پرش به محتوا

احیای فرهنگ جهاد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن'
جز (جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن')
خط ۲۴: خط ۲۴:
فقرات بالا، بازگو کننده وضعیت پیش آمده برای «[[جهاد]]» در دوران [[امیر المؤمنین]] {{ع}} بود. چنین روند وحشتناک و [[روز]] افزونی در [[زمان]] [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} نیز تکرار گردید و به آن چنان صورتی نمودار شد که [[سپاهیان]] و [[اصحاب]] شبانه و روزانه، آشکار و پنهان اردوگاه را ترک می‌گفتند و به [[سپاه معاویه]] ملحق می‌شدند. [[تهدید]] و [[تطمیع]] و [[رشوه]]... از سوی [[معاویه]] به [[یاران امام]] {{ع}} آنها را آن چنان فریفت که [[فرمانده سپاه]] امام {{ع}}، عبداللّٰه بن [[عباس]] به همراه هشت هزار نفر از سپاهیان در صف [[یاران]] معاویه ظاهر گردید!
فقرات بالا، بازگو کننده وضعیت پیش آمده برای «[[جهاد]]» در دوران [[امیر المؤمنین]] {{ع}} بود. چنین روند وحشتناک و [[روز]] افزونی در [[زمان]] [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} نیز تکرار گردید و به آن چنان صورتی نمودار شد که [[سپاهیان]] و [[اصحاب]] شبانه و روزانه، آشکار و پنهان اردوگاه را ترک می‌گفتند و به [[سپاه معاویه]] ملحق می‌شدند. [[تهدید]] و [[تطمیع]] و [[رشوه]]... از سوی [[معاویه]] به [[یاران امام]] {{ع}} آنها را آن چنان فریفت که [[فرمانده سپاه]] امام {{ع}}، عبداللّٰه بن [[عباس]] به همراه هشت هزار نفر از سپاهیان در صف [[یاران]] معاویه ظاهر گردید!


[[خیانت]] یاران به [[امام حسن]] {{ع}} تا بدان جا فزونی یافت که نامه‌هایی را برای معاویه می‌نوشتند و [[آمادگی]] خود را برای [[تسلیم]] نمودن امام خود به صورت پنهان یا آشکار به معاویه و [[قتل]] امام به [[فرمان]] معاویه ابراز می‌داشتند<ref>باقر شریف القرشی، زندگی حسن بن علی {{ع}}، ترجمه فخرالدین حجازی، ج۲، ص۱۳۱.</ref>. [[امام]] {{ع}} زمانی که [[خیانت]] [[فرمانده]] یک [[سپاه]] چهار هزار نفری را در [[پیوستن]] به [[معاویه]] دید دردمندانه فرمودند: «این مرد کندی هم به معاویه پیوست و به من و شما خیانت کرد و من چندین بار گفتم که شما [[مردم]]، وفایی ندارید و [[بندگان]] دنیایید، اکنون مرد دیگری را به جای او می‌فرستم ولی می‌دانم که او هم به زودی مثل [[رفیق]] شما به ما خیانت می‌کند و رضای [[خداوند]] را دربارۀ ما مراعات نمی‌کند»<ref>باقر شریف القرشی، زندگی حسن بن علی {{ع}}، ترجمه فخرالدین حجازی، ج۲، ص۱۳۲.</ref>.
[[خیانت]] یاران به [[امام حسن]] {{ع}} تا بدان جا فزونی یافت که نامه‌هایی را برای معاویه می‌نوشتند و [[آمادگی]] خود را برای [[تسلیم]] نمودن امام خود به صورت پنهان یا آشکار به معاویه و [[قتل]] امام به [[فرمان]] معاویه ابراز می‌داشتند<ref>باقر شریف القرشی، زندگی حسن بن علی {{ع}}، ترجمه فخرالدین حجازی، ج۲، ص۱۳۱.</ref>. [[امام]] {{ع}} زمانی که [[خیانت]] [[فرمانده]] یک [[سپاه]] چهار هزار نفری را در پیوستن به [[معاویه]] دید دردمندانه فرمودند: «این مرد کندی هم به معاویه پیوست و به من و شما خیانت کرد و من چندین بار گفتم که شما [[مردم]]، وفایی ندارید و [[بندگان]] دنیایید، اکنون مرد دیگری را به جای او می‌فرستم ولی می‌دانم که او هم به زودی مثل [[رفیق]] شما به ما خیانت می‌کند و رضای [[خداوند]] را دربارۀ ما مراعات نمی‌کند»<ref>باقر شریف القرشی، زندگی حسن بن علی {{ع}}، ترجمه فخرالدین حجازی، ج۲، ص۱۳۲.</ref>.


خیانت‌گران و جهادگریزان سرانجام [[پستی]] را به آن حد رساندند که علاوه بر [[غارت]] اردوگاه امام، امام خود را [[تکفیر]] نمودند: «ای حسن! تو هم به مانند پدرت [[مشرک]] شدی» و سه بار به [[جان امام]] {{ع}} [[سوء قصد]] نمودند. امام {{ع}} که از [[سپاهیان]] خود [[نومید]] شده بود - به درخواست [[صلح]] معاویه اشاره فرمودند و گفتند:
خیانت‌گران و جهادگریزان سرانجام [[پستی]] را به آن حد رساندند که علاوه بر [[غارت]] اردوگاه امام، امام خود را [[تکفیر]] نمودند: «ای حسن! تو هم به مانند پدرت [[مشرک]] شدی» و سه بار به [[جان امام]] {{ع}} [[سوء قصد]] نمودند. امام {{ع}} که از [[سپاهیان]] خود [[نومید]] شده بود - به درخواست [[صلح]] معاویه اشاره فرمودند و گفتند:
۲۱۸٬۱۲۲

ویرایش