پرش به محتوا

شعر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید')
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۳۴: خط ۳۴:
{{ب|''عَلَيْكَ فَما بَلَّغْتَهُمْ عَنْ إِلهِهِمْ''|2=''رِسالَتَهُ إِنْ کُنْتَ تَخْشَي الْأَعادِيا''<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص۳۵۶. </ref>}}
{{ب|''عَلَيْكَ فَما بَلَّغْتَهُمْ عَنْ إِلهِهِمْ''|2=''رِسالَتَهُ إِنْ کُنْتَ تَخْشَي الْأَعادِيا''<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص۳۵۶. </ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
به هر روی، [[قرآن کریم]] در عصری نازل شد که بازار [[شعر]] و شعرخوانی در میان [[عربها]] رونق فراوانی داشت و اثر [[حیرت]] انگیزی بر [[ذهن]] مخاطب می‌گذاشت. [[شاعران]] از [[جایگاه اجتماعی]] ویژه‌ای برخوردار بودند؛ زیرا شاعر آیینه‌ای در برابر [[زندگی]] مخاطب قرار می‌داد و صورتی بزرگ‌تر از [[واقعیت]] زندگی را فرا روی او می‌نهاد. [[احساسات]]، [[عواطف]] و تصاویر، هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ بیان، آرمانی می‌شدند؛ به این معنا که از سویی عربها را آنگونه که [[دوست]] داشتند (با اوصافی مانند [[بی‌باک]]، [[دلاور]] و سخاوتمند) نشان می‌داد و از دیگر سو این تصاویر آرمانی را با زبانی [[غنی]] و خاطره‌انگیز بیان می‌کرد و با [[نظم]] و ضربی تکرار شونده [[شوری]] [[عاطفی]] در مخاطب می‌افکند <ref> Arabic literature,p.۲۵-۲۶. </ref> و این، سبب می‌شد علاقه خاصی در مخاطب [[عرب]] زبان، نسبت به شعر ایجاد شود. این گیرایی هنوز در میانمخاطبان این‌گونه آثار وجود دارد. <ref>نک: دائرة المعارف قرآن، ج۳، ص۵۱۸. </ref> اما چنان‌که از [[آیات]] {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ}}<ref>«و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست» سوره یس، آیه ۶۹.</ref>، {{متن قرآن|لِيُنْذِرَ مَنْ كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«تا هر که را زنده (دل) است بیم دهد و فرمان (عذاب) بر کافران تحقق یابد» سوره یس، آیه ۷۰.</ref> بر می‌آید، [[شعر]] وسیله‌ای مناسب برای انتقال [[پیام]] خدا به [[بندگان]] نیست و [[شأن پیامبر]] نیز فراتر از آن است که به رتبه شاعرانی تنزل یابد که همه همّ و غمشان [[وصف]] کردن [[قبایل]] خویش به برخی خلقیات مورد پسند [[جامعه جاهلی]] یا مواشی آنها مانند شتر، اسب، گوسفند و بز بود.
به هر روی، [[قرآن کریم]] در عصری نازل شد که بازار [[شعر]] و شعرخوانی در میان [[عربها]] رونق فراوانی داشت و اثر [[حیرت]] انگیزی بر [[ذهن]] مخاطب می‌گذاشت. [[شاعران]] از [[جایگاه اجتماعی]] ویژه‌ای برخوردار بودند؛ زیرا شاعر آیینه‌ای در برابر [[زندگی]] مخاطب قرار می‌داد و صورتی بزرگ‌تر از [[واقعیت]] زندگی را فرا روی او می‌نهاد. [[احساسات]]، [[عواطف]] و تصاویر، هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ بیان، آرمانی می‌شدند؛ به این معنا که از سویی عربها را آنگونه که [[دوست]] داشتند (با اوصافی مانند [[بی‌باک]]، [[دلاور]] و سخاوتمند) نشان می‌داد و از دیگر سو این تصاویر آرمانی را با زبانی [[غنی]] و خاطره‌انگیز بیان می‌کرد و با [[نظم]] و ضربی تکرار شونده [[شوری]] [[عاطفی]] در مخاطب می‌افکند <ref> Arabic literature,p.۲۵-۲۶. </ref> و این، سبب می‌شد علاقه خاصی در مخاطب [[عرب]] زبان، نسبت به شعر ایجاد شود. این گیرایی هنوز در میانمخاطبان این‌گونه آثار وجود دارد. <ref>نک: دائرة المعارف قرآن، ج۳، ص۵۱۸. </ref> اما چنان‌که از [[آیات]] {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ}}<ref>«و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست» سوره یس، آیه ۶۹.</ref>، {{متن قرآن|لِيُنْذِرَ مَنْ كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«تا هر که را زنده (دل) است بیم دهد و فرمان (عذاب) بر کافران تحقق یابد» سوره یس، آیه ۷۰.</ref> بر می‌آید، [[شعر]] وسیله‌ای مناسب برای انتقال [[پیام]] خدا به [[بندگان]] نیست و [[شأن پیامبر]] نیز فراتر از آن است که به رتبه شاعرانی تنزل یابد که همه همّ و غمشان وصف کردن [[قبایل]] خویش به برخی خلقیات مورد پسند [[جامعه جاهلی]] یا مواشی آنها مانند شتر، اسب، گوسفند و بز بود.


در این باره که چرا [[قرآن]] سبک شعری را برای بیان [[حقایق]] برنگزید، برخی احتمال داده‌اند دو جنبه از [[شعر]] مایه [[نگرانی]] [[پیامبر]] {{صل}}بوده است: نخست اینکه از هجو تا هرزه‌گویی، یا بدتر از آن، [[دشنام]] بر زبان راندن، تنها یک گام فاصله است. [[فحاشی]] در شعر کار رایجی بود و دشمنی‌های فراوانی بر می‌انگیخت. دوم که پیچیده‌تر و جدی‌تر بود، این بود که [[عرب‌ها]] از ابتدا شعر خود را با نیروهای جادویی، یا دست‌کم فراطبیعی پیوند زده بودند. <ref>نک: دائرة المعارف قرآن، ج۳، ص۵۱۸. </ref>
در این باره که چرا [[قرآن]] سبک شعری را برای بیان [[حقایق]] برنگزید، برخی احتمال داده‌اند دو جنبه از [[شعر]] مایه [[نگرانی]] [[پیامبر]] {{صل}}بوده است: نخست اینکه از هجو تا هرزه‌گویی، یا بدتر از آن، [[دشنام]] بر زبان راندن، تنها یک گام فاصله است. [[فحاشی]] در شعر کار رایجی بود و دشمنی‌های فراوانی بر می‌انگیخت. دوم که پیچیده‌تر و جدی‌تر بود، این بود که [[عرب‌ها]] از ابتدا شعر خود را با نیروهای جادویی، یا دست‌کم فراطبیعی پیوند زده بودند. <ref>نک: دائرة المعارف قرآن، ج۳، ص۵۱۸. </ref>
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش