پرش به محتوا

نفی خشونت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عکس العمل' به 'عکس‌العمل'
جز (جایگزینی متن - 'عکس العمل' به 'عکس‌العمل')
خط ۳۷: خط ۳۷:
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} در تمام [[زندگی]] خود خشونت خانوادگی را در تمام جلوه‌ها و مراتبش نفی کرد و با [[رفتار]] خود [[مدارا]] و [[ملایمت]] را در اوج خود نشان داد، و به ویژه در دوران [[مدنی]] که [[حکومت]] در [[اختیار]] او بود تلاش کرد تا [[پیروان]] خود را به چنین [[رفتاری]] بکشاند؛ و البته در همان [[زمان]] [[مقاومت]] شدیدی در برابر [[پیامبر]] و [[نفی خشونت]] وجود داشت و پس از پیامبر نیز کسانی تلاش نمودند تا [[فهم]] [[جاهلی]] خود را در لوای [[دین]] [[ترویج]] کنند و انواع خشونت خانوادگی را توجیه نمایند. اما رفتارشناسی نبوی چنان روشن و [[استوار]] است که جای هیچ بهانه‌ای باقی نمی‌گذارد. هرکه به مطالعه زندگی [[خانوادگی]] [[رسول خدا]] {{صل}} بپردازد، بی‌گمان [[اذعان]] می‌نماید که آن زندگی نمونه برین نفی خشونت خانوادگی است. [[روایات]] و [[اخبار]] متعدد حاکی از این است که نه تنها پیامبر اکرم {{صل}} در تمام احوال و شرایط در نهایت [[رحمت]] و [[مودت]]، و مدارا و ملایمت با [[همسران]] خود زیست، بلکه پیوسته در برابر [[تندی]] برخی از همسران خویش با گذشت روبه‌رو شد و هرگز در قبال خواسته‌های ناصواب برخی از آنان و [[رفتار]] درشت برخی دیگر، [[تندی]] ننمود و [[درشتی]] از او دیده نشد. خبر زیر از آن نمونه‌هاست: [[روایت]] شده است که گاهی از [[پیامبر]] {{صل}} چیزهایی درخواست می‌شد که او نمی‌توانست [[تدارک]] کند و [[همسران]] وی از آن [[حضرت]] درخواست‌های بیش از اندازه می‌کردند. [[عمر]] گوید: ما [[مهاجران]] در [[مکه]] بر [[زنان]] خود [[تسلط]] داشتیم [و در [[مدینه]] زنان [[انصار]] بر شوهران خود تسلط داشتند] تا آنکه زنان ما با زنان آنان [[معاشرت]] کردند و اخلاقشان مانند زنان انصار شد [که پذیرای [[خشونت]] مردان نبودند]. روزی به [[زن]] خود چیزی گفتم و او پاسخ مرا داد. پس دست خود را بالا بردم تا او را بزنم و به گفتم: آیا پاسخ مرا می‌دهی، ای [[فرومایه]]! او گفت: [[زنان پیامبر]] را و رفتار آنان با او و رفتار او را با آنان ببین!]بی‌گمان زنان [[رسول خدا]] {{صل}} پاسخ او را می‌دهند [و با او تندی می‌کنند و او هیچ تندی با آنان نمی‌کند] درحالی‌که او از تو بهتر است.<ref>{{متن حدیث|رُوِيَ‏ أَنَّ النَّبِيَّ {{صل}} كَانَ‏ يُطَالَبُ‏ بِأُمُورٍ لَا يَمْلِكُهَا وَ كَانَ‏ نِسَاؤُهُ يُكْثِرْنَ مُطَالَبَتَهُ حَتَّى قَالَ عُمَرُ كُنَّا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِينَ مُتَسَلِّطِينَ عَلَى نِسَائِنَا بِمَكَّةَ وَ كَانَتْ نِسَاءُ الْأَنْصَارِ مُتَسَلِّطَاتٍ عَلَى الْأَزْوَاجِ فَاخْتَلَطَ نِسَاؤُنَا فِيهِنَّ فَتَخَلَّقْنَ بِأَخْلَاقِهِنَّ وَ كَلَّمْتُ امْرَأَتِي‏ يَوْماً فَرَاجَعَتْنِي فَرَفَعْتُ يَدِي لِأَضْرِبَهَا وَ قُلْتُ أَ تُرَاجِعِينِي يَا لَكْعَاءُ فَقَالَتْ إِنَّ نِسَاءَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يُرَاجِعْنَهُ وَ هُوَ خَيْرٌ مِنْكَ}} تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۶؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۴-۳۸۵.</ref>.
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} در تمام [[زندگی]] خود خشونت خانوادگی را در تمام جلوه‌ها و مراتبش نفی کرد و با [[رفتار]] خود [[مدارا]] و [[ملایمت]] را در اوج خود نشان داد، و به ویژه در دوران [[مدنی]] که [[حکومت]] در [[اختیار]] او بود تلاش کرد تا [[پیروان]] خود را به چنین [[رفتاری]] بکشاند؛ و البته در همان [[زمان]] [[مقاومت]] شدیدی در برابر [[پیامبر]] و [[نفی خشونت]] وجود داشت و پس از پیامبر نیز کسانی تلاش نمودند تا [[فهم]] [[جاهلی]] خود را در لوای [[دین]] [[ترویج]] کنند و انواع خشونت خانوادگی را توجیه نمایند. اما رفتارشناسی نبوی چنان روشن و [[استوار]] است که جای هیچ بهانه‌ای باقی نمی‌گذارد. هرکه به مطالعه زندگی [[خانوادگی]] [[رسول خدا]] {{صل}} بپردازد، بی‌گمان [[اذعان]] می‌نماید که آن زندگی نمونه برین نفی خشونت خانوادگی است. [[روایات]] و [[اخبار]] متعدد حاکی از این است که نه تنها پیامبر اکرم {{صل}} در تمام احوال و شرایط در نهایت [[رحمت]] و [[مودت]]، و مدارا و ملایمت با [[همسران]] خود زیست، بلکه پیوسته در برابر [[تندی]] برخی از همسران خویش با گذشت روبه‌رو شد و هرگز در قبال خواسته‌های ناصواب برخی از آنان و [[رفتار]] درشت برخی دیگر، [[تندی]] ننمود و [[درشتی]] از او دیده نشد. خبر زیر از آن نمونه‌هاست: [[روایت]] شده است که گاهی از [[پیامبر]] {{صل}} چیزهایی درخواست می‌شد که او نمی‌توانست [[تدارک]] کند و [[همسران]] وی از آن [[حضرت]] درخواست‌های بیش از اندازه می‌کردند. [[عمر]] گوید: ما [[مهاجران]] در [[مکه]] بر [[زنان]] خود [[تسلط]] داشتیم [و در [[مدینه]] زنان [[انصار]] بر شوهران خود تسلط داشتند] تا آنکه زنان ما با زنان آنان [[معاشرت]] کردند و اخلاقشان مانند زنان انصار شد [که پذیرای [[خشونت]] مردان نبودند]. روزی به [[زن]] خود چیزی گفتم و او پاسخ مرا داد. پس دست خود را بالا بردم تا او را بزنم و به گفتم: آیا پاسخ مرا می‌دهی، ای [[فرومایه]]! او گفت: [[زنان پیامبر]] را و رفتار آنان با او و رفتار او را با آنان ببین!]بی‌گمان زنان [[رسول خدا]] {{صل}} پاسخ او را می‌دهند [و با او تندی می‌کنند و او هیچ تندی با آنان نمی‌کند] درحالی‌که او از تو بهتر است.<ref>{{متن حدیث|رُوِيَ‏ أَنَّ النَّبِيَّ {{صل}} كَانَ‏ يُطَالَبُ‏ بِأُمُورٍ لَا يَمْلِكُهَا وَ كَانَ‏ نِسَاؤُهُ يُكْثِرْنَ مُطَالَبَتَهُ حَتَّى قَالَ عُمَرُ كُنَّا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِينَ مُتَسَلِّطِينَ عَلَى نِسَائِنَا بِمَكَّةَ وَ كَانَتْ نِسَاءُ الْأَنْصَارِ مُتَسَلِّطَاتٍ عَلَى الْأَزْوَاجِ فَاخْتَلَطَ نِسَاؤُنَا فِيهِنَّ فَتَخَلَّقْنَ بِأَخْلَاقِهِنَّ وَ كَلَّمْتُ امْرَأَتِي‏ يَوْماً فَرَاجَعَتْنِي فَرَفَعْتُ يَدِي لِأَضْرِبَهَا وَ قُلْتُ أَ تُرَاجِعِينِي يَا لَكْعَاءُ فَقَالَتْ إِنَّ نِسَاءَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يُرَاجِعْنَهُ وَ هُوَ خَيْرٌ مِنْكَ}} تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۶؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۴-۳۸۵.</ref>.


برخی [[همسران پیامبر]] آن‌قدر او را می‌آزردند که آن حضرت ناچار می‌شد از آنان دوری گزیند تا کوتاه بیایند، ولی هرگز با آنان تندی نکرد و نسبت به آنان خشونت نورزید تا جایی که این [[رفتار پیامبر]] موجب [[شگفتی]] [[اصحاب]] وی و [[پدران]] برخی همسران او می‌شد و حتی آنان درصدد [[اعتراض]] به [[دختران]] خود و عکس العمل نشان دادن به ایشان برمی‌آمدند، ولی پیامبر چنین اجازه‌ای به آنان نمی‌داد؛ و گاهی پیشنهاد متارکه با آن [[زنان]] را مطرح می‌کردند و [[پیامبر]] همه چیز را با گذشت و [[بزرگواری]] [[تحمل]] می‌کرد و هیچ گاه به سمت عکس‌العمل تند و [[درشتی]] نمی‌رفت<ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۶؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۵.</ref>. در خبری مشهور از [[عایشه]] آمده است: {{متن حدیث|مَا ضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}، [بِیَدِهِ] خَادِمًا لَهُ [قَطُّ] وَلَا امْرَأَةً لَهُ [قَطُّ]}}<ref>«رسول خدا {{صل}} هرگز خدمتکاری را و هرگز زنی را نزد». مصنف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۴۲؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۷، ج۸، ص۲۰۴ [همین خبر را از قول علی بن حسین {{ع}} نیز روایت کرده است]؛ مصنف ابن أبی شیبة، ج۶، ص۱۰۶؛ مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۱؛ صحیح مسلم، ج۱۵، ص۸۴؛ سنن ابن ماجة، ج۱، ص۳۵۶؛ مسند أبی یعلی الموصلی، ج۷، ص۳۳۹؛ صحیح ابن حبان، ج۱۴، ص۳۵۶؛ المعجم الاوسط، ج۷، ص۳۳۳؛ الاستذکار، ج۸، ص۲۷۵.</ref>.
برخی [[همسران پیامبر]] آن‌قدر او را می‌آزردند که آن حضرت ناچار می‌شد از آنان دوری گزیند تا کوتاه بیایند، ولی هرگز با آنان تندی نکرد و نسبت به آنان خشونت نورزید تا جایی که این [[رفتار پیامبر]] موجب [[شگفتی]] [[اصحاب]] وی و [[پدران]] برخی همسران او می‌شد و حتی آنان درصدد [[اعتراض]] به [[دختران]] خود و عکس‌العمل نشان دادن به ایشان برمی‌آمدند، ولی پیامبر چنین اجازه‌ای به آنان نمی‌داد؛ و گاهی پیشنهاد متارکه با آن [[زنان]] را مطرح می‌کردند و [[پیامبر]] همه چیز را با گذشت و [[بزرگواری]] [[تحمل]] می‌کرد و هیچ گاه به سمت عکس‌العمل تند و [[درشتی]] نمی‌رفت<ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۶؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۵.</ref>. در خبری مشهور از [[عایشه]] آمده است: {{متن حدیث|مَا ضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}، [بِیَدِهِ] خَادِمًا لَهُ [قَطُّ] وَلَا امْرَأَةً لَهُ [قَطُّ]}}<ref>«رسول خدا {{صل}} هرگز خدمتکاری را و هرگز زنی را نزد». مصنف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۴۲؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۷، ج۸، ص۲۰۴ [همین خبر را از قول علی بن حسین {{ع}} نیز روایت کرده است]؛ مصنف ابن أبی شیبة، ج۶، ص۱۰۶؛ مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۱؛ صحیح مسلم، ج۱۵، ص۸۴؛ سنن ابن ماجة، ج۱، ص۳۵۶؛ مسند أبی یعلی الموصلی، ج۷، ص۳۳۹؛ صحیح ابن حبان، ج۱۴، ص۳۵۶؛ المعجم الاوسط، ج۷، ص۳۳۳؛ الاستذکار، ج۸، ص۲۷۵.</ref>.


[[پیامبر اکرم]] {{صل}} در آن شرایط که زدن [[زن]] از سوی مردان امری معمولی تلقی می‌شد در مقابل این [[رفتار]] ایستاد و از آن [[نهی]] کرد، البته آنان به تکاپو افتادند تا به [[سلطه‌گری]] و [[خشونت‌ورزی]] خود ادامه دهند<ref>نک: مصنف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۴۲-۴۴۳؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>.
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} در آن شرایط که زدن [[زن]] از سوی مردان امری معمولی تلقی می‌شد در مقابل این [[رفتار]] ایستاد و از آن [[نهی]] کرد، البته آنان به تکاپو افتادند تا به [[سلطه‌گری]] و [[خشونت‌ورزی]] خود ادامه دهند<ref>نک: مصنف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۴۲-۴۴۳؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>.
۲۱۸٬۸۵۷

ویرایش