پرش به محتوا

اتباع در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن'
جز (جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن')
خط ۱۰: خط ۱۰:
* [[ابن منظور]] در لسان العرب می گوید: "اتَّبَعَه... یعنی پی او را گرفت و آن را و اثر او را دنبال کرد"<ref>{{عربی|اتَّبَعَه و أَتْبَعَه و تتَبَّعه: قَفاه و تَطلَّبه مُتَّبعاً له}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۲۷‌، ماده «تبع».</ref>.
* [[ابن منظور]] در لسان العرب می گوید: "اتَّبَعَه... یعنی پی او را گرفت و آن را و اثر او را دنبال کرد"<ref>{{عربی|اتَّبَعَه و أَتْبَعَه و تتَبَّعه: قَفاه و تَطلَّبه مُتَّبعاً له}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۲۷‌، ماده «تبع».</ref>.
* [[فیومی]] در المصباح المنیر می گوید: "تبع... به معنای پشت سر کسی [[راه رفتن]] یا او را [[همراهی]] کردن است، می‌گویند [[نمازگزار]] تابع [[امام]] خویش است - تا آنجا که می‌گوید: - و می‌گویند: تَبِـع الإمَامَ آنجا که در پی او رود، و می‌گویند تَبِعَه آنجا که به او بپیوندد"<ref>{{عربی|تَبِعَ: زيدٌ عَمْراً (تَبعاً) من باب تعِبَ مشى خَلْفَهُ أو مَرَّ بِهِ فمَضَى مَعَهُ و الْمُصَلِّى (تَبَعٌ) لإمَامِهِ...}}، {{عربی|و (تَبِع) الإمَامَ إذَا تَلَاهُ و (تَبِعَه) لَحِقَه}}؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۷۲، ماده «تبع».</ref>.
* [[فیومی]] در المصباح المنیر می گوید: "تبع... به معنای پشت سر کسی [[راه رفتن]] یا او را [[همراهی]] کردن است، می‌گویند [[نمازگزار]] تابع [[امام]] خویش است - تا آنجا که می‌گوید: - و می‌گویند: تَبِـع الإمَامَ آنجا که در پی او رود، و می‌گویند تَبِعَه آنجا که به او بپیوندد"<ref>{{عربی|تَبِعَ: زيدٌ عَمْراً (تَبعاً) من باب تعِبَ مشى خَلْفَهُ أو مَرَّ بِهِ فمَضَى مَعَهُ و الْمُصَلِّى (تَبَعٌ) لإمَامِهِ...}}، {{عربی|و (تَبِع) الإمَامَ إذَا تَلَاهُ و (تَبِعَه) لَحِقَه}}؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۷۲، ماده «تبع».</ref>.
* [[فیروزآبادی]] در قاموس می گوید: "[[تبعه]]... یعنی پشت سر او راه رفت، یا او را [[همراهی]] کرد - تا آنجا که می گوید: - و اتّباع... به معنای [[ولاء]] و [[پیوستن]] است<ref>{{عربی|تَبِعَهُ -كفَرِحَ- تَبَعاً، وَ تَبَاعَةً، مَشَى خَلْفَهُ أَوْ مَرَّ به فمَضى مَعَهُ}}؛ {{عربی|و الإِتْبَاعُ و الاتِّباعُ كالتَّبَع، و التِّبَاعُ، بالكَسْرِ: الوِلَاءُ}}؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ماده «تبع».</ref>.
* [[فیروزآبادی]] در قاموس می گوید: "[[تبعه]]... یعنی پشت سر او راه رفت، یا او را [[همراهی]] کرد - تا آنجا که می گوید: - و اتّباع... به معنای [[ولاء]] و پیوستن است<ref>{{عربی|تَبِعَهُ -كفَرِحَ- تَبَعاً، وَ تَبَاعَةً، مَشَى خَلْفَهُ أَوْ مَرَّ به فمَضى مَعَهُ}}؛ {{عربی|و الإِتْبَاعُ و الاتِّباعُ كالتَّبَع، و التِّبَاعُ، بالكَسْرِ: الوِلَاءُ}}؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ماده «تبع».</ref>.
* از مجموع کلمات لغویین و نیز از تتبع موارد استعمال واژه "اتّباع" نکات ذیل استفاده می شود:
* از مجموع کلمات لغویین و نیز از تتبع موارد استعمال واژه "اتّباع" نکات ذیل استفاده می شود:
# اتّباع و [[تبعیت]] به طور مطلق [[پیروی]] در [[رفتار]] و گفتار است، نهتنها موافقت گفتاری با شخصی یا گروهی؛ زیرا اتّباع و [[تبعیت]] به معنای پا جای پای متبوعگذاشتن و از او جدا نشدن است.
# اتّباع و [[تبعیت]] به طور مطلق [[پیروی]] در [[رفتار]] و گفتار است، نهتنها موافقت گفتاری با شخصی یا گروهی؛ زیرا اتّباع و [[تبعیت]] به معنای پا جای پای متبوعگذاشتن و از او جدا نشدن است.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش