پرش به محتوا

ضرب‌المثل: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۹: خط ۹:
#{{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا * كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا * وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا * وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا * وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا * قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا * لَكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا * وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مَالًا وَوَلَدًا * فَعَسَى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِنْ جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا * أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا * وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا * وَلَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنْتَصِرًا * هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم * هر دو باغستان میوه خویش را می‌آورد و از آن چیزی کم نمی‌نهاد و ما در میان آن دو (باغستان) جویباری روانه ساخته بودیم * و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش- که با وی گفت و گو می‌کرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم * و به باغستان خود در آمد در حالی که با خویش ستمکاره بود؛ گفت: گمان ندارم که این (باغستان) هرگز از میان برود * و گمان ندارم که رستخیز برپا شود و اگر مرا به سوی پروردگارم باز گردانند جایگاهی از آن بهتر خواهم یافت * همراه وی که با او گفت و گو می‌کرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفه‌ای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر می‌ورزی؟ * اما من بر آنم که او خداوند پروردگار من است و هیچ کس را با پروردگارم شریک نمی‌گردانم * و چرا هنگامی که به باغستان خویش درآمدی نگفتی: “ما شاء الله لا قوّة الّا باللّه” [- آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست؛ اگر مرا در مال و فرزند کمتر از خود می‌یابی * امید است پروردگارم به من بهتر از باغستان تو دهد و عذابی از آسمان بر آن (باغستان تو) فرستد تا زمینی صاف و لغزنده گردد * یا آب آن (به زمین) فرو رود و هرگز نتوانی آن را بازیابی * و میوه‌اش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست می‌کوفت در حالی که داربست‌های آن فرو ریخته بود و او می‌گفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمی‌پنداشتم * و او را گروهی نبود که در برابر خداوند یاریش کنند و توان دفاع از خود نداشت * آنجا، سروری از آن خداوند راستین است، او در پاداش دادن نیکوتر و در بخشیدن بهتر است» سوره کهف، آیه ۳۲-۴۴.</ref> '''نکته''': در این [[آیات]] که مخاطب [[پیامبر]] است به صورت ضرب المثل [[گفتگو]] میان [[مؤمن]] و [[کافر]]، انسان‌های با [[وفا]] و [[شاکر]]، طاغی و بی‌وفا وعاقبت این دو [[انسان]] ذکر شده است: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم» سوره کهف، آیه ۳۲.</ref> و در این ضرب‌المثل [[قرآنی]] [[نعمت‌های خداوند]] ذکر شده است و درس‌های [[اخلاقی]] و سیره‌های [[انسانی]] که [[خداوند]] از [[پیامبر]] خواسته است که برای مردم شرح دهد تا شاید [[پند]] بگیرند و با [[عبرت]] گرفتن از خطر [[گمراهی]] و [[ضلالت]] خود را [[نجات]] دهند.
#{{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا * كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا * وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا * وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا * وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا * قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا * لَكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا * وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مَالًا وَوَلَدًا * فَعَسَى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِنْ جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا * أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا * وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا * وَلَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنْتَصِرًا * هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم * هر دو باغستان میوه خویش را می‌آورد و از آن چیزی کم نمی‌نهاد و ما در میان آن دو (باغستان) جویباری روانه ساخته بودیم * و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش- که با وی گفت و گو می‌کرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم * و به باغستان خود در آمد در حالی که با خویش ستمکاره بود؛ گفت: گمان ندارم که این (باغستان) هرگز از میان برود * و گمان ندارم که رستخیز برپا شود و اگر مرا به سوی پروردگارم باز گردانند جایگاهی از آن بهتر خواهم یافت * همراه وی که با او گفت و گو می‌کرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفه‌ای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر می‌ورزی؟ * اما من بر آنم که او خداوند پروردگار من است و هیچ کس را با پروردگارم شریک نمی‌گردانم * و چرا هنگامی که به باغستان خویش درآمدی نگفتی: “ما شاء الله لا قوّة الّا باللّه” [- آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست؛ اگر مرا در مال و فرزند کمتر از خود می‌یابی * امید است پروردگارم به من بهتر از باغستان تو دهد و عذابی از آسمان بر آن (باغستان تو) فرستد تا زمینی صاف و لغزنده گردد * یا آب آن (به زمین) فرو رود و هرگز نتوانی آن را بازیابی * و میوه‌اش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست می‌کوفت در حالی که داربست‌های آن فرو ریخته بود و او می‌گفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمی‌پنداشتم * و او را گروهی نبود که در برابر خداوند یاریش کنند و توان دفاع از خود نداشت * آنجا، سروری از آن خداوند راستین است، او در پاداش دادن نیکوتر و در بخشیدن بهتر است» سوره کهف، آیه ۳۲-۴۴.</ref> '''نکته''': در این [[آیات]] که مخاطب [[پیامبر]] است به صورت ضرب المثل [[گفتگو]] میان [[مؤمن]] و [[کافر]]، انسان‌های با [[وفا]] و [[شاکر]]، طاغی و بی‌وفا وعاقبت این دو [[انسان]] ذکر شده است: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم» سوره کهف، آیه ۳۲.</ref> و در این ضرب‌المثل [[قرآنی]] [[نعمت‌های خداوند]] ذکر شده است و درس‌های [[اخلاقی]] و سیره‌های [[انسانی]] که [[خداوند]] از [[پیامبر]] خواسته است که برای مردم شرح دهد تا شاید [[پند]] بگیرند و با [[عبرت]] گرفتن از خطر [[گمراهی]] و [[ضلالت]] خود را [[نجات]] دهند.
#{{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِرًا * الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا }}<ref>«و برای آنان زندگانی این جهان را مثل بزن که به آبی مانند است که آن را از آسمان فرو فرستیم و گیاه روی زمین با آن در آمیزد آنگاه (خشک و) کوفته گردد و بادها آن را (به هر سو) بردارند و خداوند بر هر کاری تواناست * دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۵-۴۶.</ref>. '''نکته''': در این ضرب‌المثل [[قرآنی]] [[خداوند]] همه [[حیات]] را فشرده کرده به صورت محسوس برای [[انسان‌ها]] که همان‌گونه که در یک فصل کوتاه [[بهار]] و تابستان [[زندگی]] گیاهان شروع می‌شود و به کمال می‌رسد و در فصل پائیز و خزان همه چیز تمام می‌شود، [[زندگی]] [[انسان]] هم همان‌گونه است با زمان بیشتر پس [[انسان]] نباید دچار توهم و [[طغیان]] شود و اصالت به [[حیات]] [[دنیا]] بدهد، بلکه باید خود را برای سیر تکاملی به [[آخرت]] آماده کند: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا... * الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«و برای آنان زندگانی این جهان را مثل بزن * دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۵.</ref>.
#{{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِرًا * الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا }}<ref>«و برای آنان زندگانی این جهان را مثل بزن که به آبی مانند است که آن را از آسمان فرو فرستیم و گیاه روی زمین با آن در آمیزد آنگاه (خشک و) کوفته گردد و بادها آن را (به هر سو) بردارند و خداوند بر هر کاری تواناست * دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۵-۴۶.</ref>. '''نکته''': در این ضرب‌المثل [[قرآنی]] [[خداوند]] همه [[حیات]] را فشرده کرده به صورت محسوس برای [[انسان‌ها]] که همان‌گونه که در یک فصل کوتاه [[بهار]] و تابستان [[زندگی]] گیاهان شروع می‌شود و به کمال می‌رسد و در فصل پائیز و خزان همه چیز تمام می‌شود، [[زندگی]] [[انسان]] هم همان‌گونه است با زمان بیشتر پس [[انسان]] نباید دچار توهم و [[طغیان]] شود و اصالت به [[حیات]] [[دنیا]] بدهد، بلکه باید خود را برای سیر تکاملی به [[آخرت]] آماده کند: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا... * الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«و برای آنان زندگانی این جهان را مثل بزن * دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۵.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ}}<ref>«ای مردم! مثلی زده شده است بدان گوش فرا دارید: بی‌گمان کسانی را که به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید هرگز نمی‌توانند مگسی بیافرینند هر چند برای آن فراهم آیند و اگر مگس چیزی از آنان در رباید نمی‌توانند از او باز گیرند، خواهان و خواسته، (هر دو) ناتوانند!» سوره حج، آیه ۷۳.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ}}<ref>«ای مردم! مثلی زده شده است بدان گوش فرا دارید» سوره حج، آیه ۷۳.</ref> کلمه مثل به معنای وصفی است که چیزی را در آن حالی که هست مجسم کند، چه اینکه آن [[وصف]] واقعیت خارجی داشته باشد، و چه اینکه صرف فرض و [[خیال]] باشد، مانند مثل‌هایی که در قالب گفت‌وگوی حیوانات یا جمادات با یکدیگر می‌آورند. و ضرب مثل، به معنای این است که مثل در [[اختیار]] طرف بگذاری، و گویی پیش روی او [[نصب]] کنی تا در آن [[تفکر]] و مطالعه کند مانند زدن [[خیمه]] که معنایش [[نصب]] آن است برای سکونت. و این مثلی که [[آیه]] مورد بحث از آن خبر می‌دهد، قول [[خداوند متعال]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ}}<ref>«بی‌گمان کسانی را که به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید هرگز نمی‌توانند مگسی بیافرینند هر چند برای آن فراهم آیند و اگر مگس چیزی از آنان در رباید نمی‌توانند از او باز گیرند» سوره حج، آیه ۷۳.</ref> و معنایش این است که اگر فرض شود که [[خدایان]] ایشان بخواهند یک مگس - که‌ ضعیف‌ترین حیوانات است - بیافرینند، به هیچ وجه [[قادر]] بر آن نیستند، حتی اگر یک پشه چیزی از ایشان را بردارد نمی‌توانند از او بگیرند. این [[وصف]] حال [[خدایان دروغین]] ایشان را در [[قدرت]] بر ایجاد و [[تدبیر امور]]، ممثل می‌کند که نه [[قادر]] بر [[خلق]] مگس هستند و نه [[قادر]] بر آسان‌تر از آن، که عبارت است از پس گرفتن چیزی که مگس از ایشان ربوده و ضرری که به ایشان رسانده است، حال چنین خدایانی چگونه مستحق [[عبادت]] و [[دعا]] می‌شوند؟ {{متن قرآن|ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ}}<ref>«خواهان و خواسته، (هر دو) ناتوانند!» سوره حج، آیه ۷۳.</ref> مقتضای [[مقام]] این است که مراد از “طالب” آلهه باشد که [[بت‌پرستان]] آنها را می‌خوانند، چون فرض این است که مگس چیزی از آلهه ربوده باشد و آلهه [[قادر]] بر پس گرفتن آن نباشند. و نیز طالب [[خلقت]] پشه‌ای باشند و آلهه [[توانایی]] چنین کاری را نداشته باشند و نیز “مطلوب” مگس باشد که مطلوب آلهه است یا برای [[خلق]] کردن، و یا پس گرفتن چیزی که ربوده است. این جمله نهایت [[درجه]] [[ضعف]] [[بت‌ها]] را می‌رساند، چون در این جمله [[ضعف]] [[بت‌ها]] به حدی که از ضعیف‌ترین حیوانات در نظر [[مردم]] ضعیف‌تر باشد [[اثبات]] گردیده<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۷۷.</ref>.  
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ}}<ref>«ای مردم! مثلی زده شده است بدان گوش فرا دارید: بی‌گمان کسانی را که به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید هرگز نمی‌توانند مگسی بیافرینند هر چند برای آن فراهم آیند و اگر مگس چیزی از آنان در رباید نمی‌توانند از او باز گیرند، خواهان و خواسته، (هر دو) ناتوانند!» سوره حج، آیه ۷۳.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ}}<ref>«ای مردم! مثلی زده شده است بدان گوش فرا دارید» سوره حج، آیه ۷۳.</ref> کلمه مثل به معنای وصفی است که چیزی را در آن حالی که هست مجسم کند، چه اینکه آن وصف واقعیت خارجی داشته باشد، و چه اینکه صرف فرض و [[خیال]] باشد، مانند مثل‌هایی که در قالب گفت‌وگوی حیوانات یا جمادات با یکدیگر می‌آورند. و ضرب مثل، به معنای این است که مثل در [[اختیار]] طرف بگذاری، و گویی پیش روی او [[نصب]] کنی تا در آن [[تفکر]] و مطالعه کند مانند زدن [[خیمه]] که معنایش [[نصب]] آن است برای سکونت. و این مثلی که [[آیه]] مورد بحث از آن خبر می‌دهد، قول [[خداوند متعال]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ}}<ref>«بی‌گمان کسانی را که به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید هرگز نمی‌توانند مگسی بیافرینند هر چند برای آن فراهم آیند و اگر مگس چیزی از آنان در رباید نمی‌توانند از او باز گیرند» سوره حج، آیه ۷۳.</ref> و معنایش این است که اگر فرض شود که [[خدایان]] ایشان بخواهند یک مگس - که‌ ضعیف‌ترین حیوانات است - بیافرینند، به هیچ وجه [[قادر]] بر آن نیستند، حتی اگر یک پشه چیزی از ایشان را بردارد نمی‌توانند از او بگیرند. این وصف حال [[خدایان دروغین]] ایشان را در [[قدرت]] بر ایجاد و [[تدبیر امور]]، ممثل می‌کند که نه [[قادر]] بر [[خلق]] مگس هستند و نه [[قادر]] بر آسان‌تر از آن، که عبارت است از پس گرفتن چیزی که مگس از ایشان ربوده و ضرری که به ایشان رسانده است، حال چنین خدایانی چگونه مستحق [[عبادت]] و [[دعا]] می‌شوند؟ {{متن قرآن|ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ}}<ref>«خواهان و خواسته، (هر دو) ناتوانند!» سوره حج، آیه ۷۳.</ref> مقتضای [[مقام]] این است که مراد از “طالب” آلهه باشد که [[بت‌پرستان]] آنها را می‌خوانند، چون فرض این است که مگس چیزی از آلهه ربوده باشد و آلهه [[قادر]] بر پس گرفتن آن نباشند. و نیز طالب [[خلقت]] پشه‌ای باشند و آلهه [[توانایی]] چنین کاری را نداشته باشند و نیز “مطلوب” مگس باشد که مطلوب آلهه است یا برای [[خلق]] کردن، و یا پس گرفتن چیزی که ربوده است. این جمله نهایت [[درجه]] [[ضعف]] [[بت‌ها]] را می‌رساند، چون در این جمله [[ضعف]] [[بت‌ها]] به حدی که از ضعیف‌ترین حیوانات در نظر [[مردم]] ضعیف‌تر باشد [[اثبات]] گردیده<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۷۷.</ref>.  
#{{متن قرآن|وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا * أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا * انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا}}<ref>«و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک می‌خورد و در بازارها راه می‌رود؟! چرا به سوی او فرشته‌ای فرو نفرستاده‌اند تا بیم‌دهنده‌ای همراه او باشد؟ * یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمی‌افکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟ و ستم‌پیشگان گفتند: شما جز از مردی جادوشده پیروی نمی‌کنید * بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند و گمراه شدند و نمی‌توانند راهی بیابند» سوره فرقان، آیه ۷-۹.</ref>.
#{{متن قرآن|وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا * أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا * انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا}}<ref>«و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک می‌خورد و در بازارها راه می‌رود؟! چرا به سوی او فرشته‌ای فرو نفرستاده‌اند تا بیم‌دهنده‌ای همراه او باشد؟ * یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمی‌افکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟ و ستم‌پیشگان گفتند: شما جز از مردی جادوشده پیروی نمی‌کنید * بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند و گمراه شدند و نمی‌توانند راهی بیابند» سوره فرقان، آیه ۷-۹.</ref>.
#{{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ * إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ * قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ * قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ * وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ * قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ * قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ}}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن * آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شده‌ایم * گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمی‌گویید * گفتند: پروردگارمان می‌داند که ما نزد شما فرستاده شده‌ایم؛ * و چیزی جز پیام‌رسانی روشن، بر عهده ما نیست * گفتند: ما به شما فال بد می‌زنیم، اگر دست نکشید، سنگسارتان خواهیم کرد و از ما به شما عذابی دردناک خواهد رسید * گفتند: فال بدتان با خودتان است؛ آیا چون پندتان دهند (باز فال بد می‌زنید)؟ بلکه شما گروهی گزافکارید» سوره یس، آیه ۱۳-۱۹.</ref>. '''نکته''': در این [[آیه]] [[خداوند]] [[پیامبر]] را [[مأمور]] می‌کند که برای [[مردم]] ضرب المثلی را مطرح کند که تلاش‌ها و رنج‌های [[پیامبران]] گذشته را بیان می‌کند و اینکه از [[مردم]] و قومشان چه کشیدند. از [[آزار]] و [[اذیت]] و [[شکنجه]] و از راه و [[هدف]] خود دست برنداشتند. در [[قرآن]] ضرب‌المثل‌هایی که [[خداوند]] [[پیامبر]] را [[مأمور]] کرده برای [[مردم]] ذکر کند، همین سه [[آیه]] است.
#{{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ * إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ * قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ * قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ * وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ * قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ * قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ}}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن * آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شده‌ایم * گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمی‌گویید * گفتند: پروردگارمان می‌داند که ما نزد شما فرستاده شده‌ایم؛ * و چیزی جز پیام‌رسانی روشن، بر عهده ما نیست * گفتند: ما به شما فال بد می‌زنیم، اگر دست نکشید، سنگسارتان خواهیم کرد و از ما به شما عذابی دردناک خواهد رسید * گفتند: فال بدتان با خودتان است؛ آیا چون پندتان دهند (باز فال بد می‌زنید)؟ بلکه شما گروهی گزافکارید» سوره یس، آیه ۱۳-۱۹.</ref>. '''نکته''': در این [[آیه]] [[خداوند]] [[پیامبر]] را [[مأمور]] می‌کند که برای [[مردم]] ضرب المثلی را مطرح کند که تلاش‌ها و رنج‌های [[پیامبران]] گذشته را بیان می‌کند و اینکه از [[مردم]] و قومشان چه کشیدند. از [[آزار]] و [[اذیت]] و [[شکنجه]] و از راه و [[هدف]] خود دست برنداشتند. در [[قرآن]] ضرب‌المثل‌هایی که [[خداوند]] [[پیامبر]] را [[مأمور]] کرده برای [[مردم]] ذکر کند، همین سه [[آیه]] است.
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش