منظور از دین و قرآن جدیدی که امام مهدی میآورد چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
منظور از دین و قرآن جدیدی که امام مهدی میآورد چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۱ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۲۸
، ۱۱ اکتبر ۲۰۲۲جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
البته این نکته را باید متذکر شد که در زمان [[بعثت]] [[پیامبر]] بزرگوار [[اسلام]] {{صل}} شرایط برای اجرای کامل [[دین]]، آنهم به نحو جهانی و برای جمیع [[بشریت]]، مهیا نبوده است، لذا طبق [[آیات قرآن]]، باید زمانی برسد که [[دین]]، در سطح جهانی، [[اجرا]] شود و این امر [[مقدس]]، جز با [[ظهور]] [[حضرت حجت]] {{ع}} میسر نمیشود و نخواهد شد. در پرتو این مطلب، [[فهم]] مقصود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از برخی روایاتی که بر حضور [[احیاگر]] [[دین]] در هر عصر و زمانی تأکید میکند، آسان میشود؛ از جمله این [[روایات]]، مطابق [[نقل]] [[اهل سنت]] این است که [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: {{عربی|"إِنَ اللهَ یبْعَثُ لِهَذِهِ الْأُمَةِ فی رَأْسِ کلِ مِائَةِ سَنَةٍ مَنْ یجَدِدُ لَهَا دِینَهَا"}}<ref>سنن ابی داود، ج۲، ص۳۱۲؛ المقاصد الحسنة، سخاوی ص۱۴۹؛ السلسلة الصحیحة، البانی، ص۵۹۹.</ref> همانا [[خداوند متعال]] برای این [[امت]] در آغاز هر قرنی، کسی را [[مبعوث]] خواهد کرد تا [[دین]] آنان را تجدید نماید. | البته این نکته را باید متذکر شد که در زمان [[بعثت]] [[پیامبر]] بزرگوار [[اسلام]] {{صل}} شرایط برای اجرای کامل [[دین]]، آنهم به نحو جهانی و برای جمیع [[بشریت]]، مهیا نبوده است، لذا طبق [[آیات قرآن]]، باید زمانی برسد که [[دین]]، در سطح جهانی، [[اجرا]] شود و این امر [[مقدس]]، جز با [[ظهور]] [[حضرت حجت]] {{ع}} میسر نمیشود و نخواهد شد. در پرتو این مطلب، [[فهم]] مقصود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از برخی روایاتی که بر حضور [[احیاگر]] [[دین]] در هر عصر و زمانی تأکید میکند، آسان میشود؛ از جمله این [[روایات]]، مطابق [[نقل]] [[اهل سنت]] این است که [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: {{عربی|"إِنَ اللهَ یبْعَثُ لِهَذِهِ الْأُمَةِ فی رَأْسِ کلِ مِائَةِ سَنَةٍ مَنْ یجَدِدُ لَهَا دِینَهَا"}}<ref>سنن ابی داود، ج۲، ص۳۱۲؛ المقاصد الحسنة، سخاوی ص۱۴۹؛ السلسلة الصحیحة، البانی، ص۵۹۹.</ref> همانا [[خداوند متعال]] برای این [[امت]] در آغاز هر قرنی، کسی را [[مبعوث]] خواهد کرد تا [[دین]] آنان را تجدید نماید. | ||
در نتیجه روشن است که معنای این [[روایت]] و [[روایات]] مشابه<ref>همچون روایتی که پیامبر اکرم {{صل}} میفرماید: {{عربی|"یحْمِلُ هَذَا الْعِلْمَ مِنْ کل خَلَفٍ عُدُولٌ ینْفُونَ عَنْهُ تَحْرِیفَ الْجَاهِلِینَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِینَ وَ تَأْوِیلَ الْغَالِین"}} مستدرکالوسائل، محدث نوری، ج۱۷، ص۳۱۳. یا همین مضمون در منابع اهل سنت که فرمود: {{عربی|"یحمل هذا العلم من کل خلف عدوله، ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین و تأویل الجاهلین"}} در هر دوره و زمانی افراد عادل و وارسته حامل این علم میگردند، که آن را از تحریف افراطیها، دستبرد باطلگرایان و تأویل بیمورد جاهلان، پیراسته مینمایند. السنن الکبری، بیهقی، ج۱، ص۲۰۹.</ref>، آن است که [[بشر]]، در اثر نیاز به [[دین]] و به خاطر ارتباط وثیق و محکمی که با آن دارد، ممکن است [[دینداری]] او به زیادی یا نقصانی آمیخته شود و چون [[بشر]]، نه [[صاحب]] [[دین]] است و نه آشنایی کاملی با [[دین]] دارد، لذا لازم است مجدد و احیاگری برای [[دین]] [[قیام]] کند و آن را از افکار بشری غیر صحیح، غبارروبی نماید. از این رو، [[امام علی]] {{ع}} در [[تبیین]] اوصاف احیاگری [[دین]] توسط [[امام مهدی]] {{ع}} میفرماید: [چون [[امام]] مُنْتَظَر از پس پرده [[غیب]] بیرون آید] هوای نَفْس را به [[هدایت]] و [[رستگاری]] برمیگرداند، زمانیکه [[مردم]] هِدایت را به هَوای نَفْس تبدیل کرده باشند و رَأْی را به [[قرآن]] برمیگرداند زمانی که [[مردم]] [[قرآن]] را به رَأی و [[اندیشه]] [خود] مُبَدل کرده باشند؛ تا اینکه [[جنگ]] و خونریزی سخت به شما رو آورد، به طوری که دندانهایش را | در نتیجه روشن است که معنای این [[روایت]] و [[روایات]] مشابه<ref>همچون روایتی که پیامبر اکرم {{صل}} میفرماید: {{عربی|"یحْمِلُ هَذَا الْعِلْمَ مِنْ کل خَلَفٍ عُدُولٌ ینْفُونَ عَنْهُ تَحْرِیفَ الْجَاهِلِینَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِینَ وَ تَأْوِیلَ الْغَالِین"}} مستدرکالوسائل، محدث نوری، ج۱۷، ص۳۱۳. یا همین مضمون در منابع اهل سنت که فرمود: {{عربی|"یحمل هذا العلم من کل خلف عدوله، ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین و تأویل الجاهلین"}} در هر دوره و زمانی افراد عادل و وارسته حامل این علم میگردند، که آن را از تحریف افراطیها، دستبرد باطلگرایان و تأویل بیمورد جاهلان، پیراسته مینمایند. السنن الکبری، بیهقی، ج۱، ص۲۰۹.</ref>، آن است که [[بشر]]، در اثر نیاز به [[دین]] و به خاطر ارتباط وثیق و محکمی که با آن دارد، ممکن است [[دینداری]] او به زیادی یا نقصانی آمیخته شود و چون [[بشر]]، نه [[صاحب]] [[دین]] است و نه آشنایی کاملی با [[دین]] دارد، لذا لازم است مجدد و احیاگری برای [[دین]] [[قیام]] کند و آن را از افکار بشری غیر صحیح، غبارروبی نماید. از این رو، [[امام علی]] {{ع}} در [[تبیین]] اوصاف احیاگری [[دین]] توسط [[امام مهدی]] {{ع}} میفرماید: [چون [[امام]] مُنْتَظَر از پس پرده [[غیب]] بیرون آید] هوای نَفْس را به [[هدایت]] و [[رستگاری]] برمیگرداند، زمانیکه [[مردم]] هِدایت را به هَوای نَفْس تبدیل کرده باشند و رَأْی را به [[قرآن]] برمیگرداند زمانی که [[مردم]] [[قرآن]] را به رَأی و [[اندیشه]] [خود] مُبَدل کرده باشند؛ تا اینکه [[جنگ]] و خونریزی سخت به شما رو آورد، به طوری که دندانهایش را آشکار گرداند، دارای پستانهای پُر از شیر که نوشیدن شیر آن شیرین است و در آخر کار تلخ و بد مزه است. [[آگاه]] باشید در فردا واقع خواهد شد و به زودی فردا با چیزی که نمیشناسید، حاکمی از غَیر طائفه [[پادشاهان]]، کارگردانان آنها را به بدی اَعمال و کردارشان بازخواست مینماید و [[زمین]] پارههای جگرش را برای او بیرون خواهد آورد و کلیدهایش را [[تسلیم]] آن بزرگوار مینماید، پس [[عدالت]] و دادگستری در روش مملکت داری را به شما مینماید و [[[قوانین]]] متروک شده از [[کتاب و سنت]] را [دگر بار] زنده و [[احیاء]] میکند<ref>{{عربی|یعْطِفُ الْهَوی عَلَی الْهُدی إِذا عَطَفُوا الْهُدی عَلَی الْهَوی، وَ یعْطِفُ الرأْی الْقُرانِ إِذا عَطَفُوا الْقُرانَ عَلَی الرأْی حَتی تَقُومَ الْحَرْبُ بِکمْ عَلی ساقٍ بادِیاً نواجِذُها، مَمْلُوءَ ةً أَخْلافُها، حُلْواً رضاعُها، عَلْقَماً عاقِبَتُها. ألا وَ فِی غَدٍ وَسَیأْتِی غَدٌ بِما لاتَعْرِفُونَ - یأْخُذُ الْوالِی مِنْ غَیرِها عُمالَها عَلی مَساوِی أَعْمالِها وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأرْضُ أَفالِیذَ کبِدِها وَ تُلْقِی إِلَیهِ سِلْماً مقالِیدَها، فَیرِیکمْ کیفَ عَدْلُ السیرةِ وَ یحْیی مَیتَ الْکتابِ وَ السنةِ"}}؛ نهج البلاغة، خطبه۱۳۸.</ref>»<ref>[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۵ - ۲۳.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
«طبق بعضی از [[روایات]]، مانند [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}} که فرمود: "هنگامی که [[قائم]] {{ع}} [[نهضت]] یاد میکند، [[فرمان]] نو و کتاب نو و روش نو و دادگاه نو میآورد"<ref> إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ یَقُومُ بِأَمْرِ جَدِیدُ وَ کِتَابِ جَدِیدُ وَ سَنَةُ جَدِیدَةً وَ قَضَاءُ جَدِیدٍ؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۸۳.</ref> آیا با توجه به این [[روایت]]، [[آیین]] و دینی که [[امام]] [[قائم]] {{ع}} برقرار میکند، [[دین]] دیگر (جدید) غیر از [[اسلام]] نیست؟! | «طبق بعضی از [[روایات]]، مانند [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}} که فرمود: "هنگامی که [[قائم]] {{ع}} [[نهضت]] یاد میکند، [[فرمان]] نو و کتاب نو و روش نو و دادگاه نو میآورد"<ref> إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ یَقُومُ بِأَمْرِ جَدِیدُ وَ کِتَابِ جَدِیدُ وَ سَنَةُ جَدِیدَةً وَ قَضَاءُ جَدِیدٍ؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۸۳.</ref> آیا با توجه به این [[روایت]]، [[آیین]] و دینی که [[امام]] [[قائم]] {{ع}} برقرار میکند، [[دین]] دیگر (جدید) غیر از [[اسلام]] نیست؟! | ||
::::::'''پاسخ:''' تعبیر به نو و جدید، اشاره به این است که [[انقلاب مهدی]]{{ع}} یک دگرگونی اساسی است، نه روبنایی. از این رو [[جامعه]] خیال میکند چیز جدیدی غیر از [[اسلام]] است. به عبارت دیگر: پیرایههایی که در طول [[تاریخ اسلام]] توسط [[زمامداران]] نالایق و دیگران به [[اسلام]] بستهاند، [[اسلام]] را طوری کرده که اگر [[امام]]{{ع}} آنها را از [[اسلام]] دور کند و [[حقیقت]] [[اسلام]] را | ::::::'''پاسخ:''' تعبیر به نو و جدید، اشاره به این است که [[انقلاب مهدی]]{{ع}} یک دگرگونی اساسی است، نه روبنایی. از این رو [[جامعه]] خیال میکند چیز جدیدی غیر از [[اسلام]] است. به عبارت دیگر: پیرایههایی که در طول [[تاریخ اسلام]] توسط [[زمامداران]] نالایق و دیگران به [[اسلام]] بستهاند، [[اسلام]] را طوری کرده که اگر [[امام]]{{ع}} آنها را از [[اسلام]] دور کند و [[حقیقت]] [[اسلام]] را آشکار سازد، [[مردم]] عوام خواهند گفت: این یک چیز جدیدی است نه [[اسلام]]، در صورتی که [[اسلام]] واقعی همین است. آری در طول [[تاریخ]] [[اسلام]]، نفوذ اندیشههای بیگانه در [[اسلام]] و تجددگرایی افراطی [[مسلمین]] و رخنه فرصتطلبان و داخل کردن طرحهای مبهم به عنوان طرح اسلامی در میان [[اسلام]] و تحریفات گوناگون و... [[اسلام]] را [[مسخ]] خواهد کرد، در این صورت اگر [[امام]] [[قائم]] {{ع}} [[حقیقت]] [[اسلام]] را آشکار میسازد، [[مردم]] خیال میکنند [[مکتب]] و روش جدید و دادگاه جدیدی غیر از [[اسلام]] به میان آمده است. در اینجا برای تکمیل این موضوع به [[روایت]] زیر توجه فرمایید: یکی از [[یاران]] [[امام صادق]] {{ع}} گوید: از آن [[حضرت]] پرسیدم: روش [[حضرت مهدی]] {{ع}} چگونه است؟ [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "همان روش [[پیامبر]] {{صل}} را انجام میدهد، روشهای [[باطل]] گذشته را ویران میکند، چنانکه [[پیامبر]] {{صل}} چنین کرد، و [[اسلام]] را نوسازی و تکمیل مینماید"<ref>{{عربی|" یَصْنَعُ کَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} یَهْدِمُ مَا کَانَ قَبْلَهُ کَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَمْرَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ یَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیداً"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲، اثبات الهداة، ج ۷، ص ۷۷.</ref>. بنابراین، [[انقلاب]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} همان [[انقلاب اسلامی]] است، منتهی در سطح وسیعتر و عمیقتر. [[ابوبصیر]] یکی از [[یاران]] [[امام صادق]] {{ع}} گوید: از آن [[حضرت]] پرسیدم: مرا از سخن [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} خبر بده که فرمود: "[[اسلام]] در آغاز [[غریب]] بود و به زودی همچون آغاز [[غریب]] خواهد شد، خوشا به [[سعادت]] غریبان" <ref>انَّ الْإِسْلَامِ بَدْءُ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ غَرِیباً </ref> [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ فرمود: "وقتی که [[امام]] [[قائم]] {{ع}} [[قیام]] کند، [[دعوت]] به [[اسلام]] را از نو شروع میکند، چنانکه [[پیامبر]] {{صل}} [[دعوت]] را شروع کرده"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۷.</ref>. مطلب دیگر اینکه: [[حضرت]] [[قائم]] {{ع}} خودش [[نور]] و منطق گویا برای جهانیان است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "وقتی که [[قائم]]{{ع}} ما [[قیام]] کند، سراسر [[زمین]] به [[نور]] پروردگارش روشن میگردد، و [[مردم]] از [[نور]] [[خورشید و ماه]] بینیاز میشوند و [[تاریکی]] به طور کلی از بین میرود"<ref>تفسیر صافی، ص ۴۶۹ ذیل آیه ۶۷ سوره زمر، اعلام الوری، ص ۴۳۶.</ref>. مرحوم [[ملامحسن فیض]] در حاشیه [[تفسیر]] خود گوید: گویا منظور از [[بینیازی]] سراسر [[زمین]] به [[نور]] [[خورشید و ماه]]، بینیاز شدن از [[برهان]] و [[دلیل]] ساطع است، چراکه خود [[وجود امام]] کافی است و دلها و مغزهای همه را نورانی و قبضه میکند، با توجه به اینکه تمام [[علوم]] در زمان [[غیبت]] در محور [[برهان]] و [[دلیل]] است. و مطابق [[روایات]]، [[امام]] [[قائم]] {{ع}} با معتقدان به [[ادیان]] مختلف، [[مناظره]] و [[احتجاج]] میکند، با توراتیان به [[تورات]]، با انجیلیان به [[انجیل]]، با صحفیان به [[صحف]] و با قرآنیان به [[قرآن]] و... همه آنها به [[حقانیت]] [[امام]]{{ع}} پی میبرند و [[سوگند]] میخورند که [[تورات]] و [[انجیل]] و [[صحف]] و [[قرآن]] حقیقی همان است که [[امام]]{{ع}} به آنها نشان میدهد، سرانجام آنها به [[اسلام حقیقی]] میگروند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳ ص ۹؛ ج ۵۲، ص ۳۵۱.</ref>. و برای برقراری [[حکومت]] جهانی، [[قیام]] به [[شمشیر]] ([[نهضت]] نظامی) میکند، تا جایی که به فرموده [[امام صادق]] {{ع}}: "وقتی که [[امام زمان]] {{ع}} [[قیام]] به [[شمشیر]] میکند (از [[منحرفان]] و طاغوتیان و توطئهگران) از هر هزار نفر، ۹۹۹ نفر آنها را به [[هلاکت]] میرساند"<ref>{{عربی|"إِذَا قَامَ بِالسَّیْفِ فَقَتَلَ مِنْ کُلِّ أَلْفٍ تِسْعُمِائَةٍ وَ تِسْعاً وَ تِسْعِینَ "}}؛ اثبات الهداة، ج ۷ ص ۱۷۷ به نقل از [[امام باقر]]{{ع}}.</ref>»<ref>[[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۷۲ - ۷۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
#اصول و [[احکام]] فراوانی دچار [[تحریف]] و دگرگونی معنوی یا موضوعی گشته است. این تحریفات، توجیهها، تاویلها، انحرافها و پیرایهها بسیاری از باورهای [[اسلام]] [[ناب]] را تهدید میکند و ساختههای ذهنی مدعیان [[دین]] به عنوان [[باورهای دینی]] ترویج میشود!! | #اصول و [[احکام]] فراوانی دچار [[تحریف]] و دگرگونی معنوی یا موضوعی گشته است. این تحریفات، توجیهها، تاویلها، انحرافها و پیرایهها بسیاری از باورهای [[اسلام]] [[ناب]] را تهدید میکند و ساختههای ذهنی مدعیان [[دین]] به عنوان [[باورهای دینی]] ترویج میشود!! | ||
#بدعتهایی در [[دین]] گذاشته میشود و احکامی از [[قرآن]] و [[اسلام]] بر طبق میل [[مردم]] بیان میشود که [[روح]] [[اسلام]] [[ناب]] از آنها بیخبر است!! | #بدعتهایی در [[دین]] گذاشته میشود و احکامی از [[قرآن]] و [[اسلام]] بر طبق میل [[مردم]] بیان میشود که [[روح]] [[اسلام]] [[ناب]] از آنها بیخبر است!! | ||
*این پیرایهها و بدعتها، [[اسلام]] را طوری کرده که اگر [[امام]] آنها را از [[اسلام]] بزداید و [[حقیقت]] [[دین]] محمدی را | *این پیرایهها و بدعتها، [[اسلام]] را طوری کرده که اگر [[امام]] آنها را از [[اسلام]] بزداید و [[حقیقت]] [[دین]] محمدی را آشکار سازد، [[مردم]] عوام خواهند گفت: این یک چیز جدیدی است، نه [[اسلام]]! در صورتی که [[اسلام]] واقعی همین است و [[امام]] آموزههای [[دین]] را مطابق [[اسلام]] اصیل مطرح میکند. او بدعتها را [[باطل]] میکند و [[احکام خدا]] را همانگونه که صادر شده، ظاهر مینماید و [[حدود اسلامی]] را بدون سهلانگاری [[اجرا]] میکند، از اینرو است که چنین برنامهای برای [[مردم]] تازگی دارد. البته آنچه که او میآورد، همان است که [[پیامبر خاتم|حضرت رسول اللّه]]{{صل}} و [[اهل بیت]] [[پیامبر]] بیان کردهاند و [[شیعه]] نیز آنها را از طریق [[عترت]] [[معصومین]] دریافت کرده است. | ||
* [[امام صادق]]{{ع}}در اینباره میفرماید: "[[امام مهدی|مهدی]] بر طبق شیوه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[رفتار]] میکند و آنچه از نشانههای گذشته باشد، از میان میبرد، همانگونه که [[پیامبر]] نشانههای [[جاهلیت]] را از بین برد. پس از ریشهکن ساختن بدعتها، [[اسلام]] را از نو پیاده میکند"<ref>{{عربی|" یَصْنَعُ کَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} یَهْدِمُ مَا کَانَ قَبْلَهُ کَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَمْرَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ یَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیداً "}}؛ الغیبة نعمانی، ص ۲۳۰، ح ۱۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲، ح ۱۰۸.</ref>؛ همچنین آمده است: "هیچ بدعتی نیست، مگر آنکه [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} آن را از پیکر [[اسلام]] میزداید و هیچ سنتی نیست، جز اینکه آن را بر پا میدارد"<ref>{{عربی|" لَا یَتْرُکُ بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَ لَا سُنَّةً إِلَّا أَقَامَهَا "}}؛ وسائل الشیعة، ج ۲۵، ص ۴۳۶؛ ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۸۵.</ref>. | * [[امام صادق]]{{ع}}در اینباره میفرماید: "[[امام مهدی|مهدی]] بر طبق شیوه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[رفتار]] میکند و آنچه از نشانههای گذشته باشد، از میان میبرد، همانگونه که [[پیامبر]] نشانههای [[جاهلیت]] را از بین برد. پس از ریشهکن ساختن بدعتها، [[اسلام]] را از نو پیاده میکند"<ref>{{عربی|" یَصْنَعُ کَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} یَهْدِمُ مَا کَانَ قَبْلَهُ کَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَمْرَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ یَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیداً "}}؛ الغیبة نعمانی، ص ۲۳۰، ح ۱۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲، ح ۱۰۸.</ref>؛ همچنین آمده است: "هیچ بدعتی نیست، مگر آنکه [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} آن را از پیکر [[اسلام]] میزداید و هیچ سنتی نیست، جز اینکه آن را بر پا میدارد"<ref>{{عربی|" لَا یَتْرُکُ بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَ لَا سُنَّةً إِلَّا أَقَامَهَا "}}؛ وسائل الشیعة، ج ۲۵، ص ۴۳۶؛ ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۸۵.</ref>. | ||
*درباره کتاب تازه نیز باید دانست که این مسئله، به معنای آوردن [[قرآن]] دیگر نیست، بلکه آن [[حضرت]] اهداف و برنامههای اصیل [[قرآن]] را بیان کرده و [[تفسیر]] واقعی [[آیات]] را بیان خواهد نمود: "وقتی [[قائم]] ما به پا خیزد... و سخنگوی ما سخن بگوید، [[قرآن]] و [[احکام]] [[دین]] را همانگونه که بر [[پیامبر]] نازل شده است از نو به شما میآموزد" <ref>{{عربی|" فَلَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَهُ وَ تَکَلَّمَ بِتَکَلُّمِنَا ثُمَّ اسْتَأْنَفَ بِکُمْ تَعْلِیمَ الْقُرْآنِ وَ شَرَائِعِ الدِّینِ وَ الْأَحْکَامِ وَ الْفَرَائِضِ کَمَا أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ "}}؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۶، ح ۶۲۸؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۴۷.</ref>. | *درباره کتاب تازه نیز باید دانست که این مسئله، به معنای آوردن [[قرآن]] دیگر نیست، بلکه آن [[حضرت]] اهداف و برنامههای اصیل [[قرآن]] را بیان کرده و [[تفسیر]] واقعی [[آیات]] را بیان خواهد نمود: "وقتی [[قائم]] ما به پا خیزد... و سخنگوی ما سخن بگوید، [[قرآن]] و [[احکام]] [[دین]] را همانگونه که بر [[پیامبر]] نازل شده است از نو به شما میآموزد" <ref>{{عربی|" فَلَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَهُ وَ تَکَلَّمَ بِتَکَلُّمِنَا ثُمَّ اسْتَأْنَفَ بِکُمْ تَعْلِیمَ الْقُرْآنِ وَ شَرَائِعِ الدِّینِ وَ الْأَحْکَامِ وَ الْفَرَائِضِ کَمَا أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ "}}؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۶، ح ۶۲۸؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۴۷.</ref>. | ||
خط ۲۶۹: | خط ۲۶۹: | ||
#چون [[فقها]] در استنباط [[حکم شرعی]]، از یک سلسله قواعد و اصول بهره میجویند، گاهی حکمی را که استنباط کردهاند با [[حکم]] واقع مطابقت ندارد؛ هرچند نتیجه آن استنباط، برای [[مجتهد]] و مقلّدینش [[حجّت]] شرعی است؛ ولی در [[حکومت]] [[امام زمان]] {{ع}} [[حضرت]]، [[احکام واقعی]] را بیان میفرماید. | #چون [[فقها]] در استنباط [[حکم شرعی]]، از یک سلسله قواعد و اصول بهره میجویند، گاهی حکمی را که استنباط کردهاند با [[حکم]] واقع مطابقت ندارد؛ هرچند نتیجه آن استنباط، برای [[مجتهد]] و مقلّدینش [[حجّت]] شرعی است؛ ولی در [[حکومت]] [[امام زمان]] {{ع}} [[حضرت]]، [[احکام واقعی]] را بیان میفرماید. | ||
#برخی از [[احکام شرعی]] در شرایطی خاص و اضطراری و برای [[تقیه]] به صورت غیر واقعی اعلام شده است که در روزگار [[حضرت]]، [[تقیه]] برداشته میشود و [[حکم]] واقعی بیان میگردد<ref>چشماندازی به حکومت [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}، نجم الدین طبسی، ص ۱۵۰</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸.</ref>. | #برخی از [[احکام شرعی]] در شرایطی خاص و اضطراری و برای [[تقیه]] به صورت غیر واقعی اعلام شده است که در روزگار [[حضرت]]، [[تقیه]] برداشته میشود و [[حکم]] واقعی بیان میگردد<ref>چشماندازی به حکومت [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}، نجم الدین طبسی، ص ۱۵۰</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸.</ref>. | ||
*«در بسیاری از [[روایات]]، از [[تجدید دین]] و آمدن [[آیین جدید]] توسط [[امام مهدی]] {{ع}} سخن رفته است<ref>ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۸۳؛ غیبة نعمانی، ص ۲۳۱.</ref>. [[تجدید دین]] به هریک از این معانی تصور شده: تصحیح انحرافها و تحریفها، | *«در بسیاری از [[روایات]]، از [[تجدید دین]] و آمدن [[آیین جدید]] توسط [[امام مهدی]] {{ع}} سخن رفته است<ref>ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۸۳؛ غیبة نعمانی، ص ۲۳۱.</ref>. [[تجدید دین]] به هریک از این معانی تصور شده: تصحیح انحرافها و تحریفها، آشکار کردن فراموششدههای دینی، شرح [[احکام واقعی]] و [[فهم]] درست [[دین]]، متناسب با [[فرهنگ]] زمان و... همه اینها در تجدید حیات [[دین]]، از این حکایت میکند که [[پیش از ظهور]]، [[اندیشه]] دینی بهگونهای به کاستیها و پیرایهها آمیخته خواهد شد که از حرکتهای مهم [[امام]]{{ع}}، پاکسازی و پیراستن ذهنها از رسوبات [[فکری]] گذشته و بازسازی [[فکر]] دینی و در نهایت، احیای دوباره [[تعالیم]] [[اسلام]] [[راستین]] خواهد بود. [[حضرت علی]] {{ع}} میفرماید: "[[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} کتاب و [[سنت]] مرده و از میان رفته را زنده میکند"<ref>نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۱۳۸.</ref>. [[راوی]] میگوید: خدمت [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: [[سیره]] و [[رفتار]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} چیست؟ فرمود: "همان کاری را که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} انجام داد، [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} هم انجام میدهد. بدعتهای موجود را خراب میکند چنانچه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] هم اساس [[جاهلیت]] را منهدم نمود، انگاه [[اسلام]] را از نو بنا میکند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲.</ref>. | ||
*پس تجدید [[دین در زمان ظهور]] [[حضرت]]، یعنی احیای [[سنت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۱۸.</ref>. | *پس تجدید [[دین در زمان ظهور]] [[حضرت]]، یعنی احیای [[سنت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۱۸.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۲۹۸: | خط ۲۹۸: | ||
*«[[خداوند متعال]]، [[آخرین سفیر]] خود را، با رویکرد [[ظهور]] و نمود [[کتاب و سنت]] در [[جامعه]] به [[حکومت]] میرساند. حرکت [[حضرت مهدی]] {{ع}} در جهت استمرار حرکت [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] {{عم}} و مبیّن و مفسّر [[قرآن]] است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[قائم]]، از اولاد من است. اسمش، اسم من و کنیهاش، [[کنیه]] من و شمائلش، شمائل من و سنتش، [[سنت]] من است. [[مردم]] را به فرمانبرداری من و [[شریعت]] من وامیدارد و به کتاب پروردگارم فرا میخواند. هر کس او را [[اطاعت]] کند، مرا [[اطاعت]] کرده و هر کس از او [[نافرمانی]] کند، مرا [[نافرمانی]] کرده است. هر کس [[غیبت]] او را [[انکار]] کند، مرا [[انکار]] کرده و هر کس او را [[تکذیب]] کند، مرا [[تکذیب]] کرده است. هر کس او را [[تصدیق]] کند، مرا [[تصدیق]] کرده است. شکایت کسانی را که درباره او مرا [[تکذیب]] کنند و گفتار مرا در [[شأن]] او منکر شوند و [[امت]] مرا [[گمراه]] کنند، به [[خدا]] میبرم و زود باشد که [[ستمکاران]] بدانند به کجا بازگشت میکنند.<ref>کمال الدین، ص۴۱۱.</ref>. به تصریح این [[روایت]]، کتاب [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} همان [[قرآن]] است که به آن عمل میکند و [[سنت]] او نیز همان [[سنت]] [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]]{{صل}} است. در این باره، [[روایت]] دیگری هم هست که به همین مطالب میپردازد و بیانگر آن است که [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} هر چه بگوید، از [[قرآن]] است. | *«[[خداوند متعال]]، [[آخرین سفیر]] خود را، با رویکرد [[ظهور]] و نمود [[کتاب و سنت]] در [[جامعه]] به [[حکومت]] میرساند. حرکت [[حضرت مهدی]] {{ع}} در جهت استمرار حرکت [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] {{عم}} و مبیّن و مفسّر [[قرآن]] است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[قائم]]، از اولاد من است. اسمش، اسم من و کنیهاش، [[کنیه]] من و شمائلش، شمائل من و سنتش، [[سنت]] من است. [[مردم]] را به فرمانبرداری من و [[شریعت]] من وامیدارد و به کتاب پروردگارم فرا میخواند. هر کس او را [[اطاعت]] کند، مرا [[اطاعت]] کرده و هر کس از او [[نافرمانی]] کند، مرا [[نافرمانی]] کرده است. هر کس [[غیبت]] او را [[انکار]] کند، مرا [[انکار]] کرده و هر کس او را [[تکذیب]] کند، مرا [[تکذیب]] کرده است. هر کس او را [[تصدیق]] کند، مرا [[تصدیق]] کرده است. شکایت کسانی را که درباره او مرا [[تکذیب]] کنند و گفتار مرا در [[شأن]] او منکر شوند و [[امت]] مرا [[گمراه]] کنند، به [[خدا]] میبرم و زود باشد که [[ستمکاران]] بدانند به کجا بازگشت میکنند.<ref>کمال الدین، ص۴۱۱.</ref>. به تصریح این [[روایت]]، کتاب [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} همان [[قرآن]] است که به آن عمل میکند و [[سنت]] او نیز همان [[سنت]] [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]]{{صل}} است. در این باره، [[روایت]] دیگری هم هست که به همین مطالب میپردازد و بیانگر آن است که [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} هر چه بگوید، از [[قرآن]] است. | ||
*ولی بر اساس یک دسته از [[روایات]]، [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} امر جدید میآورد و به [[کتاب جدید]] عمل میکند؛ از جمله [[نعمانی]] در [[کتاب الغیبه]] خود آورده است: "[[قائم]]، با امر جدید و [[کتاب جدید]] و [[قضای جدید]] [[قیام]] میکند"<ref>{{عربی|" یَقُومُ الْقَائِمُ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ وَ قَضَاءٍ جَدِیدٍ "}}؛ غیبت نعمانی، ص۲۳۸.</ref>. [[سید محمد صدر]] در توجیه عبارت "[[کتاب جدید]]" مینویسد: "مراد از [[کتاب جدید]]، آن است که [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} برای [[مردم]]، [[تفسیر]] جدیدی از [[کلام]] و [[کتاب خدا]]، [[قرآن]] ارائه میکند؛ تفسیری که بسیار عمیق است. یا اینکه [[حضرت مهدی]] {{ع}} قواعد عام جدیدی را، در [[تفسیر]] [[قرآن کریم]] بیان میکند که روش تازهای در [[تفسیر]] و [[فهم]] [[قرآن]] به حساب میآید<ref>تاریخ ما بعد الظهور، ج۳، ص ۴۵۳.</ref>. | *ولی بر اساس یک دسته از [[روایات]]، [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} امر جدید میآورد و به [[کتاب جدید]] عمل میکند؛ از جمله [[نعمانی]] در [[کتاب الغیبه]] خود آورده است: "[[قائم]]، با امر جدید و [[کتاب جدید]] و [[قضای جدید]] [[قیام]] میکند"<ref>{{عربی|" یَقُومُ الْقَائِمُ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ وَ قَضَاءٍ جَدِیدٍ "}}؛ غیبت نعمانی، ص۲۳۸.</ref>. [[سید محمد صدر]] در توجیه عبارت "[[کتاب جدید]]" مینویسد: "مراد از [[کتاب جدید]]، آن است که [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} برای [[مردم]]، [[تفسیر]] جدیدی از [[کلام]] و [[کتاب خدا]]، [[قرآن]] ارائه میکند؛ تفسیری که بسیار عمیق است. یا اینکه [[حضرت مهدی]] {{ع}} قواعد عام جدیدی را، در [[تفسیر]] [[قرآن کریم]] بیان میکند که روش تازهای در [[تفسیر]] و [[فهم]] [[قرآن]] به حساب میآید<ref>تاریخ ما بعد الظهور، ج۳، ص ۴۵۳.</ref>. | ||
* [[فهم]] [[قرآن]] و [[تفسیر]] آن و پیبردن به بطنهای [[قرآن]]، کار هر کسی نیست. با اینکه در [[عصر غیبت]]، علمای [[اسلام]] در [[تفسیر]] و [[تبیین]] [[قرآن کریم]] بسیار زحمت کشیدهاند؛ اما چون در [[عصر غیبت]] بوده و دسترسی به [[امام غایب]]{{ع}} تقریبا غیر ممکن بوده است؛ بنابراین در [[تفسیر]] و [[تبیین]] حقایق [[قرآن]] نتوانستهاند بسیاری از حقایق، بطون و اشارات [[قرآن]] را بیان کنند؛ اما چون [[حضرت مهدی]] {{ع}} به همه [[اسرار]] کتاب الهی [[آگاه]] است و یک [[حکومت]] جهانی تشکیل میدهد، ناگزیر باید همه [[احکام]] فردی و [[اجتماعی]] مورد نیاز آن [[جامعه]] را از [[قرآن]]، استخراج و در [[جامعه]]، [[اجرا]] کند. به باور ما در [[قرآن]] هر چیزی که مورد نیاز [[هدایت]] [[بشر]] باشد، وجود دارد و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} همه آنها را بیان کرده، به مرحله عمل در میآورد. ممکن است [[قوانین]] و قواعد [[تفسیر]] [[قرآن]] تغییر یابد و حقایقی مطرح شود که در [[عصر ظهور]] تازگی داشته، تصویر جدیدی از [[کتاب و سنت]] تصور شود. بر این اساس [[کتاب جدید]]؛ یعنی [[تفسیر]] نو و بیان اموری که تا آن زمان کسی آنها را بیان نکرده است، یا تأسیس قواعد و اصولی در [[تفسیر]] که تا آن زمان، بی سابقه بوده است. در [[زمان غیبت]]، بدعتهایی در [[دین]] پدید میآید و احکامی از [[قرآن]] و [[اسلام]] طبق میل [[مردم]]، [[تأویل]] و [[تفسیر]] میشود. بعضی از [[حدود]] و [[احکام]] چنان فراموش میشود که گویی، اصلاً از [[اسلام]] نبوده است. وقتی [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کرد، [[بدعتها]] را [[باطل]] و [[احکام خدا]] را همان گونه که صادر شده است، | * [[فهم]] [[قرآن]] و [[تفسیر]] آن و پیبردن به بطنهای [[قرآن]]، کار هر کسی نیست. با اینکه در [[عصر غیبت]]، علمای [[اسلام]] در [[تفسیر]] و [[تبیین]] [[قرآن کریم]] بسیار زحمت کشیدهاند؛ اما چون در [[عصر غیبت]] بوده و دسترسی به [[امام غایب]]{{ع}} تقریبا غیر ممکن بوده است؛ بنابراین در [[تفسیر]] و [[تبیین]] حقایق [[قرآن]] نتوانستهاند بسیاری از حقایق، بطون و اشارات [[قرآن]] را بیان کنند؛ اما چون [[حضرت مهدی]] {{ع}} به همه [[اسرار]] کتاب الهی [[آگاه]] است و یک [[حکومت]] جهانی تشکیل میدهد، ناگزیر باید همه [[احکام]] فردی و [[اجتماعی]] مورد نیاز آن [[جامعه]] را از [[قرآن]]، استخراج و در [[جامعه]]، [[اجرا]] کند. به باور ما در [[قرآن]] هر چیزی که مورد نیاز [[هدایت]] [[بشر]] باشد، وجود دارد و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} همه آنها را بیان کرده، به مرحله عمل در میآورد. ممکن است [[قوانین]] و قواعد [[تفسیر]] [[قرآن]] تغییر یابد و حقایقی مطرح شود که در [[عصر ظهور]] تازگی داشته، تصویر جدیدی از [[کتاب و سنت]] تصور شود. بر این اساس [[کتاب جدید]]؛ یعنی [[تفسیر]] نو و بیان اموری که تا آن زمان کسی آنها را بیان نکرده است، یا تأسیس قواعد و اصولی در [[تفسیر]] که تا آن زمان، بی سابقه بوده است. در [[زمان غیبت]]، بدعتهایی در [[دین]] پدید میآید و احکامی از [[قرآن]] و [[اسلام]] طبق میل [[مردم]]، [[تأویل]] و [[تفسیر]] میشود. بعضی از [[حدود]] و [[احکام]] چنان فراموش میشود که گویی، اصلاً از [[اسلام]] نبوده است. وقتی [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کرد، [[بدعتها]] را [[باطل]] و [[احکام خدا]] را همان گونه که صادر شده است، آشکار میسازد و تجدید آنها به مثابه [[دین جدید]] تلقی میشود؛ بنابراین [[حضرت مهدی]] {{ع}} برای بیان و [[اجرای احکام]] [[اسلام]] و [[دستورات]] کتاب الهی و [[تفسیر]] و [[تبیین]] و [[تأویل]] [[قرآن]] [[قیام]] میکند و [[احکام]] [[قرآن]] را به معنای واقعی کلمه، در سر تاسر [[جهان]]، [[حاکم]] میسازد. آن [[حضرت]]، [[دستورات]] زندگی را در [[زمان ظهور]] و تشکیل [[حکومت]] جهانی [[اسلام]]، از [[قرآن کریم]] استفاده میکند و قانون اساسی [[حکومت]] او برای اداره [[جامعه جهانی]] اسلامی، همان [[قرآن کریم]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} است و کتاب جدیدی ندارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۲، ص ۸۲ - ۸۵.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |