پرش به محتوا

عدالت اجتماعی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۳۱: خط ۳۱:
=== پیامدهای نبود [[عدالت اجتماعی]] ===
=== پیامدهای نبود [[عدالت اجتماعی]] ===
* [[جایگاه]] و اهمیت فراوان [[عدالت]]، به طور منطقی نتایج و ثمرات فراوانی را به دنبال خواهد داشت. در غیر این صورت سخن از تحقق و تلاش برای رفع موانع آن [[جامعه]] بی‌معنا خواهد بود. بحث از آثار و پیامدهای [[عدالت]] در [[جامعه]] به دو گونه امکان‌پذیر است: گاه از نتایج مثبت و ثمرات [[عدالت]] [[سخن]] می‌رود و گاه نیز [[مشکلات]] فقدان [[عدالت]] به بحث نهاده می‌شود.  
* [[جایگاه]] و اهمیت فراوان [[عدالت]]، به طور منطقی نتایج و ثمرات فراوانی را به دنبال خواهد داشت. در غیر این صورت سخن از تحقق و تلاش برای رفع موانع آن [[جامعه]] بی‌معنا خواهد بود. بحث از آثار و پیامدهای [[عدالت]] در [[جامعه]] به دو گونه امکان‌پذیر است: گاه از نتایج مثبت و ثمرات [[عدالت]] [[سخن]] می‌رود و گاه نیز [[مشکلات]] فقدان [[عدالت]] به بحث نهاده می‌شود.  
* دو [[مصیبت]] برای [[اسلام]] و مقررات عادلانه آن به وجود آمد که یکی از جانب [[حکام]] و [[خلفا]] و دیگری از طرف [[علما]] بود. [[علما]]، [[وظیفه]] [[تفسیر]]، و [[خلفا]]، [[اجرا]] و تنفیذ [[قوانین اسلام]] را به عهده داشتند؛ زیرا [[قانون]] عادلانه علاوه بر وضع و [[تفسیر]] خوب، به [[اجرا]] و تنفیذ خوب نیز [[نیازمند]] است. در زمینه [[تفسیر]] [[نادرست]] [[علما]] قبلاً توضیحاتی داده شد و بیان شد که این مسئله ناشی از قشری‌مآبی و [[افکار]] خشک عده‌ای متعبدمآب بود. مرام این دسته از [[علما]] به ویژه علمای [[اشعری]] که در میان [[عامه]] [[مردم]] [[رسوخ]] کرده بود، جلوی [[آزادی]] [[فکر]] را گرفت. این موضوع در نظر عموم [[پسندیده]] آمد؛ به گونه‌ای که به عنوان [[حمایت]] از [[دین]] و [[سنت پیامبر]] تلقی گردید. در واقع [[نزاع]] [[عدلیه]] و غیرعدلیه در [[تاریخ اسلام]]، [[نزاع]] [[جمود]] و روشن‌اندیشی بود که بزرگ‌ترین اثر مستقیم آن [[شهادت امام علی]] {{ع}} بود. این واقعه به دست عده‌ای [[جاهل]] که به [[جمود]] و تصلب و انعطاف‌ناپذیری و رکود [[فکری]] [[مبتلا]] بودند، انجام شد. [[خصلت]] بارز [[خوارج]]، دوری از [[فکر]] و [[تعقل]] بود. آنان [[رنج]] [[عبادت]] زیادی را متحمل می‌شدند؛ به گونه‌ای که [[امام علی]] {{ع}} در [[وصف]] آنان آورده است:
* دو [[مصیبت]] برای [[اسلام]] و مقررات عادلانه آن به وجود آمد که یکی از جانب [[حکام]] و [[خلفا]] و دیگری از طرف [[علما]] بود. [[علما]]، [[وظیفه]] [[تفسیر]]، و [[خلفا]]، [[اجرا]] و تنفیذ [[قوانین اسلام]] را به عهده داشتند؛ زیرا [[قانون]] عادلانه علاوه بر وضع و [[تفسیر]] خوب، به [[اجرا]] و تنفیذ خوب نیز [[نیازمند]] است. در زمینه [[تفسیر]] [[نادرست]] [[علما]] قبلاً توضیحاتی داده شد و بیان شد که این مسئله ناشی از قشری‌مآبی و [[افکار]] خشک عده‌ای متعبدمآب بود. مرام این دسته از [[علما]] به ویژه علمای [[اشعری]] که در میان [[عامه]] [[مردم]] [[رسوخ]] کرده بود، جلوی [[آزادی]] [[فکر]] را گرفت. این موضوع در نظر عموم [[پسندیده]] آمد؛ به گونه‌ای که به عنوان [[حمایت]] از [[دین]] و [[سنت پیامبر]] تلقی گردید. در واقع [[نزاع]] [[عدلیه]] و غیرعدلیه در [[تاریخ اسلام]]، [[نزاع]] [[جمود]] و روشن‌اندیشی بود که بزرگ‌ترین اثر مستقیم آن [[شهادت امام علی]] {{ع}} بود. این واقعه به دست عده‌ای [[جاهل]] که به [[جمود]] و تصلب و انعطاف‌ناپذیری و رکود [[فکری]] [[مبتلا]] بودند، انجام شد. [[خصلت]] بارز [[خوارج]]، دوری از [[فکر]] و [[تعقل]] بود. آنان [[رنج]] [[عبادت]] زیادی را متحمل می‌شدند؛ به گونه‌ای که [[امام علی]] {{ع}} در وصف آنان آورده است:
* گروهی را می‌بینید با آثار [[سجده]] در پیشانی‌های آنها، کف دست‌هایشان مثل زانوی شتر پینه بسته، پیراهن‌های مندرس پوشیده و دامن‌ها به کمر آماده کارزارند. همچنین در [[وصف]] آنها آمده است که برخی قائم‌اللیل و صائم‌النهار بودند، با [[اهل]] [[معصیت]] [[مخالف]] بودند و... اما وقتی چنین [[ایمانی]] با [[جهالت]] و [[نادانی]] و [[تعصب]] آمیخته می‌شود، عقایدی بسیار قشری و سطحی را نتیجه می‌دهد؛ به گونه‌ای که آنها قیامشان را برای امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر می‌دانستند اما شرایط آن را نداشتند؛ از جمله این شرایط، [[بصیرت]] در [[دین]]، یعنی اطلاع کافی و صحیح از [[امور دینی]] و [[بصیرت]] در عمل بود. آنها نمی‌توانستند [[حلال]] را از [[حرام]] یا [[واجب]] را از غیر [[واجب]] تشخیص دهند و بر خلاف همه [[فرق اسلامی]] که [[اعمال]] [[بصیرت]] و احتمال تأثیر را در [[امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر]] [[واجب]] می‌دانند، [[معتقد]] بودند [[امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر]] [[تعبد]] محض است و شرط احتمال اثر و عدم ترتب [[مفسده]] ندارد. علاوه بر [[عالمان]] [[مسلمان]]، خلفای نخستین [[صدر اسلام]]، مانند [[عمر]]، [[عثمان]] و [[معاویه]] نیز تدبیرهایی در پیش گرفتند که نه تنها به زبان [[عدالت]] تمام شد، بلکه سبب اختلال در امر [[حکومت]] گردید. مثلاً [[معاویه]] میان [[عرب]] و غیرعرب فرق می‌گذاشت. در نتیجه [[مشکلات]] بزرگی در [[سلامت روانی]] [[نظام اجتماعی]] پدید آمد. پیدایش [[فکر]] عربیت و [[جنبش]] شعوبی‌گری از نتایج این امر بود که سبب [[تفرقه]] [[سیاسی]] گردید و [[مردم]] آن مناطق را در [[اندیشه]] جدا کردن خود و [[تشکیل حکومت]] انداخت<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۷، ص۳۰۹.</ref>. علاوه بر این، کارکرد بد [[نظام اجتماعی]] به صورت وضع [[قوانین]] و مقررات ناعادلانه و [[تبعیض]] و تفاوت [[نادرست]]، منشأ [[مشکلات]] [[روحی]] و [[روانی]] در [[جامعه]] می‌شود که ممکن است به صورت مستقیم و آشکار، بروز و [[ظهور]] نیابد. برای نمونه، بسیاری از عقده‌ها و نارضایتی‌ها در قالب [[شکایت]] از روزگار و [[بخت]] بد و شانس خوب، خود را نشان می‌دهد. این باعث می‌شود که هم شخص به لحاظ [[روحی]] ناسالم بار آید و هم [[جامعه]] نامتعادل شود.
