پرش به محتوا

اختلاف در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده'
جز (جایگزینی متن - '\=\=\sپانویس\s\=\=↵\{\{پانویس\}\}\n\n\[\[رده\:(.*)در\sقرآن\]\]' به '== پانویس == {{پانویس}}')
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده')
خط ۳۴: خط ۳۴:
[[پیش‌بینی]] [[قوانین]] [[قضایی]] و [[احکام]] مربوط به مرافعات در [[اسلام]] برای رفع این دسته از اختلافات اجتماعی است. [[قرآن]]، یکی از منصب‌ها و [[وظایف]] [[پیامبران]] را [[داوری]] میان مردم و رفع مشاجرات آنان دانسته است: {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}؛ چنان‌که درباره [[داوود]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن که تو را از راه خداوند گمراه کند؛ به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> و داستان داوری او را میان دو [[فرشته]] که به‌صورت دو [[برادر]] تمثّل یافته بودند، باز ‌گفته است {{متن قرآن| وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ }}<ref>«و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ آنگاه که بر داود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد. (داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۱-۲۴.</ref><ref>جوامع‌الجامع، ج۶، ص۱۸ـ۱۹؛ منهج‌الصادقین، ج‌۸‌، ص‌۴۳‌ـ‌۴۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۸‌، ص‌۷۳۴‌ـ‌۷۳۶.</ref>
[[پیش‌بینی]] [[قوانین]] [[قضایی]] و [[احکام]] مربوط به مرافعات در [[اسلام]] برای رفع این دسته از اختلافات اجتماعی است. [[قرآن]]، یکی از منصب‌ها و [[وظایف]] [[پیامبران]] را [[داوری]] میان مردم و رفع مشاجرات آنان دانسته است: {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}؛ چنان‌که درباره [[داوود]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن که تو را از راه خداوند گمراه کند؛ به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> و داستان داوری او را میان دو [[فرشته]] که به‌صورت دو [[برادر]] تمثّل یافته بودند، باز ‌گفته است {{متن قرآن| وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ }}<ref>«و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ آنگاه که بر داود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد. (داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۱-۲۴.</ref><ref>جوامع‌الجامع، ج۶، ص۱۸ـ۱۹؛ منهج‌الصادقین، ج‌۸‌، ص‌۴۳‌ـ‌۴۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۸‌، ص‌۷۳۴‌ـ‌۷۳۶.</ref>


در برخی [[آیات]]، از [[داوری]] [[پیامبر]] {{صل}} میان [[مردم]] سخن به‌میان آمده است {{متن قرآن|وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده می‌شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند ناگاه گروهی از آنان رو می‌گردانند» سوره نور، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«جز این نیست که گفتار مؤمنان چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند این است که می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱.</ref>، و کسانی را [[مؤمنان راستین]] می‌شناسد که برای داوری نزد پیامبر {{صل}} آمده، پس از داوری [[حضرت]]، دغدغه‌ای در [[دل]] نداشته باشند: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>، و داوری بردن نزد [[حاکمان جور]] را مورد [[عتاب]] قرار داده است: {{متن قرآن| يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ }}<ref>«بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref> [[متکلّمان]] [[مسلمان]] با توسعه [[فلسفه رسالت]]، یکی از [[مناصب]] [[جانشینان پیامبر]] {{صل}} را نیز داوری برای رفع مشاجرات دانسته‌اند؛ چنان‌که [[فقیهان]] [[شیعه]] یکی از [[وظایف]] [[فقیه جامع الشرائط]] در [[دوران غیبت]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} را همین امر دانسته‌اند.<ref>المکاسب، ص‌۱۵۳.</ref> [[اختلاف]] میان [[زن]] و شوهر را می‌توان از این دسته [[اختلافات]] [[اجتماعی]] برشمرد؛ زیرا گاه هماهنگی کامل [[فکری]] و [[رفتاری]] میان [[همسران]] وجود ندارد و [[اختلاف]] پدید می‌آید. در چنین مواردی که هنوز مشاجرات ریشه دار نشده، باید داوری از [[خانواده]] [[زن]] و داوری از خانواده [[مرد]] [[برگزیده]] شوند و اختلاف را برطرف سازند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref><ref>الصافی، ج‌۱، ص‌۴۴۹؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۴۶.</ref> هم‌چنین [[خداوند]] استفاده مردم از [[سحر]] را برای جدایی انداختن میان زن و شوهر [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
در برخی [[آیات]]، از [[داوری]] [[پیامبر]] {{صل}} میان [[مردم]] سخن به‌میان آمده است {{متن قرآن|وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده می‌شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند ناگاه گروهی از آنان رو می‌گردانند» سوره نور، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«جز این نیست که گفتار مؤمنان چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند این است که می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱.</ref>، و کسانی را [[مؤمنان راستین]] می‌شناسد که برای داوری نزد پیامبر {{صل}} آمده، پس از داوری [[حضرت]]، دغدغه‌ای در [[دل]] نداشته باشند: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>، و داوری بردن نزد [[حاکمان جور]] را مورد [[عتاب]] قرار داده است: {{متن قرآن| يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ }}<ref>«بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref> [[متکلّمان]] [[مسلمان]] با توسعه [[فلسفه رسالت]]، یکی از [[مناصب]] [[جانشینان پیامبر]] {{صل}} را نیز داوری برای رفع مشاجرات دانسته‌اند؛ چنان‌که [[فقیهان]] [[شیعه]] یکی از [[وظایف]] [[فقیه جامع الشرائط]] در [[دوران غیبت]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} را همین امر دانسته‌اند.<ref>المکاسب، ص‌۱۵۳.</ref> [[اختلاف]] میان [[زن]] و شوهر را می‌توان از این دسته [[اختلافات]] [[اجتماعی]] برشمرد؛ زیرا گاه هماهنگی کامل [[فکری]] و [[رفتاری]] میان [[همسران]] وجود ندارد و [[اختلاف]] پدید می‌آید. در چنین مواردی که هنوز مشاجرات ریشه دار نشده، باید داوری از [[خانواده]] [[زن]] و داوری از خانواده [[مرد]] برگزیده شوند و اختلاف را برطرف سازند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref><ref>الصافی، ج‌۱، ص‌۴۴۹؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۴۶.</ref> هم‌چنین [[خداوند]] استفاده مردم از [[سحر]] را برای جدایی انداختن میان زن و شوهر [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«(مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


== ریشه‌های اختلاف ==
== ریشه‌های اختلاف ==
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
[[تفرقه]] و [[اختلاف]] که در [[زندگی]] دسته جمعی [[انسان]] معمول است، ریشه [[تاریخی]] کهن دارد. از اختلاف و [[نزاع]] قاییل و [[هابیل]] تا تخاصم [[ملت‌ها]] و گروه‌ها و [[نبرد]] [[دینداران]] با دین‌ستیزان و انواع اختلاف ارضی و [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] همچنان ادامه داشته و دارد. [[اختلاف]] [[بنی‌اسرائیل]] با [[موسی]] و دیگر [[پیامبران]] {{متن قرآن|قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا}} <ref>«(موسی) گفت: برو که تو را در زندگی (کیفر) این است که بگویی: (به من) دست نزنید! و تو را موعدی است که در آن با تو خلاف نمی‌ورزند و (اینک) در خدایت که پیوسته در خدمتش بودی بنگر که آن را می‌سوزانیم سپس (خاکستر) آن را در دریا به هر سو می‌پاشیم» سوره طه، آیه ۹۷.</ref>، کشته شدن بی‌گناهان {{متن قرآن|وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref> «و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان می‌کردید آشکار کرد» سوره بقره، آیه ۷۲.</ref>، [[ستمگری]] [[فرعون]] و ایجاد [[شقاق]] در میان [[بنی‌اسرائیل]]{{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}} <ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref> و [[تفرقه]] [[یهود]] و [[نصارا]] و پیدایش فرقه‌های گوناگون {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} <ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref> به صورت کوتاه و گاه بلند در [[قرآن]] ذکر شده است.
[[تفرقه]] و [[اختلاف]] که در [[زندگی]] دسته جمعی [[انسان]] معمول است، ریشه [[تاریخی]] کهن دارد. از اختلاف و [[نزاع]] قاییل و [[هابیل]] تا تخاصم [[ملت‌ها]] و گروه‌ها و [[نبرد]] [[دینداران]] با دین‌ستیزان و انواع اختلاف ارضی و [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] همچنان ادامه داشته و دارد. [[اختلاف]] [[بنی‌اسرائیل]] با [[موسی]] و دیگر [[پیامبران]] {{متن قرآن|قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا}} <ref>«(موسی) گفت: برو که تو را در زندگی (کیفر) این است که بگویی: (به من) دست نزنید! و تو را موعدی است که در آن با تو خلاف نمی‌ورزند و (اینک) در خدایت که پیوسته در خدمتش بودی بنگر که آن را می‌سوزانیم سپس (خاکستر) آن را در دریا به هر سو می‌پاشیم» سوره طه، آیه ۹۷.</ref>، کشته شدن بی‌گناهان {{متن قرآن|وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref> «و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان می‌کردید آشکار کرد» سوره بقره، آیه ۷۲.</ref>، [[ستمگری]] [[فرعون]] و ایجاد [[شقاق]] در میان [[بنی‌اسرائیل]]{{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}} <ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref> و [[تفرقه]] [[یهود]] و [[نصارا]] و پیدایش فرقه‌های گوناگون {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} <ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref> به صورت کوتاه و گاه بلند در [[قرآن]] ذکر شده است.


در تمام [[اختلافات]] بشری، [[حل اختلافات]] نهایی به [[روز قیامت]] موکول شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودی‌اند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک می‌ورزند در روز رستخیز داوری می‌کند، بی‌گمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref>. پیچیده‌ترین [[روابط اجتماعی]] سبب [[تنازع]] و [[اختلاف]] بیشتر در میان [[انسان‌ها]] گردیده است و [[آیه]] {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>، حاکی از این [[واقعیت]] است که انسان‌ها در آغاز، به خاطر داشتن [[زندگی ساده]] و نبودن روابط اجتماعی، [[اختلافات]] دامنه‌داری با هم نداشته‌اند، اما بعدها با پیچیده‌تر شدن [[زندگی اجتماعی]] و ایجاد حالت تضاد [[منافع]] و وجود [[حرص]] و [[حسد]] و [[زیاده‌خواهی]] در [[طبیعت]] [[انسان]]، [[اختلاف]] و تنازع شکل محسوس‌تری به خود گرفته است و به همین سبب [[پیامبران]] به عنوان نویدبخش و بیم‌دهنده [[برگزیده]] شدند تا انسان را به [[اعمال]] صالحش نوید دهند و از [[اعمال ناشایسته]] و زشتش بر [[حذر]] بدارند: {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}<ref>«و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>. چنان که درباره [[داود]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> و داستان [[داوری]] او هم که منجر به [[توبه]] گردید در آیه {{متن قرآن|وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ * إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ * إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ * قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}} <ref>«و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ * آنگاه که بر داود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! * این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد * (داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۱-۲۴.</ref> ذکر شده است. در دیگر [[آیات]] سخن از [[داوری]] [[پیامبر]] در میان [[مردم]] مطرح گردیده است {{متن قرآن|وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref> «و چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده می‌شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند ناگاه گروهی از آنان رو می‌گردانند» سوره نور، آیه ۴۸</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«جز این نیست که گفتار مؤمنان چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند این است که می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}} «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> و نیز از [[داوری]] بردن نزد [[طاغوت]] [[نهی]] شده است{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}} <ref>«آیا به آن کسان ننگریسته‌ای که گمان می‌برند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>.
در تمام [[اختلافات]] بشری، [[حل اختلافات]] نهایی به [[روز قیامت]] موکول شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودی‌اند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک می‌ورزند در روز رستخیز داوری می‌کند، بی‌گمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref>. پیچیده‌ترین [[روابط اجتماعی]] سبب [[تنازع]] و [[اختلاف]] بیشتر در میان [[انسان‌ها]] گردیده است و [[آیه]] {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>، حاکی از این [[واقعیت]] است که انسان‌ها در آغاز، به خاطر داشتن [[زندگی ساده]] و نبودن روابط اجتماعی، [[اختلافات]] دامنه‌داری با هم نداشته‌اند، اما بعدها با پیچیده‌تر شدن [[زندگی اجتماعی]] و ایجاد حالت تضاد [[منافع]] و وجود [[حرص]] و [[حسد]] و [[زیاده‌خواهی]] در [[طبیعت]] [[انسان]]، [[اختلاف]] و تنازع شکل محسوس‌تری به خود گرفته است و به همین سبب [[پیامبران]] به عنوان نویدبخش و بیم‌دهنده برگزیده شدند تا انسان را به [[اعمال]] صالحش نوید دهند و از [[اعمال ناشایسته]] و زشتش بر [[حذر]] بدارند: {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}<ref>«و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>. چنان که درباره [[داود]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> و داستان [[داوری]] او هم که منجر به [[توبه]] گردید در آیه {{متن قرآن|وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ * إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ * إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ * قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}} <ref>«و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ * آنگاه که بر داود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! * این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد * (داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۱-۲۴.</ref> ذکر شده است. در دیگر [[آیات]] سخن از [[داوری]] [[پیامبر]] در میان [[مردم]] مطرح گردیده است {{متن قرآن|وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref> «و چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده می‌شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند ناگاه گروهی از آنان رو می‌گردانند» سوره نور، آیه ۴۸</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«جز این نیست که گفتار مؤمنان چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند این است که می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}} «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> و نیز از [[داوری]] بردن نزد [[طاغوت]] [[نهی]] شده است{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}} <ref>«آیا به آن کسان ننگریسته‌ای که گمان می‌برند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>.


'''نتیجه اینکه:''' [[مردم]] موظف‌اند از هر گونه [[اختلاف]] و [[تفرقه]] در [[دین]] و [[تنازع]] و تخاصم بپرهیزند و بر اساس [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول]] {{صل}} و شیوه [[اهل بیت]] اطهار {{عم}} او عمل کنند و با ریشه‌های اختلاف به گونه اساسی یعنی [[ترویج]] [[فرهنگ]] صحیح [[دینی]] [[مبارزه]] کنند که عمده اساس و عوامل اختلاف به اموری از قبیل: [[نادانی]] و [[ناآگاهی]]، [[تعصبات قومی]]، [[نژادی]]، قبیله‌ای، دینی، مذهبی، [[دنیاطلبی]] و [[زیاده‌خواهی]] و به‌ویژه [[رذائل اخلاقی]] از قبیل [[حرص]] و [[حسد]] و [[تکبر]] بر می‌گردد. البته [[جهل و نادانی]] و نا [[آگاهی]] از مسائل صحیح دینی چه بسا تشدید کننده [[اختلافات]] باشد.
'''نتیجه اینکه:''' [[مردم]] موظف‌اند از هر گونه [[اختلاف]] و [[تفرقه]] در [[دین]] و [[تنازع]] و تخاصم بپرهیزند و بر اساس [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول]] {{صل}} و شیوه [[اهل بیت]] اطهار {{عم}} او عمل کنند و با ریشه‌های اختلاف به گونه اساسی یعنی [[ترویج]] [[فرهنگ]] صحیح [[دینی]] [[مبارزه]] کنند که عمده اساس و عوامل اختلاف به اموری از قبیل: [[نادانی]] و [[ناآگاهی]]، [[تعصبات قومی]]، [[نژادی]]، قبیله‌ای، دینی، مذهبی، [[دنیاطلبی]] و [[زیاده‌خواهی]] و به‌ویژه [[رذائل اخلاقی]] از قبیل [[حرص]] و [[حسد]] و [[تکبر]] بر می‌گردد. البته [[جهل و نادانی]] و نا [[آگاهی]] از مسائل صحیح دینی چه بسا تشدید کننده [[اختلافات]] باشد.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش