پرش به محتوا

عبدالله بن عبد مدان حارثی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'بسر بن ارطات' به 'بسر بن ارطأه'
جز (جایگزینی متن - 'بسر بن ارطات' به 'بسر بن ارطأه')
خط ۳: خط ۳:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
* عبدالله بن عبد مدان حارثی از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و از [[راویان حدیث]] بود، نام او ابتدا عبدالحجر بود اما [[حضرت]] به [[عبد الله]] [[تغییر]] نام داد.
* عبدالله بن عبد مدان حارثی از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و از [[راویان حدیث]] بود، نام او ابتدا عبدالحجر بود اما [[حضرت]] به [[عبد الله]] [[تغییر]] نام داد.
* وی پس از [[قتل عثمان]] به [[یاران]] و ملازمین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} درآمد و در [[یمن]] او و پسرش به دست [[بسر بن ارطات]] سردار خونخوار و غارتگر [[معاویه]] به [[شهادت]] رسید. [[طبری]] در [[تاریخ]] آورده است: [[معاویه بن ابی سفیان]] در سنه [[چهل]] [[هجری]] پس از داستان [[حکمیت]]، گروهی به سرکردگی [[بسر بن ارطات]] که مردی [[شقی]] و بی‌رحم بود به شهرهای تحت [[فرمان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} اعزام کرد تا [[شیعیان]] و [[یاران حضرت علی]] {{ع}} را با [[قتل]] و [[غارت]] بترساند و بلاد آنان را [[ناامن]] سازد. وی ابتدا به [[شهر مدینه]] حمله کرد و [[ابوایوب انصاری]] که عامل [[حضرت علی]] {{ع}} در آنجا بود از [[ترس]] جانش فرار کرد و در [[کوفه]] نزد [[حضرت]] رفت، و نیروهای [[بسر بن ارطات]] با [[تهدید]] و [[تخریب]] خانه‌های [[مردم]] از [[مردم مدینه]] و [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} برای [[معاویه]] [[بیعت]] گرفت و حتی [[جابر بن عبدالله انصاری]] که حاضر نبود با [[معاویه]] [[بیعت]] کند و به [[خانه]] [[ام‌سلمه]] [[همسر پیامبر]] {{صل}} [[پناه]] برده بود چون با [[تهدید]] [[مرگ]] روبه‌رو شد با [[دستور]] [[ام‌سلمه]] با [[معاویه]] [[بیعت]] کرد، وی پس از [[مدینه]] به [[مکه]] حمله برد و همه [[مردم]] و هم چنین [[ابوموسی اشعری]] از [[ترس]] جانشان [[تسلیم]] شدند و [[بسر بن ارطات]] آنها را [[امان]] داد و [[شهر]] [[مکه]] را به [[تصرف]] خود درآورد، سپس نامه‌ای به [[مردم]] [[یمن]] نوشت که سپاهی از طرف [[معاویه]] عازم آن دیار است و هر کس با [[معاویه]] [[بیعت]] نکند او را خواهد کشت، چون این خبر به [[عبیدالله بن عباس]] عامل [[حضرت علی]] {{ع}} در [[یمن]] رسید [[عبدالله بن عبد مدان]] را به جای خود [[منصوب]] کرد و در حالی که دو [[فرزند]] خردسالش در [[یمن]] بودند به [[کوفه]] فرار نمود و نزد [[حضرت علی]] {{ع}} رفت.
* وی پس از [[قتل عثمان]] به [[یاران]] و ملازمین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} درآمد و در [[یمن]] او و پسرش به دست [[بسر بن ارطأه]] سردار خونخوار و غارتگر [[معاویه]] به [[شهادت]] رسید. [[طبری]] در [[تاریخ]] آورده است: [[معاویه بن ابی سفیان]] در سنه [[چهل]] [[هجری]] پس از داستان [[حکمیت]]، گروهی به سرکردگی [[بسر بن ارطأه]] که مردی [[شقی]] و بی‌رحم بود به شهرهای تحت [[فرمان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} اعزام کرد تا [[شیعیان]] و [[یاران حضرت علی]] {{ع}} را با [[قتل]] و [[غارت]] بترساند و بلاد آنان را [[ناامن]] سازد. وی ابتدا به [[شهر مدینه]] حمله کرد و [[ابوایوب انصاری]] که عامل [[حضرت علی]] {{ع}} در آنجا بود از [[ترس]] جانش فرار کرد و در [[کوفه]] نزد [[حضرت]] رفت، و نیروهای [[بسر بن ارطأه]] با [[تهدید]] و [[تخریب]] خانه‌های [[مردم]] از [[مردم مدینه]] و [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} برای [[معاویه]] [[بیعت]] گرفت و حتی [[جابر بن عبدالله انصاری]] که حاضر نبود با [[معاویه]] [[بیعت]] کند و به [[خانه]] [[ام‌سلمه]] [[همسر پیامبر]] {{صل}} [[پناه]] برده بود چون با [[تهدید]] [[مرگ]] روبه‌رو شد با [[دستور]] [[ام‌سلمه]] با [[معاویه]] [[بیعت]] کرد، وی پس از [[مدینه]] به [[مکه]] حمله برد و همه [[مردم]] و هم چنین [[ابوموسی اشعری]] از [[ترس]] جانشان [[تسلیم]] شدند و [[بسر بن ارطأه]] آنها را [[امان]] داد و [[شهر]] [[مکه]] را به [[تصرف]] خود درآورد، سپس نامه‌ای به [[مردم]] [[یمن]] نوشت که سپاهی از طرف [[معاویه]] عازم آن دیار است و هر کس با [[معاویه]] [[بیعت]] نکند او را خواهد کشت، چون این خبر به [[عبیدالله بن عباس]] عامل [[حضرت علی]] {{ع}} در [[یمن]] رسید [[عبدالله بن عبد مدان]] را به جای خود [[منصوب]] کرد و در حالی که دو [[فرزند]] خردسالش در [[یمن]] بودند به [[کوفه]] فرار نمود و نزد [[حضرت علی]] {{ع}} رفت.
* [[بسر بن ارطات]] با نیروهای تحت فرمانش به [[صنعا]] حمله کرد و چون نیروهای [[یمنی]] نتوانستند [[مقاومت]] چندانی بکنند او به آنها یورش برد و ابتدا عبدالله بن عبد مدان حارثی<ref>در شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۰، در کارگزار عبیدالله را «عمرو بن اراکه» نام برده است ظاهراً اشتباه است.</ref> و پسرش را به [[قتل]] رسانید و سپس [[دستور]] داد دو [[فرزند]] [[عبیدالله بن عباس]] به نام‌های عبدالرحمان و قثم را آوردند و آنها را با بی‌رحمی و [[شقاوت]] بدون هیچ [[جرم]] و گناهی سر برید، و سپس بسیاری از [[شیعیان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را به [[قتل]] رسانید. و چون [[حضرت]] از جنایات [[بسر بن ارطات]] و همراهانش [[آگاهی]] یافت، [[جاریة بن قدامه]] را با دو هزار نیرو در تعقیب او فرستاد. اما [[بسر بن ارطات]] برای [[جان]] خود فرار کرد و به [[شام]] رفت و بدین ترتیب خطر این گروه خونخوار و غارتگر دفع شد. اما روزگار، دیگر به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} مهلت نداد که [[انتقام]] خون‌های بی‌گناهان را از [[معاویه]] و دست نشاندۀ او بگیرد و به دست [[ابن ملجم مرادی]] [[روح]] بلندش به [[ملکوت]] اعلا پیوست<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۱۳۹؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۹۳۹-۹۴۱.</ref>
* [[بسر بن ارطأه]] با نیروهای تحت فرمانش به [[صنعا]] حمله کرد و چون نیروهای [[یمنی]] نتوانستند [[مقاومت]] چندانی بکنند او به آنها یورش برد و ابتدا عبدالله بن عبد مدان حارثی<ref>در شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۰، در کارگزار عبیدالله را «عمرو بن اراکه» نام برده است ظاهراً اشتباه است.</ref> و پسرش را به [[قتل]] رسانید و سپس [[دستور]] داد دو [[فرزند]] [[عبیدالله بن عباس]] به نام‌های عبدالرحمان و قثم را آوردند و آنها را با بی‌رحمی و [[شقاوت]] بدون هیچ [[جرم]] و گناهی سر برید، و سپس بسیاری از [[شیعیان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را به [[قتل]] رسانید. و چون [[حضرت]] از جنایات [[بسر بن ارطأه]] و همراهانش [[آگاهی]] یافت، [[جاریة بن قدامه]] را با دو هزار نیرو در تعقیب او فرستاد. اما [[بسر بن ارطأه]] برای [[جان]] خود فرار کرد و به [[شام]] رفت و بدین ترتیب خطر این گروه خونخوار و غارتگر دفع شد. اما روزگار، دیگر به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} مهلت نداد که [[انتقام]] خون‌های بی‌گناهان را از [[معاویه]] و دست نشاندۀ او بگیرد و به دست [[ابن ملجم مرادی]] [[روح]] بلندش به [[ملکوت]] اعلا پیوست<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۱۳۹؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۹۳۹-۹۴۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش