قضاوت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۴۰: خط ۴۰:
# [[اجرای حد پس از محاکمه]]: براساس [[روایات معتبر]]، اگر کسی، دزدی را گرفت، [[حق]] دارد او را ببخشاید یا نزد [[امام]] بیاورد تا [[امام]] او را [[محاکمه]] کند. اگر نزد [[امام]] آورد، دیگر [[حق]] بخشودن ندارد و [[وظیفه امام]] است حد را جاری کند؛<ref>امام صادق {{ع}} فرمودند: {{عربی|"فَإِنْ رُفِعَ إِلَى الْإِمَامِ، قَطَعَهُ. فَإِنْ قَالَ الَّذِي سُرِقَ مِنْهُ: أَنَا أَهَبُ لَهُ، لَمْ يَدَعْهُ الْإِمَامُ حَتَّى يَقْطَعَهُ إِذَا رُفِعَ إِلَيْهِ. وَ إِنَّمَا الْهِبَةُ قَبْلَ أَنْ يُرْفَعَ إِلَى الْإِمَامِ؛ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ. فَإِذَا انْتَهَى الْحَدُّ إِلَى الْإِمَامِ، فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَتْرُكَهُ"}} (همان، ص۲۵۱). این مضمون در چند روایت معتبر دیگر نیز نقل شده است (ر. ک: همان، ص۲۵۲). [[امام علی]] {{ع}} نیز نظیر این روایت را فرموده‌اند (همان، ص۲۵۴).</ref>
# [[اجرای حد پس از محاکمه]]: براساس [[روایات معتبر]]، اگر کسی، دزدی را گرفت، [[حق]] دارد او را ببخشاید یا نزد [[امام]] بیاورد تا [[امام]] او را [[محاکمه]] کند. اگر نزد [[امام]] آورد، دیگر [[حق]] بخشودن ندارد و [[وظیفه امام]] است حد را جاری کند؛<ref>امام صادق {{ع}} فرمودند: {{عربی|"فَإِنْ رُفِعَ إِلَى الْإِمَامِ، قَطَعَهُ. فَإِنْ قَالَ الَّذِي سُرِقَ مِنْهُ: أَنَا أَهَبُ لَهُ، لَمْ يَدَعْهُ الْإِمَامُ حَتَّى يَقْطَعَهُ إِذَا رُفِعَ إِلَيْهِ. وَ إِنَّمَا الْهِبَةُ قَبْلَ أَنْ يُرْفَعَ إِلَى الْإِمَامِ؛ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ. فَإِذَا انْتَهَى الْحَدُّ إِلَى الْإِمَامِ، فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَتْرُكَهُ"}} (همان، ص۲۵۱). این مضمون در چند روایت معتبر دیگر نیز نقل شده است (ر. ک: همان، ص۲۵۲). [[امام علی]] {{ع}} نیز نظیر این روایت را فرموده‌اند (همان، ص۲۵۴).</ref>
# [[اختیاردار امر مقتول]]: براساس برخی [[روایات]]، اگر [[مسلمانی]] از روی عمدی [[مسلمانی]] را بکشد و اولیای دم او [[اهل ذمه]] باشند، [[امام]] {{ع}} باید [[اسلام]] را بر آنها عرضه کند. هر کدام از ایشان که [[اسلام]] را پذیرفت، [[ولیّ]] دم مقتول خواهد بود و اوست که می‌تواند [[قصاص]] کرده، ببخشد، یا دیه بگیرد. اما اگر هیچ‌یک از ایشان [[اسلام]] را قبول نکرد، [[امام]] خود [[اختیار]] دارد که یا [[قاتل]] را بکشد یا از او دیه گرفته، در [[خزانه]] [[بیت‌المال]] [[مسلمانان]] قرار دهد.<ref>همان، ص۳۵۹.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۰ تا ۲۹۶.</ref>.
# [[اختیاردار امر مقتول]]: براساس برخی [[روایات]]، اگر [[مسلمانی]] از روی عمدی [[مسلمانی]] را بکشد و اولیای دم او [[اهل ذمه]] باشند، [[امام]] {{ع}} باید [[اسلام]] را بر آنها عرضه کند. هر کدام از ایشان که [[اسلام]] را پذیرفت، [[ولیّ]] دم مقتول خواهد بود و اوست که می‌تواند [[قصاص]] کرده، ببخشد، یا دیه بگیرد. اما اگر هیچ‌یک از ایشان [[اسلام]] را قبول نکرد، [[امام]] خود [[اختیار]] دارد که یا [[قاتل]] را بکشد یا از او دیه گرفته، در [[خزانه]] [[بیت‌المال]] [[مسلمانان]] قرار دهد.<ref>همان، ص۳۵۹.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۰ تا ۲۹۶.</ref>.
== [[وصف]] [[قاضی]] ==
== وصف [[قاضی]] ==
* هنگامی که [[امام علی]] {{ع}} می‌خواهد [[قاضی]] مورد نظر خود را توصیف کند، از شیوه توجیهی استفاده می‌کند. برای مثال در [[نامه]] ۵۳ خطاب به [[مالک اشتر]] می‌فرماید: برای [[داوری]] میان [[مردم]] [[بهترین]] [[رعیت]] را از نظر خود برگزین؛ کسی که [[کارها]] بر او تنگ و دشوار نیاید، [[ستیز]] ستیزه‌گران او را به لحاجت درنیندازند، در [[لغزش]] نپاید و از بازگشت به [[حق]] –هرگاه او را [[شناخت]]- در نماند، نفسش به [[طمع]] مایل نشود، به اندک فهمی –بی‌آن‌که به [[حقیقت]] آن برسد- در نماند، درباره [[شبهه‌ها]] بیش از همه درنگ کند، [[دلایل]] را بیش از همه به کار برد، کمتر از همه از مراجعه دادخواه به ستوه آید، در آشکار کردن امور [[شکیباترین]] آنها باشد، به هنگام روشن شدن [[حکم]] قاطع‌ترین آنها باشد، [[ستایش]] بسیار او را به [[خودبینی]] نکشاند و خوشامدگویی او را برانگیخته نسازد. از روش‌ها و شیوه‌های دیگر [[امام]] {{ع}} در توصیف، [[شیوه]] ارزشی است به این معنا که بیان امتیازات و ارزش‌های هر چیز می‌تواند در معرفی و توصیف آن مؤثر باشد. [[بدیهی]] است که استفاده از این روش نیز می‌تواند برای عموم مخاطبان بیش از توصیفات و تعریفات منطقی مفید باشد، زیرا [[مردم]] عموماً با مفاهیم ارزشی آشناتر و مأنوس‌ترند تا مفاهیم صرفاً منطقی و انتزاعی. از نمونه‌های این نوع توصیف است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 228-229.</ref>.
* هنگامی که [[امام علی]] {{ع}} می‌خواهد [[قاضی]] مورد نظر خود را توصیف کند، از شیوه توجیهی استفاده می‌کند. برای مثال در [[نامه]] ۵۳ خطاب به [[مالک اشتر]] می‌فرماید: برای [[داوری]] میان [[مردم]] [[بهترین]] [[رعیت]] را از نظر خود برگزین؛ کسی که [[کارها]] بر او تنگ و دشوار نیاید، [[ستیز]] ستیزه‌گران او را به لحاجت درنیندازند، در [[لغزش]] نپاید و از بازگشت به [[حق]] –هرگاه او را [[شناخت]]- در نماند، نفسش به [[طمع]] مایل نشود، به اندک فهمی –بی‌آن‌که به [[حقیقت]] آن برسد- در نماند، درباره [[شبهه‌ها]] بیش از همه درنگ کند، [[دلایل]] را بیش از همه به کار برد، کمتر از همه از مراجعه دادخواه به ستوه آید، در آشکار کردن امور [[شکیباترین]] آنها باشد، به هنگام روشن شدن [[حکم]] قاطع‌ترین آنها باشد، [[ستایش]] بسیار او را به [[خودبینی]] نکشاند و خوشامدگویی او را برانگیخته نسازد. از روش‌ها و شیوه‌های دیگر [[امام]] {{ع}} در توصیف، [[شیوه]] ارزشی است به این معنا که بیان امتیازات و ارزش‌های هر چیز می‌تواند در معرفی و توصیف آن مؤثر باشد. [[بدیهی]] است که استفاده از این روش نیز می‌تواند برای عموم مخاطبان بیش از توصیفات و تعریفات منطقی مفید باشد، زیرا [[مردم]] عموماً با مفاهیم ارزشی آشناتر و مأنوس‌ترند تا مفاهیم صرفاً منطقی و انتزاعی. از نمونه‌های این نوع توصیف است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 228-229.</ref>.


۲۱۸٬۹۱۲

ویرایش