پرش به محتوا

اثبات امامت امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده'
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده')
خط ۴۲: خط ۴۲:
* همان‌طور که در [[شأن نزول]] [[آیه تطهیر]] پیرامون مصادیق [[اهل بیت]] آوردیم، در اینجا هم مراد از [[اهل بیت]]، جز [[علی]] {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} و [[فرزندان]] آنان نخواهد بود، و دیگران، مثل [[زنان پیامبر]] {{صل}} را شامل نمی‌شود<ref>ر. ک: سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۸.</ref>.
* همان‌طور که در [[شأن نزول]] [[آیه تطهیر]] پیرامون مصادیق [[اهل بیت]] آوردیم، در اینجا هم مراد از [[اهل بیت]]، جز [[علی]] {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} و [[فرزندان]] آنان نخواهد بود، و دیگران، مثل [[زنان پیامبر]] {{صل}} را شامل نمی‌شود<ref>ر. ک: سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۸.</ref>.
* این [[حدیث]] در برخی از نقل‌ها از صراحت بیشتری برخوردار است، و در آن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} تصریح کرده که: اگر به این دو ([[کتاب خدا]] و [[اهل]] بیتم) چنگ بزنید و از آنها [[اطاعت]] کنید [[گمراه]] نمی‌شوید، پس بر آنها پیشی نگیرید که هلاک می‌شوید و از آنها بازنمانید که هلاک می‌شوید، به آنها چیزی یاد ندهید که آنها از شما داناترند<ref>ر. ک: مسند احمد حنبل، ج۳، ص۵۹؛ الصواعق المحرقه، ابن حجر هیتمی، ۲۲۸ - ۲۲۹.</ref>.
* این [[حدیث]] در برخی از نقل‌ها از صراحت بیشتری برخوردار است، و در آن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} تصریح کرده که: اگر به این دو ([[کتاب خدا]] و [[اهل]] بیتم) چنگ بزنید و از آنها [[اطاعت]] کنید [[گمراه]] نمی‌شوید، پس بر آنها پیشی نگیرید که هلاک می‌شوید و از آنها بازنمانید که هلاک می‌شوید، به آنها چیزی یاد ندهید که آنها از شما داناترند<ref>ر. ک: مسند احمد حنبل، ج۳، ص۵۹؛ الصواعق المحرقه، ابن حجر هیتمی، ۲۲۸ - ۲۲۹.</ref>.
* بنابر این، [[حدیث]] [[ثقلین]]، [[دلیل]] [[قاطع]] و روشنی است که [[رسول خدا]] {{صل}} [[علی]] {{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] او را به [[امامت]] [[برگزیده]] است. چون آنان را همتای [[قرآن]] قرار داده، و پیوند این دو را ناگسستنی اعلام کرده است، به طوری که تفکیک این دو از هم و [[پیروی]] از یکی و دوری از دیگری را موجب [[گمراهی]] از مسیر [[هدایت]] و دوری از [[اسلام ناب محمدی]] {{صل}} دانسته است<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۱۰۷-۱۰۹.</ref>
* بنابر این، [[حدیث]] [[ثقلین]]، [[دلیل]] [[قاطع]] و روشنی است که [[رسول خدا]] {{صل}} [[علی]] {{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] او را به [[امامت]] برگزیده است. چون آنان را همتای [[قرآن]] قرار داده، و پیوند این دو را ناگسستنی اعلام کرده است، به طوری که تفکیک این دو از هم و [[پیروی]] از یکی و دوری از دیگری را موجب [[گمراهی]] از مسیر [[هدایت]] و دوری از [[اسلام ناب محمدی]] {{صل}} دانسته است<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۱۰۷-۱۰۹.</ref>


===== [[حدیث منزلت]] =====
===== [[حدیث منزلت]] =====
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
# '''[[سلمان فارسی]]:''' وی از [[صحابه]] برجسته [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} بود که حضرت او را به [[اهل بیت]] خود ملحق نمود. [[سلمان]] [[حضرت علی]] {{ع}} را [[فصل الخطاب]]، دارای [[علم وصایا]] و به منزله [[هارون]] برای [[موسی]] توصیف می‌کند<ref>کنزالعمال، ج۴، ص ۸، ح ۹۲۲۳.</ref> و از [[بیعت]] خود با حضرت به عنوان [[امامت]] خبر می‌دهد:{{عربی|" بَايَعْنَا رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} عَلَى‏ النُّصْحِ‏ لِلْمُسْلِمِينَ‏، وَ الِائْتِمَامِ‏ بِعَلِيِ‏ بْنِ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏{{ع}}، وَ الْمُوَالاةِ لَهُ ‏‏‏"}} <ref>«با [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] ص بيعت كرديم كه در نصيحت و تذكر خيرخواهانه مسلمانان كوتاهى نكنيم، على را پيشواى خويش بدانيم و او را دوست بداريم» کتاب سلیم، صص ۱۵۶ و ۱۵۹؛ ابن‌جوری، صفوة الصفوة، ج۱، ص ۲۱۵؛ معالم التزیل، حاشیه خازن، ج۵، ص ۱۸۷؛ الشیعة فی المیزان، ج۱، صص ۶۰ و ۱۹۶.</ref>
# '''[[سلمان فارسی]]:''' وی از [[صحابه]] برجسته [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} بود که حضرت او را به [[اهل بیت]] خود ملحق نمود. [[سلمان]] [[حضرت علی]] {{ع}} را [[فصل الخطاب]]، دارای [[علم وصایا]] و به منزله [[هارون]] برای [[موسی]] توصیف می‌کند<ref>کنزالعمال، ج۴، ص ۸، ح ۹۲۲۳.</ref> و از [[بیعت]] خود با حضرت به عنوان [[امامت]] خبر می‌دهد:{{عربی|" بَايَعْنَا رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} عَلَى‏ النُّصْحِ‏ لِلْمُسْلِمِينَ‏، وَ الِائْتِمَامِ‏ بِعَلِيِ‏ بْنِ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏{{ع}}، وَ الْمُوَالاةِ لَهُ ‏‏‏"}} <ref>«با [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] ص بيعت كرديم كه در نصيحت و تذكر خيرخواهانه مسلمانان كوتاهى نكنيم، على را پيشواى خويش بدانيم و او را دوست بداريم» کتاب سلیم، صص ۱۵۶ و ۱۵۹؛ ابن‌جوری، صفوة الصفوة، ج۱، ص ۲۱۵؛ معالم التزیل، حاشیه خازن، ج۵، ص ۱۸۷؛ الشیعة فی المیزان، ج۱، صص ۶۰ و ۱۹۶.</ref>
# '''ابن‌ عباس:''' وی که پسرعموی [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و به عنوان یکی از رجال برجسته و مفسر [[قرآن]] مطرح بود، در پاسخ [[خلیفه دوم]] مبنی بر کراهت [[قریش]] از [[انتخاب]] [[حضرت علی]] {{ع}} به دلیل جمع شدن [[خلافت]] و [[نبوت]] در یک خاندان علت واقعی امثال [[عمر]] را چنین بیان داشت: آنان نسبت به آن‌چه [[خداوند]] نازل کرده بود، کراهت داشتند<ref>شرح ‌نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۱۲، ص ۵۳.</ref>. وی در گفتگو بلکه در مناظره‌ای که با [[خلیفه دوم]] داشت و او [[حضرت علی]] {{ع}} را به مطرح کردن خود به عنوان [[خلیفه]] متهم می‌کرد، [[ابن‌عباس]] در پاسخ [[عمر]] استدلال کرد که [[امام علی|علی]] {{ع}} خود را مطرح نمی‌کند، بلکه این [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} بود که وی را به [[خلافت]] [[نصب]] کرد اما از او گرفته شد{{عربی|" قَدْ رَشَّحَهُ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَصُرِفَتْ‏ عَنْهُ‏ ‏‏‏"}} <ref>شرح ‌نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۱۲، ص ۸۰.</ref>.
# '''ابن‌ عباس:''' وی که پسرعموی [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و به عنوان یکی از رجال برجسته و مفسر [[قرآن]] مطرح بود، در پاسخ [[خلیفه دوم]] مبنی بر کراهت [[قریش]] از [[انتخاب]] [[حضرت علی]] {{ع}} به دلیل جمع شدن [[خلافت]] و [[نبوت]] در یک خاندان علت واقعی امثال [[عمر]] را چنین بیان داشت: آنان نسبت به آن‌چه [[خداوند]] نازل کرده بود، کراهت داشتند<ref>شرح ‌نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۱۲، ص ۵۳.</ref>. وی در گفتگو بلکه در مناظره‌ای که با [[خلیفه دوم]] داشت و او [[حضرت علی]] {{ع}} را به مطرح کردن خود به عنوان [[خلیفه]] متهم می‌کرد، [[ابن‌عباس]] در پاسخ [[عمر]] استدلال کرد که [[امام علی|علی]] {{ع}} خود را مطرح نمی‌کند، بلکه این [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} بود که وی را به [[خلافت]] [[نصب]] کرد اما از او گرفته شد{{عربی|" قَدْ رَشَّحَهُ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَصُرِفَتْ‏ عَنْهُ‏ ‏‏‏"}} <ref>شرح ‌نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۱۲، ص ۸۰.</ref>.
# '''خزیمة بن ثابت:''' وی از [[انصار]] و ملقب به "ذوالشهادتین"، پس از [[بیعت]] با [[حضرت علی]] {{ع}} گفت: ای مردم! ما رایزنی کردیم و برای [[دین]] و دنیای خود مردی را برگزیدیم که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] اوئ را برای ما [[برگزیده]] بود <ref>المعیار و الموازنة، ص ۵۴.</ref>
# '''خزیمة بن ثابت:''' وی از [[انصار]] و ملقب به "ذوالشهادتین"، پس از [[بیعت]] با [[حضرت علی]] {{ع}} گفت: ای مردم! ما رایزنی کردیم و برای [[دین]] و دنیای خود مردی را برگزیدیم که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] اوئ را برای ما برگزیده بود <ref>المعیار و الموازنة، ص ۵۴.</ref>
# '''حجر بن عدی:''' پس از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] [[ولایت]] در او قرار گرفت و [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] و به وصایت وی پس از خود راضی بود <ref>شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۱، صص ۹۹ - ۱۴۳.</ref>
# '''حجر بن عدی:''' پس از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] [[ولایت]] در او قرار گرفت و [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] و به وصایت وی پس از خود راضی بود <ref>شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۱، صص ۹۹ - ۱۴۳.</ref>
# '''نعمان بن عجلان [[انصاری]] :''' کیف التفرق و الوصی امامنا******* لا کیف الا حیرة و تخاذلا <ref>شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۱، ص ۱۴۹. </ref>.
# '''نعمان بن عجلان [[انصاری]] :''' کیف التفرق و الوصی امامنا******* لا کیف الا حیرة و تخاذلا <ref>شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۱، ص ۱۴۹. </ref>.
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
# '''ابوذر غفاری:''' وی در دوران [[خلافت]] [[سه خلیفه اول]] [[حضرت علی]] {{ع}} را "[[امیرالمؤمنین]]" می‌خواند که در آن پیام بلکه پیام‌های مهم و ظریفی نهفته است. وی در موسم حج در برابر حجاج سخنرانی می‌کرد و می‌گفت: "ای [[امت]] متحیر بعد از پیامبر! اگر شخصی را که [[خدا]] و [[رسول|رسولش]] مقدم داشته شماها مقدم می‌داشتید و اگر به عقب می‌راندید کسی را که [[خدا]] و [[رسول|رسولش]] به عقب رانده است [[ولی خدا]] "[[امام علی|علی]] {{ع}}" تنها و غریب نمی‌ماند و فرایض الهی از میان نمی‌رفت و [[امت]] بعد از پیامبرش راه اختلاف را پیش نمی‌گرفتند"<ref>{{عربی|" أَيَّتُهَا الْأُمَّةُ الْمُتَحَيِّرَةُ بَعْدَ نَبِيِّهَا أَمَ وَ اللَّهِ لَوْ قَدَّمْتُمْ مَنْ قَدَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَخَّرْتُمْ مَنْ أَخَّرَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مَا عَالَ وَلِيُّ اللَّهِ وَ لَا طَاشَ سَهْمٌ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ وَ لَا تَنَازَعَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ فِي شَيْ‏ءٍ بَعْدَ نَبِيِّهَا‏ ‏‏‏"}}؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص ۱۲۰؛ و با ترجمه فارسی، ج۲، ص ۶۶؛ شرح‌الأخبار، ج۲، ص ۵۰۰؛ نثرالدرر، ج۲، ص ۱۷۷؛ کتاب سلیم، ص ۱۵۶؛ بحار، ج۲۷، صص ۳۱۹ و ۳۲۰.</ref>. وی سپس برای [[تأیید]] و اثبات مدعایش به [[احادیث نبوی]]؛ مانند: [[حدیث اخوت]] و [[حدیث وزارت|وزارت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} استناد می‌کرد <ref>ر. ک: متقی، کنزالعمال، ج۷، ص۳۰۵، چاپ حیدرآباد و ج۱۳، ص ۱۱۹؛ شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی‌الحدید، ج۹، ص ۱۶۹.</ref>. همو خطاب به [[قریش]] هنگام [[بیعت]] با [[ابوبکر]] گفت:{{عربی|" یا معشر قریش! ترکتم قرابة رسول‌الله و الله لیرتد جماعة من العرب و لتشکن فی هذا الدین ولو جعلتم الأمر فی اهل‌بیت نبیکم ما اختلف علیکم سیفان و الله لقد صارت لمن غلب و لتطمحنّ الیها عین من لیس بأهلها ان علیّا هو الصدیق الأکبر و هو الفاروق بعد رسول‌الله یفرق بین الحق و الباطل و هو یعسوب الدین‏ ‏‏‏"}} <ref>اسد الغابة، ج۵، ص ۲۸۷؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص ۱۲۰؛ کنزالعمال، ج۷، ص ۳۰۵؛ شرح نهج‌البلاغه، ج۹، ص ۱۶۹.</ref>
# '''ابوذر غفاری:''' وی در دوران [[خلافت]] [[سه خلیفه اول]] [[حضرت علی]] {{ع}} را "[[امیرالمؤمنین]]" می‌خواند که در آن پیام بلکه پیام‌های مهم و ظریفی نهفته است. وی در موسم حج در برابر حجاج سخنرانی می‌کرد و می‌گفت: "ای [[امت]] متحیر بعد از پیامبر! اگر شخصی را که [[خدا]] و [[رسول|رسولش]] مقدم داشته شماها مقدم می‌داشتید و اگر به عقب می‌راندید کسی را که [[خدا]] و [[رسول|رسولش]] به عقب رانده است [[ولی خدا]] "[[امام علی|علی]] {{ع}}" تنها و غریب نمی‌ماند و فرایض الهی از میان نمی‌رفت و [[امت]] بعد از پیامبرش راه اختلاف را پیش نمی‌گرفتند"<ref>{{عربی|" أَيَّتُهَا الْأُمَّةُ الْمُتَحَيِّرَةُ بَعْدَ نَبِيِّهَا أَمَ وَ اللَّهِ لَوْ قَدَّمْتُمْ مَنْ قَدَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَخَّرْتُمْ مَنْ أَخَّرَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مَا عَالَ وَلِيُّ اللَّهِ وَ لَا طَاشَ سَهْمٌ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ وَ لَا تَنَازَعَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ فِي شَيْ‏ءٍ بَعْدَ نَبِيِّهَا‏ ‏‏‏"}}؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص ۱۲۰؛ و با ترجمه فارسی، ج۲، ص ۶۶؛ شرح‌الأخبار، ج۲، ص ۵۰۰؛ نثرالدرر، ج۲، ص ۱۷۷؛ کتاب سلیم، ص ۱۵۶؛ بحار، ج۲۷، صص ۳۱۹ و ۳۲۰.</ref>. وی سپس برای [[تأیید]] و اثبات مدعایش به [[احادیث نبوی]]؛ مانند: [[حدیث اخوت]] و [[حدیث وزارت|وزارت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} استناد می‌کرد <ref>ر. ک: متقی، کنزالعمال، ج۷، ص۳۰۵، چاپ حیدرآباد و ج۱۳، ص ۱۱۹؛ شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی‌الحدید، ج۹، ص ۱۶۹.</ref>. همو خطاب به [[قریش]] هنگام [[بیعت]] با [[ابوبکر]] گفت:{{عربی|" یا معشر قریش! ترکتم قرابة رسول‌الله و الله لیرتد جماعة من العرب و لتشکن فی هذا الدین ولو جعلتم الأمر فی اهل‌بیت نبیکم ما اختلف علیکم سیفان و الله لقد صارت لمن غلب و لتطمحنّ الیها عین من لیس بأهلها ان علیّا هو الصدیق الأکبر و هو الفاروق بعد رسول‌الله یفرق بین الحق و الباطل و هو یعسوب الدین‏ ‏‏‏"}} <ref>اسد الغابة، ج۵، ص ۲۸۷؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص ۱۲۰؛ کنزالعمال، ج۷، ص ۳۰۵؛ شرح نهج‌البلاغه، ج۹، ص ۱۶۹.</ref>
# '''مقداد:''' [[مقداد]] در روز [[سقیفه]] به [[امام علی|علی]] {{ع}} گفت:{{عربی|" إِنْ أَمَرْتَنِي لَأَضْرِبَنَّ بِسَيْفِي وَ إِنْ أَمَرْتَنِي كَفَفْتُ. فَقَالَ عَلِيٌّ {{ع}}: كُفَّ‏ ‏‏‏"}} <ref>«اگر امر كنى با شمشيرم مى‏زنم و اگر امر كنى خوددارى مى‏‌كنم. على {{ع}} فرمود: خوددارى كن» کتاب سلیم بن قیس، ص ۱۵۶.</ref>. وی درباره [[خلافت]] [[عثمان]] گفت: اگر یار و [[انصاری]] داشتم با [[قریش]] برای [[خلافت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} به قتال برمی-خاستیم، چنان‌که با آنان در زمان [[پیامبر]] جنگیدم <ref>«لو أجد علی [[قریش]] انصاراً لقاتلتُهم کقتالی ایاهم مع النبی یوم بدر»، (مروج الذهب، ج۱، ص ۳۱۰، باب الثورة علی عثمان).</ref>. وی در [[مناظره]] با [[عبدالرحمن بن عوف]] - که نقش کلیدی در [[خلافت]] [[عثمان]] ایفا نمود - ضمن اظهار تعجب خود از انتزاع [[حکومت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} از اهل بیتش با تمجید از [[اهل بیت]] به وی یادآور می‌شود که شما شخصیتی که به حق امر می‌کرد و با آن [[عدالت]] تجسم می‌یافت را ترک کردید؛ اگر من یارانی پیدا می‌کردم با [[قریش]] می‌جنگیدم، چنان‌که با آنان در [[جنگ]] بدر در محضر [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} جنگیدم{{عربی|"اما و الله لقد ترکت رجلا من الذین یأمرون بالحق و به یعدلون، أمّا و أیم الله یا عبدالرحمن لواجد علی قریش انصاراً لقاتلتهم کقتالی ایاهم مع رسول‌الله یوم بدر‏‏‏"}}. [[عبدالرحمن]] در ادامه [[مناظره]] او را از [[فتنه]] و اختلاف [البته به زعم خود] بر حذر می‌دارد، لکن [[مقداد]] پاسخ می‌دهد که [[دعوت]] به حق والیان [[فتنه]] نیست <ref>شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۵۷؛ مروج الذهب، ج۲، ص۳۶۱؛ تاریخ کامل، ج۳، ص۷۱.</ref>.
# '''مقداد:''' [[مقداد]] در روز [[سقیفه]] به [[امام علی|علی]] {{ع}} گفت:{{عربی|" إِنْ أَمَرْتَنِي لَأَضْرِبَنَّ بِسَيْفِي وَ إِنْ أَمَرْتَنِي كَفَفْتُ. فَقَالَ عَلِيٌّ {{ع}}: كُفَّ‏ ‏‏‏"}} <ref>«اگر امر كنى با شمشيرم مى‏زنم و اگر امر كنى خوددارى مى‏‌كنم. على {{ع}} فرمود: خوددارى كن» کتاب سلیم بن قیس، ص ۱۵۶.</ref>. وی درباره [[خلافت]] [[عثمان]] گفت: اگر یار و [[انصاری]] داشتم با [[قریش]] برای [[خلافت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} به قتال برمی-خاستیم، چنان‌که با آنان در زمان [[پیامبر]] جنگیدم <ref>«لو أجد علی [[قریش]] انصاراً لقاتلتُهم کقتالی ایاهم مع النبی یوم بدر»، (مروج الذهب، ج۱، ص ۳۱۰، باب الثورة علی عثمان).</ref>. وی در [[مناظره]] با [[عبدالرحمن بن عوف]] - که نقش کلیدی در [[خلافت]] [[عثمان]] ایفا نمود - ضمن اظهار تعجب خود از انتزاع [[حکومت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} از اهل بیتش با تمجید از [[اهل بیت]] به وی یادآور می‌شود که شما شخصیتی که به حق امر می‌کرد و با آن [[عدالت]] تجسم می‌یافت را ترک کردید؛ اگر من یارانی پیدا می‌کردم با [[قریش]] می‌جنگیدم، چنان‌که با آنان در [[جنگ]] بدر در محضر [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} جنگیدم{{عربی|"اما و الله لقد ترکت رجلا من الذین یأمرون بالحق و به یعدلون، أمّا و أیم الله یا عبدالرحمن لواجد علی قریش انصاراً لقاتلتهم کقتالی ایاهم مع رسول‌الله یوم بدر‏‏‏"}}. [[عبدالرحمن]] در ادامه [[مناظره]] او را از [[فتنه]] و اختلاف [البته به زعم خود] بر حذر می‌دارد، لکن [[مقداد]] پاسخ می‌دهد که [[دعوت]] به حق والیان [[فتنه]] نیست <ref>شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۵۷؛ مروج الذهب، ج۲، ص۳۶۱؛ تاریخ کامل، ج۳، ص۷۱.</ref>.
# '''عمار یاسر:''' وی از پیشگامان [[صحابه]] خالص [[پیامبر]] بود که حضرت در وضعش مدح بسیار نموده از جمله قاتلان وی را "فئه باغیه" - که به جهنم واصل خواهد شد - توصیف نمود. عمار در [[جنگ]] جمل در لشکر [[حضرت علی]] {{ع}} توسط [[معاویه]] به [[شهادت]] رسید. وی در جریان تعیین [[خلیفه سوم]] توسط شورای [[برگزیده]] [[عمر]] گفت: "به کدام سوی [[حکومت]] را از [[اهل بیت]] پیامبرتان سوق می‌دهید؟! آن را از اهلش کنده به نااهلش سپردید"{{عربی|"يا معشر قريش أما اذ صرفتم هذا الامر من أهل بيت نبيكم هاهنا مرة و هاهنا مرة، فما أنا بآمن أن ينزعه اللّه منكم فيضعه في غيركم، كما نزعتموه من أهله و وضعتموه في غير أهله"}} <ref>«اى گروه قريش! حال كه اين خلافت را از خاندان پيامبرتان مى‌گيريد و گاه به اين و گاه به آن مى‌دهيد، من مطمئن نيستم كه خداوند، آن را از شما نگيرد و در اختيار غير شما نگذارد، همان گونه كه شما از شايستگانِ آن گرفتيد و در اختيار ناشايستگان نهاديد» مروج الذهب، ج۱، ص ۳۱۰، باب الثورة علی عثمان. </ref>
# '''عمار یاسر:''' وی از پیشگامان [[صحابه]] خالص [[پیامبر]] بود که حضرت در وضعش مدح بسیار نموده از جمله قاتلان وی را "فئه باغیه" - که به جهنم واصل خواهد شد - توصیف نمود. عمار در [[جنگ]] جمل در لشکر [[حضرت علی]] {{ع}} توسط [[معاویه]] به [[شهادت]] رسید. وی در جریان تعیین [[خلیفه سوم]] توسط شورای برگزیده [[عمر]] گفت: "به کدام سوی [[حکومت]] را از [[اهل بیت]] پیامبرتان سوق می‌دهید؟! آن را از اهلش کنده به نااهلش سپردید"{{عربی|"يا معشر قريش أما اذ صرفتم هذا الامر من أهل بيت نبيكم هاهنا مرة و هاهنا مرة، فما أنا بآمن أن ينزعه اللّه منكم فيضعه في غيركم، كما نزعتموه من أهله و وضعتموه في غير أهله"}} <ref>«اى گروه قريش! حال كه اين خلافت را از خاندان پيامبرتان مى‌گيريد و گاه به اين و گاه به آن مى‌دهيد، من مطمئن نيستم كه خداوند، آن را از شما نگيرد و در اختيار غير شما نگذارد، همان گونه كه شما از شايستگانِ آن گرفتيد و در اختيار ناشايستگان نهاديد» مروج الذهب، ج۱، ص ۳۱۰، باب الثورة علی عثمان. </ref>
# '''ابوسیعد الخدری:''' [[ابو هارون عبدی]] می‌گوید من بر مذهب خوارج بودم تا این‌که از [[ابوسعید خدری]] شنیدم که می‌گفت: مردم به پنج امر مأمور شدند که چهار امر را انجام و یکی را ترک نمودند، شخصی پرسید آن چهار امر چیست؟ گفت: نماز، زکات، روزه و حج، من پرسیدم آن یکی چیست که مردم ترک کردند؟ گفت: [[ولایت]] علی‌ابن ابی‌طالب، پرسیدم آیا آن در کنار چهار واجب فریضه واجب بود؟ گفت: نعم هی مفروضة معهنّ <ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص ۲۵۷؛ ال[[شیعه]] فی المیزان، ج۱، ص ۶۳.</ref>.
# '''ابوسیعد الخدری:''' [[ابو هارون عبدی]] می‌گوید من بر مذهب خوارج بودم تا این‌که از [[ابوسعید خدری]] شنیدم که می‌گفت: مردم به پنج امر مأمور شدند که چهار امر را انجام و یکی را ترک نمودند، شخصی پرسید آن چهار امر چیست؟ گفت: نماز، زکات، روزه و حج، من پرسیدم آن یکی چیست که مردم ترک کردند؟ گفت: [[ولایت]] علی‌ابن ابی‌طالب، پرسیدم آیا آن در کنار چهار واجب فریضه واجب بود؟ گفت: نعم هی مفروضة معهنّ <ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص ۲۵۷؛ ال[[شیعه]] فی المیزان، ج۱، ص ۶۳.</ref>.
# '''عمرو بن الحمق:''' وی از [[صحابه]] [[پیامبر]] و قبل از [[فتح مکه]] [[اسلام]] آورد و از یاران مخلص [[حضرت علی]] بود، وی توسط [[حاکم]] کوفه "زیاد" در زمان زمامداری [[معاویه]] بعد از فرار دستگیر و به [[شهادت]] رسید <ref>شرح نهج‌البلاغه، ج۳، ص ۱۸۱؛ المعیار و الموازنة، ص ۱۳۰؛ وقعة صفین، ص ۱۰۳.</ref>.
# '''عمرو بن الحمق:''' وی از [[صحابه]] [[پیامبر]] و قبل از [[فتح مکه]] [[اسلام]] آورد و از یاران مخلص [[حضرت علی]] بود، وی توسط [[حاکم]] کوفه "زیاد" در زمان زمامداری [[معاویه]] بعد از فرار دستگیر و به [[شهادت]] رسید <ref>شرح نهج‌البلاغه، ج۳، ص ۱۸۱؛ المعیار و الموازنة، ص ۱۳۰؛ وقعة صفین، ص ۱۰۳.</ref>.
۲۱۸٬۰۵۸

ویرایش