پرش به محتوا

ابان بن سعید اموی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۸۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابان بن سعید اموی در تراجم و رجال]] - [[ابان بن سعید اموی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = ابان بن سعید اموی | مداخل مرتبط = [[ابان بن سعید اموی در تاریخ اسلامی]] - [[ابان بن سعید اموی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = ابان بن سعید اموی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی مکه.jpg   
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی مکه
| نام کامل = ابان بن ابی احیحة بن لؤی القرشی الاموی 
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = ابو ولید 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[قریش]]     
| از تیره = [[بنی‌امیه]]   
| پدر = [[سعید بن عاص]]     
| مادر =     
| همسر =   
| پسر = 
| دختر =
| خواهر =
| برادر = {{فهرست جعبه افقی| [[خالد بن سعید اموی|خالد ]] | [[عمرو بن سعید اموی|عمرو]] | [[عاص بن سعید اموی|عاص]] | [[عبیده بن سعید اموی|عبیده]] | [[یحیی بن سعید اموی|یحیی]] | [[سعید بن سعید اموی|سعید]] }}
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = 
| تاریخ درگذشت = 
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت = [[۱۳ هجری]] 
| محل شهادت = 
| طول عمر = 
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]]
| از طبقه =
| در جنگ = [[جنگ بدر]]
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = فرماندار [[بحرین]]
| علت شهرت =
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
چون در [[خاندان امیه]] دو نفر با نام [[سعید بن عاص]] هست، نام آنان و فرزندانشان [[اشتباه]] می‌شود. هر دو نفر هم، [[فرزندی]] به نام أبان داشته‌اند و بنابراین، [[ابان بن سعید بن عاص]] بن سعید بن عاص بن أمیة بن عبدشمس، غیر از فرد موضوع این شرح سعید حال است.
[[ابان بن ابی احیحة بن لؤی القرشی الاموی]]<ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۱۰۰.</ref> کنیه‌اش [[ابو ولید]] است<ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۱۰۰.</ref>. جدّ پنجم اَبان، [[عبد مناف]] است و از این رو با [[رسول خدا]] {{صل}} هم‌نسب است<ref>الفتوح، ابن اعثم (ترجمه: مستوفی)، ص۹۳۱.</ref>. نام مادرش [[هند]] یا [[صفیه]]<ref>الفتوح، ابن اعثم (ترجمه: مستوفی)، ص۹۳۱.</ref> که وی دختر [[مغیرة بن عبدالله بن عمر بن مخزوم]] است<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶، ص۱۳۷ و ۱۳۹.</ref>. [[هنگام ظهور]] [[اسلام]] هفده تن از [[قریش]] می‌توانستند بنویسند که دو تن از آنان اَبان بن سعید و نیز برادرش [[خالد بن سعید]] بودند<ref>فتوح البلدان، بلاذری (ترجمه: توکل)، ص۶۵۷.</ref>.


سعید بن عاص بن أمیه، [[ابواحیحه]]، از بزرگان [[قریش]] و از [[دشمنان رسول خدا]] {{صل}} در [[مکه]] بود. هنگام محاصره [[طائف]]، [[ابوبکر]]، [[قبر]] ابواحیحه را دید و گفت: [[خدا]] صاحب این قبر را [[لعنت]] کند، چقدر با خدا و رسولش [[دشمنی]] کرد. [[ابان]] و [[عمرو]] [[فرزندان]] او حاضر بودند، گفتند: خدا [[ابوقحافه]] را لعنت کند. رسول خدا {{صل}} فرمود: "[[دشنام]] دادن به [[مردگان]]، زنده‌ها را می‌آزارد"<ref>واقدی، ج۳، ص۹۲۵ بلاذری، ج۶، ص۴۶.</ref>.
اَبان بن سعید قبل از [[مسلمان]] شدنش، با [[پیامبر اسلام]] {{صل}} مخالفتی سرسختانه و جدی داشت، تا آنکه دو نفر از برادرانش به نام‌های خالد و عمرو [[اسلام]] آوردند و سپس به [[حبشه]] [[هجرت]] کردند<ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۱۰۰.</ref>. آنها به او [[نامه]] نوشتند تا شاید [[اسلام]] آورد ولی ابان در [[مخالفت]] خود پافشاری می‌نمود و می‌گفت: هرگز [[دین]] پدرانم را ترک نمی‌کنم<ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.


در [[منابع تاریخی]]، از [[تولد]] ابان سخنی نیست. از آنجا که [[خالد]] و عمرو، [[برادران]] ابان، جزو [[مهاجران]] [[حبشه]] به شمار می‌روند<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۲۳.</ref>، برخی در موضوع [[هجرت به حبشه]]، میان این سه [[برادر]] خلط کرده‌اند. [[ابن عساکر]] و [[ابن حجر]] به نقل از [[ابن اسحاق]]، ابان را جزو مهاجران حبشه دانسته‌اند که همراه همسرش [[فاطمه]]، دختر [[صفوان کنانی]] به آنجا [[هجرت]] کرد<ref>ابن عساکر، ج۶، ص۱۳۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۹.</ref>، ولی بی‌تردید این دو مؤلف، در نقل مطلب به [[خطا]] رفته‌اند؛ زیرا اولاً آنچه در ابتدا و انتهای [[سیره]] [[ابن هشام]] به نقل از ابن اسحاق آمده، این است که [[عمرو بن سعید بن عاص]]، همراه همسرش فاطمه، دختر صفوان کنانی از مهاجران حبشه‌اند<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۲۳ و ج۲، ص۳۶۰.</ref>. ثانیاً، کسی فاطمه دختر صفوان را [[همسر]] ابان ندانسته است. ثالثاً، ابن عساکر و ابن حجر در جای دیگری به نقل از ابن اسحاق، هجرت کننده به حبشه را، [[عمرو بن سعید]] و همسرش فاطمه معرفی می‌کنند<ref>ابن عساکر، ج۴۶، ص۲۱؛ ابن حجر، ج۸، ص۲۷۲.</ref>. [[ابن اثیر]] می‌گوید: [[ابن منده]]، [[أبان بن سعید]] را از مهاجران حبشه دانسته و در عین حال گفته او دیر [[اسلام]] آورد و البته این سخنی متناقض است؛ زیرا [[مهاجران]] [[حبشه]]، قدیم الاسلام بودند و [[ابان]] به حبشه [[هجرت]] نکرد<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۹.</ref>. ابان پیش از [[ایمان]] آوردنش، جزو [[دشمنان اسلام]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۹.</ref> و در [[نبرد بدر]]، با [[مشرکان]] بود<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۶۸.</ref>.
وی به همراه چهار برادرش در [[جنگ بدر]] به همراه [[کفار]] [[مکه]] با [[مسلمانان]] جنگیدند و دو نفر از آنان به نام عاص و [[عبیده]]، به دست [[علی بن ابی‌طالب]] و [[زبیر]]، کشته شدند<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۲۶، ص۱۲۹؛ اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۱۰۰.</ref> و او با پنج نفر از برادرانش [[اسلام]] آوردند<ref>[[محمود رضا قاسمی|قاسمی، محمود رضا]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۷؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «اَبان بن سعید بن عاص بن أمیة بن عبدشمس قرشی، ابوالولید»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۹۳-۹۴.</ref>.


هنگامی هم که برادرانش [[خالد]] و [[عمرو]] [[مسلمان]] شدند، اشعاری گفت که ابتدای آن چنین است: "کاش پدرم که در ظریبه مدفون است زنده بود و [[دروغ بستن]] فرزندانش را به [[دین]] می‌دید"<ref>{{عربی|"الا ليت ميتاً بالظريبة شاهد لما يفتري في الدين عمرو و خالد}}؛ ابن هشام، ج۲، ص۳۶۰.</ref>. هنگامی که [[عثمان]] برای [[مذاکره]] با [[قریش]]، از [[حدیبیه]] به [[مکه]] رفت، أبان او را [[پناه]] داد و پشت سر خود بر مرکب سوار کرد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۳۱۵.</ref>، [[زمان]] [[اسلام آوردن]] وی به روشنی معلوم نیست. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۵۹.</ref> می‌گوید: ابان در فاصله دو رویداد حدیبیه و [[خیبر]] ایمان آورد.
== [[اسلام]] آوردن اَبان ==
اَبان با [[اسلام]] و [[نبی اکرم]] {{صل}} [[دشمنی]] شدیدی داشت، چنان که وی در زمان کفرش به [[رسول خدا]] {{صل}} [[زیاد]] [[دشنام]] می‌داد و بر قصد و اراده‌اش پافشاری می‌کرد<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۶، ص۱۶۷: {{عربی| كان شديد السب و شديد الحرد لرسول الله {{صل}}}}.</ref>، ولی [[ملاقات]] با یک [[نصرانی]] سبب [[اسلام آوردن]] او شد.


[[ابن اثیر]]، [[سخن]] [[ابونعیم]] را که می‌گوید: "ابان پیش از خیبر اسلام آورد و در [[نبرد خیبر]] حضور داشت"، نقل کرده و ترجیح داده است. او می‌گوید: دلیل این سخن، گزارش صحیحی به نقل از [[ابوهریره]] است که [[رسول خدا]] {{صل}} أبان را پیش از نبرد خیبر، برای سریه‌ای سوی نجد فرستاد و او پس از [[فتح خیبر]] به آن [[حضرت]] پیوست و از [[پیامبر]] خواست وی و هم‌رزمانش را در [[غنایم]] خیبر سهیم کند. ابوهریره می‌گوید: از رسول خدا {{صل}} خواستم چنین نکند و ابان ناراحت شد. آن حضرت به ابان فرمود: "بنشین" و او را در غنایم [[شریک]] نکرد<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۹-۱۴۸.</ref>. با اینکه این مطلب در دسته‌ای از منابع، به ویژه در کتب [[روایی]] [[اهل سنت]] مشهور است و آن را در موضوع [[غنیمت]] نبردن کسی که در [[نبرد]] حاضر نبوده، ذکر می‌کنند<ref>ر. ک: ابن عساکر، ج۴۷، ص۴۷؛ ابوداوود، ج۱، ص۶۱۹؛ ابن قدامه، ج۱۰، ص۴۶۳.</ref>، واقدی آن را به گونه‌ای دیگر گزارش کرده است. او می‌گوید: وقتی دوسی‌ها و [[ابوهریره]] به [[خیبر]] آمدند، [[رسول خدا]] {{صل}} درباره شرکت دادن ایشان در [[غنایم]] با [[اصحاب]] خود [[گفتگو]] کرد و آنان پاسخ مثبت دادند. در این میان، [[ابان بن سعید]] به ابوهریره گفت: تو سهم نمی‌بری و میان آن دو سخنی به [[اهانت]] رد و بدل شد<ref>واقدی، ج۲، ص۶۸۳.</ref>.
هنگامی که ابان به [[مکه]] برگشت، [[رفتار]] خود را نسبت به [[پیامبر]] {{صل}} و اصحابش [[تغییر]] داد، هم‌چنین [[اقوام]] و بستگانش را جمع نمود و سخنان [[راهب]] را برایشان [[نقل]] کرد. موقعی که در [[حدیبیه]]<ref>حدیبیه، به ضم حاء و فتح دال، محلی در یک منزلی مکه است.</ref> [[نبی اکرم]] {{صل}} به [[عثمان]] [[مأموریت]] داد تا به [[مکه]] برود و پیغام ایشان را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند، ابان به او [[پناه]] داد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۳۱۵.</ref>.


از آنجا که [[روایت]] پیشین در منابع [[سیره]] و [[مغازی]] وجود ندارد و از طرفی، پیوستن ابوهریره و دوسی‌ها به [[مسلمانان]] در خیبر تردیدناپذیر است؛ بنابراین، پذیرش این مطلب که [[ابان]] پیش از خیبر به سریه‌ای اعزام شده باشد، محل [[تأمل]] خواهد بود. مطلب دیگری که مؤید گزارش اول است اینکه صحابه‌نگاران می‌گویند: وقتی [[برادران]] ابان از [[حبشه]] بازگشتند و او را به [[اسلام]] [[دعوت]] کردند، پذیرفت و همراه آنان در [[نبرد خیبر]] حاضر شد. مقدمه اسلام آوردنش را، [[ملاقات]] با راهبی [[مسیحی]] دانسته‌اند که درباره [[صفات پیامبر]] از او پرسید و [[راهب]] گفت: او بر [[زمین]] مسلط خواهد شد<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۹؛ و ر. ک: ذیل شرح حال راهب در ابن حجر، ج۱، ص۴۷۳.</ref>.
هنگامی که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} از [[حدیبیه]] بازگشت، اَبان [[خدمت]] حضرت رسید و [[اسلام]] آورد و [[اسلام آوردن]] ابان بین [[صلح حدیبیه]] و [[جنگ خیبر]] بود<ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۱۰۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۵۹.</ref>، چرا که [[صلح حدیبیه]] در ذی‌القعده [[سال ششم هجری]] و [[جنگ خیبر]] در [[محرم]] [[سال هفتم هجری]] اتفاق افتاد. او [[مسلمانی]] [[مقاوم]] بود به حدی که چندین بار [[پیامبر]] {{صل}} او را به [[سرپرستی]] لشکری [[مأمور]] [[تبلیغ]] و [[دعوت به اسلام]] نمود و او با اقوامی که [[اسلام]] را نمی‌پذیرفتند جنگید و [[غنایم]] فراوانی به دست آورد<ref>[[محمود رضا قاسمی|قاسمی، محمود رضا]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۹؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «اَبان بن سعید بن عاص بن أمیة بن عبدشمس قرشی، ابوالولید»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۹۳-۹۴.</ref>.


نام ابان در شمار کاتبان رسول خدا {{صل}} آمده است<ref>بلاذری، ج۲، ص۱۹۳؛ طبری، ج۳، ص۱۷۳.</ref>. همچنین آن [[حضرت]] او را بر [[بحرین]] گماشت و آنجا بود تا [[پیامبر]] [[رحلت]] کرد و بحرینیان [[مرتد]] شدند. پس به [[مدینه]] بازگشت و بعد از [[جنگ رده]] که [[ابوبکر]] خواست دوباره او را بر آنجا بگمارد، نپذیرفت و گفت: پس از رسول خدا {{صل}} [[کارگزار]] کسی نخواهم شد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۶۷.</ref>. ابان بن سعید در ردیف امویانی است که از [[بیعت با ابوبکر]] [[امتناع]] کردند<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۰.</ref>.
== اَبان و [[کتابت وحی]] ==
ابان بعد از [[اسلام آوردن]] از منشیان و [[کاتبان وحی]] شد؛ [[نقل]] شده که گاهی [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} و زمانی [[عثمان بن عفان]] و زمانی [[خالد بن سعید بن عاص|خالد بن سعید]] و گاهی اَبان بن سعید برای [[پیامبر]] {{صل}} می‌نوشتند<ref>الکامل، ابن اثیر (ترجمه: حالت - خلیلی)، ج۷، ص۳۹۰.</ref>. هم‌چنین وی از [[پیامبر]] {{صل}} [[حدیث]] [[نقل]] کرده و [[نعمان بن برزمی]] نیز از او [[روایت]] [[نقل]] کرده <ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۱۰۱.</ref> و [[حدیث]] معروف [[پیامبر]] {{صل}} که فرمود: {{متن حدیث|النَّاسُ مَعَادِنُ‌}} از ابان [[نقل]] شده است<ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۱۰۱.</ref>.<ref>[[محمود رضا قاسمی|قاسمی، محمود رضا]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۳؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «اَبان بن سعید بن عاص بن أمیة بن عبدشمس قرشی، ابوالولید»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۹۳-۹۴.</ref>


اگر گزارش [[امارت]] او بر بحرین تا پس از [[رحلت پیامبر]] درست باشد، موضوع [[تخلف]] از [[بیعت ابوبکر]] را باید به [[زمان]] برگشت او از بحرین مربوط دانست یا آنکه ابان هنگام [[ماجرای سقیفه]]، در مدینه حضور داشته و سپس به محل مأموریتش بازگشته است. احتمال قوی‌تر آن است که در همان [[بحرین]] از [[بیعت]] [[امتناع]] کرده باشد. [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۶، ص۱۲۷ و ج۱۴، ص۱۴.</ref> گزارشی از اعزام [[ابان]] از سوی [[خلیفه اول]] برای [[یمن]] ذکر می‌کند. این [[صحابی]]، داماد [[ابوجهل]] و [[عثمان]] بود<ref>ابن سعد، ج۸، ص۲۰۶؛ بلاذری، ج۶، ص۷۰.</ref>.
== استانداری اَبان ==
اَبان در خدمت [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[مقام]] والایی یافت تا حدی که [[پیامبر]] {{صل}} او را در [[سال نهم هجری]] به [[فرمانداری]] و [[حکومت]] بحرین گماشت<ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۱۰۱.</ref>. ابان تقاضا کرد تا [[پیامبر]] {{صل}} دستور‌العملی برای او بنویسند تا بداند در موضوعات مختلف چگونه عمل کند. [[نبی اکرم]] {{صل}} نیز عهد‌نامه‌ای را که در آن حدود [[زکات]] [[واجب]] و [[دستورات]] دیگری بیان شده بود به وی سپرد؛ از جمله به او [[دستور]] داد تا از هر مرد و [[زن]] [[یهودی]] و [[نصرانی]] که [[مسلمان]] نمی‌شوند، یک [[دینار]] [[جزیه]] بگیرد.


تنها [[حدیثی]] که از او نقل کرده‌اند، جمله‌ای از [[خطبه]] [[رسول]] خداست که در آن فرمود: "هر خونی که در [[جاهلیت]] ریخته شده، نادیده گرفته می‌شود"<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۱؛ ابن عساکر، ج۶، ص۱۲۷ و ج۴۹، ص۱۵.</ref>. این نقل به ابان اختصاص ندارد، بلکه جمله‌ای از خطبه معروف [[رسول الله]] در [[حجة الوداع]] است که دیگران نیز آن را گزارش کرده‌اند<ref>برای نمونه ر. ک: طبری، ج۳، ص۱۵۰؛ ابن عساکر، ج۴۵، ص۴۰۳.</ref>.
اَبان با افرادی به سوی [[بحرین]] حرکت کرد و [[پرچم]] سیاهی را که داشت، به دست «رافع» ([[آزاد]] شده [[رسول خدا]]) داد؛ چون به [[بحرین]] نزدیک شد [[طایفه]] عبدقیس به استقبالش آمدند و [[منذر بن ساوی]] با سیصد نفر تا یک [[منزل]] بیرون از [[بحرین]] از او استقبال کردند. اَبان تا زمان [[رحلت پیامبر]] {{صل}} استاندار [[بحرین]] بود؛ هم‌چنین گفته شده علت [[شیعه]] بودن [[اهل]] [[بحرین]] و ولایت‌های آن مثل [[قطیف]] و [[احساء]] این است که [[ابان بن سعید]] که از [[دوستداران]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} بود، در [[صدر اسلام]] [[والی]] آنجا بوده و بعد از او نیز [[عمر بن ابی سلمه]] که مادرش [[ام‌سلمه]] از [[دوستداران]] [[علی]] {{ع}} بود، [[والی]] آنجا گردید<ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۱، ص۱۹۷؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «اَبان بن سعید بن عاص بن أمیة بن عبدشمس قرشی، ابوالولید»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۹۳-۹۴.</ref>.


تاریخ‌نگاران درباره تاریخ [[مرگ]] ابان، [[اختلاف]] زیادی دارند. اقوال آنان عبارت است از:
== اَبان و [[بیعت]] با [[ابوبکر]] ==
# [[سال]] ۱۳ در واقعه [[اجنادین]]<ref>خلیفة بن خیاط، ص۸۰.</ref>؛
یکی از کسانی که با [[خلافت ابوبکر]] [[مخالفت]] کرد و با او در ابتدای [[خلافت]] [[بیعت]] نکرد، اَبان بن سعید است. هم‌چنین برادرش خالد که [[حاکم]] [[یمن]] بود و دو [[برادر]] دیگرش، عمرو و تَیم که [[حاکم]] [[خیبر]] و مزینه بودند، پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} به [[مدینه]] بازگشتند و بر [[خلافت ابوبکر]] [[اعتراض]] نمودند. خالد گفت: «جز با [[علی بن ابی‌طالب]] [[بیعت]] نمی‌کنم»؛ ولی پس از آنکه [[علی‌بن‌ابی‌طالب]] و [[بنی‌هاشم]] [[بیعت]] کردند، او هم [[پیروی]] نمود و [[بیعت]] کرد. چون [[خاندان]] [[سعید بن عاص]] [[حکومت]] را از [[ابوبکر]] نپذیرفتند، معلوم می‌شود که مخالفتشان با [[خلافت]] وی بسیار شدید بوده است<ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۱۰۱.</ref>.<ref>[[محمود رضا قاسمی|قاسمی، محمود رضا]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۳؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «اَبان بن سعید بن عاص بن أمیة بن عبدشمس قرشی، ابوالولید»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۹۳-۹۴.</ref>
# سال ۱۳ در واقعه [[مرج]] الصفر<ref>بلاذری، ج۶، ص۴۷.</ref>؛
# سال ۱۴ یا ۱۵ در [[نبرد یرموک]]<ref>طبری، ج۳، ص۵۷۲؛ خلیفة بن خیاط، ص۸۹.</ref>؛
# سال ۲۹<ref>بلاذری، ج۶، ص۴۷.</ref>.
قول اخیر با روایتی مطابق است که می‌گوید: ابان عهده‌دار املای [[مصحف]] عثمان بر [[زید بن ثابت]] بود<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۰.</ref>. [[ابن حجر]] این [[روایت]] را نامشهور دانسته و می‌گوید: [[سعید بن عاص بن سعید بن عاص]]، برادرزاده ابان عهده‌دار این کار بود<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۷۱.</ref>.


به این نکته نیز باید توجه کرد که سه قول نخست، درباره [[برادران]] او، [[خالد]] و [[عمرو]] نیز آمده است <ref>ر. ک: خلیفة بن خیاط، ص۸۰؛ ابن سعد، ج۴، ص۷۴؛ بلاذری، ج۱، ص۲۲۶.</ref>.
== سرانجام اَبان ==
درباره سال [[شهادت]] یا [[رحلت]] اَبان [[اختلاف]] است؛ [[ابی‌اسحاق]] در «اسد الغابه» گفته: او در [[جنگ یرموک]] که در [[شام]] و با [[رومیان]] بود، در سال ۱۵ [[هجری]] و در روز ۱۵ [[رجب]] [[شهید]] شد. [[موسی]] در «اسد الغابه» گفته: او در [[نبرد]] «اجنادین» با [[روم]] در سال ۱۳ [[هجری]] [[شهید]] شد. قول اول را کسی قبول نکرده اما قول دوم را مصعب [[زبیری]] و بیشتر [[اهل]] [[نسب]] پذیرفته‌اند.


بنابراین، می‌توان گفت تاریخ مرگ این سه برادر، با یکدیگر [[اشتباه]] شده است. گفته شده اعقاب [[ابان بن سعید]] در [[کوفه]] [[زندگی]] می‌کرده‌اند.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «اَبان بن سعید بن عاص بن أمیة بن عبدشمس قرشی، ابوالولید»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۹۳-۹۴.</ref>
بر اساس [[نقل]] قول دیگری، او کشته نشده بلکه در سال ۲۷ یا ۲۹ [[هجری]] [[رحلت]] کرده است<ref>اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۹۹.</ref>.<ref>[[محمود رضا قاسمی|قاسمی، محمود رضا]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «اَبان بن سعید بن عاص بن أمیة بن عبدشمس قرشی، ابوالولید»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۹۳-۹۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۴۵: خط ۹۳:
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «اَبان بن سعید بن عاص بن أمیة بن عبدشمس قرشی، ابوالولید»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «اَبان بن سعید بن عاص بن أمیة بن عبدشمس قرشی، ابوالولید»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:1100352.jpg|22px]] [[محمود رضا قاسمی|قاسمی، محمود رضا]]، [[ابان بن سعید بن العاص (مقاله)|مقاله «اَبان بن سعید بن العاص»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۵۲: خط ۱۰۱:
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
 
[[رده:قریش]]
[[رده:بنی‌امیه]]
{{بنی‌امیه}}
{{بنی‌امیه}}
۲۴٬۴۶۴

ویرایش