آفرینش انسان در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دینپرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دینپرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[آفرینش انسان]] از آبی بیارز، نکتهای است که [[امام]] در [[نهج البلاغه]] به آن اشارت دارد. این اشاره افزون بر بیان [[قدرت]] [[پروردگار]] در [[آفرینش انسان]]، اشارهای به نقطه آغازین حضور [[انسان]] در پهنه هستی دارد که او را متوجه آغاز خود میکند و از [[غرور]] پرهیز میدهد، چنانکه فرمود "پسر [[آدم]] را با ناز چه کار، که آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار." آیا شما را از آفرینش [[آدمی]] [[آگاه]] سازم، آنکه خداوندش در [[ظلمت]] زهدانها و درون غلافها و پردهها پدید آورد. نطفهای بود جهنده و خونی لختهشده، بیهیچ صورتی، و جنینی و شیرخوارهای و از شیر بازگرفتهای. سپس [[جوانی]] شد بالیده و رسیده. [[خداوند]] او را دلیی داده فراگیرنده و زبانی سخنگوی و دیدهای بینا<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۸۲ نهج البلاغه|خطبه ۸٣]]: {{متن حدیث|أَمْ هَذَا الَّذِي أَنْشَأَهُ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ نُطْفَةً دِهَاقاً وَ عَلَقَةً مِحَاقاً وَ جَنِيناً وَ رَاضِعاً وَ وَلِيداً وَ يَافِعاً ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً وَ لِسَاناً لَافِظاً وَ بَصَراً لَاحِظاً}}</ref>. در فرازی دیگر در بیان شگفتیهای آفرینش [[آدمی]] فرمود: "شگفتا از این [[انسان]] که با اندک پیهی بیند، با تکّه گوشتی گوید، با قطعه استخوانی شنود و از دریچهای تنفّس کند"<ref>نهج البلاغه، حکمت ٨: {{متن حدیث|اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ}}</ref>. | [[آفرینش انسان]] از آبی بیارز، نکتهای است که [[امام]] در [[نهج البلاغه]] به آن اشارت دارد. این اشاره افزون بر بیان [[قدرت]] [[پروردگار]] در [[آفرینش انسان]]، اشارهای به نقطه آغازین حضور [[انسان]] در پهنه هستی دارد که او را متوجه آغاز خود میکند و از [[غرور]] پرهیز میدهد، چنانکه فرمود "پسر [[آدم]] را با ناز چه کار، که آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار." آیا شما را از آفرینش [[آدمی]] [[آگاه]] سازم، آنکه خداوندش در [[ظلمت]] زهدانها و درون غلافها و پردهها پدید آورد. نطفهای بود جهنده و خونی لختهشده، بیهیچ صورتی، و جنینی و شیرخوارهای و از شیر بازگرفتهای. سپس [[جوانی]] شد بالیده و رسیده. [[خداوند]] او را دلیی داده فراگیرنده و زبانی سخنگوی و دیدهای بینا<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۸۲ نهج البلاغه|خطبه ۸٣]]: {{متن حدیث|أَمْ هَذَا الَّذِي أَنْشَأَهُ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ نُطْفَةً دِهَاقاً وَ عَلَقَةً مِحَاقاً وَ جَنِيناً وَ رَاضِعاً وَ وَلِيداً وَ يَافِعاً ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً وَ لِسَاناً لَافِظاً وَ بَصَراً لَاحِظاً}}</ref>. در فرازی دیگر در بیان شگفتیهای آفرینش [[آدمی]] فرمود: "شگفتا از این [[انسان]] که با اندک پیهی بیند، با تکّه گوشتی گوید، با قطعه استخوانی شنود و از دریچهای تنفّس کند"<ref>نهج البلاغه، حکمت ٨: {{متن حدیث|اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ}}</ref>. | ||
از ویژگیهای [[آدمی]] و یکی از [[دلایل]] تفاوت او با دیگر موجودات، وجود [[قلب]] [[روحانی]] در [[آدمی]] است که [[حیات]] او را معنا میبخشد و راه [[سعادت]] و خوشبختی را به او مینمایاند. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] [[دلیل]] [[تدبر]] نکردن در [[آیات الهی]] را قفل بر دلها ([[قلب]] [[روحانی]]) بیان میکند<ref>{{متن قرآن|أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا }}؛ سوره محمد، آیه ۲۴</ref>. [[قلب]] [[روحانی]] تعلّقی به [[بدن]] مادی ندارد و حقیقتی معنوی و الهی است، هر چند که آثار حالات گوناگون این [[حقیقت]] [[روحانی]] بیشترین تأثیر را در همین [[قلب]] درون سینه دارد. بههمین [[دلیل]] [[انسانها]] در [[افعال خیر]] یا شر خود، در [[قلب]] مادی خویش احساس رنجش یا شادمانی میکنند. [[امام]] {{ع}} بر این عنصر تأکید کرده و آن را بیان داشتهاند: "پارهگوشتی به رگ [[حیات]] [[انسان]] آویخته است که از شگفتانگیزترین اعضای او، یعنی [[قلب]] است که زمینههایی از [[حکمت]] و نیز ضدّ آن را در خود جا دهد"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰٨: {{متن حدیث|لَقَدْ عُلِّقَ بِنِیَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ هَذَا الْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ [هُوَ] ذَلِكَ الْقَلْبُ وَ ذَلِكَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلَافِهَا}}</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۵۴.</ref> | از ویژگیهای [[آدمی]] و یکی از [[دلایل]] تفاوت او با دیگر موجودات، وجود [[قلب]] [[روحانی]] در [[آدمی]] است که [[حیات]] او را معنا میبخشد و راه [[سعادت]] و خوشبختی را به او مینمایاند. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] [[دلیل]] [[تدبر]] نکردن در [[آیات الهی]] را قفل بر دلها ([[قلب]] [[روحانی]]) بیان میکند<ref>{{متن قرآن|أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا }}؛ سوره محمد، آیه ۲۴</ref>. [[قلب]] [[روحانی]] تعلّقی به [[بدن]] مادی ندارد و حقیقتی معنوی و الهی است، هر چند که آثار حالات گوناگون این [[حقیقت]] [[روحانی]] بیشترین تأثیر را در همین [[قلب]] درون سینه دارد. بههمین [[دلیل]] [[انسانها]] در [[افعال خیر]] یا شر خود، در [[قلب]] مادی خویش احساس رنجش یا شادمانی میکنند. [[امام]] {{ع}} بر این عنصر تأکید کرده و آن را بیان داشتهاند: "پارهگوشتی به رگ [[حیات]] [[انسان]] آویخته است که از شگفتانگیزترین اعضای او، یعنی [[قلب]] است که زمینههایی از [[حکمت]] و نیز ضدّ آن را در خود جا دهد"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰٨: {{متن حدیث|لَقَدْ عُلِّقَ بِنِیَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ هَذَا الْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ [هُوَ] ذَلِكَ الْقَلْبُ وَ ذَلِكَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلَافِهَا}}</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۵۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |