پرش به محتوا

امامت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴٬۴۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۲
جز (جایگزینی متن - 'شان نزول' به 'شأن نزول')
خط ۳۳۴: خط ۳۳۴:


== [[مصادیق امام]] ==
== [[مصادیق امام]] ==
== [[امامت]] [[حق]] بالاصاله ==
[[امامت]] [[حق]] [[بالاصاله]] در برگیرنده [[امامت]] کسانی است که [[خدای متعال]] مستقیماً [[امامت]] را برای آنان [[جعل]] کرده است؛ مانند [[امامت]] برخی [[پیامبران الهی]] که با توجه به تفاوت درجات، از مراتب متفاوت [[امامت]] برخوردار بوده‌اند؛ چون [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} <ref> فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref> [[حضرت یعقوب]] {{ع}} و [[حضرت اسحاق]] {{ع}}: {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلا جَعَلْنَا صَالِحِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}} <ref> فرو اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۲ - ۷۳.</ref>، [[حضرت یوسف {{ع}}: {{متن قرآن|وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا}} <ref> و چون به برنایی خویش رسید بدو (نیروی) داوری و دانش بخشیدیم؛ سوره یوسف، آیه: ۲۲.</ref>، [[حضرت لوط]] {{ع}}: {{متن قرآن|وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا}} <ref> و به لوط داوری و دانشی دادیم؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۴.</ref>، [[حضرت موسی]] {{ع}}: {{متن قرآن|وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا}} <ref> و چون به برنایی خویش رسید و استواری یافت بدو (نیروی) داوری و دانشی بخشیدیم؛ سوره قصص، آیه: ۱۴.</ref>، [[حضرت داود]] {{ع}} و [[حضرت سلیمان]] {{ع}}: {{متن قرآن|وَكُلا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا}} <ref> و به هر یک داوری و دانشی دادیم؛ سوره انبیاء، آیه:۷۹.</ref> و [[پیامبر|حضرت محمد]] {{صل}}: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}} <ref> سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او؛ سوره مائده، آیه: ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ}} <ref> پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سوره احزاب، آیه: ۶.</ref> سرّ بهره‌مندی برخی از [[انبیای الهی]] از [[مقام امامت]] این است که [[امام]] {{ع}} افزون بر [[مقتدا]] و [[الگو]] بودن در گفتار و [[رفتار]]، عهده‌دار [[امور سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[امت]] است، حدود را [[اجرا]] و [[امیران]] را [[عزل]] و [[نصب]] و از [[امت]] [[دفاع]] و جانیان را [[تأدیب]] می‌کند، ازاین رو ممکن است کسی [[پیامبر]] {{صل}} باشد؛ ولی عهده‌دار [[امور سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[امت]] نباشد<ref>الرسائل العشر، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۴.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
در بیان [[دلایل]] انفکاک [[نبوت]] از [[امامت]] وجوهی گفته‌اند؛ از جمله آنکه به دلالت برخی [[آیات]]، [[نبوّت]] غیر از مَلِک بودن و [[رهبری]] است: {{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ}} <ref> و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند:چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۷.</ref> با توجه به اینکه مَلِک در [[آیه]] به معنای [[تدبیر]] کننده [[جامعه]] است که [[انسان‌ها]] را به کمال [[شایسته]] خود می‌رساند و موانع دستیابی به کمال را از مسیر آنان دفع می‌کند <ref>الميزان، ج ۲، ص ۲۸۷.</ref> و [[بنی اسرائیل]] به صورت [[اعتراض]] به پیامبرشان اشموئیل گفته‌اند: "ما از [[طالوت]] به [[مُلک]] شایسته‌تریم"، در حالی که اگر [[مقام نبوت]] با [[رهبری]] یکی بود می‌بایست گفته می‌شد تو به [[مُلک]] و [[سلطنت]] شایسته‌تری، چون تو [[پیامبری]]، و اشموئیل در پاسخ [[اعتراض]] آنان گفت: اولاً [[خدا]] او را [[برگزیده]] است و ثانیاً او بر اثر برخورداری از [[علم]] و توان جسمانی که لازمه [[امامت]] و [[رهبری]] است [[برگزیده]] شده است <ref>الرسائل العشر، ص ۱۱۲.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
[[دلیل]] دیگر آنکه [[خدای متعال]] خطاب به [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} پس از دریافت [[مقام نبوت]] و در پایان [[عمر]] فرمود: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} <ref>من تو را پیشوای مردم می‌گمارم؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref> نیز زمانی این [[مقام]] به آن [[حضرت]] داده شد که وی دارای ذرّیه و [[فرزندان]] بوده و امتحاناتی را پشت سر گذاشته است<ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۶۷ ـ ۲۶۸.</ref> با توجه به انفکاک [[امامت]] از [[نبوت]] قول کسانی که [[امامت]] در [[آیه]] را به [[نبوت]] معنا کرده‌اند صحیح نیست <ref>الرسائل العشر، ص ۱۱۳؛ امام‌شناسى، ج ۱، ص ۱۳۰.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
برخی در ذیل [[آیه]] مذکور [[امام]] {{ع}} را [[پیامبر|نبی]] {{صل}} معنا کرده‌اند؛ اما در جای دیگر، در برابر کسانی که [[امام]] {{ع}} را [[پیامبر|نبی]] {{صل}} معنا کرده‌اند ترجیح داده‌اند که [[امام]] {{ع}} در معنای خودش به‌کار گرفته شود<ref>التفسير الكبير، ج ۲۲، ص ۱۹۱.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
[[دلیل]] دیگر آنکه [[حضرت موسی]] {{ع}} [[هارون]] را [[خلیفه]] خود قرار داد، در حالی که او [[پیامبر]] {{صل}} بود؛ ولی [[مقام امامت]] نداشت و با [[استخلاف]] [[موسی]] به این سمت [[منصوب]] گردید: {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ }} <ref> و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!؛ سوره اعراف، آیه: ۱۴۲.</ref><ref>الرسائل العشر، ص ۱۱۲ ـ ۱۱۳.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
برخی [[مفسران]] در فرق بین [[امام]] {{ع}} و [[پیامبر|نبی]] {{صل}} گفته‌اند: گرچه [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام]] {{ع}} هر دو هدایتگرند، [[هدایت]] [[پیامبر]] {{صل}} فقط "[[راهنمایی]]" و به معنای نشان دادن راه است؛ اما [[هدایت]] [[امامان]] "راهبری" به معنای رساندن به مقصود است<ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۷۲.</ref> با این همه گفتنی است که در رویکرد مطالب پیشگفته بین [[امامت]] و [[مُلک]] خلط شده و گویا [[گمان]] شده [[امام]] {{ع}} و مَلِک یکی است، از این رو از آیاتی که به [[مُلک]] مربوط می‌شود در بیان [[امامت]] استفاده شده است؛ ولی واقع امر این‌گونه نیست، زیرا [[امامت]] [[ریاست عامه]] در امر [[دین]] و دنیاست؛ ولی [[مُلک]] منصبی اجرایی در امر [[حکومت]] است که گاهی [[امام]] {{ع}} خود آن را بر عهده می‌گیرد؛ مانند [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[پیامبر|پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امام علی|امام علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} و گاهی به [[اذن خدا]] و با توجه به ملاکهای خاص، دیگری را به جای خود [[منصوب]] می‌کند؛ مانند [[نصب]] [[طالوت]]<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
== [[امامت]] [[حق]] بالاستخلاف ==
[[پیامبران]] چون از جهت [[عمر]] و امکانات محدودند برای محقق ساختن اهداف خود به [[امر الهی]] [[جانشین]] خود را به [[مردم]] معرفی و [[مردم]] را به [[اطاعت]] از آنان سفارش می‌کنند، بر این اساس اگر [[پیامبر]] {{صل}} [[خلیفه]] و [[امام]] {{ع}} معرفی نکند رسالتش را به انجام نرسانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} <ref> ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد؛ سوره مائده، آیه: ۶۷.</ref> از این [[آیه]] برمی‌آید موضوع مهمی که [[تبلیغ]] آن بر عهده [[پیامبر]] {{صل}} گذاشته‌شده همسنگ [[نبوت]] است، به‌گونه‌ای که اگر [[ابلاغ]] نشود [[رسالت]] [[پیامبر]] {{صل}} ناتمام می‌ماند. از سوی دیگر [[تبلیغ]] آن امر مهم و حساس ممکن است خطراتی برای [[پیامبر]] {{صل}} در پی داشته باشد، ازاین‌رو [[خدا]] به او [[وعده]] [[حفاظت]] می‌دهد و این موضوع مهم جز [[ابلاغ]] [[خلافت]] و [[جانشینی]] نبوده است <ref>الميزان، ج ۶، ص ۴۶ ـ ۴۸ ـ ۵۰.</ref>
افزون بر آنچه [[گذشت]] مسئله [[خلافت]] به قدری اهمیت دارد که با تحقق آن، [[کافران]] و [[دشمنان]] از تعرض به [[دین]] [[مأیوس]] می‌شوند و [[دین]] با آن کامل و [[نعمت]] با آن تمام و [[اسلام]] [[دین]] مرضیّ [[خدا]] خواهد شد: {{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا }} <ref> امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان آیین شما پسندیدم؛ سوره مائده، آیه: ۳.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>
== [[امامت]] و [[عهد الهی]] ==
== [[امامت]] و [[کمال دین]] ==


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۰٬۶۷۸

ویرایش