طهارت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
جز (جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر') |
||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
# [[برگزیدگی]]، [[پاکیزگی]] و [[طهارت]] [[مریم]] را [[خداوند]] از زبان [[ملائکه]] به [[مریم]] اعلام میکند {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ...}} [[علامه]] طبا طبایی مینویسد ([[اصطفاء]] “مریم” همان تقبل او است [[عبادت]] خدای را، و تطهیرش عبارت است از مصونیتش به [[عصمت]] [[خدای تعالی]] از [[گناهان]]، پس آن جناب، هم [[اصطفاء]] شده است و هم [[معصوم]] است) <ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۹۵.</ref>؛ | # [[برگزیدگی]]، [[پاکیزگی]] و [[طهارت]] [[مریم]] را [[خداوند]] از زبان [[ملائکه]] به [[مریم]] اعلام میکند {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ...}} [[علامه]] طبا طبایی مینویسد ([[اصطفاء]] “مریم” همان تقبل او است [[عبادت]] خدای را، و تطهیرش عبارت است از مصونیتش به [[عصمت]] [[خدای تعالی]] از [[گناهان]]، پس آن جناب، هم [[اصطفاء]] شده است و هم [[معصوم]] است) <ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۹۵.</ref>؛ | ||
# [[خداوند]] پاککننده [[عیسی]] [[پیامبر]] از آلودگیهای [[کفر]] وک افران {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ... وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا...}} (با همان توفّی و رفع، از [[آلودگی]] به [[کفر]] کیشان مطهّر و [[پاکیزه]] شد. اگر بیش از این میماند یا میخواست بماند تا شاید با [[مسالمت]] و [[سازگاری]] با [[کافران]]، آیینش را گسترش دهد، خود و رسالتش با اوهام و [[تعصبات]] و [[دین]] [[مسخ]] شده آن [[کافران]] [[آلوده]] میگردید. {{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا}} به تقدیر مقدّر نامشخص است: و تو را [[پاک]] کنندهام از [[آلودگی]] با [[مردم]] [[کافر]] و [[اجتماع]] [[ناپاک]] و [[سازگاری]] با آنان. با این [[بشارتها]] و خطابهایی که [[مسیح]] را به [[آینده]] خودش مستبشر میکرد، او از [[آینده]] پیروانش و حاملان [[تعالیم]] و رسالتش نگران بود. آنان افرادی معدود بودند در میان دشمنانی بسیار و لجوج و نیرومند<ref>پرتوی از قرآن، ج۵، ص۱۵۹.</ref>؛ | # [[خداوند]] پاککننده [[عیسی]] [[پیامبر]] از آلودگیهای [[کفر]] وک افران {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ... وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا...}} (با همان توفّی و رفع، از [[آلودگی]] به [[کفر]] کیشان مطهّر و [[پاکیزه]] شد. اگر بیش از این میماند یا میخواست بماند تا شاید با [[مسالمت]] و [[سازگاری]] با [[کافران]]، آیینش را گسترش دهد، خود و رسالتش با اوهام و [[تعصبات]] و [[دین]] [[مسخ]] شده آن [[کافران]] [[آلوده]] میگردید. {{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا}} به تقدیر مقدّر نامشخص است: و تو را [[پاک]] کنندهام از [[آلودگی]] با [[مردم]] [[کافر]] و [[اجتماع]] [[ناپاک]] و [[سازگاری]] با آنان. با این [[بشارتها]] و خطابهایی که [[مسیح]] را به [[آینده]] خودش مستبشر میکرد، او از [[آینده]] پیروانش و حاملان [[تعالیم]] و رسالتش نگران بود. آنان افرادی معدود بودند در میان دشمنانی بسیار و لجوج و نیرومند<ref>پرتوی از قرآن، ج۵، ص۱۵۹.</ref>؛ | ||
# [[دستور خداوند]] درباره [[زنان پیامبر]] {{صل}} که هرگاه [[مؤمنان]] خواستند از آنان وسیلهای بگیرند، از پشت پرده بگیرند، که این برای [[پاکی]] دلهای طرفین و دوری از وسوسهها بهتر است و [[شخصیت]] آنان را بهتر [[حفظ]] میکند. {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ}} | # [[دستور خداوند]] درباره [[زنان پیامبر]] {{صل}} که هرگاه [[مؤمنان]] خواستند از آنان وسیلهای بگیرند، از پشت پرده بگیرند، که این برای [[پاکی]] دلهای طرفین و دوری از وسوسهها بهتر است و [[شخصیت]] آنان را بهتر [[حفظ]] میکند. {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ}} ضمیر “هُنَّ” به [[همسران رسول خدا]] {{صل}} بر میگردد، و در خواست متاع از ایشان، کنایه است از اینکه [[مردم]] با ایشان درباره حوائجی که دارند سؤال کنند، و معنایش این است که اگر به خاطر حاجتی که برایتان پیش آمده، ناگزیر شدید با یکی از [[همسران]] آن جناب صحبتی بکنید، از پس پرده صحبت کنید، {{متن قرآن|ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ}} این جمله [[مصلحت]] [[حکم]] مزبور را بیان میکند، و میفرماید: برای اینکه وقتی از پشت پرده با ایشان صحبت کنید، دلهایتان دچار [[وسوسه]] نمیشود، و در نتیجه این رویه، دلهایتان را پاکتر نگه میدارد<ref>ترجمه تفسیر المیزان ج۱۶، ص۵۰۶.</ref>؛ | ||
# [[اهلبیت]] با [[تأییدات الهی]] و [[اعمال]] [[پاک]] خویش، چنان هستند که در عین داشتن [[قدرت]] و [[اختیار]] برای [[گناه]] کردن به سراغ آن نمیروند. [[خدا]] خواسته که [[رجس]] و [[پلیدی]] را تنها از آنان دور کند، و به آنان [[طهارت]] و [[عصمت]] بدهد {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}؛ | # [[اهلبیت]] با [[تأییدات الهی]] و [[اعمال]] [[پاک]] خویش، چنان هستند که در عین داشتن [[قدرت]] و [[اختیار]] برای [[گناه]] کردن به سراغ آن نمیروند. [[خدا]] خواسته که [[رجس]] و [[پلیدی]] را تنها از آنان دور کند، و به آنان [[طهارت]] و [[عصمت]] بدهد {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}؛ | ||
# [[کتاب مکنون]] که [[قرآن]] در آن است و یا [[قرآنی]] که در آن کتاب است، از دسترس اغیار و ناپاکان محفوظ است، و به جز [[پاکان]] کسی با آن مساس ندارد. و به هر تقدیر [[کلام]] در سیاق [[بزرگداشت]] [[امر]] [[قرآن]] است، میخواهد [[قرآن]] را [[تجلیل]] کند، و از همین جا میفهمیم که منظور از مس [[قرآن]] دست کشیدن به خطوط آن نیست، بلکه [[علم به معارف]] آن است، که جز [[پاکان]] [[خلق]] کسی به [[معارف]] آن عالم نمیشود، چون فرموده: [[قرآن]] در کتابی مکنون و پنهان است، و [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ * وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ }}<ref>«به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید * و بیگمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است» سوره زخرف، آیه ۳-۴.</ref> نیز به آن اشاره میکند<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۳۷.</ref>. و بسیاری از [[مفسران]] به [[پیروی]] از روایاتی که از [[امامان معصوم]] {{عم}} وارد شده، این [[آیه]] را به عدم جواز مس [[کتابت قرآن]] بدون [[غسل]] و [[وضو]] [[تفسیر]] کردهاند؛ | # [[کتاب مکنون]] که [[قرآن]] در آن است و یا [[قرآنی]] که در آن کتاب است، از دسترس اغیار و ناپاکان محفوظ است، و به جز [[پاکان]] کسی با آن مساس ندارد. و به هر تقدیر [[کلام]] در سیاق [[بزرگداشت]] [[امر]] [[قرآن]] است، میخواهد [[قرآن]] را [[تجلیل]] کند، و از همین جا میفهمیم که منظور از مس [[قرآن]] دست کشیدن به خطوط آن نیست، بلکه [[علم به معارف]] آن است، که جز [[پاکان]] [[خلق]] کسی به [[معارف]] آن عالم نمیشود، چون فرموده: [[قرآن]] در کتابی مکنون و پنهان است، و [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ * وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ }}<ref>«به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید * و بیگمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است» سوره زخرف، آیه ۳-۴.</ref> نیز به آن اشاره میکند<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۳۷.</ref>. و بسیاری از [[مفسران]] به [[پیروی]] از روایاتی که از [[امامان معصوم]] {{عم}} وارد شده، این [[آیه]] را به عدم جواز مس [[کتابت قرآن]] بدون [[غسل]] و [[وضو]] [[تفسیر]] کردهاند؛ |