پرش به محتوا

بنی‌مدلج در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' نامهای ' به ' نام‌های '
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - ' نامهای ' به ' نام‌های ')
خط ۱۴: خط ۱۴:
بنی‌‌مدلج پیش از [[اسلام]] به چند امر شهره بودند و شهرت عمده آنان در میان [[قبایل عرب]] به [[چیرگی]] در قیافه‌‌شناسی بود.<ref>مروج الذهب، ج ۲، ص ۱۸۲.</ref> این [[علم]] که [[عرب]] به دانستن آن می‌‌بالید، برای تشخیص [[هویت]] فرد و [[شناسایی]] رد پا به کار می‌‌رفت. [[تسلط]] ایشان به این [[علم]] به اندازه‌‌ای بود که در برخی [[روایات]]، قیافه‌‌شناسی تنها به بنی‌‌مدلج اختصاص یافته است، به گونه‌‌ای که برخی [[گمان]] کرده‌‌اند در [[فقه]] تنها قیافه‌‌شناسی بنی‌‌مدلج معتبر بوده است.<ref>صحیح مسلم، ج ۱۰، ص ۴۱.</ref> یک مورد مشهور قیافه‌‌شناسی ایشان که مورد استناد [[فقها]] <ref>المجموع، ج ۱۵، ص ۳۰۵.</ref>برای [[مشروعیت]] کاربرد آن قرار گرفته مربوط به مُجَزَّز (مُجَزَّر) مُدْلِجی است که با نگاه به پاهای [[اسامه]] و پدرش [[زید ‌‌بن حارثه]] انتساب اسامه را به [[زید]] [[تأیید]] کرد و این موجب [[شادمانی]] [[رسول خدا]] {{صل}} گشت، زیرا رنگ پوست اسامه سیاه و زید سفید بود و همین موضوع، موجب تردید در [[نسب]] وی شده بود.<ref>مروج الذهب، ج ۲، ص ۱۸۳.</ref> افزون بر این بنی‌‌مدلج را از قبایلی که [[زبان عربی]] اصیل و [[خالص]] دارند شمرده‌‌اند، از این رو [[خلیفه دوم]] در پی یافتن معنای واژه "[[حَرَج]]" در [[آیه]] {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}<ref>«و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید» سوره حج، آیه ۷۸.</ref>، [[دستور]] داد از یکی از بنی‌‌مدلج [[پرسش]] کنند.<ref>السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۱۳.</ref> آنان به لحاظ جسمانی و مشخصات ظاهری نیز دارای ویژگی‌هایی بوده‌‌اند، چنان‌‌که رنگ پوست [[مردمان]] این [[قبیله]] سفید وصف شده و زنانشان به سفیدی پوست شهره بودند.<ref>غریب الحدیث، ج ۳، ص ۳۰؛ المفصل، ج ۴، ص ۳۱۲.</ref> این [[پندار]] که [[خدا]] ([[الله]]) فرزند دارد از پندارهایی است که به [[دوره جاهلی]] بنی مدلج نسبت داده‌‌اند. برخی [[مفسران]] ذیل [[آیات]] {{متن قرآن| أَلا إِنَّهُم مِّنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ }}<ref>«آگاه باشید که آنان از سر دروغگویی خود می‌گویند: خداوند فرزند آورده است؛ در حالی که بی‌گمان آنان دروغگویند» سوره صافات، آیه ۱۵۱-۱۵۲.</ref>، گفته‌‌اند که گروهی که چنین سخن می‌‌گفتند بنی‌‌مدلج بودند که به [[زعم]] ایشان [[فرشتگان]] [[فرزندان]] خدا بودند.<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۵، ص ۵۰.</ref> از جمله آدابی که بنی‌‌مدلج و برخی [[قبایل]] دیگر در [[عصر جاهلی]] بدان عمل می‌‌کردند، [[حرام]] کردن برخی [[چارپایان]] بر خود با عنوان "بحیره" و "سائبه" بود که [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«ای مردم از آنچه در زمین حلال و پاک است بخورید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۱۶۸.</ref> در این باره نازل شد و از آنان خواست از هر آنچه [[حلال]] است بخورند و از گامهای [[شیطانی]] [[پیروی]] نکنند؛<ref> مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۶۷.</ref>
بنی‌‌مدلج پیش از [[اسلام]] به چند امر شهره بودند و شهرت عمده آنان در میان [[قبایل عرب]] به [[چیرگی]] در قیافه‌‌شناسی بود.<ref>مروج الذهب، ج ۲، ص ۱۸۲.</ref> این [[علم]] که [[عرب]] به دانستن آن می‌‌بالید، برای تشخیص [[هویت]] فرد و [[شناسایی]] رد پا به کار می‌‌رفت. [[تسلط]] ایشان به این [[علم]] به اندازه‌‌ای بود که در برخی [[روایات]]، قیافه‌‌شناسی تنها به بنی‌‌مدلج اختصاص یافته است، به گونه‌‌ای که برخی [[گمان]] کرده‌‌اند در [[فقه]] تنها قیافه‌‌شناسی بنی‌‌مدلج معتبر بوده است.<ref>صحیح مسلم، ج ۱۰، ص ۴۱.</ref> یک مورد مشهور قیافه‌‌شناسی ایشان که مورد استناد [[فقها]] <ref>المجموع، ج ۱۵، ص ۳۰۵.</ref>برای [[مشروعیت]] کاربرد آن قرار گرفته مربوط به مُجَزَّز (مُجَزَّر) مُدْلِجی است که با نگاه به پاهای [[اسامه]] و پدرش [[زید ‌‌بن حارثه]] انتساب اسامه را به [[زید]] [[تأیید]] کرد و این موجب [[شادمانی]] [[رسول خدا]] {{صل}} گشت، زیرا رنگ پوست اسامه سیاه و زید سفید بود و همین موضوع، موجب تردید در [[نسب]] وی شده بود.<ref>مروج الذهب، ج ۲، ص ۱۸۳.</ref> افزون بر این بنی‌‌مدلج را از قبایلی که [[زبان عربی]] اصیل و [[خالص]] دارند شمرده‌‌اند، از این رو [[خلیفه دوم]] در پی یافتن معنای واژه "[[حَرَج]]" در [[آیه]] {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}<ref>«و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید» سوره حج، آیه ۷۸.</ref>، [[دستور]] داد از یکی از بنی‌‌مدلج [[پرسش]] کنند.<ref>السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۱۳.</ref> آنان به لحاظ جسمانی و مشخصات ظاهری نیز دارای ویژگی‌هایی بوده‌‌اند، چنان‌‌که رنگ پوست [[مردمان]] این [[قبیله]] سفید وصف شده و زنانشان به سفیدی پوست شهره بودند.<ref>غریب الحدیث، ج ۳، ص ۳۰؛ المفصل، ج ۴، ص ۳۱۲.</ref> این [[پندار]] که [[خدا]] ([[الله]]) فرزند دارد از پندارهایی است که به [[دوره جاهلی]] بنی مدلج نسبت داده‌‌اند. برخی [[مفسران]] ذیل [[آیات]] {{متن قرآن| أَلا إِنَّهُم مِّنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ }}<ref>«آگاه باشید که آنان از سر دروغگویی خود می‌گویند: خداوند فرزند آورده است؛ در حالی که بی‌گمان آنان دروغگویند» سوره صافات، آیه ۱۵۱-۱۵۲.</ref>، گفته‌‌اند که گروهی که چنین سخن می‌‌گفتند بنی‌‌مدلج بودند که به [[زعم]] ایشان [[فرشتگان]] [[فرزندان]] خدا بودند.<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۵، ص ۵۰.</ref> از جمله آدابی که بنی‌‌مدلج و برخی [[قبایل]] دیگر در [[عصر جاهلی]] بدان عمل می‌‌کردند، [[حرام]] کردن برخی [[چارپایان]] بر خود با عنوان "بحیره" و "سائبه" بود که [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«ای مردم از آنچه در زمین حلال و پاک است بخورید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۱۶۸.</ref> در این باره نازل شد و از آنان خواست از هر آنچه [[حلال]] است بخورند و از گامهای [[شیطانی]] [[پیروی]] نکنند؛<ref> مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۶۷.</ref>


همچنین [[مفسران]] ذیل آیه {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک نر و ماده‌زاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ می‌بافند و بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند» سوره مائده، آیه ۱۰۳.</ref>. [[سخن پیامبر]] {{صل}} در این زمینه را [[نقل]] کرده‌‌اند که آن [[حضرت]] فرمود: اولین کسی که چارپایان را بدین صورت حرام کرد و خود نیز بدان پای‌‌بند نماند مردی از بنی‌‌مدلج بود.<ref> المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۸، ص ۳۳۷؛ جامع‌‌البیان، مج ۵، ج‌‌۷، ص‌‌۱۱۷.</ref> افزون بر این بنی مدلج را از قبایل حُمْسی شمرده‌‌اند که در [[مناسک]] [[حج]] از معافیت‌هایی برخوردار بودند.<ref>المحبر، ص ۱۷۸.</ref> این امر بیانگر آن است که [[روابط]] [[قریش]] با بنی‌‌مدلج نزدیک بوده است، چنان‌‌که در [[جنگ]] فجار این [[قبیله]] به [[حمایت]] از قریش‌‌ برخاست.<ref>المنمق، ص ۱۸۴؛ الاغانی، ج ۲۲، ص ۷۶.</ref> نیز آنان در دوره‌‌هایی با دو قبیله [[خزاعی]] به نامهای بنی مُصْطلق<ref>المغازی، ج ۱، ص ۴۰۴؛ البدایة والنهایه، ج ۴، ص ۱۷۸؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۸.</ref> و بنی‌‌کعب <ref>السنن الکبری، ج ۸، ص ۲۹؛ الاصابه، ج ۶، ص ۴۲۸.</ref> و همچنین با بنی‌‌ضمره <ref>المحبر، ص ۱۱۰؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۶؛ الطبقات، ج ۲، ص ۱۰.</ref> از [[کنانی‌ها]] همپیمان بوده‌‌اند. گزارش‌های دیگری از حضور فعال بنی‌‌مدلج در تحولات [[سیاسی]] [[دوره جاهلی]] در دست نیست. هرچند در منابع به بزرگ و [[رهبر]] این قبیله اشاره نشده است؛ اما با توجه به تکرار نام [[سراقه]] در حوادث گوناگون به نظر می‌‌رسد او از رؤسای این قبیله باشد.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[بنی مُدْلِج (مقاله)|مقاله «بنی مُدْلِج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
همچنین [[مفسران]] ذیل آیه {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک نر و ماده‌زاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ می‌بافند و بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند» سوره مائده، آیه ۱۰۳.</ref>. [[سخن پیامبر]] {{صل}} در این زمینه را [[نقل]] کرده‌‌اند که آن [[حضرت]] فرمود: اولین کسی که چارپایان را بدین صورت حرام کرد و خود نیز بدان پای‌‌بند نماند مردی از بنی‌‌مدلج بود.<ref> المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۸، ص ۳۳۷؛ جامع‌‌البیان، مج ۵، ج‌‌۷، ص‌‌۱۱۷.</ref> افزون بر این بنی مدلج را از قبایل حُمْسی شمرده‌‌اند که در [[مناسک]] [[حج]] از معافیت‌هایی برخوردار بودند.<ref>المحبر، ص ۱۷۸.</ref> این امر بیانگر آن است که [[روابط]] [[قریش]] با بنی‌‌مدلج نزدیک بوده است، چنان‌‌که در [[جنگ]] فجار این [[قبیله]] به [[حمایت]] از قریش‌‌ برخاست.<ref>المنمق، ص ۱۸۴؛ الاغانی، ج ۲۲، ص ۷۶.</ref> نیز آنان در دوره‌‌هایی با دو قبیله [[خزاعی]] به نام‌های بنی مُصْطلق<ref>المغازی، ج ۱، ص ۴۰۴؛ البدایة والنهایه، ج ۴، ص ۱۷۸؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۸.</ref> و بنی‌‌کعب <ref>السنن الکبری، ج ۸، ص ۲۹؛ الاصابه، ج ۶، ص ۴۲۸.</ref> و همچنین با بنی‌‌ضمره <ref>المحبر، ص ۱۱۰؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۶؛ الطبقات، ج ۲، ص ۱۰.</ref> از [[کنانی‌ها]] همپیمان بوده‌‌اند. گزارش‌های دیگری از حضور فعال بنی‌‌مدلج در تحولات [[سیاسی]] [[دوره جاهلی]] در دست نیست. هرچند در منابع به بزرگ و [[رهبر]] این قبیله اشاره نشده است؛ اما با توجه به تکرار نام [[سراقه]] در حوادث گوناگون به نظر می‌‌رسد او از رؤسای این قبیله باشد.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[بنی مُدْلِج (مقاله)|مقاله «بنی مُدْلِج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.


== بنی مدلج در عصر [[رسول خدا]] {{صل}} ==
== بنی مدلج در عصر [[رسول خدا]] {{صل}} ==
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش