیه]] {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> به [[درک]] عظمتِ [[حق]] ـ تعالی ـ و انکسار، [[حیا]]، [[خشوع]] و [[اخبات]] در برابر وی و [[انقطاع]] از غیر او و اطلاع به حدود مربوبیّت و [[شئون]] مناسب آن می‌انجامد؛ نیز سبب ترک ادّعای مشارکت در شأنی از [[شئون]] [[ربوبیت]] است، زیرا همان‌گونه که [[حضرت حق]] به شکل مطلقْ [[ربّ]] است، [[بنده]] نیز به هر اعتباری مربوب است<ref>مجد البیان، ص ۲۸۹.</ref>.
* به گفته بعضی دیگر، بایستی [[بنده]] از وصفِ [[خدا]] به [[ربوبیّت]]، او را بر این [[وصف]] [[سپاس]] گوید و در پرتو [[هدایت دینی]] ـ که به گفته برخی همان [[ربوبیت الهی]] است<ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج۳، ص ۸۳.</ref> ـ با به‌کارگیری [[نعمت‌های خدا]] در مسیر [[تعیین]] شده، [[شکر]] آنها را به‌جا آورد و از این راه قوای بدنی و [[عقلی]] خویش را [[رشد]] و تعالی بخشد؛ چنین کسی باید از عهده [[تربیت]] کسانی که [[وظیفه]] [[تربیت]] آنها به دوش اوست ـ مانند [[زن]]، [[فرزند]]، [[مرید]] و [[شاگرد]] ـ نیز به خوبی برآید؛ همچنین از کارهایی که فراعنه به نام "[[رب]] [[مردم]]" انجام می‌دادند و در [[حقیقت]]، خودشان را در [[ربوبیّت]]، شریک [[خدا]] می‌ساختند و بی‌اذن او به گونه دلخواه قوانینی را می‌ساختند و به [[مردم]] [[ستم]] روا می‌داشتند، [[پرهیز]] کند<ref> المنار، ج ۱، ص ۵۲ ـ ۵۳.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[رب / اسماء و صفات (مقاله)|رب / اسماء و صفات]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>.
* به گفته بعضی دیگر، بایستی [[بنده]] از وصفِ [[خدا]] به [[ربوبیّت]]، او را بر این وصف [[سپاس]] گوید و در پرتو [[هدایت دینی]] ـ که به گفته برخی همان [[ربوبیت الهی]] است<ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج۳، ص ۸۳.</ref> ـ با به‌کارگیری [[نعمت‌های خدا]] در مسیر [[تعیین]] شده، [[شکر]] آنها را به‌جا آورد و از این راه قوای بدنی و [[عقلی]] خویش را [[رشد]] و تعالی بخشد؛ چنین کسی باید از عهده [[تربیت]] کسانی که [[وظیفه]] [[تربیت]] آنها به دوش اوست ـ مانند [[زن]]، [[فرزند]]، [[مرید]] و [[شاگرد]] ـ نیز به خوبی برآید؛ همچنین از کارهایی که فراعنه به نام "[[رب]] [[مردم]]" انجام می‌دادند و در [[حقیقت]]، خودشان را در [[ربوبیّت]]، شریک [[خدا]] می‌ساختند و بی‌اذن او به گونه دلخواه قوانینی را می‌ساختند و به [[مردم]] [[ستم]] روا می‌داشتند، [[پرهیز]] کند<ref> المنار، ج ۱، ص ۵۲ ـ ۵۳.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[رب / اسماء و صفات (مقاله)|رب / اسماء و صفات]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>.


== انحصار [[ربوبیت]] در [[خداوند]] ==
== انحصار [[ربوبیت]] در [[خداوند]] ==
خط ۷۳: خط ۷۳:
:* فرو فرستادن [[باران]] و رویاندن میوه‌ها: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ}}<ref>«خداوند است که آسمان‌ها و زمین را آفرید و از آسمان آبی فرو فرستاد که با آن از میوه‌ها برای شما روزی بر آورد و کشتی را برای شما رام کرد تا به فرمان او در دریا روان گردد و رودها را برای شما رام گردانید» سوره ابراهیم، آیه ۳۲.</ref>،
:* فرو فرستادن [[باران]] و رویاندن میوه‌ها: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ}}<ref>«خداوند است که آسمان‌ها و زمین را آفرید و از آسمان آبی فرو فرستاد که با آن از میوه‌ها برای شما روزی بر آورد و کشتی را برای شما رام کرد تا به فرمان او در دریا روان گردد و رودها را برای شما رام گردانید» سوره ابراهیم، آیه ۳۲.</ref>،
:* فرستادن بادها و به حرکت در آوردن ابرها و گسترش آنها در [[آسمان]]: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاءِ كَيْفَ يَشَاءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«خداوند است که بادها را می‌فرستد که ابرها را برمی‌انگیزد و آن را در آسمان هر گونه خواهد می‌گسترد و آن را پاره‌پاره می‌گرداند و آنگاه باران پیاپی را می‌نگری که از لابه‌لای آن بیرون می‌زند و چون (خداوند) آن را به کسانی از بندگانش که بخواهد برساند ناگهان شاد می‌شوند» سوره روم، آیه ۴۸.</ref>،
:* فرستادن بادها و به حرکت در آوردن ابرها و گسترش آنها در [[آسمان]]: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاءِ كَيْفَ يَشَاءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«خداوند است که بادها را می‌فرستد که ابرها را برمی‌انگیزد و آن را در آسمان هر گونه خواهد می‌گسترد و آن را پاره‌پاره می‌گرداند و آنگاه باران پیاپی را می‌نگری که از لابه‌لای آن بیرون می‌زند و چون (خداوند) آن را به کسانی از بندگانش که بخواهد برساند ناگهان شاد می‌شوند» سوره روم، آیه ۴۸.</ref>،
* براین پایه، برخلاف کسانی که {{متن قرآن|الْعَالَمِينَ}}<ref>«جهانیان» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> را در سوره [[حمد]] به آفریدگان دارای [[علم]] و [[ادراک]] مانند [[انسان‌ها]]، [[فرشتگان]] و جنّ محدود کرده‌اند <ref>المنار، ج ۱، ص ۵۱.</ref>، می‌توان گفت همه کائنات و مخلوقات مراد است<ref>المنار، ج ۱، ص ۵۱.</ref>؛ نیز می‌شود افزود با توجه به اینکه از یک سو [[خدا]] خود را در این [[آیه]] به [[وصف]] {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>پروردگار جهانیان» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> ستوده و از سوی دیگر، [[بهترین]] و [[کامل‌ترین]] صفت را در [[مقام]] تعریف به کار می‌گیرند، [[بهترین]] و [[کامل‌ترین]] [[وصف]] [[خدا]] [[ربوبیت]] فراگیر اوست<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref>، چنان‌که برخی پس از تأکید بر اینکه [[کامل‌ترین]] مرتبه آن است که شی‌ءْ تام، بلکه فوق تمام باشد، گفته‌اند: لفظ {{متن قرآن|لِلَّهِ }}<ref>«خداوند» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> بر تمام بودن [[خدا]] تکیه دارد، چون بر [[واجب]] الوجود بالذات دلالت می‌کند و {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«پروردگار جهانیان» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> بر فوق تمام بودن وی پای می‌فشارد، زیرا بر فیضان و [[تربیت]] ما سوی‌ [[الله]] از جانب او تأکید می‌کند<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref>.
* براین پایه، برخلاف کسانی که {{متن قرآن|الْعَالَمِينَ}}<ref>«جهانیان» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> را در سوره [[حمد]] به آفریدگان دارای [[علم]] و [[ادراک]] مانند [[انسان‌ها]]، [[فرشتگان]] و جنّ محدود کرده‌اند <ref>المنار، ج ۱، ص ۵۱.</ref>، می‌توان گفت همه کائنات و مخلوقات مراد است<ref>المنار، ج ۱، ص ۵۱.</ref>؛ نیز می‌شود افزود با توجه به اینکه از یک سو [[خدا]] خود را در این [[آیه]] به وصف {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>پروردگار جهانیان» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> ستوده و از سوی دیگر، [[بهترین]] و [[کامل‌ترین]] صفت را در [[مقام]] تعریف به کار می‌گیرند، [[بهترین]] و [[کامل‌ترین]] وصف [[خدا]] [[ربوبیت]] فراگیر اوست<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref>، چنان‌که برخی پس از تأکید بر اینکه [[کامل‌ترین]] مرتبه آن است که شی‌ءْ تام، بلکه فوق تمام باشد، گفته‌اند: لفظ {{متن قرآن|لِلَّهِ }}<ref>«خداوند» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> بر تمام بودن [[خدا]] تکیه دارد، چون بر [[واجب]] الوجود بالذات دلالت می‌کند و {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«پروردگار جهانیان» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> بر فوق تمام بودن وی پای می‌فشارد، زیرا بر فیضان و [[تربیت]] ما سوی‌ [[الله]] از جانب او تأکید می‌کند<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref>.
* برخی ذیل [[آیه]] یاد شده پس از تصریح به نامتناهی بودن وجوه [[ربوبیت]] و [[تربیت الهی]]، به این نمونه‌ها اشاره کرده‌اند:
* برخی ذیل [[آیه]] یاد شده پس از تصریح به نامتناهی بودن وجوه [[ربوبیت]] و [[تربیت الهی]]، به این نمونه‌ها اشاره کرده‌اند:
# نطفه [[آدمی]] پس از جدا شدن از صلب [[پدر]] و جاگرفتن در رحم [[مادر]]، مراحل علقه و مضغه بودن را پشت سر می‌گذارد و سپس اعضایی چون استخوان، غضروف، رباط، روده، شریان، [[دست]]، پا، [[چشم]]، گوش، [[زبان]]، بینی و... در آن پدید آمده و هر کدام به نیرویی خاصّ مجهز می‌گردد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَكِينٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«و بی‌گمان ما انسان را از چکیده‌ای از گل آفریدیم سپس او را نطفه‌ای در جایگاهی استوار نهادیم سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپاره‌ای و گوشتپاره را استخوان‌هایی آفریدیم پس از آن بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۲-۱۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ}}<ref>«ای مردم! اگر در رستخیز تردیدی دارید (بنگرید که) ما شما را از خاکی آفریدیم آنگاه از نطفه‌ای سپس از دلمه خونی سرانجام از گوشتپاره‌ای به اندام یا بی‌اندام تا (حق را) برایتان روشن داریم و در زهدان‌ها آنچه را بخواهیم تا زمانی معیّن استوار می‌داریم سپس شما را که کودکی شده‌اید بیرون می‌آوریم سپس تا به برنایی برسید؛ و جان برخی از شما را می‌گیرند و برخی دیگر را به فرودین‌ترین سال‌های زندگانی باز می‌گردانند تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند و زمین را سترون می‌بینی و چون بدان آب فرو فرستیم فرا می‌جنبد و برمی‌آید و هر گونه گیاه شادابی می‌رویاند» سوره حج، آیه ۵.</ref>.
# نطفه [[آدمی]] پس از جدا شدن از صلب [[پدر]] و جاگرفتن در رحم [[مادر]]، مراحل علقه و مضغه بودن را پشت سر می‌گذارد و سپس اعضایی چون استخوان، غضروف، رباط، روده، شریان، [[دست]]، پا، [[چشم]]، گوش، [[زبان]]، بینی و... در آن پدید آمده و هر کدام به نیرویی خاصّ مجهز می‌گردد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَكِينٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«و بی‌گمان ما انسان را از چکیده‌ای از گل آفریدیم سپس او را نطفه‌ای در جایگاهی استوار نهادیم سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپاره‌ای و گوشتپاره را استخوان‌هایی آفریدیم پس از آن بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۲-۱۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ}}<ref>«ای مردم! اگر در رستخیز تردیدی دارید (بنگرید که) ما شما را از خاکی آفریدیم آنگاه از نطفه‌ای سپس از دلمه خونی سرانجام از گوشتپاره‌ای به اندام یا بی‌اندام تا (حق را) برایتان روشن داریم و در زهدان‌ها آنچه را بخواهیم تا زمانی معیّن استوار می‌داریم سپس شما را که کودکی شده‌اید بیرون می‌آوریم سپس تا به برنایی برسید؛ و جان برخی از شما را می‌گیرند و برخی دیگر را به فرودین‌ترین سال‌های زندگانی باز می‌گردانند تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند و زمین را سترون می‌بینی و چون بدان آب فرو فرستیم فرا می‌جنبد و برمی‌آید و هر گونه گیاه شادابی می‌رویاند» سوره حج، آیه ۵.</ref>.
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
* [[قرآن کریم]]، افزون بر تأکید بر [[ربوبیّت]] عمومی [[خدا]] بر موجودات {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمی‌کند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref>. [[عنایت]] ویژه‌ای به [[ربوبیت]] و [[تربیت]] [[انسان‌ها]] دارد که برخی آن را به استناد [[آیه]] {{متن قرآن|أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیده‌اند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.</ref> عین [[هدایت]] آنان دانسته‌اند <ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۳، ص ۸۳.</ref>.
* [[قرآن کریم]]، افزون بر تأکید بر [[ربوبیّت]] عمومی [[خدا]] بر موجودات {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمی‌کند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref>. [[عنایت]] ویژه‌ای به [[ربوبیت]] و [[تربیت]] [[انسان‌ها]] دارد که برخی آن را به استناد [[آیه]] {{متن قرآن|أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیده‌اند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.</ref> عین [[هدایت]] آنان دانسته‌اند <ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۳، ص ۸۳.</ref>.
* آیاتی که اسم "[[رب]]" در آنها به ضمایر گوناگونی مانند "ک"، "کما"، "کم"، "ه"، "ها"، "هما"، "هم"، "ی" و "نا" افزوده شده و بیشتر به پرورش [[انسان‌های کامل]] و ناکامل و [[مؤمن]] و غیر [[مؤمن]] اشاره دارد، به بیش از ۸۵۰ می‌رسد و این از اهمیت [[تربیت]] [[انسان‌ها]] به‌ویژه [[تربیت]] [[انسان کامل]] پرده برمی‌دارد که در وجود [[حضرت]] ختمی [[مرتبت]] {{صل}} [[ظهور]] تام یافته است.
* آیاتی که اسم "[[رب]]" در آنها به ضمایر گوناگونی مانند "ک"، "کما"، "کم"، "ه"، "ها"، "هما"، "هم"، "ی" و "نا" افزوده شده و بیشتر به پرورش [[انسان‌های کامل]] و ناکامل و [[مؤمن]] و غیر [[مؤمن]] اشاره دارد، به بیش از ۸۵۰ می‌رسد و این از اهمیت [[تربیت]] [[انسان‌ها]] به‌ویژه [[تربیت]] [[انسان کامل]] پرده برمی‌دارد که در وجود [[حضرت]] ختمی [[مرتبت]] {{صل}} [[ظهور]] تام یافته است.
* براین‌پایه، برخی از [[عارفان]] که [[تربیت]] هر پدیده‌ای را با اسم خاصّی ـ که سهم آن پدیده از [[ربوبیت]] مطلق است ـ می‌دانند "[[حقیقت]] [[انسانیت]]" را ـ که مرتبه [[انسان کامل]] است ـ از آن استثناء کرده‌اند<ref>شرح فصوص الحکم، قیصری، ص ۶۴۰، نیز نک: المقدمات من نص النصوص، ص ۴۵۲.</ref>، زیرا "[[حقیقت]] انسانیّت" همان "برزخیّت اولی" است که اصل همه موجودات و [[غایت]] و منتهای تمام اسماء و حقایق است و این [[حقیقت]]، [[مربّی]] [[رسول الله]] {{صل}} است: {{متن قرآن|وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى}}<ref>«و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست» سوره نجم، آیه ۴۲.</ref> براین اساس، [[رسالت]] او همه [[انسان‌ها]] را فرامی‌گیرد: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و تو را جز مژده‌بخش و بیم‌دهنده برای همه مردم نفرستاده‌ایم اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره سبأ، آیه ۲۸.</ref>، زیرا [[حقیقت]] وی به هیچ [[حکم]]، قید، [[وصف]] و اسمی مقیّد نیست، بلکه [[حکم]] "جمعی" و "وسطی [[حقیقی]]" ([[اعتدال]] تام) در او ظاهر است<ref>مشارق الدراری، ص ۱۶۶.</ref>.
* براین‌پایه، برخی از [[عارفان]] که [[تربیت]] هر پدیده‌ای را با اسم خاصّی ـ که سهم آن پدیده از [[ربوبیت]] مطلق است ـ می‌دانند "[[حقیقت]] [[انسانیت]]" را ـ که مرتبه [[انسان کامل]] است ـ از آن استثناء کرده‌اند<ref>شرح فصوص الحکم، قیصری، ص ۶۴۰، نیز نک: المقدمات من نص النصوص، ص ۴۵۲.</ref>، زیرا "[[حقیقت]] انسانیّت" همان "برزخیّت اولی" است که اصل همه موجودات و [[غایت]] و منتهای تمام اسماء و حقایق است و این [[حقیقت]]، [[مربّی]] [[رسول الله]] {{صل}} است: {{متن قرآن|وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى}}<ref>«و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست» سوره نجم، آیه ۴۲.</ref> براین اساس، [[رسالت]] او همه [[انسان‌ها]] را فرامی‌گیرد: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و تو را جز مژده‌بخش و بیم‌دهنده برای همه مردم نفرستاده‌ایم اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره سبأ، آیه ۲۸.</ref>، زیرا [[حقیقت]] وی به هیچ [[حکم]]، قید، وصف و اسمی مقیّد نیست، بلکه [[حکم]] "جمعی" و "وسطی [[حقیقی]]" ([[اعتدال]] تام) در او ظاهر است<ref>مشارق الدراری، ص ۱۶۶.</ref>.
* [[رب]] [[حضرت]] ختمی تعیّن اوّل است که اصل [[اسمای الهی]] و منشأ و منتهای [[ربوبیّت]] است<ref>رسالة النصوص، ص ۱۵.</ref> و تجلّی اوّل است که مسمّای "هو" و [[باطن]] اسم "[[الله]] ‌" و منتهای همه تعیّنات است؛ {{متن قرآن|وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ}}<ref>«و همه کارها بدو باز گردانده می‌شود» سوره هود، آیه ۱۲۳.</ref><ref>مصباح الانس، ص ۳۶۴.</ref>.
* [[رب]] [[حضرت]] ختمی تعیّن اوّل است که اصل [[اسمای الهی]] و منشأ و منتهای [[ربوبیّت]] است<ref>رسالة النصوص، ص ۱۵.</ref> و تجلّی اوّل است که مسمّای "هو" و [[باطن]] اسم "[[الله]] ‌" و منتهای همه تعیّنات است؛ {{متن قرآن|وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ}}<ref>«و همه کارها بدو باز گردانده می‌شود» سوره هود، آیه ۱۲۳.</ref><ref>مصباح الانس، ص ۳۶۴.</ref>.
* [[رب]] الارباب بودن [[خدا]] نیز به اعتبار [[اسم اعظم]] و تعیّن اوّل است که منشأ تمام اسماء، [[غایت]] همه غایات و دارای جمیع مطالب است و [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى}}<ref>«و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست» سوره نجم، آیه ۴۲.</ref> به آن اشاره دارد، بنابراین [[ربوبیّت]] ویژه [[رسول الله]] {{صل}} [[ربوبیت]] عظماست<ref>المقدمات من نص النصوص، ص ۴۵۲.</ref>، زیرا [[تربیت]] هر پدیده‌ای مناسب با همان موجود است؛ مثلاً [[ربوبیت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} با [[ربوبیت]] دیگران، اعم از [[پیامبران]]، [[فرشتگان مقرّب]] و توده [[مردم]] متفاوت است.
* [[رب]] الارباب بودن [[خدا]] نیز به اعتبار [[اسم اعظم]] و تعیّن اوّل است که منشأ تمام اسماء، [[غایت]] همه غایات و دارای جمیع مطالب است و [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى}}<ref>«و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست» سوره نجم، آیه ۴۲.</ref> به آن اشاره دارد، بنابراین [[ربوبیّت]] ویژه [[رسول الله]] {{صل}} [[ربوبیت]] عظماست<ref>المقدمات من نص النصوص، ص ۴۵۲.</ref>، زیرا [[تربیت]] هر پدیده‌ای مناسب با همان موجود است؛ مثلاً [[ربوبیت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} با [[ربوبیت]] دیگران، اعم از [[پیامبران]]، [[فرشتگان مقرّب]] و توده [[مردم]] متفاوت است.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش