آیه اهل ذکر در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
# مرزهای [[پرسش]] از اهل ذکر کداماند؟ آیا ائمه {{عم}} به عنوان [[مرجع]] پرسشهای [[دینی]] [[مردم]] باید در همه احوال و درباره هر مسأله، جوابگوی مردم باشند؟ [[ائمه]] {{عم}} از جمله، [[امام رضا]] {{ع}} مرزهایی را برای [[پرسش]] از [[اهل]] [[علم]] تعیین کردهاند. [[امام هشتم]] به نقل از [[امام سجاد]] {{ع}} گفته است: مردم باید نیازهای [[فکری]] خود را از ما بپرسند، ولی بر ما [[واجب]] نیست به همه [[پرسشها]] پاسخ دهیم. چه بسا در مواردی پاسخ ندهیم<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۲.</ref>. امام رضا {{عم}} تأکید میکند که ائمه {{عم}} به همه [[معارف]] و [[احکام شریعت]] دانایند و [[جهل و نادانی]] در آنان [[راه]] ندارد و آنان [[داناترین]] مردم همه روزگاراناند<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۲۰.</ref>. ولی مردم نباید [[انتظار]] داشته باشند که [[امام]] پاسخگوی پرسشهای آنان در همه احوال و شرایط باشد. پاسخ ندادن امام به مردم از سر بیخبری نیست، بلکه وی دیدبانی بیدار است و همه اوضاع و احوال [[امت]] خود را زیر نظر دارد. امام [[مصالح]] فکری و [[سیاسی]] [[جامعه]] و افراد را میسنجد. چه بسا [[آگاهی]] فرد و افرادی در شرایط ویژه به [[مصلحت جامعه]] نبوده باشد. امام رضا {{ع}} در پاسخ شخصی که پرسید آیا ممکن است چیزی از امام پرسیده شود و امام در پاسخ فرو ماند، فرمود: خیر. پاسخ آن نزد امام آماده است، ولی جواب نمیدهد<ref>بصائر الدرجات، ص۴۳.</ref>. امام در پاسخ [[احمد بن ابینصر بزنطی]] فرمود: بر شما پرسیدن واجب است، ولی بر ما پاسخ واجب نیست<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۲۷۶.</ref>. [[صفوان بن یحیی]] از امام پرسیده: آیا امام ممکن است در پاسخ از سؤال از [[حلال و حرام]] در ماند و پاسخ ندهد؟ امام آن را نپذیرفت و به [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref> [[استشهاد]] و از آن استفاده کرد که پرسیدن دلیل آن است که امام و [[رهبر]] فکری امت به همه مسائل و [[علوم]] اشراف دارد. در ادامه گفتوگو، این [[اندیشه]] در [[ذهن]] [[صفوان]] عبور کرد که پس شرایط، فراهم است و میتواند همه مسائل [[فکری]] و [[اجتماعی]] خود را از [[امام]] بپرسد و [[حضرت]] او را بیپاسخ نخواهد گذاشت. اما حضرت فرمود: شما به پرسیدن سفارش شدهاید و پاسخ آن بر ما [[واجب]] نیست. این به ما مرتبط است که کی و چگونه پاسخ دهیم<ref>بصائر الدرجات، ص۶۰.</ref>. امام این نکته را به افراد دیگری نیز یادآور شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۲۸۱.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} در نامهای به [[احمد بن محمد]] نوشت: [[شیعیان]] ما کسانیاند که از ما [[فرمان]] برند و [[سرکشی]] نکنند، در وقت [[ترس]] و [[خوف]] ما بترسند و در وقت ایمن [[احساس]] [[آرامش]] کنند. امام پس از [[تلاوت]] [[آیه]] ذکر و [[آیه نفر]] فرمود: بر شما [[پرسش]] واجب است، ولی پاسخ آن بر ما لازم نیست، چرا که در [[قرآن]] از بسیار پرسیدن [[نهی]] شدهاید. [[مردمان]] گذشته بر اثر کثرت پرسش هلاک شدند و قرآن درباره آنان فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! از چیزهایی مپرسید که چون برای شما آشکار گردانند به اندوهتان میافکند» سوره مائده، آیه ۱۰۱.</ref>. نهی از سرکشی و استفاده از کلمه خوف و [[امن]] در [[سیاق]] [[کلام امام]] دلالت بر این دارد که پاسخ به برخی از [[پرسشها]] در [[زمان]] خوف و [[تقیه]] لازم نیست و خطر آن برای [[مکتب]] و پرسنده بیش از [[ضرر]] [[جهالت]] است و یا ظرفیت پرسندگان یکسان نبوده و همه افراد نمیتوانستند برخی پاسخها را بر تابند. امام در پاسخ [[حسن بن علی وشاء]] که بر آن بود که با توجه به [[آیه اهل الذکر]]، امام باید به همه درخواستهای [[علمی]] وی پاسخ گوید، فرمود: شما باید درخواستهای خود را مطرح کنید، ولی شیوه [[پاسخگویی]] به دست ماست<ref>بصائر الدرجات، ص۳۹.</ref>. | # مرزهای [[پرسش]] از اهل ذکر کداماند؟ آیا ائمه {{عم}} به عنوان [[مرجع]] پرسشهای [[دینی]] [[مردم]] باید در همه احوال و درباره هر مسأله، جوابگوی مردم باشند؟ [[ائمه]] {{عم}} از جمله، [[امام رضا]] {{ع}} مرزهایی را برای [[پرسش]] از [[اهل]] [[علم]] تعیین کردهاند. [[امام هشتم]] به نقل از [[امام سجاد]] {{ع}} گفته است: مردم باید نیازهای [[فکری]] خود را از ما بپرسند، ولی بر ما [[واجب]] نیست به همه [[پرسشها]] پاسخ دهیم. چه بسا در مواردی پاسخ ندهیم<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۲.</ref>. امام رضا {{عم}} تأکید میکند که ائمه {{عم}} به همه [[معارف]] و [[احکام شریعت]] دانایند و [[جهل و نادانی]] در آنان [[راه]] ندارد و آنان [[داناترین]] مردم همه روزگاراناند<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۲۰.</ref>. ولی مردم نباید [[انتظار]] داشته باشند که [[امام]] پاسخگوی پرسشهای آنان در همه احوال و شرایط باشد. پاسخ ندادن امام به مردم از سر بیخبری نیست، بلکه وی دیدبانی بیدار است و همه اوضاع و احوال [[امت]] خود را زیر نظر دارد. امام [[مصالح]] فکری و [[سیاسی]] [[جامعه]] و افراد را میسنجد. چه بسا [[آگاهی]] فرد و افرادی در شرایط ویژه به [[مصلحت جامعه]] نبوده باشد. امام رضا {{ع}} در پاسخ شخصی که پرسید آیا ممکن است چیزی از امام پرسیده شود و امام در پاسخ فرو ماند، فرمود: خیر. پاسخ آن نزد امام آماده است، ولی جواب نمیدهد<ref>بصائر الدرجات، ص۴۳.</ref>. امام در پاسخ [[احمد بن ابینصر بزنطی]] فرمود: بر شما پرسیدن واجب است، ولی بر ما پاسخ واجب نیست<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۲۷۶.</ref>. [[صفوان بن یحیی]] از امام پرسیده: آیا امام ممکن است در پاسخ از سؤال از [[حلال و حرام]] در ماند و پاسخ ندهد؟ امام آن را نپذیرفت و به [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref> [[استشهاد]] و از آن استفاده کرد که پرسیدن دلیل آن است که امام و [[رهبر]] فکری امت به همه مسائل و [[علوم]] اشراف دارد. در ادامه گفتوگو، این [[اندیشه]] در [[ذهن]] [[صفوان]] عبور کرد که پس شرایط، فراهم است و میتواند همه مسائل [[فکری]] و [[اجتماعی]] خود را از [[امام]] بپرسد و [[حضرت]] او را بیپاسخ نخواهد گذاشت. اما حضرت فرمود: شما به پرسیدن سفارش شدهاید و پاسخ آن بر ما [[واجب]] نیست. این به ما مرتبط است که کی و چگونه پاسخ دهیم<ref>بصائر الدرجات، ص۶۰.</ref>. امام این نکته را به افراد دیگری نیز یادآور شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۲۸۱.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} در نامهای به [[احمد بن محمد]] نوشت: [[شیعیان]] ما کسانیاند که از ما [[فرمان]] برند و [[سرکشی]] نکنند، در وقت [[ترس]] و [[خوف]] ما بترسند و در وقت ایمن [[احساس]] [[آرامش]] کنند. امام پس از [[تلاوت]] [[آیه]] ذکر و [[آیه نفر]] فرمود: بر شما [[پرسش]] واجب است، ولی پاسخ آن بر ما لازم نیست، چرا که در [[قرآن]] از بسیار پرسیدن [[نهی]] شدهاید. [[مردمان]] گذشته بر اثر کثرت پرسش هلاک شدند و قرآن درباره آنان فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! از چیزهایی مپرسید که چون برای شما آشکار گردانند به اندوهتان میافکند» سوره مائده، آیه ۱۰۱.</ref>. نهی از سرکشی و استفاده از کلمه خوف و [[امن]] در [[سیاق]] [[کلام امام]] دلالت بر این دارد که پاسخ به برخی از [[پرسشها]] در [[زمان]] خوف و [[تقیه]] لازم نیست و خطر آن برای [[مکتب]] و پرسنده بیش از [[ضرر]] [[جهالت]] است و یا ظرفیت پرسندگان یکسان نبوده و همه افراد نمیتوانستند برخی پاسخها را بر تابند. امام در پاسخ [[حسن بن علی وشاء]] که بر آن بود که با توجه به [[آیه اهل الذکر]]، امام باید به همه درخواستهای [[علمی]] وی پاسخ گوید، فرمود: شما باید درخواستهای خود را مطرح کنید، ولی شیوه [[پاسخگویی]] به دست ماست<ref>بصائر الدرجات، ص۳۹.</ref>. | ||
امام در پاسخ ابنوشاء درباره [[وجوب]] جواب [[اهل الذکر]] به همه پرسشها فرمود: بر ما واجب نیست به همه پرسشها پاسخ گوییم [[اختیار]] آن در دست ماست. امام به آیه {{متن قرآن|هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«این بخشش ماست، پس بیشمار ببخش یا (برای خود) نگهدار!» سوره ص، آیه ۳۹.</ref> [[تمسک]] کرد<ref>تاویل الآیات الظاهرة، ص۲۵۹.</ref>. [[استشهاد]] به [[آیه]]، بر وجه [[تشبیه]] و تنظیر است، چنان که [[خداوند]] [[سلیمان]] {{ع}} را در [[امور دنیوی]] و یا [[معنوی]]، میان بخشیدن و امساک مخیر کرد، ما را نیز در بذل [[دانش]] و پاسخ بدان مخیر کرده است<ref>بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۷۶.</ref><ref>منابع: بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، محمد بن حسن معروف به صفار قمی (۲۹۰ق)، تحقیق: محسن کوچه باغی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق؛ تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، سید علی حسینی معروف به شرف الدین استر آبادی (قرن ۱۰ق)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۰۹ق؛ ترتیب مقاییس اللغة، أحمد بن فارس قزوینی معروف به ابن فارس (۳۹۵ق)، ترتیب و تنقیح: علی عسکری - حیدر مسجدی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۷ش؛ التفسیر، محمد بن مسعود معروف به عیاشی (۳۲۰ق)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الإسلامیة، اول، ۱۳۸۰ق، تفسیر مقاتل بن سلیمان، مقاتل بن سلیمان بلخی (۱۵۰ق)، تحقیق: عبدالله محمود شحاته، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۲۳ق؛ تفسیر نمونه، زیر نظر: ناصر بن علی محمد مکارم شیرازی (معاصر)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۶۳ش؛ تفسیر نور الثقلین، عبد علی بن جمعه عروسی حویزی (۱۱۱۲ق)، تحقیق: سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، اول، ۱۳۸۲ق، التوحید، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدهاشم حسینی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۳۶۸ق؛ تهذیب التهذیب، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، تحقیق: صدقی جمیل عطار، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق، جامع البیان فی تفسیر القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۱۲ق، الجامع الأحکام القرآن، محمد بن احمد معروف به قرطبی (۶۷۱ق)، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۶۴ ش؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، عبدالرحمن بن محمد ثعالبی (۸۷۵ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی - مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۸ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۴ق؛ زاد المسیر فی علم التفسیر، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: عبدالرزاق مهدی، دار الکتاب العربی، اول، ۱۴۲۲ق؛ سیر أعلام النبلاء، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: شعیب ارنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، نهم، ۱۴۱۳ق؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، عبیدالله بن عبدالله معروف به حاکم حسکانی (۴۹۰ق)، تحقیق: محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و | امام در پاسخ ابنوشاء درباره [[وجوب]] جواب [[اهل الذکر]] به همه پرسشها فرمود: بر ما واجب نیست به همه پرسشها پاسخ گوییم [[اختیار]] آن در دست ماست. امام به آیه {{متن قرآن|هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«این بخشش ماست، پس بیشمار ببخش یا (برای خود) نگهدار!» سوره ص، آیه ۳۹.</ref> [[تمسک]] کرد<ref>تاویل الآیات الظاهرة، ص۲۵۹.</ref>. [[استشهاد]] به [[آیه]]، بر وجه [[تشبیه]] و تنظیر است، چنان که [[خداوند]] [[سلیمان]] {{ع}} را در [[امور دنیوی]] و یا [[معنوی]]، میان بخشیدن و امساک مخیر کرد، ما را نیز در بذل [[دانش]] و پاسخ بدان مخیر کرده است<ref>بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۷۶.</ref><ref>منابع: بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، محمد بن حسن معروف به صفار قمی (۲۹۰ق)، تحقیق: محسن کوچه باغی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق؛ تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، سید علی حسینی معروف به شرف الدین استر آبادی (قرن ۱۰ق)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۰۹ق؛ ترتیب مقاییس اللغة، أحمد بن فارس قزوینی معروف به ابن فارس (۳۹۵ق)، ترتیب و تنقیح: علی عسکری - حیدر مسجدی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۷ش؛ التفسیر، محمد بن مسعود معروف به عیاشی (۳۲۰ق)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الإسلامیة، اول، ۱۳۸۰ق، تفسیر مقاتل بن سلیمان، مقاتل بن سلیمان بلخی (۱۵۰ق)، تحقیق: عبدالله محمود شحاته، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۲۳ق؛ تفسیر نمونه، زیر نظر: ناصر بن علی محمد مکارم شیرازی (معاصر)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۶۳ش؛ تفسیر نور الثقلین، عبد علی بن جمعه عروسی حویزی (۱۱۱۲ق)، تحقیق: سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، اول، ۱۳۸۲ق، التوحید، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدهاشم حسینی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۳۶۸ق؛ تهذیب التهذیب، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، تحقیق: صدقی جمیل عطار، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق، جامع البیان فی تفسیر القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۱۲ق، الجامع الأحکام القرآن، محمد بن احمد معروف به قرطبی (۶۷۱ق)، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۶۴ ش؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، عبدالرحمن بن محمد ثعالبی (۸۷۵ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی - مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۸ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۴ق؛ زاد المسیر فی علم التفسیر، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: عبدالرزاق مهدی، دار الکتاب العربی، اول، ۱۴۲۲ق؛ سیر أعلام النبلاء، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: شعیب ارنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، نهم، ۱۴۱۳ق؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، عبیدالله بن عبدالله معروف به حاکم حسکانی (۴۹۰ق)، تحقیق: محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الإسلامی، اول، ۱۴۱۱ق؛ عیون أخبار الرضا محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدمهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق؛ الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۷۶ش؛ کشف الأسرار و عدة الأبرار، احمد بن ابی سعید میبدی (قرن ۶ق)، به کوشش: علی اصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، پنجم، ۱۳۷۱ش؛ متشابه القرآن و مختلفة، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق.)، قم، بیدار، اول، ۱۳۲۸ش؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۱۵ق؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین بن محمدتقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت الا لإحیاء التراث، بیروت، دوم، ۱۴۰۸ق؛ المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، احمد بن محمد مقری فیومی (۷۷۰ق)، قم، دار الهجرة، اول، ۱۴۰۵ق؛ المفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تهران، دفتر نشر الکتاب، دوم، ۱۴۰۴ق؛ من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ مناقب آل أبی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق)، تحقیق: جمعی از اساتید نجف، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۷۶ق، المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین بن محمد طباطبایی (۱۴۰۲ق)، تهران، المطبعة الحیدریة، اول، ۱۳۷۷ق.</ref><ref>[[سید عباس صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید عباس]]، [[آیه اهل ذکر - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آیه اهل ذکر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۳۹.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |