بصیرت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
#'''یقین و اطمینان:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}﴾}}<ref> بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا میخوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۸.</ref> [[پیامبر]]{{صل}} در این آیه اعلان میدارد که با یقین و اطمینان و از روی بصیرت کامل و معرفتی که حق و باطل را از هم جدا میسازد، به خدا دعوت میکند<ref>کشف الاسرار، ج۵، ص۱۴۸؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۱۱.</ref> | #'''یقین و اطمینان:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}﴾}}<ref> بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا میخوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۸.</ref> [[پیامبر]]{{صل}} در این آیه اعلان میدارد که با یقین و اطمینان و از روی بصیرت کامل و معرفتی که حق و باطل را از هم جدا میسازد، به خدا دعوت میکند<ref>کشف الاسرار، ج۵، ص۱۴۸؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۱۱.</ref> | ||
#'''شاهد:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|بَلِ الإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ}}﴾}}<ref> آری، (آن روز) آدمی بر خویشتن گواهی بیناست؛ سوره قیامت، آیه:۱۴.</ref> در تفسیر این آیه دو احتمال وجود دارد: یکی اینکه انسان خود شاهد اعمال خویش است که در این صورت تاء در بصیرت برای مبالغه خواهد بود. دیگر آنکه این آیه معنایی مشابه آیه ۲۴ سوره نور دارد؛ به این صورت که شاهدانی از انسان مانند اعضا و جوارحش بر اعمال او نظارت دارند <ref>جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۲۲۹ـ۲۳۰؛ کشف الاسرار، ج۱۰، ص۳۰۳.</ref>. | #'''شاهد:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|بَلِ الإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ}}﴾}}<ref> آری، (آن روز) آدمی بر خویشتن گواهی بیناست؛ سوره قیامت، آیه:۱۴.</ref> در تفسیر این آیه دو احتمال وجود دارد: یکی اینکه انسان خود شاهد اعمال خویش است که در این صورت تاء در بصیرت برای مبالغه خواهد بود. دیگر آنکه این آیه معنایی مشابه آیه ۲۴ سوره نور دارد؛ به این صورت که شاهدانی از انسان مانند اعضا و جوارحش بر اعمال او نظارت دارند <ref>جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۲۲۹ـ۲۳۰؛ کشف الاسرار، ج۱۰، ص۳۰۳.</ref>. | ||
#'''دلایل روشن:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ }}﴾}}<ref> بیگمان بینشهایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره انعام، آیه: ۱۰۴.</ref>؛ نیز نک: | #'''دلایل روشن:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ }}﴾}}<ref> بیگمان بینشهایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره انعام، آیه: ۱۰۴.</ref>؛ نیز نک: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآيَةٍ قَالُواْ لَوْلاَ اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِن رَّبِّي هَذَا بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref> و چون برای آنان آیهای (دلخواه آنان) نیاوردهای میگویند: چرا خود آیهای برنگزیدی؟ بگو من تنها از آنچه از سوی پروردگارم به من وحی میشود پیروی میکنم؛ این (ها) بینشهایی است از سوی پروردگارتان و رهنمود و بخشایشی است برای مردمی که ایمان دارند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۳.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنزَلَ هَؤُلاء إِلاَّ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ بَصَائِرَ وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا فِرْعَوْنُ مَثْبُورًا }}﴾}}<ref> موسی) گفت: نیک میدانی این (معجزه) ها را که روشنگرند جز پروردگار آسمانها و زمین نفرستاده است و من تو را ای فرعون! نابود شدنی میدانم؛ سوره اسراء، آیه: ۱۰۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمِ يُوقِنُونَ}}﴾}}<ref این روشنگریهایی برای مردم و رهنمود و بخشایشی است برای گروهی که یقین دارند؛ سوره جاثیه، آیه:۲۰.</ref> بیشتر مفسران بصائر "جمع بصیرت" را به معنای حجج و بینات دانستهاند که باعث شناخت هدایت از ضلالت و ایمان از کفر<ref>جامع البیان، مج۵، ج۷، ص۳۹۶؛ شرح توحید الصدوق، ج۲، ص۲۹۳ـ۲۹۴.</ref> یا موجب علم و آگاهی میشود؛ به گونهای که گویی معلوم به چشم دیده میشود<ref>روض الجنان، ج۷، ص۴۰۴.</ref>. البته برخی نیز بصائر را به معنای [[وحی]] و آنچه [[رسول]] آورده، تفسیر کردهاند<ref>الکشاف، ج۲، ص۵۵؛ تفسیر ابنکثیر، ج۲، ص۱۶۸.</ref>. در ادامه آیه ۱۰۴ سوره انعام آمده است که هرکس این نشانهها را بیابد و به آنها اقرار کند و ایمان بیاورد، سود برده است<ref>جامعالبیان، مج۵، ج۷، ص۳۹۷؛ روض الجنان، ج۷، ص۴۰۵.</ref>{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ }}﴾}}<ref> بیگمان بینشهایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره انعام، آیه: ۱۰۴.</ref>. از آن جهت به نشانهها و دلایل روشن و قاطع الهی بصائر گفته شده که موجب بینایی قلب و درک حقایق به وسیله آن میشود<ref>التفسیر الکبیر، ج۵، ص۱۰۴؛ ج۱۳، ص۱۳۳؛ الفرقان، ج۲۵، ص۴۵۸.</ref>، بر این اساس، کوری و بینایی در این آیه ناظر به شناخت قلبی و چشم بصیرت است<ref>شرح توحید الصدوق، ج۲، ص۲۹۴.</ref>. غیر از این کاربردهای قرآنی، استفادههای متفاوتتری نیز از بصیرت در عربی شده است؛ مانند برهان، سنگ سفید، اثر خون به جای مانده بر زمین؛ گویا جهت اشتراک معنایی در همه این کاربردها، ظاهر و بارز بودن آنهاست؛ همانگونه که "بصرت بالشیء" به معنای دیدن و آگاه شدن به امری به سبب بروز و ظهور آن است<ref>مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۵۴؛ التحقیق، ج۱، ص۲۸۰، «بصر».</ref>. شاید هم معنای اصلی در این ماده علم و آگاهی باشد که از طریق چشم ظاهری یا چشم قلب "بصیرت" حاصل میشود، بر این اساس بصیر کسی است که از بینش و دانش برخوردار است و بصیرت، صورت مؤنث یا مبالغهای آن خواهد بود<ref>التحقیق، ج۱، ص۲۸۰، «بصر».</ref>. | ||
غیر از این کاربردهای قرآنی، استفادههای متفاوتتری نیز از بصیرت در عربی شده است؛ مانند برهان، سنگ سفید، اثر خون به جای مانده بر زمین؛ گویا جهت اشتراک معنایی در همه این کاربردها، ظاهر و بارز بودن آنهاست؛ همانگونه که | |||
مفهومشناسی بصیرت | ==مفهومشناسی بصیرت== | ||
در قرآن با دو گونه بینایی ظاهری و باطنی (قلبی یا به تعبیری عقلی) مواجه میشویم که در روایات[۷۷] و تفاسیر از آن به بصر و بصیرت تعبیر شده است. زمخشری، بصر را نور چشم و قوه بینایی و بصیرت را نور قلب و ابزار تأمل و تفکر میداند.[۷۸] در برخی آیات این دو گونه بینایی در کنار هم قرار گرفتهاند: «تَرهُم ینظُرونَ اِلَیک و هُم لایبصِرون» . (اعراف/۷،۱۹۸) آیات فراوانی، بینایی ظاهری را کنایه از بینایی عقلی یا باطنی گرفته است. دانشمندان مسلمان با استناد به آیات قرآنی بر این عقیدهاند که در قلب انسان، نیرویی برای دریافت نور الهی وجود دارد و برای اثبات این مدعا به آیه ۲۲ زمر/۳۹ استناد میکنند: «اَفَمَن شَرَحَ اللّهُ صَدرَهُ لِلاِسلـمِ فَهُوَ عَلی نُور مِن رَبِّهِ» ؛ همچنین به روح الهی نیز از آن تعبیر شده است: «فَاِذا سَوَّیتُهُ و نَفَختُ فیهِ مِن رُوحی» (حجر/۱۵،۲۹) و عقل* نظری، بصیرت باطنی، نور ایمان و یقین نیز نامیده میشود که توانایی آن در شناخت مفاهیم عقلی همچون شناخت و ادراک خداوند و نیازمندی عالم به مدبری حکیم است.[۷۹] عُرفا بیشتر آن را نور یا روح الهی مینامند[۸۰] و آن را نیرویی میدانند که دل را به نیرویی قدسی منوّر میکند و به وسیله آن حقایق امور شناخته شده، حق و باطل از هم تمیز داده میشود و آن در مقام چشم برای قلب است.[۸۱] در فلسفه نیز از آن به قوه عاقله یا قوه قدسیه تعبیر میشود[۸۲]؛ همچنین گفته شده که بصیرت، عقلی است منوّر به نور قدس و بصیر برای درک معانی محتاج به دلیل نیست و دلش به نور هدایت روشن است. حق را به عیان میبیند و از حیرت رهایی یافته است[۸۳]، بر این اساس میان مفهوم بصیرت با مفاهیم بصر، نور، عقل و حکمت ارتباط محکمی وجود دارد. | در قرآن با دو گونه بینایی ظاهری و باطنی (قلبی یا به تعبیری عقلی) مواجه میشویم که در روایات[۷۷] و تفاسیر از آن به بصر و بصیرت تعبیر شده است. زمخشری، بصر را نور چشم و قوه بینایی و بصیرت را نور قلب و ابزار تأمل و تفکر میداند.[۷۸] در برخی آیات این دو گونه بینایی در کنار هم قرار گرفتهاند: «تَرهُم ینظُرونَ اِلَیک و هُم لایبصِرون» . (اعراف/۷،۱۹۸) آیات فراوانی، بینایی ظاهری را کنایه از بینایی عقلی یا باطنی گرفته است. دانشمندان مسلمان با استناد به آیات قرآنی بر این عقیدهاند که در قلب انسان، نیرویی برای دریافت نور الهی وجود دارد و برای اثبات این مدعا به آیه ۲۲ زمر/۳۹ استناد میکنند: «اَفَمَن شَرَحَ اللّهُ صَدرَهُ لِلاِسلـمِ فَهُوَ عَلی نُور مِن رَبِّهِ» ؛ همچنین به روح الهی نیز از آن تعبیر شده است: «فَاِذا سَوَّیتُهُ و نَفَختُ فیهِ مِن رُوحی» (حجر/۱۵،۲۹) و عقل* نظری، بصیرت باطنی، نور ایمان و یقین نیز نامیده میشود که توانایی آن در شناخت مفاهیم عقلی همچون شناخت و ادراک خداوند و نیازمندی عالم به مدبری حکیم است.[۷۹] عُرفا بیشتر آن را نور یا روح الهی مینامند[۸۰] و آن را نیرویی میدانند که دل را به نیرویی قدسی منوّر میکند و به وسیله آن حقایق امور شناخته شده، حق و باطل از هم تمیز داده میشود و آن در مقام چشم برای قلب است.[۸۱] در فلسفه نیز از آن به قوه عاقله یا قوه قدسیه تعبیر میشود[۸۲]؛ همچنین گفته شده که بصیرت، عقلی است منوّر به نور قدس و بصیر برای درک معانی محتاج به دلیل نیست و دلش به نور هدایت روشن است. حق را به عیان میبیند و از حیرت رهایی یافته است[۸۳]، بر این اساس میان مفهوم بصیرت با مفاهیم بصر، نور، عقل و حکمت ارتباط محکمی وجود دارد. | ||