عبدالله بن عمیر کلبی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
عبدالله بن عمیر کلبی در تاریخ اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۰۰
، ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[عبدالله]] فرزند [[عمیر عجلی کلبی]] به [[روایت]] [[شیخ طوسی]] و دیگر مسانید، او از [[اصحاب امیرمؤمنان]] و [[امام حسین]] {{ع}} بوده است<ref>رجال، شیخ طوسی، ص۵۴ - ۷۸؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۲۰۱ و نیز ر. ک: اصحاب امام علی {{ع}}، اثر دیگر مؤلف، ج۲، ترجمه عبدالله بن عمیر.</ref> وی از نظر ظاهری مردی [[شریف]]، [[شجاع]]، و [[دلاور]] و دارای بازوانی ستبر و قامتی بلند و چهرهای سیاه و فراخ چشم بود. عبدالله و همسرش ملقب به [[ام وهب]]، هر دو به [[کربلا]] آمدند و به [[کاروان حسینی]] ملحق شدند و عبدالله در [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۵۱۰.</ref> | [[عبدالله]] فرزند [[عمیر عجلی کلبی]] به [[روایت]] [[شیخ طوسی]] و دیگر مسانید، او از [[اصحاب امیرمؤمنان]] و [[امام حسین]] {{ع}} بوده است<ref>رجال، شیخ طوسی، ص۵۴ - ۷۸؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۲۰۱ و نیز ر. ک: اصحاب امام علی {{ع}}، اثر دیگر مؤلف، ج۲، ترجمه عبدالله بن عمیر.</ref> وی از نظر ظاهری مردی [[شریف]]، [[شجاع]]، و [[دلاور]] و دارای بازوانی ستبر و قامتی بلند و چهرهای سیاه و فراخ چشم بود. عبدالله و همسرش ملقب به [[ام وهب]]، هر دو به [[کربلا]] آمدند و به [[کاروان حسینی]] ملحق شدند و عبدالله در [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۵۱۰.</ref> | ||
== | == پیوستن عبدالله به کاروان حسینی == | ||
چند [[روز]] قبل از [[واقعه عاشورا]]، [[عبدالله بن عمیر کلبی]] دید که گروهی در نُخَیله [[کوفه]] رژه میروند و آماده جنگاند، سبب را جویا شد؟ گفتند: آنها را برای [[جنگ]] با [[امام حسین]] {{ع}}، [[فرزند فاطمه]] میفرستند. از آن پس بود که عبدالله [[تصمیم]] گرفت هر طوری که شده خود را به کاروان حسینی برساند و در رکاب آن [[حضرت]] [[مجاهدت]] نماید و با خود چنین میگفت: «به [[خدا]] [[سوگند]] من [[جنگ با مشرکان]] را بسیار [[دوست]] میداشتم و هم اکنون امیدوارم که [[جنگ]] با این مردمی که برای کشتن پسر [[دختر پیامبر]] {{صل}} میروند، آسانتر از [[پیکار]] با [[مشرکان]] نبوده باشد!» | چند [[روز]] قبل از [[واقعه عاشورا]]، [[عبدالله بن عمیر کلبی]] دید که گروهی در نُخَیله [[کوفه]] رژه میروند و آماده جنگاند، سبب را جویا شد؟ گفتند: آنها را برای [[جنگ]] با [[امام حسین]] {{ع}}، [[فرزند فاطمه]] میفرستند. از آن پس بود که عبدالله [[تصمیم]] گرفت هر طوری که شده خود را به کاروان حسینی برساند و در رکاب آن [[حضرت]] [[مجاهدت]] نماید و با خود چنین میگفت: «به [[خدا]] [[سوگند]] من [[جنگ با مشرکان]] را بسیار [[دوست]] میداشتم و هم اکنون امیدوارم که [[جنگ]] با این مردمی که برای کشتن پسر [[دختر پیامبر]] {{صل}} میروند، آسانتر از [[پیکار]] با [[مشرکان]] نبوده باشد!» | ||