پرش به محتوا

انحراف در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۵: خط ۲۵:


از نظر [[دانشمندان]] [[علم اخلاق]] نیز خروج از حد و راه میانه و [[اعتدال]] و [[زیاده‌روی]] یا کوتاهی در برآوردن خواسته نیروهای درونی [[انسان]]، باعث انحراف می‌شود<ref>نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، ص۷۹.</ref>. با این حال، از نظر [[جامعه‌شناسی]] ماهیت انحراف و کج‌روی، پیچیده‌تر از آن است که بتوان درباره آن نظر قاطعی داشت و جامعه شناسان هنگام بحث از انحراف و کج‌روی، معنای [[واحدی]] را قصد نمی‌کنند<ref>راک، پل، کجروی، ترجمه اسماعیل اسفندیاری، ص۲۶۹.</ref>. به طور کلی اگر [[رفتاری]] با انتظارات مشترک [[جامعه]] یا یک گروه سازگار نباشد و بیشتر افراد، آن را [[ناپسند]] تلقی کنند، [[کج‌روی]] [[اجتماعی]] با [[انحراف]] تلقی می‌شود<ref>میری، سید حسین، مطالعات انحرافات و کج‌روی‌های اجتماعی، ص۱۳۳.</ref>. البته از نگاه [[جامعه‌شناسی]]، معیار ارزیابی یک [[رفتار]]، نوع رابطه آن با [[هنجارها]] و [[قواعد]] [[زندگی اجتماعی]] است؛ اعم از اینکه آن هنجارها در ذات خود خوب باشند یا بد. از همین رو، برخی از [[جامعه‌شناسان]] انحراف را به دو شاخه مثبت و منفی تقسیم کرده‌اند<ref>صدر، سیدموسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۶؛ حیدرنسب، نادر و علی بخشی، انحراف چیست؟ منحرف کیست؟، ص۲۳ -۲۴.</ref>. در انحراف مثبت، فرد با اطلاع و [[آگاهی]] کامل، حدود و ارزش‌های [[حاکم]] بر جامعه را زیر پا می‌گذارد و خود [[ارزش]] و اعتباری نو که [[برتر]] از ارزش‌های پیشین است، می‌آفریند؛ ولی در انحراف منفی، فرد یا گروهی از [[نظام]] [[ارزش‌های جامعه]] [[تجاوز]] می‌کند و نظامی می‌آفریند که از نظام پیشین و [[هنجار]] حاکم [[پست‌تر]] است<ref>صدر، سید موسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۶؛ شیخاوندی، داور، جامعه‌شناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، ص۴۰.</ref>. از همین رو تعریف [[دینی]] و [[اخلاقی]] از انحراف کاملاً مترادف با تعاریف [[حقوقی]] و جامعه‌شناسی نیست و از منظر [[دین و اخلاق]]، معیار تعیین رفتار نه [[قانون]] حاکم بلکه [[وجدان]] و [[تکلیف الهی]] است؛ با رفتارهای هنجارشکنانه از نظر قانون اجتماعی که از نظر [[اخلاق]] و [[قرآن]]، کج‌روی و انحراف نیست و برعکس<ref>صدر، سیدموسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۶ – ۱۷.</ref>.<ref>[[نجمه خوشدل|خوشدل، نجمه]]، [[انحراف (مقاله)| مقاله «انحراف»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۳۴۸.</ref>
از نظر [[دانشمندان]] [[علم اخلاق]] نیز خروج از حد و راه میانه و [[اعتدال]] و [[زیاده‌روی]] یا کوتاهی در برآوردن خواسته نیروهای درونی [[انسان]]، باعث انحراف می‌شود<ref>نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، ص۷۹.</ref>. با این حال، از نظر [[جامعه‌شناسی]] ماهیت انحراف و کج‌روی، پیچیده‌تر از آن است که بتوان درباره آن نظر قاطعی داشت و جامعه شناسان هنگام بحث از انحراف و کج‌روی، معنای [[واحدی]] را قصد نمی‌کنند<ref>راک، پل، کجروی، ترجمه اسماعیل اسفندیاری، ص۲۶۹.</ref>. به طور کلی اگر [[رفتاری]] با انتظارات مشترک [[جامعه]] یا یک گروه سازگار نباشد و بیشتر افراد، آن را [[ناپسند]] تلقی کنند، [[کج‌روی]] [[اجتماعی]] با [[انحراف]] تلقی می‌شود<ref>میری، سید حسین، مطالعات انحرافات و کج‌روی‌های اجتماعی، ص۱۳۳.</ref>. البته از نگاه [[جامعه‌شناسی]]، معیار ارزیابی یک [[رفتار]]، نوع رابطه آن با [[هنجارها]] و [[قواعد]] [[زندگی اجتماعی]] است؛ اعم از اینکه آن هنجارها در ذات خود خوب باشند یا بد. از همین رو، برخی از [[جامعه‌شناسان]] انحراف را به دو شاخه مثبت و منفی تقسیم کرده‌اند<ref>صدر، سیدموسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۶؛ حیدرنسب، نادر و علی بخشی، انحراف چیست؟ منحرف کیست؟، ص۲۳ -۲۴.</ref>. در انحراف مثبت، فرد با اطلاع و [[آگاهی]] کامل، حدود و ارزش‌های [[حاکم]] بر جامعه را زیر پا می‌گذارد و خود [[ارزش]] و اعتباری نو که [[برتر]] از ارزش‌های پیشین است، می‌آفریند؛ ولی در انحراف منفی، فرد یا گروهی از [[نظام]] [[ارزش‌های جامعه]] [[تجاوز]] می‌کند و نظامی می‌آفریند که از نظام پیشین و [[هنجار]] حاکم [[پست‌تر]] است<ref>صدر، سید موسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۶؛ شیخاوندی، داور، جامعه‌شناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، ص۴۰.</ref>. از همین رو تعریف [[دینی]] و [[اخلاقی]] از انحراف کاملاً مترادف با تعاریف [[حقوقی]] و جامعه‌شناسی نیست و از منظر [[دین و اخلاق]]، معیار تعیین رفتار نه [[قانون]] حاکم بلکه [[وجدان]] و [[تکلیف الهی]] است؛ با رفتارهای هنجارشکنانه از نظر قانون اجتماعی که از نظر [[اخلاق]] و [[قرآن]]، کج‌روی و انحراف نیست و برعکس<ref>صدر، سیدموسی، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ص۱۶ – ۱۷.</ref>.<ref>[[نجمه خوشدل|خوشدل، نجمه]]، [[انحراف (مقاله)| مقاله «انحراف»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۳۴۸.</ref>
==زمینه‌های انحراف==
درباره منشأ [[گرایش]] به [[لغزش]] و انحراف در [[انسان]]، [[جامعه شناسان]] [[اختلاف]] نظر دارند. برخی بر این باورند که عامل انحراف انسان، بیرونی است و ارتباطی با [[فطرت]] او ندارد<ref>روسو، ژان ژاک، امیل، ترجمه غلامحسین زیرک زاده، ص۲۰۱؛ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۳، ص۴۱۵- ۴۱۷.</ref> و عواملی نظیر [[خانواده]]، محیط‌های [[آموزشی]] و [[رسانه‌ها]] در بروز رفتارهای [[انحرافی]] اثرگذارند<ref>قائم مقامی، فرهت، نظام‌گسیختگی و انحرافات اجتماعی؛ مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی رفتار انحرافی، ص۲۹ -۳۸.</ref>؛ اما جمع دیگری معتقدند بدی‌های [[انسان]] همیشه معلول محیط و [[اجتماع]] نیست و طبع [[انسانی]] هم در این زمینه نقش دارد. بر اساس این [[باور]]، انسان دارای صفاتی است که در صورت نبود [[مراقبت]] و [[تسلط]] بر آنها، عامل [[گمراهی]] او خواهند شد و اساساً کج‌روی‌ها جزئی از وجود آدمی‌اند<ref>سروش، عبدالکریم، حکمت و معیشت، ج۱، ص۴۷ -۵۳.</ref>. در [[آموزه‌های دینی]] بر عواملی نظیر تکیه بر [[ظن]] و [[گمان]] به جای [[علم]] و [[یقین]]، میل و هوای [[نفسانی]]، [[شتاب‌زدگی]]، سنت‌گرایی، گذشته‌نگری و شخصیت‌گرایی به عنوان ریشه‌های [[انحراف‌ها]]، [[گمراهی‌ها]] و لغزش‌های [[فکری]] تأکید شده است<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲، ص۶۶- ۶۹.</ref>.
به طور کلی مهم‌ترین عوامل [[انحراف]]، عبارت‌اند از: محیط طبیعی، نژاد و [[ارث]]، نبود [[تعلیم و تربیت]] و نارسایی [[فرهنگ جامعه]]<ref>سیف اللهی، سیف اللهی، مبانی جامعه‌شناسی، ص۲۲۴ – ۲۲۵.</ref>، جرم‌زایی [[خانواده]]، [[ضعف]] [[نظارت اجتماعی]]، ضعف [[مبانی دینی]]، دگرگونی در ارزش‌های [[اجتماعی]]، [[فقر]]، [[بیکاری]] و [[نقص]] جسمی و [[ذهنی]]<ref>قجاوند، کاظم، کلیات جامعه‌شناسی انحرافات اجتماعی، ص۳۲ -۳۳.</ref>؛ همچنین برخی علت‌های [[سیاسی]] مانند [[رهبران]] [[فاسد]]، نبود [[عدالت سیاسی]] و [[قضایی]] و بعضی از عوامل جغرافیایی نظیر شرایط آب و هوایی و شرایط [[فرهنگی]] ناشی از آن نیز در این زمینه نقش دارند<ref>قجاوند، کاظم، کلیات جامعه‌شناسی انحرافات اجتماعی، ص۳۲ -۳۳.</ref>. «کارکردگرایان»، رفتارهای انحرافی را ناشی از [[سوء]] کارکرد نظام‌های مختلف اجتماعی می‌دانند<ref>قجاوند، کاظم، کلیات جامعه‌شناسی انحرافات اجتماعی، ص۳۲ -۳۳.</ref> و [[پیروان]] [[نظریه]]«تضاد» بر این اعتقادند که [[زندگی]]، مجموعه‌ای از [[درگیری‌ها]]، تضادها و کشمکش‌هاست و هر رقابتی که با ابعاد اساسی [[زندگی اجتماعی]] در [[ارتباط]] باشد، ممکن است سبب رفتارهای انحرافی اجتماعی نیز باشد<ref>قجاوند، کاظم، کلیات جامعه‌شناسی انحرافات اجتماعی، ص۳۴.</ref>.
[[امام خمینی]] در این موضوع نگرشی [[عرفانی]] - حکمی و [[دینی]] دارد و [[معنویت]] و [[ارزش‌های معنوی]] و [[اخلاق متعالی]] و انسان شدن برای ایشان از مسائل اساسی [[حیات]] و [[زندگی]] [[بشر]] است. ایشان با [[اعتقاد به توحید]] و [[عدل]] وجودی، همه چیز را در پرتو این [[اعتقاد]] خویش و در جهت [[انسان‌سازی]] [[تفسیر]] می‌کرد<ref>جمشیدی، محمدحسین، اندیشه سیاسی امام خمینی، ص۱۵ – ۱۷.</ref>؛ از این رو [[انحراف]] را نیز دور شدن از [[راه مستقیم]] [[انسانیت]] که [[انبیای الهی]] معرفی کرده‌اند<ref>تفسیر حمد، ص۲۳۸.</ref> و هر نوع تخطی از [[ظواهر]] [[دین]]<ref>خمینی، سید روح الله، سر الصلاة، ص۳۰.</ref> می‌دانست. ایشان در تحلیل انحراف به سه حوزه فردی، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] توجه داشت؛ در تحلیل انحراف فردی طبق [[آموزه‌های قرآن کریم]] [[معتقد]] بود [[انسان]] مختار است که میان [[صراط مستقیم]] و راه کج، یکی را [[انتخاب]] کند و اگر از [[راه راست]] دور شود، [[منحرف]] است<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۸، ص۳۲۶- ۳۲۸.</ref>. نیز تخطی از دین و [[احکام دینی]]، [[اعمال]] خلاف [[اخلاق]] و خلاف [[کرامت انسانی]] و هر کاری را که مورد [[رضایت خدا]] نباشد، عامل انحراف می‌دانست<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۴، ص۴۱۳- ۴۱۴؛ تفسیر حمد، ص۲۴۰-۲۴۳؛ ولایت فقیه، ص۲۳۸.</ref>. بنابر نظر ایشان، چنین [[انحرافی]] برخاسته از خوددوستی و [[خودخواهی]] است که در [[دنیادوستی]] تجلی کرده و انسان را به [[کج‌روی]] و [[خطا]] می‌کشاند<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۱۶، ص۱۶۲ و ۴۵۸.</ref> و [[تربیت]] نکردن نفس، موجب بیماری‌های گوناگون [[روحی]] و [[فساد اخلاقی]] و انحراف می‌شود<ref>چهل حدیث، ص۲۰۷.</ref>. در این راه، [[علم]] و [[دانش]] - بدون [[توجه به خدا]] و [[معنویت]] و برای کسب [[مال]] و [[مقام]] - نیز [[ظلمت]] و موجب انحراف است<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۸، ص۳۲۸- ۳۲۹؛ امام خمینی، جهاد اکبر، ص۱۳.</ref>.
[[امام خمینی]] در تحلیل انحراف [[اجتماع]] نیز [[باور]] داشت [[جامعه]] متشکل از فرد فرد انسان‌هاست و چنانچه [[انحرافات]] فردی برطرف شود، جامعه نیز از [[لغزش]] و کج‌روی در [[امان]] می‌ماند<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۸، ص۴۸۷.</ref>. ایشان بر رعایت [[قانون]] در [[جامعه اسلامی]] توسط تمامی اعضای آن، اعم از [[مسئولان]] و [[مردم]] تأکید می‌کرد و اساس و عامل [[کج‌روی]] را شکستن [[قوانین]] [[جامعه]] می‌دانست<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۹، ص۴۲۵ و ج۱۴، ص۲۲۹.</ref>. ایشان همچنین ضمن تأکید بر [[تربیت]] صحیح [[دوران کودکی]] برای [[پیشگیری]] جامعه از [[انحراف]] و کج‌روی<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۷، ص۲۸۳ - ۲۸۴؛ ج۹، ص۱۳۷و ج۱۴، ص۳۷ - ۳۸، ۴۹۷.</ref> و توجه به [[تربیت اخلاقی]] افراد به عنوان تشکیل دهندگان جامعه<ref>تفسیر حمد، ص۱۵۰.</ref>، بر نقش عوامل دیگری مثل [[وابستگی فرهنگی]] به [[بیگانگان]]<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۱۵، ص۲۴۳- ۲۴۴.</ref> و رسانه‌های گروهی در انحراف جامعه<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۱۲، ص۲۹۰-۲۹۱ و ج۱۳، ص۴۷۶.</ref> تأکید فراوان می‌کرد.
از سوی دیگر، از نظر [[امام خمینی]] [[انحراف فکری]] و [[فرهنگی]]، خطرناک‌ترین نوع انحراف است و در صورت انحراف در [[فرهنگ]]، حتی اگر همه عناصر یک جامعه بر [[صراط مستقیم]] باشند، دیری نخواهد گذشت که [[انحراف فرهنگی]] بر همه [[غلبه]] می‌کند؛ راه [[نجات]] از آن نیز [[استقلال]]، [[اصلاح]] فرهنگ، اصلاح [[مدارس]] و [[همت]] جمعی و همگانی برای [[سد]] راه انحراف است و تلاش گروهی و محدود نمی‌تواند راه به جایی ببرد<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۱۴، ص۳ و ج۱۷، ص۳۲۲- ۳۲۳.</ref>. از این رو به نقشه [[دشمن]] برای انحراف و کج‌روی [[نوجوانان]] و [[جوانان]] در مدارس و دانشگاه‌ها هشدار می‌داد و از [[دانش]] آموزان و دانشجویان می‌خواست برای پیشگیری از انحراف، در کنار تحصیل به [[تهذیب]] [[اخلاقی]] هم بپردازند<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۱۴، ص۲.</ref>. ایشان [[ترویج]] [[مکاتب فکری]] [[غرب]] و [[شرق]]<ref>تفسیر حمد، ص۲۴۱.</ref>، قدیمی و کهنه انگاشتن [[احکام اسلام]]<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۹، ص۱۰۵.</ref> [[اشاعه فساد]] و [[فحشا]] به [[هدف]] [[تعجیل]] در [[ظهور امام زمان]]{{ع}}<ref>همان، ج۲۱، ص۱۴.</ref> و فراموش کردن اهداف اصلی و مشغول شدن به مسائل فرعی و [[اختلاف]] بر سر آن<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه، ج۸، ص۵۳۵.</ref> را از مصادیق انحراف فکری می‌دانست و با بسیار مهم شمردن تهذیب و اصلاح نفس برای طلاب و [[روحانیان]]، باتوجه به روایتی از [[پیامبر اسلام]]{{صل}}<ref>ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل الرسول، ص۵۰.</ref>، [[انحراف]] یک عالم [[دینی]] را باعث انحراف عالَم و صدمه خوردن [[اسلام]] و [[روحانیت]] می‌شمرد و با اشاره به روایتی از امیرالمؤمنین علی{{ع}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۵.</ref> بر آن بود که بوی تعفن عالِم [[منحرف]] در [[جهنم]]، موجب [[آزار]] [[اهل جهنم]] می‌شود. ایشان علت این امر را از باب [[تجسم اعمال]] و سرایت انحراف و عفونت عالم منحرف در [[جامعه]] می‌دانست<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ص۱۳ - ۱۶.</ref>.
[[امام خمینی]] همچنین در بعد [[سیاسی]]، ضمن تأکید بر [[حکومت]] [[عادل]] و [[صالح]]، انحراف [[ملت‌ها]] را برخاسته از انحراف [[حکومت‌ها]] می‌شمرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۵، ص۴۴۲.</ref> و ریشه انحراف [[حاکمان]] را [[گرفتاری]] در [[هواهای نفسانی]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۷، ص۴۹۴ و ج۱۸، ص۲۳۸.</ref>، [[وابستگی]] به [[شرق]] و [[غرب]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۴۱۳.</ref> و تلقی [[جدایی دین از سیاست]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۲۰۲.</ref> ارزیابی می‌کرد. از دیدگاه ایشان روی کارآمدن [[خاندان]] پهلوی و [[جایگزینی]] و [[ترویج]] [[فرهنگ]] [[غربی]] به جای [[فرهنگ اسلامی]] از جمله عوامل مؤثر در شکل‌گیری [[انحرافات]] و کج‌روی‌های سیاسی بوده است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۷، ص۳۳۰-۳۳۳؛ روحانی، ج۱، ص۱۳۱ و ۱۶۵.</ref>.<ref>[[نجمه خوشدل|خوشدل، نجمه]]، [[انحراف (مقاله)| مقاله «انحراف»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۳۴۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۲٬۲۶۷

ویرایش