بحث:مرگ: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی') |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
*در [[تعالیم دین]]، میان [[زندگی]] این جهانی و [[جهان آخرت]] رابطهای تأثیرگذار و مستقیم وجود دارد. نحوه [[زندگی]] [[انسانها]]، [[اعتقاد]] و اعمالشان تعیین کننده [[سعادت]] یا [[شقاوت]] اخروی آنهاست. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: هر آینه [[نیکان]] [در [[جهان آخرت]]] در نعمتاند، بر تختها مینشینند و نظاره میکنند. بر چهرههایشان طراوت [[نعمت]] را بشناسی<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ عَلَى الأَرَائِكِ يَنظُرُونَ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ }}؛سوره مطففین، آیه:۲۲ – ۲۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>. | *در [[تعالیم دین]]، میان [[زندگی]] این جهانی و [[جهان آخرت]] رابطهای تأثیرگذار و مستقیم وجود دارد. نحوه [[زندگی]] [[انسانها]]، [[اعتقاد]] و اعمالشان تعیین کننده [[سعادت]] یا [[شقاوت]] اخروی آنهاست. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: هر آینه [[نیکان]] [در [[جهان آخرت]]] در نعمتاند، بر تختها مینشینند و نظاره میکنند. بر چهرههایشان طراوت [[نعمت]] را بشناسی<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ عَلَى الأَرَائِكِ يَنظُرُونَ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ }}؛سوره مطففین، آیه:۲۲ – ۲۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>. | ||
*[[امام علی]] {{ع}} درباره تأثیر [[اعمال]] دنیوی [[آدمی]] در وضعیت [[آخرت]] آنان میفرماید: [[بندگان خدا]] از ([[نافرمانی]]) [[خدا]] بپرهیزید و پیش از رسیدن [[اجل]] به کار برخیزید. آنچه را برای شما میماند، بدانچه از دستتان میرود، بخرید ([[دنیا]] را واگذارید و [[کردار]] [[نیک]] را با خود ببرید)؛ بار بربندید که (شما را در این خانه نمیگذارند و) و پیدرپی به رفتن از آن وامیدارند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>. | *[[امام علی]] {{ع}} درباره تأثیر [[اعمال]] دنیوی [[آدمی]] در وضعیت [[آخرت]] آنان میفرماید: [[بندگان خدا]] از ([[نافرمانی]]) [[خدا]] بپرهیزید و پیش از رسیدن [[اجل]] به کار برخیزید. آنچه را برای شما میماند، بدانچه از دستتان میرود، بخرید ([[دنیا]] را واگذارید و [[کردار]] [[نیک]] را با خود ببرید)؛ بار بربندید که (شما را در این خانه نمیگذارند و) و پیدرپی به رفتن از آن وامیدارند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>. | ||
*در [[منطق]] [[دین]]، [[انسان]] نیکسیرت مزد و [[پاداش]] اصلی [[اعمال نیک]] خو را در [[جهان آخرت]] مییابد. از اینرو [[امام]] {{ع}} میفرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[خدا]] را [[دیدار]] کردند و مزد آنان را به کمال پرداخت و از پس آنکه ترسان بودند، در خانه امانشان ساکن ساخت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱</ref>. [[انسانها]] بیشتر نسبت به مرگ موضعی انفعالی دارند و از وقوع آن در هراساند. [[تعالیم دین]] در رویکردی آسیبشناسانه عوامل این [[هراس]] را بررسی میکند. یکی از عوامل اصلی [[ترس]] از مرگ، نداشتن [[آگاهی]] از ماهیت مرگ و سرانجام [[آدمی]] است. [[خداوند سبحان]] در | *در [[منطق]] [[دین]]، [[انسان]] نیکسیرت مزد و [[پاداش]] اصلی [[اعمال نیک]] خو را در [[جهان آخرت]] مییابد. از اینرو [[امام]] {{ع}} میفرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[خدا]] را [[دیدار]] کردند و مزد آنان را به کمال پرداخت و از پس آنکه ترسان بودند، در خانه امانشان ساکن ساخت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱</ref>. [[انسانها]] بیشتر نسبت به مرگ موضعی انفعالی دارند و از وقوع آن در هراساند. [[تعالیم دین]] در رویکردی آسیبشناسانه عوامل این [[هراس]] را بررسی میکند. یکی از عوامل اصلی [[ترس]] از مرگ، نداشتن [[آگاهی]] از ماهیت مرگ و سرانجام [[آدمی]] است. [[خداوند سبحان]] در وصف [[آدمیان]] چنین میفرماید: در باب [[آخرت]] به [[یقین]] رسیدند؟ نه، همچنان در شکاند که مردمی نابینایند<ref>{{متن قرآن|بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمُونَ }}؛ سوره نمل، آیه:۶۶.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>. | ||
*از دیگر عوامل [[ترس]] از مرگ، [[رفتار]] گناهآلود [[آدمیان]] است. [[امام علی]] {{ع}} در [[کلامی]] به این موضوع اشارت دارد<ref>نک: حکمت ۱۴۲</ref>. همچنین دلبستگی به [[دنیا]] از دیگر عواملی است که موجب میشود [[آدمیان]] نسبت به وقوع مرگ واهمه داشته باشند. [[امام علی]] {{ع}} در این مورد میفرماید: به [[دنیا]] آرمیدن و ناپایداری آن را دیدن، [[نادانی]] است و کوتاهی در [[کار نیک]] با [[یقین]] به [[پاداش]] آن، زیان است و [[اطمینان]] به هر کس پیش از آزمودن او، کار [[مردم]] ناتوان<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۸۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684-685.</ref>. | *از دیگر عوامل [[ترس]] از مرگ، [[رفتار]] گناهآلود [[آدمیان]] است. [[امام علی]] {{ع}} در [[کلامی]] به این موضوع اشارت دارد<ref>نک: حکمت ۱۴۲</ref>. همچنین دلبستگی به [[دنیا]] از دیگر عواملی است که موجب میشود [[آدمیان]] نسبت به وقوع مرگ واهمه داشته باشند. [[امام علی]] {{ع}} در این مورد میفرماید: به [[دنیا]] آرمیدن و ناپایداری آن را دیدن، [[نادانی]] است و کوتاهی در [[کار نیک]] با [[یقین]] به [[پاداش]] آن، زیان است و [[اطمینان]] به هر کس پیش از آزمودن او، کار [[مردم]] ناتوان<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۸۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684-685.</ref>. | ||
*در منظر [[امام]]، [[آرزوهای دراز]] نیز از عوامل [[انحراف]] [[آدمی]] نسبت به مرگ و هراسناک بودن آن است. [[امام]] {{ع}} بر [[امت]] خویش از دو چیز نگران است. نخست آنکه آنها در پی [[هوای نفس]] روند و دیگر آنکه [[آرزوهای دراز]] در سر پرورند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۸</ref>. از اینرو [[امام]] در [[تعالیم]] خود سعی در [[تبیین]] مفهوم مرگ و رمزگشایی از [[حقیقت]] مرگ و [[زندگی]] دارد: میان شما تا [[بهشت]] یا [[دوزخ]] (فاصله اندکی است که) جز رسیدن مرگ نیست. مدت زمانی که چشم برهمزدنی کوتاهش سازد و آمدن ساعت (مرگ) بیخ و بن آن را براندازد؛ چه کوتاه مدتی است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۳</ref>. سفارش به یاد مرگ [[قلب]] [[آدمی]] را رام میکند و آن را نسبت به کسب [[فضایل]] آماده میگرداند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. در فرازی دیگر از [[نامه]] انسانساز خود به [[امام حسن مجتبی]] میفرماید: فرزندم، مرگ را فراوان به یاد آور... تا آنگاه که مرگت فرا رسد، جانب [[احتیاط]] را رعایت کرده و کمر [[همت]] بسته باشی. مبادا [[مرگ ناگهانی]] به سویت آید و تو را در حال [[غفلت]] دریابد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 685.</ref>. | *در منظر [[امام]]، [[آرزوهای دراز]] نیز از عوامل [[انحراف]] [[آدمی]] نسبت به مرگ و هراسناک بودن آن است. [[امام]] {{ع}} بر [[امت]] خویش از دو چیز نگران است. نخست آنکه آنها در پی [[هوای نفس]] روند و دیگر آنکه [[آرزوهای دراز]] در سر پرورند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۸</ref>. از اینرو [[امام]] در [[تعالیم]] خود سعی در [[تبیین]] مفهوم مرگ و رمزگشایی از [[حقیقت]] مرگ و [[زندگی]] دارد: میان شما تا [[بهشت]] یا [[دوزخ]] (فاصله اندکی است که) جز رسیدن مرگ نیست. مدت زمانی که چشم برهمزدنی کوتاهش سازد و آمدن ساعت (مرگ) بیخ و بن آن را براندازد؛ چه کوتاه مدتی است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۳</ref>. سفارش به یاد مرگ [[قلب]] [[آدمی]] را رام میکند و آن را نسبت به کسب [[فضایل]] آماده میگرداند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. در فرازی دیگر از [[نامه]] انسانساز خود به [[امام حسن مجتبی]] میفرماید: فرزندم، مرگ را فراوان به یاد آور... تا آنگاه که مرگت فرا رسد، جانب [[احتیاط]] را رعایت کرده و کمر [[همت]] بسته باشی. مبادا [[مرگ ناگهانی]] به سویت آید و تو را در حال [[غفلت]] دریابد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 685.</ref>. |