پرش به محتوا

سیره عملی پیامبران درباره رعایت ادب چه بوده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جست و جوی' به 'جستجوی'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - 'جست و جوی' به 'جستجوی')
خط ۲۸: خط ۲۸:
* ادب پیامبران در روی آوری به سوی [[خدای سبحان]] و خواندن او<ref>المیزان، ج۶، ص۲۶۴.</ref> از جمله کریمه ۲۸۵ بقره است که از [[ایمان]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[قرآن کریم]]، اصول [[معارف]] و [[احکام الهی]]، حکایت می‌کند و [[مؤمنان]] از [[امت]] او را نیز به او ملحق می‌گرداند: {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref>. دعای یادشده در [[آیه کریمه]] مشتمل است بر [[ادب]] [[بندگی]] در [[تمسک]] پی‌درپی به دامان [[ربوبی]] و اعتراف به مملوکیت و [[ولایت الهی]] و وقوف در جایگاه [[ذلت]] و [[مسکنت]] [[عبودیت]] در برابر خدای [[عزیز]]. در قرآن کریم تأدیبات [[الهی]] و تعلیمات عالی برای پیامبر{{صل}} به صورت گونه‌های ثنا و مسئلت الهی وجود دارد<ref>از جمله ر.ک: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ}} «بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی» سوره آل عمران، آیه ۲۶؛ {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ}} «بگو خداوندگارا! ای پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین! دانای پنهان و آشکار! تویی که میان بندگانت داوری می‌کنی» سوره زمر، آیه ۴۶؛ {{متن قرآن|قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى}} «بگو: سپاس خداوند را و درود بر آن بندگان وی که برگزیده است» سوره نمل، آیه ۵۹؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ}} «بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲؛ {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}} «و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴؛ {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ}} «و بگو: پروردگارا! از وسوسه‌های شیطان‌ها به تو پناه می‌آورم» سوره مؤمنون، آیه ۹۷.</ref> که به تمامی [[ادب الهی]] [[رسول]] را، که امت را نیز به آن می‌خواند<ref>المیزان، ج۱۰، ص۲۹۲-۲۹۴.</ref>، در بر دارد.
* ادب پیامبران در روی آوری به سوی [[خدای سبحان]] و خواندن او<ref>المیزان، ج۶، ص۲۶۴.</ref> از جمله کریمه ۲۸۵ بقره است که از [[ایمان]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[قرآن کریم]]، اصول [[معارف]] و [[احکام الهی]]، حکایت می‌کند و [[مؤمنان]] از [[امت]] او را نیز به او ملحق می‌گرداند: {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref>. دعای یادشده در [[آیه کریمه]] مشتمل است بر [[ادب]] [[بندگی]] در [[تمسک]] پی‌درپی به دامان [[ربوبی]] و اعتراف به مملوکیت و [[ولایت الهی]] و وقوف در جایگاه [[ذلت]] و [[مسکنت]] [[عبودیت]] در برابر خدای [[عزیز]]. در قرآن کریم تأدیبات [[الهی]] و تعلیمات عالی برای پیامبر{{صل}} به صورت گونه‌های ثنا و مسئلت الهی وجود دارد<ref>از جمله ر.ک: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ}} «بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی» سوره آل عمران، آیه ۲۶؛ {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ}} «بگو خداوندگارا! ای پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین! دانای پنهان و آشکار! تویی که میان بندگانت داوری می‌کنی» سوره زمر، آیه ۴۶؛ {{متن قرآن|قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى}} «بگو: سپاس خداوند را و درود بر آن بندگان وی که برگزیده است» سوره نمل، آیه ۵۹؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ}} «بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲؛ {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}} «و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴؛ {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ}} «و بگو: پروردگارا! از وسوسه‌های شیطان‌ها به تو پناه می‌آورم» سوره مؤمنون، آیه ۹۷.</ref> که به تمامی [[ادب الهی]] [[رسول]] را، که امت را نیز به آن می‌خواند<ref>المیزان، ج۱۰، ص۲۹۲-۲۹۴.</ref>، در بر دارد.
* [[رعایت ادب]] [[ربوبی]] از سوی [[پیامبران]] در [[گفت‌وگو]] با [[قوم]] خود نیز باب واسعی است که از یک سو [[ادب]] [[ثنای الهی]] را در بر دارد و از سوی دیگر [[تبلیغ]] عملی است که از تبلیغ قولی و گفتاری در اثربخشی کمتر نیست. این‌گونه ادب [[انبیا]] مبتنی بر [[مراقبه]] و حضور عبودی است، در دو [[آیه]]: {{متن قرآن|إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا}}<ref>«آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> و {{متن قرآن|وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ... فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ}}<ref>«و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (امر) باخبر ساخت (همسر) گفت: چه کسی تو را از این (رازگشایی من) آگاه کرد؟ (پیامبر) گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت» سوره تحریم، آیه ۳.</ref> شدت امر و هول و فزع در [[روز]] [[خوف]]، [[پیامبر]] را از یاد این که [[خدا]] با اوست باز نداشت و نفس شریفش به آنچه تهدیدش می‌کرد جذب نشد و همچنین در [[رازگویی]] با برخی از زوجاتش در [[خلوت]]، [[ادب الهی]] را رعایت کرد<ref>المیزان، ج۱۰، ص۲۹۵-۲۹۷.</ref>.
* [[رعایت ادب]] [[ربوبی]] از سوی [[پیامبران]] در [[گفت‌وگو]] با [[قوم]] خود نیز باب واسعی است که از یک سو [[ادب]] [[ثنای الهی]] را در بر دارد و از سوی دیگر [[تبلیغ]] عملی است که از تبلیغ قولی و گفتاری در اثربخشی کمتر نیست. این‌گونه ادب [[انبیا]] مبتنی بر [[مراقبه]] و حضور عبودی است، در دو [[آیه]]: {{متن قرآن|إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا}}<ref>«آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> و {{متن قرآن|وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ... فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ}}<ref>«و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (امر) باخبر ساخت (همسر) گفت: چه کسی تو را از این (رازگشایی من) آگاه کرد؟ (پیامبر) گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت» سوره تحریم، آیه ۳.</ref> شدت امر و هول و فزع در [[روز]] [[خوف]]، [[پیامبر]] را از یاد این که [[خدا]] با اوست باز نداشت و نفس شریفش به آنچه تهدیدش می‌کرد جذب نشد و همچنین در [[رازگویی]] با برخی از زوجاتش در [[خلوت]]، [[ادب الهی]] را رعایت کرد<ref>المیزان، ج۱۰، ص۲۹۵-۲۹۷.</ref>.
* ادب پیامبران با [[مردم]] در [[معاشرت]] و [[گفتگو]] با [[کافران]] و [[مؤمنان]]، از این قرار است که در برابر انواع ناسزاها و تهمت‌ها و اهانت‌ها پیامبران با [[پیروی]] از [[تعالیم]] [[الهی]] با گفتار صواب و [[منطق]] [[نیکو]] و لیّن پاسخ گفته‌اند: {{متن قرآن|اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى * فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى}}<ref>«به سوی فرعون بروید که او سرکشی کرده است * و با او به نرمی سخن گویید باشد که او پند گیرد یا بهراسد» سوره طه، آیه ۴۳-۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا}}<ref>«و اگر در جست و جوی بخشایشی که از پروردگارت امید داری (روزی چند) از آنان روی می‌گردانی با آنان سخن به نرمی گو» سوره اسراء، آیه ۲۸.</ref>. از آنجا که [[بعثت]] [[نبوی]] بر [[هدایت]] به سوی [[حق]] و بیان و [[یاری]] حق بنا شده، پس [[پیامبران]] باید [[دعوت]] خود را با «حق» [[تجهیز]] کنند و «[[باطل]]» را به کلی دور افکنند و از دام‌های [[گمراهی]]، هرچه باشد، بپرهیزند، چه موافق رضای [[مردم]] باشد یا [[خشم]] آنان را برانگیزد، [[پذیرش مردم]] را در پی داشته باشد یا [[کراهت]] آنان را. دعوت به سوی حق با «باطل»، و لو در طریق حق، جمع نمی‌شود و حقی که «باطل» سوی آن هدایت کند و آن را نتیجه دهد از همه جهات حق نیست. از همین روی [[خدای تعالی]] فرمود: {{متن قرآن|وَمَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا}}<ref>«و من آن نیم که گمراه‌کنندگان را یاور گیرم» سوره کهف، آیه ۵۱.</ref> و نیز فرمود: {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا * إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی * آنگاه بی‌گمان دو چندان در زندگی و دو چندان پس از مرگ به تو (از عذاب) می‌چشاندیم سپس در برابر ما برای خویش یاوری نمی‌یافتی» سوره اسراء، آیه ۷۴-۷۵.</ref>.
* ادب پیامبران با [[مردم]] در [[معاشرت]] و [[گفتگو]] با [[کافران]] و [[مؤمنان]]، از این قرار است که در برابر انواع ناسزاها و تهمت‌ها و اهانت‌ها پیامبران با [[پیروی]] از [[تعالیم]] [[الهی]] با گفتار صواب و [[منطق]] [[نیکو]] و لیّن پاسخ گفته‌اند: {{متن قرآن|اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى * فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى}}<ref>«به سوی فرعون بروید که او سرکشی کرده است * و با او به نرمی سخن گویید باشد که او پند گیرد یا بهراسد» سوره طه، آیه ۴۳-۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا}}<ref>«و اگر در جستجوی بخشایشی که از پروردگارت امید داری (روزی چند) از آنان روی می‌گردانی با آنان سخن به نرمی گو» سوره اسراء، آیه ۲۸.</ref>. از آنجا که [[بعثت]] [[نبوی]] بر [[هدایت]] به سوی [[حق]] و بیان و [[یاری]] حق بنا شده، پس [[پیامبران]] باید [[دعوت]] خود را با «حق» [[تجهیز]] کنند و «[[باطل]]» را به کلی دور افکنند و از دام‌های [[گمراهی]]، هرچه باشد، بپرهیزند، چه موافق رضای [[مردم]] باشد یا [[خشم]] آنان را برانگیزد، [[پذیرش مردم]] را در پی داشته باشد یا [[کراهت]] آنان را. دعوت به سوی حق با «باطل»، و لو در طریق حق، جمع نمی‌شود و حقی که «باطل» سوی آن هدایت کند و آن را نتیجه دهد از همه جهات حق نیست. از همین روی [[خدای تعالی]] فرمود: {{متن قرآن|وَمَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا}}<ref>«و من آن نیم که گمراه‌کنندگان را یاور گیرم» سوره کهف، آیه ۵۱.</ref> و نیز فرمود: {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا * إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی * آنگاه بی‌گمان دو چندان در زندگی و دو چندان پس از مرگ به تو (از عذاب) می‌چشاندیم سپس در برابر ما برای خویش یاوری نمی‌یافتی» سوره اسراء، آیه ۷۴-۷۵.</ref>.


از [[ادب]] پیامبران در [[معاشرت با مردم]] و [[سیره]] آنان [[احترام]] [[ضعیفان]] و اقویا به یکسان است و نیز زیادتی و [[مبالغه]] در حقِ [[اهل]] [[علم]] و [[تقوا]]؛ زیرا پیامبران اساس کار خود را بر [[عبودیت الهی]] و [[تربیت نفس]] [[انسانی]] بنا نهاده‌اند که نتیجه آن یکسانی [[حکم]] درباره [[غنی]] و [[فقیر]] و صغیر و کبیر و مرد و [[زن]] و مولا و [[عبد]] و [[حاکم]] و محکوم و [[امیر]] و [[مأمور]] و [[سلطان]] و [[رعیت]] است. [[خدای تعالی]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. در باب [[احترام]] [[فقیران]] به مانند [[اغنیا]] و [[ادب]] با [[ضعیفان]] به مانند اغنیا بلکه اختصاص فقیران به زیادتی [[شفقت]] و [[رأفت]] و [[رحمت]] است، خدای تعالی در [[تأدیب]] پیامبرش{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸؛ و ر.ک: {{متن قرآن|وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ}} «و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی» سوره انعام، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|...وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ * وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ}}<ref>«...و برای مؤمنان افتادگی کن! * و بگو که این منم که بیم‌دهنده آشکارم» سوره حجر، آیه ۸۸-۸۹.</ref>.
از [[ادب]] پیامبران در [[معاشرت با مردم]] و [[سیره]] آنان [[احترام]] [[ضعیفان]] و اقویا به یکسان است و نیز زیادتی و [[مبالغه]] در حقِ [[اهل]] [[علم]] و [[تقوا]]؛ زیرا پیامبران اساس کار خود را بر [[عبودیت الهی]] و [[تربیت نفس]] [[انسانی]] بنا نهاده‌اند که نتیجه آن یکسانی [[حکم]] درباره [[غنی]] و [[فقیر]] و صغیر و کبیر و مرد و [[زن]] و مولا و [[عبد]] و [[حاکم]] و محکوم و [[امیر]] و [[مأمور]] و [[سلطان]] و [[رعیت]] است. [[خدای تعالی]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. در باب [[احترام]] [[فقیران]] به مانند [[اغنیا]] و [[ادب]] با [[ضعیفان]] به مانند اغنیا بلکه اختصاص فقیران به زیادتی [[شفقت]] و [[رأفت]] و [[رحمت]] است، خدای تعالی در [[تأدیب]] پیامبرش{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸؛ و ر.ک: {{متن قرآن|وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ}} «و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی» سوره انعام، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|...وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ * وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ}}<ref>«...و برای مؤمنان افتادگی کن! * و بگو که این منم که بیم‌دهنده آشکارم» سوره حجر، آیه ۸۸-۸۹.</ref>.
۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش