پرش به محتوا

صیفی بن اسلت اوسی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۱۷: خط ۱۷:
پس از آنجا به قصد [[عمره]] عازم [[مکه]] شد. [[زید بن عمرو بن نفیل]] از ورودش با خبر شد، با او صحبت کرد و پس از این [[ملاقات]] بود که ابوقیس گفت: "جز من و [[زید بن عمرو]] کسی به [[دین]] [[ابراهیم خلیل]] نیست".
پس از آنجا به قصد [[عمره]] عازم [[مکه]] شد. [[زید بن عمرو بن نفیل]] از ورودش با خبر شد، با او صحبت کرد و پس از این [[ملاقات]] بود که ابوقیس گفت: "جز من و [[زید بن عمرو]] کسی به [[دین]] [[ابراهیم خلیل]] نیست".


وی [[وصف]] [[دین ابراهیم]] را از [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] و [[دانشمندان]] ایشان شنیده بود و می‌گفت من بر [[دین]] آنانم و هنگامی که [[اسلام]] [[ظهور]] کرد، وی به نزد [[رسول خدا]] {{صل}} رفت ولی قبول این [[آیین]] را عقب انداخت<ref>الاعلام، زرکلی، ج۳، ص۲۱۱.</ref>.
وی وصف [[دین ابراهیم]] را از [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] و [[دانشمندان]] ایشان شنیده بود و می‌گفت من بر [[دین]] آنانم و هنگامی که [[اسلام]] [[ظهور]] کرد، وی به نزد [[رسول خدا]] {{صل}} رفت ولی قبول این [[آیین]] را عقب انداخت<ref>الاعلام، زرکلی، ج۳، ص۲۱۱.</ref>.


ماجرای [[دیدار]] او را با [[پیامبر]] {{صل}} این‌گونه بیان می‌کنند که [[ابو قیس]] در [[انتظار ظهور]] [[آیین]] جدیدی بود تا آن‌که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به [[مدینه]] [[مهاجرت]] فرمود. او [[خدمت]] [[حضرت]] رسید و پرسید: به چه [[دعوت]] می‌کنی؟ [[پیامبر]] {{صل}} مطالبی بیان کرد. ابوقیس گفته‌های ایشان را پسندید و گفت: "روش بسیار خوبی است، باید درباره آن کمی [[فکر]] کنم".
ماجرای [[دیدار]] او را با [[پیامبر]] {{صل}} این‌گونه بیان می‌کنند که [[ابو قیس]] در [[انتظار ظهور]] [[آیین]] جدیدی بود تا آن‌که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به [[مدینه]] [[مهاجرت]] فرمود. او [[خدمت]] [[حضرت]] رسید و پرسید: به چه [[دعوت]] می‌کنی؟ [[پیامبر]] {{صل}} مطالبی بیان کرد. ابوقیس گفته‌های ایشان را پسندید و گفت: "روش بسیار خوبی است، باید درباره آن کمی [[فکر]] کنم".
۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش