پرش به محتوا

علباء بن هیثم سدوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن'
جز (جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن')
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* علباء، [[فرزند]] [[هیثم بن جریر سدوسی]] مردی [[دلاور]] و [[شجاع]] و از سخنوران [[عرب]] به شمار می‌آمد. وی [[عصر جاهلیت]] و [[اسلام]] را [[درک]] کرد و در زمان [[خلافت]] [[عمر بن خطاب]] در همه جنگ‌های پیروزمندانه [[مسلمانان]] و [[فتوحات اسلامی]] شرکت داشت. او ساکن [[کوفه]] بود و پس از [[قتل عثمان]] در زمرۀ [[یاران امیرمؤمنان]] {{ع}} درآمد. و به محض این که [[نماینده]] [[امام]] {{ع}} از [[مردم کوفه]] برای [[جنگ]] با [[شورشیان]] [[جمل]] استمداد ‌طلبید، علباء از نخستین مردان [[کوفی]] بود که به ندای [[نماینده]] [[امام]] لبیک گفت، و [[مردم]] را برای [[پیوستن]] به [[سپاه]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و حرکت به سوی [[بصره]] [[دعوت]] کرد، و خود نیز راهی [[بصره]] شد و در [[جنگ جمل]] در رکاب [[حضرت علی]] {{ع}} دلاورانه جنگید و [[امام]] {{ع}} را [[یاری]] کرد.
* علباء، [[فرزند]] [[هیثم بن جریر سدوسی]] مردی [[دلاور]] و [[شجاع]] و از سخنوران [[عرب]] به شمار می‌آمد. وی [[عصر جاهلیت]] و [[اسلام]] را [[درک]] کرد و در زمان [[خلافت]] [[عمر بن خطاب]] در همه جنگ‌های پیروزمندانه [[مسلمانان]] و [[فتوحات اسلامی]] شرکت داشت. او ساکن [[کوفه]] بود و پس از [[قتل عثمان]] در زمرۀ [[یاران امیرمؤمنان]] {{ع}} درآمد. و به محض این که [[نماینده]] [[امام]] {{ع}} از [[مردم کوفه]] برای [[جنگ]] با [[شورشیان]] [[جمل]] استمداد ‌طلبید، علباء از نخستین مردان [[کوفی]] بود که به ندای [[نماینده]] [[امام]] لبیک گفت، و [[مردم]] را برای پیوستن به [[سپاه]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و حرکت به سوی [[بصره]] [[دعوت]] کرد، و خود نیز راهی [[بصره]] شد و در [[جنگ جمل]] در رکاب [[حضرت علی]] {{ع}} دلاورانه جنگید و [[امام]] {{ع}} را [[یاری]] کرد.
* در هنگامه [[جنگ]] شخصی به نام [[عمرو بن یثربی]] که از دلاوران [[قبیله]] ضبه و در [[سپاه]] [[ناکثین]] بود، لگام شتر [[عایشه]] را به پسرش داد و خود به میدان آمد و هماورد‌ طلبید، [[علباء بن هیثم]] به [[جنگ]] او آمد و [[جنگ]] [[سختی]] بین او و عمرو انجام شد و [[عاقبت]] علباء به دست [[عمرو بن یثربی]] به [[شهادت]] رسید. پس از او [[هند بن عمرو جملی]] و [[زید بن صوحان]] را به [[شهادت]] رساند و باز هم هماورد ‌طلبید. سرانجام [[عمار یاسر]] برای [[جنگ]] با او به میدان آمد، در حالی که ضعیف‌ترین کسی بود که به میدان رفت چون در سن نود سالگی بود و شمشیرش کوتاه و نیزه‌اش از همه باریک‌تر و ساق پایش از همه لاغرتر بود در حالی که [[سپاهیان]] [[علی]] {{ع}} {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} می‌گفتند، او [[توکل بر خدا]] کرد و به محض این که مقابل [[عمرو بن یثربی]] قرار گرفت چنان ضربه‌ای بر سر او زد که نقش بر [[زمین]] شد و فوراً پای او را گرفت و کشان کشان بر روی [[خاک]] به حضور [[حضرت علی]] {{ع}} آورد.
* در هنگامه [[جنگ]] شخصی به نام [[عمرو بن یثربی]] که از دلاوران [[قبیله]] ضبه و در [[سپاه]] [[ناکثین]] بود، لگام شتر [[عایشه]] را به پسرش داد و خود به میدان آمد و هماورد‌ طلبید، [[علباء بن هیثم]] به [[جنگ]] او آمد و [[جنگ]] [[سختی]] بین او و عمرو انجام شد و [[عاقبت]] علباء به دست [[عمرو بن یثربی]] به [[شهادت]] رسید. پس از او [[هند بن عمرو جملی]] و [[زید بن صوحان]] را به [[شهادت]] رساند و باز هم هماورد ‌طلبید. سرانجام [[عمار یاسر]] برای [[جنگ]] با او به میدان آمد، در حالی که ضعیف‌ترین کسی بود که به میدان رفت چون در سن نود سالگی بود و شمشیرش کوتاه و نیزه‌اش از همه باریک‌تر و ساق پایش از همه لاغرتر بود در حالی که [[سپاهیان]] [[علی]] {{ع}} {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} می‌گفتند، او [[توکل بر خدا]] کرد و به محض این که مقابل [[عمرو بن یثربی]] قرار گرفت چنان ضربه‌ای بر سر او زد که نقش بر [[زمین]] شد و فوراً پای او را گرفت و کشان کشان بر روی [[خاک]] به حضور [[حضرت علی]] {{ع}} آورد.
* [[عمرو بن یثربی]] از [[ترس]] جانش گفت: ای [[امیرمؤمنان]]، مرا زنده نگه دار تا در رکاب تو بجنگم و این بار از آنان همان گونه که از شما کشتم، بکشم! [[امام علی]] {{ع}} فرمود: "پس از این که [[زید]] و [[هند]] و علباء را کشته‌ای تو را زنده نگه دارم؟ هرگز [[خدا]] نخواهد".
* [[عمرو بن یثربی]] از [[ترس]] جانش گفت: ای [[امیرمؤمنان]]، مرا زنده نگه دار تا در رکاب تو بجنگم و این بار از آنان همان گونه که از شما کشتم، بکشم! [[امام علی]] {{ع}} فرمود: "پس از این که [[زید]] و [[هند]] و علباء را کشته‌ای تو را زنده نگه دارم؟ هرگز [[خدا]] نخواهد".
۲۱۸٬۱۲۲

ویرایش