چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'خداوند عزیز' به 'خداوند عزیز')
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۲۱: خط ۲۱:
* باید توجه داشت وظیفۀ اصلی منتظر "تقویت دائم جبهۀ حق و تلاش برای مشخّص‌تر کردن مرز حق و باطل" برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه می‌افکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است<ref>ر.ک. [[حسین سوزنچی|سوزنچی، حسین]]، [[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری]]، ص ۷۲.</ref>.
* باید توجه داشت وظیفۀ اصلی منتظر "تقویت دائم جبهۀ حق و تلاش برای مشخّص‌تر کردن مرز حق و باطل" برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه می‌افکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است<ref>ر.ک. [[حسین سوزنچی|سوزنچی، حسین]]، [[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری]]، ص ۷۲.</ref>.
* [[انتظار فرج]]، به معنای [[انتظار]] برچیده شدن [[ظلم و ستم]] مطلق از [[جهان هستی]] و [[حاکمیت]] [[عدل مطلق]] [[الهی]] در [[جهان هستی]] است<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. در [[روایات]]، توصیه‏‌های فراوانی در مورد [[انتظار فرج]]، [[ارزش]] و فضیلت‏‏‌های بی‌‏شمار آن شده است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادت‌های [[مؤمن]] دانسته‌اند ودر [[حدیثی]] از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} آمده است<ref>برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».</ref>: {{متن حدیث|"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"}}<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> و عبادی شمردن آن دلالت بر [[جایگاه]] والای [[انتظار]] می‌‌کند، زیرا کارهای عبادی در [[معارف اسلامی]] و [[شیعه]]، [[برتر]] از کارهای غیرعبادی به حساب می‌آید<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. شارحان [[دلیل]] [[برترین]] [[عبادت]] بودن [[انتظار]] را چند امر دانسته‌اند: [[حسن ظن]] به [[خدا]] و [[ناامید]] نبودن از [[رحمت الهی]] بیان کرده‌اند؛ پذیرفتن [[حکم]] و [[قضای الهی]]؛ روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن و قطع علاقه از سایر اسباب و واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>ر.ک. [[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>.
* [[انتظار فرج]]، به معنای [[انتظار]] برچیده شدن [[ظلم و ستم]] مطلق از [[جهان هستی]] و [[حاکمیت]] [[عدل مطلق]] [[الهی]] در [[جهان هستی]] است<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. در [[روایات]]، توصیه‏‌های فراوانی در مورد [[انتظار فرج]]، [[ارزش]] و فضیلت‏‏‌های بی‌‏شمار آن شده است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادت‌های [[مؤمن]] دانسته‌اند ودر [[حدیثی]] از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} آمده است<ref>برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».</ref>: {{متن حدیث|"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"}}<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> و عبادی شمردن آن دلالت بر [[جایگاه]] والای [[انتظار]] می‌‌کند، زیرا کارهای عبادی در [[معارف اسلامی]] و [[شیعه]]، [[برتر]] از کارهای غیرعبادی به حساب می‌آید<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. شارحان [[دلیل]] [[برترین]] [[عبادت]] بودن [[انتظار]] را چند امر دانسته‌اند: [[حسن ظن]] به [[خدا]] و [[ناامید]] نبودن از [[رحمت الهی]] بیان کرده‌اند؛ پذیرفتن [[حکم]] و [[قضای الهی]]؛ روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن و قطع علاقه از سایر اسباب و واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>ر.ک. [[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>.
* [[انتظار فرج]]، از همه عبادت‌های فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] است، چرا که در عبادت‌های فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص می‌رسد و عبادت‌های اجتماعیِ دیگر به پایۀ این [[عبادت]] نمی‌رسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد و آن در قلمرو حکومت‌های [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. همچنین "[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، قرار دارد، از مادۀ "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت "[[افضل]]" در می‌‌آید، برتری‌سنجی میان دو یا چند چیز را که در [[وصف]] یا حالتی همانندی دارند، گزارش می‌‌کند. بنابراین، [[افضل]] نشان می‌دهد [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادت‌های دیگر [[برتری]] و رجحان دارد و نیز اضافه شدن [[افضل]] به واژه‌هایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>.
* [[انتظار فرج]]، از همه عبادت‌های فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] است، چرا که در عبادت‌های فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص می‌رسد و عبادت‌های اجتماعیِ دیگر به پایۀ این [[عبادت]] نمی‌رسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد و آن در قلمرو حکومت‌های [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. همچنین "[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، قرار دارد، از مادۀ "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت "[[افضل]]" در می‌‌آید، برتری‌سنجی میان دو یا چند چیز را که در وصف یا حالتی همانندی دارند، گزارش می‌‌کند. بنابراین، [[افضل]] نشان می‌دهد [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادت‌های دیگر [[برتری]] و رجحان دارد و نیز اضافه شدن [[افضل]] به واژه‌هایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>.
* با توجه به [[احادیث]] و [[روایات]]، [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] را از بررسی ملزومات، آثار و نتایجی که برای آن وجود دارد می‌‌توان تشخیص داد، لذا در دو بخش به بررسی [[انتظار فرج]] می‌‌پردازیم.
* با توجه به [[احادیث]] و [[روایات]]، [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] را از بررسی ملزومات، آثار و نتایجی که برای آن وجود دارد می‌‌توان تشخیص داد، لذا در دو بخش به بررسی [[انتظار فرج]] می‌‌پردازیم.


خط ۳۱۳: خط ۳۱۳:
[[دلیل]] این امر آن است که [[عبادت]] با [[خدا]] پیوند دارد، آن‌چنان پیوندی که اگر لحظه‌ای بریده شود، بنیادش برافکنده می‌‌گردد. همین حساسیت بالا و پیوند والا، فضیلت‌ساز است. اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خدا]] نداشت، هیچ فضیلتی هم نداشت. در [[فرهنگ]] [[معارف اسلامی]]، همین پیوند [[مبارک]] است که کیمیاگری می‌‌کند و عملی ساده و بی‌ارزش را تا اوج بالا می‌‌کشد.
[[دلیل]] این امر آن است که [[عبادت]] با [[خدا]] پیوند دارد، آن‌چنان پیوندی که اگر لحظه‌ای بریده شود، بنیادش برافکنده می‌‌گردد. همین حساسیت بالا و پیوند والا، فضیلت‌ساز است. اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خدا]] نداشت، هیچ فضیلتی هم نداشت. در [[فرهنگ]] [[معارف اسلامی]]، همین پیوند [[مبارک]] است که کیمیاگری می‌‌کند و عملی ساده و بی‌ارزش را تا اوج بالا می‌‌کشد.


"[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، قرار دارد، از ماده "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت «[[افضل]]» یعنی اسم تفضیل در می‌‌آید، برتری‌سنجی میان دو یا چند چیز را که در [[وصف]] یا حالتی همانندی دارند، گزارش می‌‌کند و از این جهت، [[برتری]] مطلق یا نسبی آنچه را این واژه در مورد آن آمده است، می‌‌فهماند. بنابراین، [[افضل]] نشان می‌دهد که [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادت‌های دیگر [[برتری]] و رجحان دارد. اضافه شدن [[افضل]] به واژه‌هایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد. توضیح آنکه اسم تفضیل در [[ادبیات عرب]] در قالب‌ها و جمله‌های مختلفی به کار می‌‌رود که به طور کلی از لحاظ معنایی بر دو معنا بیشتر دلالت ندارد؛ تفضیل نسبی و تفضیل مطلق.
"[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، قرار دارد، از ماده "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت «[[افضل]]» یعنی اسم تفضیل در می‌‌آید، برتری‌سنجی میان دو یا چند چیز را که در وصف یا حالتی همانندی دارند، گزارش می‌‌کند و از این جهت، [[برتری]] مطلق یا نسبی آنچه را این واژه در مورد آن آمده است، می‌‌فهماند. بنابراین، [[افضل]] نشان می‌دهد که [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادت‌های دیگر [[برتری]] و رجحان دارد. اضافه شدن [[افضل]] به واژه‌هایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد. توضیح آنکه اسم تفضیل در [[ادبیات عرب]] در قالب‌ها و جمله‌های مختلفی به کار می‌‌رود که به طور کلی از لحاظ معنایی بر دو معنا بیشتر دلالت ندارد؛ تفضیل نسبی و تفضیل مطلق.


تفضیل نسبی آن است که میان دو یا چند چیز محدود که افراد دیگری نیز دارند و در [[وصف]] یا حالتی با همدیگر مشترک هستند، فضیلت‌سنجی شود و [[برتری]] آن [[فضیلت]] در یکی از آن دو یا چند چیز گزارش شود. در این صورت به جهت محدودیت افرادی که میان آنان فضیلت‌سنجی شده است، تفضیل نسبی حاصل خواهد شد. و ایرادی نیست که در همین سنجش میان فرد [[برتر]] با افراد دیگر، نتیجه‌ای متفاوت به دست آید. به عنوان مثال اگر میان افراد یک مجموعه در [[میزان]] بهره‌مندی آنان از آگاهی‌ها و دانستنی‌ها مقایسه گردد و شخصی از آن میان، [[برتر]] تشخیص داده شود، [[برتری]] او در این صورت، نسبی و محدود به همان مجموعه مورد سنجش است. چیزی که می‌‌تواند در مقایسه آن شخص با مجموعه‌ای دیگر [[صادق]] نباشد.
تفضیل نسبی آن است که میان دو یا چند چیز محدود که افراد دیگری نیز دارند و در وصف یا حالتی با همدیگر مشترک هستند، فضیلت‌سنجی شود و [[برتری]] آن [[فضیلت]] در یکی از آن دو یا چند چیز گزارش شود. در این صورت به جهت محدودیت افرادی که میان آنان فضیلت‌سنجی شده است، تفضیل نسبی حاصل خواهد شد. و ایرادی نیست که در همین سنجش میان فرد [[برتر]] با افراد دیگر، نتیجه‌ای متفاوت به دست آید. به عنوان مثال اگر میان افراد یک مجموعه در [[میزان]] بهره‌مندی آنان از آگاهی‌ها و دانستنی‌ها مقایسه گردد و شخصی از آن میان، [[برتر]] تشخیص داده شود، [[برتری]] او در این صورت، نسبی و محدود به همان مجموعه مورد سنجش است. چیزی که می‌‌تواند در مقایسه آن شخص با مجموعه‌ای دیگر [[صادق]] نباشد.


اما تفضیل مطلق آن است که میان یک چیز با تمام افراد مشابه با آن فضیلت‌سنجی شود و [[حکم]] به [[برتری]] آن چیز از آن میان گردد. در این حالت [[برتری]] به دست آمده در هیچ مقایسه دیگری نقض نخواهد شد و تفضیل به صورت مطلق خود در همه موارد و نسبت به همه افراد [[صادق]] خواهد بود، مگر آنکه قرینه خارجی آن را نقض کند.
اما تفضیل مطلق آن است که میان یک چیز با تمام افراد مشابه با آن فضیلت‌سنجی شود و [[حکم]] به [[برتری]] آن چیز از آن میان گردد. در این حالت [[برتری]] به دست آمده در هیچ مقایسه دیگری نقض نخواهد شد و تفضیل به صورت مطلق خود در همه موارد و نسبت به همه افراد [[صادق]] خواهد بود، مگر آنکه قرینه خارجی آن را نقض کند.
خط ۳۶۱: خط ۳۶۱:


«[[انتظار فرج]]، به معنای [[امید]] به آینده روشن و تحقّق [[ارزش‌ها]] و خوبی‌ها است. چنین نگاهی به [[انسان]]، شور و [[نشاط]] و حرکت می‌دهد؛ به گونه‌ای که هم برای [[اصلاح]] خود [[اقدام]] می‌کند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. [[منتظر]]، ساکت و ساکن نمی‌ماند، بلکه کارها و تلاش‌های خود را در جهت [[زمینه‌سازی]] برای تحقّق [[ظهور]] انجام می‌دهد. چنین فردی در [[جامعه]]، نه تنها خود را از [[انحرافات اعتقادی]] و عملی به دور نگه می‌دارد؛ بلکه سعی در ساختن و [[اصلاح]] کردن [[جامعه]] دارد؛ بنابراین، [[انتظار]]، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، [[جامعه]] و افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند ضامن [[سلامت]] [[فکری]] و عملی فرد و [[جامعه]] باشد. نیز [[انتظار]]، سبب [[استقامت]] و [[پایداری]] [[مسلمانان]] برابر فشارها و سختی‌ها می‌شود و از [[یأس]] و [[ناامیدی]] آنان، جلوگیری می‌کند و به این شکل، راه را برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] آنان هموار می‌کند.
«[[انتظار فرج]]، به معنای [[امید]] به آینده روشن و تحقّق [[ارزش‌ها]] و خوبی‌ها است. چنین نگاهی به [[انسان]]، شور و [[نشاط]] و حرکت می‌دهد؛ به گونه‌ای که هم برای [[اصلاح]] خود [[اقدام]] می‌کند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. [[منتظر]]، ساکت و ساکن نمی‌ماند، بلکه کارها و تلاش‌های خود را در جهت [[زمینه‌سازی]] برای تحقّق [[ظهور]] انجام می‌دهد. چنین فردی در [[جامعه]]، نه تنها خود را از [[انحرافات اعتقادی]] و عملی به دور نگه می‌دارد؛ بلکه سعی در ساختن و [[اصلاح]] کردن [[جامعه]] دارد؛ بنابراین، [[انتظار]]، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، [[جامعه]] و افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند ضامن [[سلامت]] [[فکری]] و عملی فرد و [[جامعه]] باشد. نیز [[انتظار]]، سبب [[استقامت]] و [[پایداری]] [[مسلمانان]] برابر فشارها و سختی‌ها می‌شود و از [[یأس]] و [[ناامیدی]] آنان، جلوگیری می‌کند و به این شکل، راه را برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] آنان هموار می‌کند.
*با این [[وصف]]، [[انتظار]]، ظرفیّت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقق [[جامعه آرمانی]] و اسلامی‌ [[موعود]]، ایجاد می‌کند که در سایه اعمال فردی و جمعی، کمتر به چشم می‌خورد؛ به همین سبب، با فضیلت‌ترین عمل‌ها شمرده شده است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.</ref>.
*با این وصف، [[انتظار]]، ظرفیّت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقق [[جامعه آرمانی]] و اسلامی‌ [[موعود]]، ایجاد می‌کند که در سایه اعمال فردی و جمعی، کمتر به چشم می‌خورد؛ به همین سبب، با فضیلت‌ترین عمل‌ها شمرده شده است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.</ref>.
}}
}}


۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش