پرش به محتوا

الگو:صفحهٔ اصلی/مدخل برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: برگردانده‌شده پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
'''[[پیامبر خاتم|پیامبر خاتم]]'''{{صل}} در [[ربیع‌الاول]] سال "[[عام الفیل]]" در [[مکه]] متولد شد. پدر حضرت، [[عبدالله بن عبدالمطلب]] و مادرش [[آمنه دختر وهب بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب بن مره]] بود. عبدالله قبل از تولد پیامبر و [[آمنه]]، شش سال بعد از [[تولد]] فرزندش  از [[دنیا]] رفتند. مشهورترین‌های نام پیامبر خاتم، [[محمد]] {{صل}} است و دارای دو کنیه «ابوالقاسم» و «ابوابراهیم» و به رسول خدا {{صل}} ملقّب بود.
'''[[امام رضا|امام رضا]]'''{{ع}} هشتمین پیشوای [[مسلمانان]] در ۱۱ [[ذی قعده]] سال ۱۴۸ه. در [[مدینه]] به دنیا آمد. پدر ارجمندش [[موسی بن جعفر]]{{ع}} و مادر آن حضرت خیزران نامیده می‌شد، برخی هم گفته‌اند اسم آن بانوی محترمه نجمه و کنیه‌اش [[ام البنین]] بوده است. مشهورترین لقب امام هشتم {{ع}}، رضا است.


وقتی [[حضرت محمد]] {{صل}} به سن [[جوانی]] رسید، پیشۀ [[خانوادگی]] خویش را برگزید و به بازرگانی روی آورد. چیزی نگذشت که در [[پاکدامنی]] و [[امانت‌داری]] و درست‌کاری شهرۀ [[قریش]] شد؛ چنانکه [[مردم]] او را "[[محمد امین]]" می‌‌خواندند. در بیست و پنج سالگی با [[خدیجه]] [[ازدواج]] کرد که زنی پاکدامن و ثروتمند بود و از اینجا بود که آن حضرت توانست [[مستمندان]] [[مکه]] را [[یاری]] دهد و از [[رنج]] و [[فقر]] و [[تنگدستی]] آنان بکاهد.  
[[خلفای عباسی]] معاصر آن [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} سه نفر بودند: [[هارون]]، محمد امین و [[عبدالله مأمون]]. واگذاری منصب [[ولایت‌عهدی]] به [[امام رضا]]{{ع}} از چاره‌هایی‌ بود که برای [[گریز]] از خطر [[شیعه]] یافتند. بدین‌سان، دوران [[امامت]] [[امام رضا]]{{ع}} را به دو دوره پیش و پس از [[ولایت‌عهدی]] تقسیم کرد.


در ۲۷ [[رجب]] (۱۳ سال پیش از [[هجرت]]/ ۶۱۰ م.) [[جبرئیل]] {{ع}} بر پیامبر ظاهر شد و نخستین [[آیات قرآن]] را به ایشان [[ابلاغ]] کرد و بدین‌سان، [[رسالت]] [[حضرت محمد]] {{صل}} آغاز گشت. نخستین گروندگان به [[اسلام]] را [[حضرت خدیجه]] {{س}} از [[زنان]] و [[علی]] {{ع}} از مردان دانسته‌اند. [[دعوت به اسلام]] تا سه سال پنهانی و پس از آن [[آشکار]] شد.
مدت [[امامت]] ایشان پیش از پذیرش ولایتعهدی، هفده سال بود که ده سال از این سال‌ها را در عصر [[هارون]]، پنج سال را در عصر [[امین]] و دو سال را در [[عهد]] [[مأمون]] و در [[مدینه]] سپری کرد. زمانی که پدر گرامی‌اش به [[شهادت]] رسید، در [[مدینه]] بود و رسیدگی به امور [[شیعیان]] را آغاز کرد. شاگردان پدر را پیرامون خویش گرد آورد و به [[تعلیم]] معارف ناب [[دینی]] پرداخت. [[مأمون]] برای [[فریب]] [[مردم]] و در [[حقیقت]] نظارت بیش‌تر بر [[امام]]{{ع}}، ایشان را به پایتخت خویش آورد و واداشت تا منصب [[ولایت‌عهدی]] را بپذیرد.  


با افزایش معارضه [[قریش]] با حضرت، [[مسلمانان]] در [[اندیشه]] ایجاد پایگاهی [[جدید]]، خارج از [[مکه]] افتادند. به همین [[دلیل]] به [[دستور]] [[پیغمبر]] {{صل}} ۱۱ مرد و ۴ [[زن]] [[مسلمان]]، روانه [[حبشه]] شدند و تلاش [[قریش]] برای باز گرداندن آنها بی‌ثمر بود. این عده پس از دو ماه بر اثر شایعه [[مشرکان]] مبنی بر [[اسلام آوردن]] [[اهل مکه]] بازگشتند و پس از [[آگاهی]] از [[دروغ]] بودن آن، همراه [[مهاجران]] مرحله دوم [[هجرت]] که تعداد آنان ۸۳ مرد و ۱۸ [[زن]] بود، عازم [[حبشه]] شدند.
[[مأمون]] از این پیشنهاد اغراض ذیل را تعقیب می‌نمود:
#[[مشروعیت]] بخشیدن به [[حکومت]] خود که نه نزد عبّاسیان [[مشروعیّت]] داشت و نه پیش [[شیعیان]].
#خاموش کردن [[قیام‌ها]] و شورش‌های [[علویان]].
#بد نام نمودن [[امام]] و بقیه [[اهل بیت]]{{عم}}.
#دور نگاه داشتن [[امام]] از پایگاه‌های مردمی و تحت نظر داشتن او.


ناکامی [[قریش]] در بازگرداندن [[مهاجران]]، آنان را به اتخاذ "[[محاصره اقتصادی]] و [[اجتماعی]]" درباره [[بنی‌هاشم]] کشاند. بر اساس این [[پیمان]]، کسی [[حق]] [[ازدواج]] و یا خرید و فروش با [[فرزندان هاشم]] و [[عبدالمطلب]] را نداشت. متعاقب این [[پیمان]]، [[پیامبر]] {{صل}} و [[بنی‌هاشم]] در [[سال هفتم بعثت]] به مدت ۳ سال در [[شعب ابی‌طالب]] ماندند. [[خبر غیبی]] [[پیامبر]] {{صل}}، مبنی بر خورده شدن [[عهدنامه]] به [[وسیله]] موریانه و عواملی دیگر، سبب [[آزادی]] آنها و بازگشتشان به [[مکه]] شد.
[[امام]] که تحت فشار و [[اجبار]] قرار گرفته بود و از طرفی در پذیرش این امر فوایدی را برای [[حفظ اسلام]] و [[مسلمانان]] ملاحظه می‌فرمود، آن را پذیرفت، ولی در جهت خنثی نمودن اغراض [[سیاسی]] [[مأمون]] اقدامات زیر را معمول داشت:
#عدم پذیرش [[ولایتعهدی]] مگر پس از [[اجبار]] و آشکار نمودن این [[اجبار]] برای [[مردم]] و [[تاریخ]].
#دخالت نکردن در امور حکومتی.


در سال سیزدهم هجرت، هنگام [[حج]]، هفتاد و سه مرد و دو [[زن]] از [[مدینه]] در [[عقبه]] گرد آمده و به پیامبر ایمان آوردند. هنگام بازگشت، [[پیامبر]] {{صل}} ۱۲ [[نقیب]] برای انجام برنامه‌های [[تبلیغی]] برای آنان برگزید. با روند رو به [[رشد]] [[نفوذ اسلام]] در "یثرب" از یک سو و افزایش فشار و [[آزار]] [[مشرکان]]، [[خاتم انبیا]] {{صل}} جز [[ناتوانان]]، [[بیماران]] و محبوسان، تمام [[مسلمانان]] مکی و [[انصار]] [[مهاجر]] را از [[مکه]] به یثرب فرستاد.
مشهور است که برجستگی‌های [[اخلاقی]] آن امام همام{{ع}} عبارت بوده‌اند از: [[زهد]] و [[بندگی]]؛ [[فروتنی]]؛ [[علم]] و [[آگاهی]]؛ [[سخاوت]] و [[بخشش]]؛ [[فصاحت]] و [[بلاغت]] و ... .


[[قریش]] با اطلاع از ایجاد پایگاه در [[مدینه]]، درصدد [[قتل پیامبر]] {{صل}} برآمدند و [[پیامبر]] {{صل}} در [[شب]] عملی کردن [[توطئه]]، [[علی]] {{ع}} را در بستر خود خوابانید و خود با [[ابوبکر بن ابی‌قحافه]] در [[غار]] نزدیک [[مکه]] به نام "ثور" توقف و سپس به [[یثرب]] [[مهاجرت]] کرد.
<div class="mainpage_box_more">[[امام رضا علیه‌السلام|ادامه]]</div>
 
پس از آنکه [[پیامبر]] {{صل}} و پیروانش به [[یثرب]] [[هجرت]] کردند، این [[شهر]] نام "[[مدینة النبی]]" به خود گرفت. وی ده سال بقیۀ [[عمر]] خود را در [[مدینه]] به عنوان پیشوای [[مردم]] و [[پیامبر]] قدرتمند و [[محبوب]] گذراند. در همین دوران بود که با [[مشرکان]] و [[منافقان]] جنگ‌های متعددی کرد. جنگ‌های آن حضرت، اغلب [[دفاعی]] و برای [[دفع تجاوز]] و حمله [[مشرکان]] بود. از جمله مشهورترین این [[نبردها]] عبارت است از: [[جنگ بدر]]، [[جنگ اُحد]]، [[جنگ احزاب]]، [[جنگ خیبر]]، [[جنگ مؤته]]، [[فتح مکه]] و [[جنگ حنین]].
 
پیامبر {{صل}} در ۲۸ صفر [[سال یازدهم هجری]] و پس از ۲۳ سال [[مجاهدت]] و سپری کردن فراز و نشیب‌های فراوان در راه [[دعوت]] به سوی [[حق]]، پس از چهارده روز [[بیماری]]، [[رحلت]] فرمود.
 
<div class="mainpage_box_more">[[پیامبر خاتم|ادامه]]</div>
۱۱۵٬۶۳۵

ویرایش