پرش به محتوا

آخرت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده')
خط ۴۶: خط ۴۶:
# '''[[شاهدان]] اعمال و [[گواهان]] [[دادگاه الهی]]:''' هنگام حسابرسی در دادگاه الهی، همه شاهدان اعمال، حضور داشته و آماده [[گواهی دادن]] هستند. اولین [[شاهد]]، خودِ خداوند متعال است: {{متن قرآن|وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ}}<ref>«و اگر (هم) برخی از آنچه را که به آنان وعده می‌کنیم به تو بنمایانیم یا (پیش از آن) جان تو را بستانیم باری، بازگشتشان به سوی ماست آنگاه خداوند بر آنچه انجام می‌دهند گواه است» سوره یونس، آیه ۴۶.</ref>، سپس [[پیامبران الهی]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>، [[فرشتگان]] ناظر اعمال: {{متن قرآن|كِرَامًا كَاتِبِينَ يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ }}<ref>«که نویسندگانی بزرگوارند، آنچه انجام می‌دهید می‌دانند، بی‌گمان نیکان در ناز و نعمتی بی‌شمارند» سوره انفطار، آیه ۱۱-۱۳.</ref>، مکان انجام [[عمل]]: {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا}}<ref>«در آن روز زمین رازهایش را باز می‌گوید،» سوره زلزال، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}<ref>«زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است،» سوره زلزال، آیه ۵.</ref>، [[زمان]] انجام عمل: <ref>بحارالأنوار، ج۷، ص ۳۰۵.</ref>، [[قرآن کریم]]: <ref>بحارالأنوار، ج۷، ص ۳۱۹.</ref>، [[نامه اعمال]]: {{متن قرآن|وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنْشُورًا}}<ref>«و کارنگاشت هر انسانی را به گردن وی بربسته‌ایم و روز رستخیز برای او کارنامه‌ای برمی‌آوریم که آن را برگشوده می‌بیند» سوره اسراء، آیه ۱۳.</ref> و اعضای [[بدن]]: {{متن قرآن|يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«روزی که زبان و دست و پای آنها بدانچه می‌کرده‌اند به زیان آنها، گواهی می‌دهد» سوره نور، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«امروز بر دهان‌هایشان مهر می‌نهیم و از آنچه انجام می‌دادند دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان گواهی می‌دهند» سوره یس، آیه ۶۵.</ref>؛ {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلا أَبْصَارُكُمْ وَلا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ }}<ref>«تا چون بدانجا رسند گوش و چشم‌ها و پوست‌هایشان بر آنان به آنچه می‌کردند، گواهی دهند و به پوست‌های تن خود می‌گویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ می‌گویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن می‌آورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد. و شما نه از این رو (خود را هنگام گناه) پنهان می‌داشتید که مبادا گوش و چشم‌ها و پوست‌هایتان به زیان شما گواهی دهند بلکه (از این رو که) می‌پنداشتید خداوند بسیاری از چیزها را که انجام می‌دهید نمی‌داند» سوره فصلت، آیه ۲۰-۲۲.</ref><ref>الکشاف، ص ۵۲۲، ۱۱۴۳ و ۱۳۵۲؛ مجمع البیان، ج۱، ص ۴۱۷؛ ج۹ ص ۱۷ و ج۸، ص ۲۸۵؛ شرح المقاصد، ج۵، ص ۱۱۸.</ref>
# '''[[شاهدان]] اعمال و [[گواهان]] [[دادگاه الهی]]:''' هنگام حسابرسی در دادگاه الهی، همه شاهدان اعمال، حضور داشته و آماده [[گواهی دادن]] هستند. اولین [[شاهد]]، خودِ خداوند متعال است: {{متن قرآن|وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ}}<ref>«و اگر (هم) برخی از آنچه را که به آنان وعده می‌کنیم به تو بنمایانیم یا (پیش از آن) جان تو را بستانیم باری، بازگشتشان به سوی ماست آنگاه خداوند بر آنچه انجام می‌دهند گواه است» سوره یونس، آیه ۴۶.</ref>، سپس [[پیامبران الهی]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>، [[فرشتگان]] ناظر اعمال: {{متن قرآن|كِرَامًا كَاتِبِينَ يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ }}<ref>«که نویسندگانی بزرگوارند، آنچه انجام می‌دهید می‌دانند، بی‌گمان نیکان در ناز و نعمتی بی‌شمارند» سوره انفطار، آیه ۱۱-۱۳.</ref>، مکان انجام [[عمل]]: {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا}}<ref>«در آن روز زمین رازهایش را باز می‌گوید،» سوره زلزال، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}<ref>«زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است،» سوره زلزال، آیه ۵.</ref>، [[زمان]] انجام عمل: <ref>بحارالأنوار، ج۷، ص ۳۰۵.</ref>، [[قرآن کریم]]: <ref>بحارالأنوار، ج۷، ص ۳۱۹.</ref>، [[نامه اعمال]]: {{متن قرآن|وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنْشُورًا}}<ref>«و کارنگاشت هر انسانی را به گردن وی بربسته‌ایم و روز رستخیز برای او کارنامه‌ای برمی‌آوریم که آن را برگشوده می‌بیند» سوره اسراء، آیه ۱۳.</ref> و اعضای [[بدن]]: {{متن قرآن|يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«روزی که زبان و دست و پای آنها بدانچه می‌کرده‌اند به زیان آنها، گواهی می‌دهد» سوره نور، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«امروز بر دهان‌هایشان مهر می‌نهیم و از آنچه انجام می‌دادند دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان گواهی می‌دهند» سوره یس، آیه ۶۵.</ref>؛ {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلا أَبْصَارُكُمْ وَلا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ }}<ref>«تا چون بدانجا رسند گوش و چشم‌ها و پوست‌هایشان بر آنان به آنچه می‌کردند، گواهی دهند و به پوست‌های تن خود می‌گویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ می‌گویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن می‌آورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد. و شما نه از این رو (خود را هنگام گناه) پنهان می‌داشتید که مبادا گوش و چشم‌ها و پوست‌هایتان به زیان شما گواهی دهند بلکه (از این رو که) می‌پنداشتید خداوند بسیاری از چیزها را که انجام می‌دهید نمی‌داند» سوره فصلت، آیه ۲۰-۲۲.</ref><ref>الکشاف، ص ۵۲۲، ۱۱۴۳ و ۱۳۵۲؛ مجمع البیان، ج۱، ص ۴۱۷؛ ج۹ ص ۱۷ و ج۸، ص ۲۸۵؛ شرح المقاصد، ج۵، ص ۱۱۸.</ref>
# '''تطایر کتب:''' پس از [[حسابرسی]]، [[انسان‌ها]] به سه گروه تقسیم می‌‌شوند: گروهی که هیچ حسنه‌ای در [[نامه اعمال]] آنان نیست و گروهی که هیچ سیّئه‌ای در نامه اعمال ندارند، جایگاه این دو گروه مشخّص است. اما گروه سوم که اکثریت را تشکیل می‌‌دهند آنهایند که در پرونده آنان هم [[عمل صالح]] است و هم طالح: {{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>. این گروه بی صبرانه برای دریافت نامه اعمال خود لحظه شماری می‌‌کنند. در این هنگام نامه اعمال هر کس به پرواز درآمده و به سوی او نزدیک می‌‌شود، تا اینکه یا در دست راست او قرار می‌‌گیرد و بهشتی می‌‌شود و یا به دست چپ او قرار می‌‌گیرد و [[جهنمی]] می‌‌گردد<ref>[[احیاء]] [[علوم]] الدین، ج۴، ص ۵۲۰ و شرح العقیدة الطحاویه، ص ۴۰۴.</ref>.
# '''تطایر کتب:''' پس از [[حسابرسی]]، [[انسان‌ها]] به سه گروه تقسیم می‌‌شوند: گروهی که هیچ حسنه‌ای در [[نامه اعمال]] آنان نیست و گروهی که هیچ سیّئه‌ای در نامه اعمال ندارند، جایگاه این دو گروه مشخّص است. اما گروه سوم که اکثریت را تشکیل می‌‌دهند آنهایند که در پرونده آنان هم [[عمل صالح]] است و هم طالح: {{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>. این گروه بی صبرانه برای دریافت نامه اعمال خود لحظه شماری می‌‌کنند. در این هنگام نامه اعمال هر کس به پرواز درآمده و به سوی او نزدیک می‌‌شود، تا اینکه یا در دست راست او قرار می‌‌گیرد و بهشتی می‌‌شود و یا به دست چپ او قرار می‌‌گیرد و [[جهنمی]] می‌‌گردد<ref>[[احیاء]] [[علوم]] الدین، ج۴، ص ۵۲۰ و شرح العقیدة الطحاویه، ص ۴۰۴.</ref>.
# '''پل [[صراط]]:''' پس از دریافت نامه اعمال می‌‌بایست از گذرگاهی همگانی که پلی است از مو باریک‌تر و از لبه [[شمشیر]] تیزتر<ref>شرح العقیدة الطحاویه، ص ۴۰۱؛ بحارالأنوار، ج۸، ص ۶۴.</ref> و روی [[دوزخ]] [[نصب]] شده است عبور کنند<ref>شرح المواقف، ص ۳۲۰؛ شرح المقاصد، ج۵، ص ۱۱۹ـ ۱۲۰؛ الأربعین فی اصول الدین، ص ۱۹؛ کشف المراد، ص ۵۷۶.</ref>: {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجام‌پذیر» سوره مریم، آیه ۷۱.</ref>. البته هنگام عبور [[مؤمنان]] ویژه، دوزخ خاموش است<ref>الکشاف، ص ۷۳۹؛ حلیة الأولیاء، ج۵، ص ۲۱۲.</ref> و سایر [[پرهیزکاران]] به [[عنایت الهی]] از آن عبور می‌‌کنند، اما ستم‌کاران در آن [[سقوط]] می‌‌نمایند<ref>الکشاف، ص ۱۲۷۴؛ الأربعین فی اصول الدین، ص ۱۹.</ref>. [[حقیقت]] این صراط با توجه به [[روایات]] <ref>نهج البلاغه، خطبه۱۶، ص ۴۸.</ref> می‌‌تواند تجسّم همان [[صراط]] [[دنیوی]] باشد، یعنی [[صراط مستقیم]] ([[تقوی]]) که [[پرهیزکاران]] آن را [[برگزیده]] و [[ستمکاران]] از آن [[منحرف]] شده‌اند<ref>الأربعین فی اصول الدین، ص ۱۹؛ منشور جاوید، ج۹، ص ۳۴۸ـ ۳۴۹.</ref> و یا می‌‌تواند [[حجت‌های الهی]] باشد، که هر کس در [[دنیا]] آنان را شناخته و [[اطاعت]] نموده در [[آخرت]] اجازه [[عبور از صراط]] [[جهنم]] را می‌‌یابند<ref>الاعتقادات فی دین الإمامیّة، ص ۷۰.</ref>.
# '''پل [[صراط]]:''' پس از دریافت نامه اعمال می‌‌بایست از گذرگاهی همگانی که پلی است از مو باریک‌تر و از لبه [[شمشیر]] تیزتر<ref>شرح العقیدة الطحاویه، ص ۴۰۱؛ بحارالأنوار، ج۸، ص ۶۴.</ref> و روی [[دوزخ]] [[نصب]] شده است عبور کنند<ref>شرح المواقف، ص ۳۲۰؛ شرح المقاصد، ج۵، ص ۱۱۹ـ ۱۲۰؛ الأربعین فی اصول الدین، ص ۱۹؛ کشف المراد، ص ۵۷۶.</ref>: {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجام‌پذیر» سوره مریم، آیه ۷۱.</ref>. البته هنگام عبور [[مؤمنان]] ویژه، دوزخ خاموش است<ref>الکشاف، ص ۷۳۹؛ حلیة الأولیاء، ج۵، ص ۲۱۲.</ref> و سایر [[پرهیزکاران]] به [[عنایت الهی]] از آن عبور می‌‌کنند، اما ستم‌کاران در آن [[سقوط]] می‌‌نمایند<ref>الکشاف، ص ۱۲۷۴؛ الأربعین فی اصول الدین، ص ۱۹.</ref>. [[حقیقت]] این صراط با توجه به [[روایات]] <ref>نهج البلاغه، خطبه۱۶، ص ۴۸.</ref> می‌‌تواند تجسّم همان [[صراط]] [[دنیوی]] باشد، یعنی [[صراط مستقیم]] ([[تقوی]]) که [[پرهیزکاران]] آن را برگزیده و [[ستمکاران]] از آن [[منحرف]] شده‌اند<ref>الأربعین فی اصول الدین، ص ۱۹؛ منشور جاوید، ج۹، ص ۳۴۸ـ ۳۴۹.</ref> و یا می‌‌تواند [[حجت‌های الهی]] باشد، که هر کس در [[دنیا]] آنان را شناخته و [[اطاعت]] نموده در [[آخرت]] اجازه [[عبور از صراط]] [[جهنم]] را می‌‌یابند<ref>الاعتقادات فی دین الإمامیّة، ص ۷۰.</ref>.
# '''[[اعراف]]:''' از دیگر منازل آخرت، اعراف است: {{متن قرآن|وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ}}<ref>سوره اعراف، آیه 46.</ref>. اعراف جایگاه بلندی است که موقعیتی جدا از [[بهشت و دوزخ]] دارد<ref>مجمع البیان، ج۴، ص ۲۶۰ـ ۲۶۱.</ref> بر آن مردانی قرار دارند که به همه [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] اِشراف دارند؛ آنان [[آگاهی]] خاصی دارند که همه [[اهل]] [[محشر]] را از نظر [[سرنوشت]] می‌‌شناسند<ref>تصحیح اعتقادات امامیه، ص ۱۰۶؛ غایة المرام، ج۳، ص ۶۹.</ref>. این گروه در واقع مجریان [[اراده خداوند]] بوده و به تنظیم امور می‌‌پردازند<ref>منشور جاوید، ج۹، ص ۳۵۸.</ref>. مقصود از اعرافیان [[انبیا]] و [[شهدا]]<ref>تفسیر کبیر، ج۱۴، ص ۸۷.</ref> و یا [[امامان معصوم]] هستند<ref>الاعتقادات، ص ۷۰.</ref>. [[حضرت فاطمه]] [[زهرا]] {{س}} می‌‌فرماید: "از پدرم درباره [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ}}<ref>«و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref> پرسیدم، فرمود: آنان [[دوازده امام]] بعد از من هستند"<ref>کفایة الأثر، ص ۱۹۴.</ref> و [[امیرمؤمنان]] {{ع}} فرمود: "ما بر اعراف استقرار داشته و یارانمان را به سیمایشان می‌‌شناسیم"<ref>غایة المرام، ج۳، ص ۶۹.</ref>. ممکن است، گروه‌های دیگر نیز در اعراف مستقر باشند، از قبیل: گنهکارانی که [[امید]] [[شفاعت]] دارند<ref>تفسیر کبیر، ج۱۴، ص ۸۸؛ الکشاف ص ۳۹۷، شرح المواقف، ص ۳۱۱.</ref> و یا اطفال و مجانینی که در دنیا، [[تکلیف]] از آنان ساقط بوده است <ref>تصحیح اعتقادات امامیه، ص ۱۰۶.</ref>
# '''[[اعراف]]:''' از دیگر منازل آخرت، اعراف است: {{متن قرآن|وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ}}<ref>سوره اعراف، آیه 46.</ref>. اعراف جایگاه بلندی است که موقعیتی جدا از [[بهشت و دوزخ]] دارد<ref>مجمع البیان، ج۴، ص ۲۶۰ـ ۲۶۱.</ref> بر آن مردانی قرار دارند که به همه [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] اِشراف دارند؛ آنان [[آگاهی]] خاصی دارند که همه [[اهل]] [[محشر]] را از نظر [[سرنوشت]] می‌‌شناسند<ref>تصحیح اعتقادات امامیه، ص ۱۰۶؛ غایة المرام، ج۳، ص ۶۹.</ref>. این گروه در واقع مجریان [[اراده خداوند]] بوده و به تنظیم امور می‌‌پردازند<ref>منشور جاوید، ج۹، ص ۳۵۸.</ref>. مقصود از اعرافیان [[انبیا]] و [[شهدا]]<ref>تفسیر کبیر، ج۱۴، ص ۸۷.</ref> و یا [[امامان معصوم]] هستند<ref>الاعتقادات، ص ۷۰.</ref>. [[حضرت فاطمه]] [[زهرا]] {{س}} می‌‌فرماید: "از پدرم درباره [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ}}<ref>«و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref> پرسیدم، فرمود: آنان [[دوازده امام]] بعد از من هستند"<ref>کفایة الأثر، ص ۱۹۴.</ref> و [[امیرمؤمنان]] {{ع}} فرمود: "ما بر اعراف استقرار داشته و یارانمان را به سیمایشان می‌‌شناسیم"<ref>غایة المرام، ج۳، ص ۶۹.</ref>. ممکن است، گروه‌های دیگر نیز در اعراف مستقر باشند، از قبیل: گنهکارانی که [[امید]] [[شفاعت]] دارند<ref>تفسیر کبیر، ج۱۴، ص ۸۸؛ الکشاف ص ۳۹۷، شرح المواقف، ص ۳۱۱.</ref> و یا اطفال و مجانینی که در دنیا، [[تکلیف]] از آنان ساقط بوده است <ref>تصحیح اعتقادات امامیه، ص ۱۰۶.</ref>
# '''[[بهشت]] و جهنّم:''' آخرین [[منزل]] آخرت، بهشت و دوزخ است، که اکثر [[متکلمان]] معتقدند هم اکنون وجود دارد، هر چند در اینکه در کجا قرار دارد، [[اختلاف]] نظر دارند<ref>کشف المراد، ص ۵۷۶؛ الاعتقادات، ص ۷۹؛ مجمع البیان، ج۱، ص ۱۲۹؛ گوهر مراد، ص ۴۸۲؛ شرح المواقف، ص ۳۰۱؛ شرح المقاصد، ج۵، ص ۱۰۵ـ ۱۰۹.</ref><ref>[[غلام‌رضا رضایی|رضایی، غلام‌رضا]]، [[آخرت - رضایی (مقاله)|مقاله «آخرت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۳۴-۳۸.</ref>
# '''[[بهشت]] و جهنّم:''' آخرین [[منزل]] آخرت، بهشت و دوزخ است، که اکثر [[متکلمان]] معتقدند هم اکنون وجود دارد، هر چند در اینکه در کجا قرار دارد، [[اختلاف]] نظر دارند<ref>کشف المراد، ص ۵۷۶؛ الاعتقادات، ص ۷۹؛ مجمع البیان، ج۱، ص ۱۲۹؛ گوهر مراد، ص ۴۸۲؛ شرح المواقف، ص ۳۰۱؛ شرح المقاصد، ج۵، ص ۱۰۵ـ ۱۰۹.</ref><ref>[[غلام‌رضا رضایی|رضایی، غلام‌رضا]]، [[آخرت - رضایی (مقاله)|مقاله «آخرت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۳۴-۳۸.</ref>
۲۱۸٬۴۶۵

ویرایش