ایمان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۹: خط ۳۹:


بر این اساس [[امام خمینی]] [[حقیقت ایمان]] را امری [[غیبی]] و نوری [[الهی]] می‌داند که بر [[قلب]] [[مؤمن]] وارد می‌شود و از [[کمالات]] روحانیه‌ای است که به [[حقیقت]] نوری آن کمتر کسی [[آگاه]] است، تا آنجا که خود مؤمن تا در این عالم [[طبیعت]] است، از [[نورانیت]] [[ایمان]] مطلع نیست<ref>چهل حدیث، ص۱۰۸، ۱۴۷ و ۵۵۳.</ref>. در مقابل، حقیقت [[کفر]] پنهان کردن آن چیزی است که یک شیء [[استحقاق]] آن را از حیث ذات، صفت یا فعل دارد<ref>امام خمینی، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص۶۶.</ref> و کفر ظلمتی برای قلب است. که [[نور]] [[فطرت]] در آن خاموش شده<ref>چهل حدیث، ص۴۲.</ref> و به [[انکار]] [[ضروریات دین]] و انکار [[حق تعالی]] و انبیای او می‌انجامد<ref>کشف اسرار، ص۲۰۰.</ref>. از این رو کفر مخالف فلوت و از فعاریات محجوبه است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ص۱۰۳.</ref>؛ به این معنا که وقتی فطرت اصلی [[انسان]] محکوم [[احکام]] حطبیعت ثمان، از عالم [[روحانیت]] محجوب می‌شود و منشأ همه [[شرور]] و شقاوت‌ها می‌گردد؛ اما فطرت مخموره [[فطرت عشق به کمال]] و [[تنفر]] از [[نقص]] است که در انسان نهاده شده و متوجه [[مقام]] روحانیت است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ص۷۷.</ref>. از این رو ایمان مطابق فطرت و کفر خارج از طریق فطرت است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ص۹۸.</ref>. به باور امام خمینی اگر فطرت [[توحید]] از میان برود و جای آن [[شرک]] و کفرآید، دیگر [[شفاعت]] شافعان نصیب انسان نمی‌شود و انسان [[جاودانه]] در [[عذاب]] است<ref>چهل حدیث، ص۳۹.</ref>.<ref>[[عزت‌الله مرادی|مرادی، عزت‌الله]]، [[ایمان و کفر (مقاله)| مقاله «ایمان و کفر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۲۱.</ref>
بر این اساس [[امام خمینی]] [[حقیقت ایمان]] را امری [[غیبی]] و نوری [[الهی]] می‌داند که بر [[قلب]] [[مؤمن]] وارد می‌شود و از [[کمالات]] روحانیه‌ای است که به [[حقیقت]] نوری آن کمتر کسی [[آگاه]] است، تا آنجا که خود مؤمن تا در این عالم [[طبیعت]] است، از [[نورانیت]] [[ایمان]] مطلع نیست<ref>چهل حدیث، ص۱۰۸، ۱۴۷ و ۵۵۳.</ref>. در مقابل، حقیقت [[کفر]] پنهان کردن آن چیزی است که یک شیء [[استحقاق]] آن را از حیث ذات، صفت یا فعل دارد<ref>امام خمینی، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص۶۶.</ref> و کفر ظلمتی برای قلب است. که [[نور]] [[فطرت]] در آن خاموش شده<ref>چهل حدیث، ص۴۲.</ref> و به [[انکار]] [[ضروریات دین]] و انکار [[حق تعالی]] و انبیای او می‌انجامد<ref>کشف اسرار، ص۲۰۰.</ref>. از این رو کفر مخالف فلوت و از فعاریات محجوبه است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ص۱۰۳.</ref>؛ به این معنا که وقتی فطرت اصلی [[انسان]] محکوم [[احکام]] حطبیعت ثمان، از عالم [[روحانیت]] محجوب می‌شود و منشأ همه [[شرور]] و شقاوت‌ها می‌گردد؛ اما فطرت مخموره [[فطرت عشق به کمال]] و [[تنفر]] از [[نقص]] است که در انسان نهاده شده و متوجه [[مقام]] روحانیت است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ص۷۷.</ref>. از این رو ایمان مطابق فطرت و کفر خارج از طریق فطرت است<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ص۹۸.</ref>. به باور امام خمینی اگر فطرت [[توحید]] از میان برود و جای آن [[شرک]] و کفرآید، دیگر [[شفاعت]] شافعان نصیب انسان نمی‌شود و انسان [[جاودانه]] در [[عذاب]] است<ref>چهل حدیث، ص۳۹.</ref>.<ref>[[عزت‌الله مرادی|مرادی، عزت‌الله]]، [[ایمان و کفر (مقاله)| مقاله «ایمان و کفر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۲۱.</ref>
==[[متعلقات ایمان]]==
[[متکلمان]] برای ایمان اصول و ارکانی برشمرده‌اند که به منزله پایه‌های آن است و بدون هر یک از آنها [[ایمان ثابت]] نمی‌شود. در بیان ارکان [[ایمان]]، گفته‌های گوناگونی وجود دارد. [[متکلمان امامیه]] [[توحید]]، [[عدل]]، [[نبوت]] و [[امامت]]<ref>فاضل مقداد، الاعتماد، ص۷۵.</ref> و [[معاد]]<ref>شهید اول، محمد بن مکی، اربع رسائل کلامیه، ص۲۳۶.</ref> را ارکان و [[اصول ایمان]] معرفی کرده‌اند. برخی نیزسه رکن برای ایمان مطرح کرده‌اند؛ توحید، نبوت و معاد<ref>کاشف الغطاء، محمدحسین، اصل الشیعة و اصولها، ص۶۰.</ref>. برخی از [[معتزله]] پنج رکن برای ایمان ذکر کرده اند: توحید، عدل، نبوت، [[امربه معروف و نهی از منکر]] و [[اعتقاد]] به [[وعد و وعید]]<ref>خواجه نصیر، تلخیص المحصل، ص۴۰۴.</ref>. [[ملاصدرا]] سه رکن برای ایمان ذکر کرده اوست: [[معرفت به خداوند]]، [[معرفت]] به [[صراط مستقیم]] و درجات و کیفیت [[سلوک]] به سوی [[خداوند]] و معرفت معاد<ref>المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیه، ص۱۴ - ۱۵.</ref>. بعضی از [[اهل معرفت]]، هفت رکن برای ایمان ذکر کرده‌اند: ۱. ایمان به [[اسما]] و [[صفات خداوند]]؛ ۲. [[ایمان به انبیای الهی]]{{عم}} و [[کتاب‌های آسمانی]]؛ ۳. [[ایمان به ملائکه]] و [[شیاطین]]؛ ۲. ایمان به [[بهشت و دوزخ]] و [[خلق]] آنان پیش از [[آدم]]{{ع}}؛ ۵. ایمان به [[روز جزا]]؛ ۶. ایمان به همه موارد [[قضا و قدر الهی]]؛ ۷. ایمان به موارد صحیح از [[احادیث پیامبر]]{{صل}} و قبول آنها و [[واجب]] بودن [[اطاعت]] از آنها<ref>مکی، ابوطالب محمد بن علی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیون السود، ج۲، ص۲۱۳ - ۲۱۴؛ میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الأبرار، ج۱، ص۷۵۳ – ۷۵۴.</ref>.
[[امام خمینی]] اصول و ارکان ایمان را معرفت به خداوند، توحید و [[ولایت]] - که [[ایمان به پیامبران]] است - و ایمان به [[روز]] معاد، [[فرشتگان]] و کتاب‌های [[الهی]] می‌داند<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ص۹۸.</ref>. ایشان با استناد به برخی [[آیات]]<ref>حدید/ ۲۸؛ بقره/ ۲۸۵؛ نور/ ۴۷.</ref> [[باور]] دارد ایمان، معرفت و [[محبت]] به امیرالمؤمنین علی بن [[ابی‌طالب]]{{ع}} و [[ائمه]]{{عم}} نیز از ارکان ایمان است<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۷۶ – ۱۷۹.</ref>. ایشان خاطرنشان کرده است که اصول و ارکان [[ایمان]] با [[فطرت]] موافقت دارند؛ البته برخی از آنها مانند [[معرفت]] و [[توحید]] از [[فطریات]] اصلی و برخی از آنها از متفرّعات‌اند<ref>امام خمینی، حدیث جنود/ ۹۸.</ref>.<ref>[[عزت‌الله مرادی|مرادی، عزت‌الله]]، [[ایمان و کفر (مقاله)| مقاله «ایمان و کفر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۲۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۵٬۸۷۱

ویرایش