* گروهی را می‌بینید با آثار [[سجده]] در پیشانی‌های آنها، کف دست‌هایشان مثل زانوی شتر پینه بسته، پیراهن‌های مندرس پوشیده و دامن‌ها به کمر آماده کارزارند. همچنین در وصف آنها آمده است که برخی قائم‌اللیل و صائم‌النهار بودند، با [[اهل]] [[معصیت]] [[مخالف]] بودند و... اما وقتی چنین [[ایمانی]] با [[جهالت]] و [[نادانی]] و [[تعصب]] آمیخته می‌شود، عقایدی بسیار قشری و سطحی را نتیجه می‌دهد؛ به گونه‌ای که آنها قیامشان را برای امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر می‌دانستند اما شرایط آن را نداشتند؛ از جمله این شرایط، [[بصیرت]] در [[دین]]، یعنی اطلاع کافی و صحیح از [[امور دینی]] و [[بصیرت]] در عمل بود. آنها نمی‌توانستند [[حلال]] را از [[حرام]] یا [[واجب]] را از غیر [[واجب]] تشخیص دهند و بر خلاف همه [[فرق اسلامی]] که [[اعمال]] [[بصیرت]] و احتمال تأثیر را در [[امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر]] [[واجب]] می‌دانند، [[معتقد]] بودند [[امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر]] [[تعبد]] محض است و شرط احتمال اثر و عدم ترتب [[مفسده]] ندارد. علاوه بر [[عالمان]] [[مسلمان]]، خلفای نخستین [[صدر اسلام]]، مانند [[عمر]]، [[عثمان]] و [[معاویه]] نیز تدبیرهایی در پیش گرفتند که نه تنها به زبان [[عدالت]] تمام شد، بلکه سبب اختلال در امر [[حکومت]] گردید. مثلاً [[معاویه]] میان [[عرب]] و غیرعرب فرق می‌گذاشت. در نتیجه [[مشکلات]] بزرگی در [[سلامت روانی]] [[نظام اجتماعی]] پدید آمد. پیدایش [[فکر]] عربیت و [[جنبش]] شعوبی‌گری از نتایج این امر بود که سبب [[تفرقه]] [[سیاسی]] گردید و [[مردم]] آن مناطق را در [[اندیشه]] جدا کردن خود و [[تشکیل حکومت]] انداخت<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۷، ص۳۰۹.</ref>. علاوه بر این، کارکرد بد [[نظام اجتماعی]] به صورت وضع [[قوانین]] و مقررات ناعادلانه و [[تبعیض]] و تفاوت [[نادرست]]، منشأ [[مشکلات]] [[روحی]] و [[روانی]] در [[جامعه]] می‌شود که ممکن است به صورت مستقیم و آشکار، بروز و [[ظهور]] نیابد. برای نمونه، بسیاری از عقده‌ها و نارضایتی‌ها در قالب [[شکایت]] از روزگار و [[بخت]] بد و شانس خوب، خود را نشان می‌دهد. این باعث می‌شود که هم شخص به لحاظ [[روحی]] ناسالم بار آید و هم [[جامعه]] نامتعادل شود.
* علت بسیاری از جنایت‌هایی که در [[اجتماع]] صورت می‌گیرد، فقدان [[عدالت]] است. بسیاری از ناهمواری‌ها و آشفتگی‌های [[روحی]] و جنایت‌های [[اخلاقی]] و عقده‌ها در [[بی‌عدالتی]] ریشه دارند. [[عقده]] و [[کینه]] نیز [[وحدت]] و [[الفت]] را از بین می‌برد و تأثیر سویی بر [[همبستگی اجتماعی]] می‌نهد. زمانی که کسی [[گناه]] می‌کند، در واقع [[تعادل]] فردی‌اش به هم خورده است. در [[جامعه]] نیز این چنین است. بسیاری از مداحی‌ها نشان‌دهنده به هم خوردن عدالت اجتماعی است. [[مداحی]] زیاد از شخصیت‌ها که در [[ادبیات]] [[اسلامی]] فراوان به چشم می‌خورد، ریشه در امتیاز طبقاتی و عدم [[توزیع عادلانه ثروت]] دارد<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۶، ص۲۰۰-۲۰۲.</ref>. نتیجه [[سوء]] دیگر فقدان [[عدالت]] که در [[تاریخ اسلام]] نیز به خوبی نمود یافته است، فائق آمدن [[جمود]] و رکود [[فکری]] بر [[تعقل]] و روشن‌اندیشی بود که ضربات بسیاری به [[جامعه اسلامی]] وارد ساخت<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص۵۰.</ref><ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>.
* علت بسیاری از جنایت‌هایی که در [[اجتماع]] صورت می‌گیرد، فقدان [[عدالت]] است. بسیاری از ناهمواری‌ها و آشفتگی‌های [[روحی]] و جنایت‌های [[اخلاقی]] و عقده‌ها در [[بی‌عدالتی]] ریشه دارند. [[عقده]] و [[کینه]] نیز [[وحدت]] و [[الفت]] را از بین می‌برد و تأثیر سویی بر [[همبستگی اجتماعی]] می‌نهد. زمانی که کسی [[گناه]] می‌کند، در واقع [[تعادل]] فردی‌اش به هم خورده است. در [[جامعه]] نیز این چنین است. بسیاری از مداحی‌ها نشان‌دهنده به هم خوردن عدالت اجتماعی است. [[مداحی]] زیاد از شخصیت‌ها که در [[ادبیات]] [[اسلامی]] فراوان به چشم می‌خورد، ریشه در امتیاز طبقاتی و عدم [[توزیع عادلانه ثروت]] دارد<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۶، ص۲۰۰-۲۰۲.</ref>. نتیجه [[سوء]] دیگر فقدان [[عدالت]] که در [[تاریخ اسلام]] نیز به خوبی نمود یافته است، فائق آمدن [[جمود]] و رکود [[فکری]] بر [[تعقل]] و روشن‌اندیشی بود که ضربات بسیاری به [[جامعه اسلامی]] وارد ساخت<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص۵۰.</ref><ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>.


خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
# '''[[جهل]] و بی‌سوادی''': اساس و بنیان [[ظلم]] و [[استعمار]] و [[استبداد]]، بر [[جهل]] بنا شده است و بزرگ‌ترین عامل پیدایش [[بی‌عدالتی‌ها]]، حکومت‌های خودکامه با افراد [[سودجویی]] هستند که برای رسیدن به [[منافع]] خود به [[جهل]] [[مردم]] دامن می‌زنند. [[امام خمینی]] ریشه تمام [[گرفتاری‌ها]] را در طول [[تاریخ]]، بهره‌برداری از [[جهالت]] [[مردم]] عنوان می‌کند و [[معتقد]] است [[مستکبران]] همواره [[جهالت]] [[مردم]] را آلت دست قرار داده و بر خلاف [[مصالح]] [[ملت‌ها]] عمل کرده‌اند. از منظر [[امام خمینی]] تنها [[علم]] جهت‌دار است که در کنار [[تربیت دینی]] و [[الهی]] می‌تواند [[ملت]] را با [[حقوق]] خود آشنا ساخته و از انواع تعدّی‌ها و [[بی‌عدالتی‌ها]] [[نجات]] دهد<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۵۲.</ref>. [[تبلیغات]] غلط و بازگو نکردن واقعیات به [[مردم]] نیز شکل دیگری از نگه داشتن [[مردم]] در [[جهل]] است. [[تبلیغات]] پرطمطراق و آمیخته با [[دروغ]]، ابزار مناسبی در دست [[دشمنان]] و برخی سودجویان داخلی است تا [[مردم]] را در [[خواب غفلت]] نگه داشته و فریاد [[حق‌طلبی]] و [[عدالت‌خواهی]] را در آنان خاموش سازند. [[امام خمینی]] موضوع [[تبلیغات]] را مسأله‌ای پر اهمیت و حساس میداند و [[معتقد]] است که دنیای امروز با [[تبلیغات]] حرکت می‌کند و به اندازه‌ای که [[دشمنان]] ما از حربه [[تبلیغات]] بهره می‌گیرند، از طریق دیگری استفاده نمی‌کنند<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>. [[امام خمینی]] به جنبه مثبت [[تبلیغات]] نیز [[عنایت]] ویژه‌ای داشتند و [[تبلیغات]] را یکی از راه‌های مؤثر در جهت [[افشاگری]] [[ظلم و ستم]] و نیز بیدارسازی و [[قیام]] [[مردم]] برای احقاق [[حقوق]] از دست رفته خود میداند که باید توسط مطبوعات دنبال شود<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۵۹.</ref>. [[پنهان‌کاری]] و یا انعکاس وارونه یا ابهام‌گونه وقایع موجود در [[جامعه]] نیز باعث می‌شود [[مردم]] [[درک]] [[درستی]] از [[حقوق]] و مطالبات خود نداشته باشند و همین امر [[راه]] را بر بسیاری از [[حق‌کشی‌ها]]، [[تبعیض‌ها]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] هموار میسازد. [[امام خمینی]] در این راستا به [[اهل]] قلم به‌خصوص به یک نویسندگان روزنامه‌ها توصیه می‌کند که [[سعی]] کنید وقتی [[انقلاب]] [[ملت]] ما یک [[انقلاب اسلامی]] است، روزنامه شما نیز آینه‌ای باشد که این [[انقلاب]] را بازگو کند. بنابراین تمام تلاش شما باید متوجه تنویر [[افکار]] از [[راه]] بیان کردن واقعیات [[اسلام]] و [[انقلاب]] [[ملت]] [[ایران]] باشد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۳۹.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
# '''[[جهل]] و بی‌سوادی''': اساس و بنیان [[ظلم]] و [[استعمار]] و [[استبداد]]، بر [[جهل]] بنا شده است و بزرگ‌ترین عامل پیدایش [[بی‌عدالتی‌ها]]، حکومت‌های خودکامه با افراد [[سودجویی]] هستند که برای رسیدن به [[منافع]] خود به [[جهل]] [[مردم]] دامن می‌زنند. [[امام خمینی]] ریشه تمام [[گرفتاری‌ها]] را در طول [[تاریخ]]، بهره‌برداری از [[جهالت]] [[مردم]] عنوان می‌کند و [[معتقد]] است [[مستکبران]] همواره [[جهالت]] [[مردم]] را آلت دست قرار داده و بر خلاف [[مصالح]] [[ملت‌ها]] عمل کرده‌اند. از منظر [[امام خمینی]] تنها [[علم]] جهت‌دار است که در کنار [[تربیت دینی]] و [[الهی]] می‌تواند [[ملت]] را با [[حقوق]] خود آشنا ساخته و از انواع تعدّی‌ها و [[بی‌عدالتی‌ها]] [[نجات]] دهد<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۵۲.</ref>. [[تبلیغات]] غلط و بازگو نکردن واقعیات به [[مردم]] نیز شکل دیگری از نگه داشتن [[مردم]] در [[جهل]] است. [[تبلیغات]] پرطمطراق و آمیخته با [[دروغ]]، ابزار مناسبی در دست [[دشمنان]] و برخی سودجویان داخلی است تا [[مردم]] را در [[خواب غفلت]] نگه داشته و فریاد [[حق‌طلبی]] و [[عدالت‌خواهی]] را در آنان خاموش سازند. [[امام خمینی]] موضوع [[تبلیغات]] را مسأله‌ای پر اهمیت و حساس میداند و [[معتقد]] است که دنیای امروز با [[تبلیغات]] حرکت می‌کند و به اندازه‌ای که [[دشمنان]] ما از حربه [[تبلیغات]] بهره می‌گیرند، از طریق دیگری استفاده نمی‌کنند<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>. [[امام خمینی]] به جنبه مثبت [[تبلیغات]] نیز [[عنایت]] ویژه‌ای داشتند و [[تبلیغات]] را یکی از راه‌های مؤثر در جهت [[افشاگری]] [[ظلم و ستم]] و نیز بیدارسازی و [[قیام]] [[مردم]] برای احقاق [[حقوق]] از دست رفته خود میداند که باید توسط مطبوعات دنبال شود<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۵۹.</ref>. [[پنهان‌کاری]] و یا انعکاس وارونه یا ابهام‌گونه وقایع موجود در [[جامعه]] نیز باعث می‌شود [[مردم]] [[درک]] [[درستی]] از [[حقوق]] و مطالبات خود نداشته باشند و همین امر [[راه]] را بر بسیاری از [[حق‌کشی‌ها]]، [[تبعیض‌ها]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] هموار میسازد. [[امام خمینی]] در این راستا به [[اهل]] قلم به‌خصوص به یک نویسندگان روزنامه‌ها توصیه می‌کند که [[سعی]] کنید وقتی [[انقلاب]] [[ملت]] ما یک [[انقلاب اسلامی]] است، روزنامه شما نیز آینه‌ای باشد که این [[انقلاب]] را بازگو کند. بنابراین تمام تلاش شما باید متوجه تنویر [[افکار]] از [[راه]] بیان کردن واقعیات [[اسلام]] و [[انقلاب]] [[ملت]] [[ایران]] باشد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۳۹.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
=== موانع و آسیب‌های تحقق [[عدالت اجتماعی]] از دیدگاه [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] ===
=== موانع و آسیب‌های تحقق [[عدالت اجتماعی]] از دیدگاه [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] ===
* [[عدالت]] به حسب ظاهر مفهومی ساده دارد. همه از [[عدالت]] صحبت می‌کنند اما در مصداق و در عمل رسیدن به [[عدالت]] بسیار دشوار است؛ چنانکه [[امیر المؤمنین]] در توصیف [[حق]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|الْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْيَاءِ فِي التَّوَاصُفِ وَ أَضْيَقُهَا فِي التَّنَاصُفِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۰۹.</ref>. [[عدل]] هم عیناً همان [[حق]] است. به یک معنا، [[حق]] همان [[عدل]] و [[عدل]] همان [[حق]] است؛ [[وصف]] [[عدالت]] آسان است؛ اما در عمل، رسیدن به [[عدالت]] مشکل است؛ حتی شناختن موارد [[عدالت]] و مصادیق [[عدالت]] هم گاهی خیلی مشکل است؛ کجا [[عدالت]] است، کجا بی‌عدالتی است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>.
* [[عدالت]] به حسب ظاهر مفهومی ساده دارد. همه از [[عدالت]] صحبت می‌کنند اما در مصداق و در عمل رسیدن به [[عدالت]] بسیار دشوار است؛ چنانکه [[امیر المؤمنین]] در توصیف [[حق]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|الْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْيَاءِ فِي التَّوَاصُفِ وَ أَضْيَقُهَا فِي التَّنَاصُفِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۰۹.</ref>. [[عدل]] هم عیناً همان [[حق]] است. به یک معنا، [[حق]] همان [[عدل]] و [[عدل]] همان [[حق]] است؛ وصف [[عدالت]] آسان است؛ اما در عمل، رسیدن به [[عدالت]] مشکل است؛ حتی شناختن موارد [[عدالت]] و مصادیق [[عدالت]] هم گاهی خیلی مشکل است؛ کجا [[عدالت]] است، کجا بی‌عدالتی است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>.
* '''موانع و آسیب‌های داخلی'''
* '''موانع و آسیب‌های داخلی'''
# '''ارائه مفهوم غلط از [[حقیقت اسلام]]''': [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در خصوص برداشت جاهلانه از مفهوم [[عدالت]] می‌فرمایند: "اگر [[فهم]] چیستی [[عدالت]]، تشخیص مصادیق و تصمیم‌گیری در [[اختیار]] کسانی باشد که عالم به [[مبانی دینی]] و ارزش‌های [[اسلامی]] نباشند، [[فهم]] [[عدالت]] با مشکل مواجه می‌شود. بی‌تردید اگر [[فهم]] [[عدالت]] غلط باشد [[اجرای عدالت]] و نتیجه [[اجرای عدالت]] عکس قضیه اتفاق خواهد افتاد". [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] تأکید دارند که هر کس از هر گوشه‌ای پیدا می‌شود، راجع به مفاهیم عالی و مذهبی و [[اسلامی]] که [[فهم]]، [[ادراک]]، تشخیص آنها احتیاج به مایه‌های [[علمی]] در منابع [[دین]] دارد بنا می‌کند به اظهار نظر کردن و از خود [[عدالت]] را معنا می‌کند. معلوم هم نیست مستندشان کجاست، کدام [[اسلام]]؟! موضوع در [[جامعه اسلامی]] تلخ است. انسان‌هایی بدون داشتن صلاحیت‌های لازم وارد در یک مقوله‌ای بشوند و اظهار نظرهایی بکنند که آن اظهار نظرها اگر فرض کنیم که هیچ شائبه غرض و [[مرضی]] نباشد، تازه می‌شود جاهلانه. از [[صدر اسلام]] تا عصر حاضر برداشت‌ها و تفسیرهای مختلفی از [[اسلام]] ارائه شده است. عده‌ای [[اسلام]] را در امور فردی و [[اعتقادات]] شخصی منحصر می‌کنند و عده‌ای دیگر از [[اسلام]] چهره‌ای خشونت‌طلب ارائه می‌دهند. تلاش [[استکبار جهانی]] معرفی [[اسلام]] با چهره‌ای [[ارتجاعی]] و [[متحجر]] و یا تندرو و خشونت‌طلب است؛ بنابراین جداسازی [[اسلام]] از [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] در اشکال مختلف آن جزء برنامه آنهاست؛ چنانکه [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] می‌فرمایند [[اسلامی]] که در آن، تلاش برای [[عدالت]] و [[مبارزه با ظلم]] نباشد، چطور می‌تواند [[اسلام]] باشد و [[بشریت]] به سمت آن حرکت کند؟ این نوع برداشت از [[اسلام]] مقبول دنیای [[استکبار]] وعدم رغبت [[مسلمانان]] و [[مستضعفان]] [[جهان]] می‌باشد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمع کثیری از پاسداران، در سالروز میلاد امام حسین {{ع}} و روز پاسدار، ۱۰/۱۲/۱۳۶۸.</ref>.
# '''ارائه مفهوم غلط از [[حقیقت اسلام]]''': [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در خصوص برداشت جاهلانه از مفهوم [[عدالت]] می‌فرمایند: "اگر [[فهم]] چیستی [[عدالت]]، تشخیص مصادیق و تصمیم‌گیری در [[اختیار]] کسانی باشد که عالم به [[مبانی دینی]] و ارزش‌های [[اسلامی]] نباشند، [[فهم]] [[عدالت]] با مشکل مواجه می‌شود. بی‌تردید اگر [[فهم]] [[عدالت]] غلط باشد [[اجرای عدالت]] و نتیجه [[اجرای عدالت]] عکس قضیه اتفاق خواهد افتاد". [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] تأکید دارند که هر کس از هر گوشه‌ای پیدا می‌شود، راجع به مفاهیم عالی و مذهبی و [[اسلامی]] که [[فهم]]، [[ادراک]]، تشخیص آنها احتیاج به مایه‌های [[علمی]] در منابع [[دین]] دارد بنا می‌کند به اظهار نظر کردن و از خود [[عدالت]] را معنا می‌کند. معلوم هم نیست مستندشان کجاست، کدام [[اسلام]]؟! موضوع در [[جامعه اسلامی]] تلخ است. انسان‌هایی بدون داشتن صلاحیت‌های لازم وارد در یک مقوله‌ای بشوند و اظهار نظرهایی بکنند که آن اظهار نظرها اگر فرض کنیم که هیچ شائبه غرض و [[مرضی]] نباشد، تازه می‌شود جاهلانه. از [[صدر اسلام]] تا عصر حاضر برداشت‌ها و تفسیرهای مختلفی از [[اسلام]] ارائه شده است. عده‌ای [[اسلام]] را در امور فردی و [[اعتقادات]] شخصی منحصر می‌کنند و عده‌ای دیگر از [[اسلام]] چهره‌ای خشونت‌طلب ارائه می‌دهند. تلاش [[استکبار جهانی]] معرفی [[اسلام]] با چهره‌ای [[ارتجاعی]] و [[متحجر]] و یا تندرو و خشونت‌طلب است؛ بنابراین جداسازی [[اسلام]] از [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] در اشکال مختلف آن جزء برنامه آنهاست؛ چنانکه [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] می‌فرمایند [[اسلامی]] که در آن، تلاش برای [[عدالت]] و [[مبارزه با ظلم]] نباشد، چطور می‌تواند [[اسلام]] باشد و [[بشریت]] به سمت آن حرکت کند؟ این نوع برداشت از [[اسلام]] مقبول دنیای [[استکبار]] وعدم رغبت [[مسلمانان]] و [[مستضعفان]] [[جهان]] می‌باشد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمع کثیری از پاسداران، در سالروز میلاد امام حسین {{ع}} و روز پاسدار، ۱۰/۱۲/۱۳۶۸.</ref>.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش