شرک در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'خدای متعالی' به 'خدای متعال'
جز (جایگزینی متن - 'لام' به 'لام') |
جز (جایگزینی متن - 'خدای متعالی' به 'خدای متعال') |
||
خط ۲۲۰: | خط ۲۲۰: | ||
[[اعتقاد]] به اینکه [[صفات الهی]] با [[ذات خداوند]] مغایرند و وجودی مستقل از ذات او دارند، شرک صفاتی است. لازم اعتقاد به جدا بودن صفات ذاتی مانند [[علم]] از [[ذات خدا]]، تعدد قدما و شرک است. در این مبحث [[کلامی]]، [[معتزله]] قائل به تعطیل و نفی صفات ذاتی شدهاند.<ref>المیزان، ج۲۰، ص۳۸۹. </ref> | [[اعتقاد]] به اینکه [[صفات الهی]] با [[ذات خداوند]] مغایرند و وجودی مستقل از ذات او دارند، شرک صفاتی است. لازم اعتقاد به جدا بودن صفات ذاتی مانند [[علم]] از [[ذات خدا]]، تعدد قدما و شرک است. در این مبحث [[کلامی]]، [[معتزله]] قائل به تعطیل و نفی صفات ذاتی شدهاند.<ref>المیزان، ج۲۰، ص۳۸۹. </ref> | ||
به نظر میرسد این دیدگاه با آیاتی که [[خداوند]] را به صفات کمالی مانند [[حیات]]: {{متن قرآن|هُوَ الْحَيُّ}}، علم: {{متن قرآن|وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}} و [[قدرت]]: {{متن قرآن|وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}} متصف میکنند، در [[تعارض]] است.<ref>اوائل المقالات، ص۵۶. </ref> [[اشاعره]] به زاید بودن صفات بر ذات نظر دادهاند <ref> شرح المواقف، ج۸، ص۴۵. </ref> که لازم این قول ترکب خداوند از ذات و صفات هفتگانه حیات، علم، قدرت، [[اراده]]، [[سمع]]، [[بصر]] و تکلم زاید بر ذات (اعتقاد به قدمای ثمانیه) و نیز احتیاج خداوند به امری خارج از ذات است که با احدیت و بساطت خدای | به نظر میرسد این دیدگاه با آیاتی که [[خداوند]] را به صفات کمالی مانند [[حیات]]: {{متن قرآن|هُوَ الْحَيُّ}}، علم: {{متن قرآن|وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}} و [[قدرت]]: {{متن قرآن|وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}} متصف میکنند، در [[تعارض]] است.<ref>اوائل المقالات، ص۵۶. </ref> [[اشاعره]] به زاید بودن صفات بر ذات نظر دادهاند <ref> شرح المواقف، ج۸، ص۴۵. </ref> که لازم این قول ترکب خداوند از ذات و صفات هفتگانه حیات، علم، قدرت، [[اراده]]، [[سمع]]، [[بصر]] و تکلم زاید بر ذات (اعتقاد به قدمای ثمانیه) و نیز احتیاج خداوند به امری خارج از ذات است که با احدیت و بساطت [[خدای متعال]] در {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ}}<ref>«بگو او خداوند یگانه است» سوره اخلاص، آیه ۱.</ref> و احتیاج با غنای خدا: {{متن قرآن|هُوَ الْغَنِيُّ }} ناسازگار است. این گونه شرک که در دقتهای [[علمی]] [[متکلمان]] بروز میکند و عموم [[مردم]] از آن [[آگاهی]] ندارند، تنها [[شرک خفی]] است و موجب خروج از قلمرو [[اسلام]] و [[توحید]] نمیشود، هرچند با [[کمال توحید]] ناسازگار است، چنانکه [[امیرمؤمنان]] {{ع}} ضمن بیان صفات نامحدود [[خدا]]، کمال [[اخلاص]] را در [[نفی]] صفات زاید بر ذات میداند؛ زیرا قائل شدن به صفات زاید بر ذات مستلزم گونهای از [[شرک]] است.<ref> مجموعه آثار، مطهری، ج۲، ص۱۰۲. </ref> [[امامیه]] در این موضوع به عینیت صفات با [[ذات الهی]] [[معتقد]] شدهاند، تا هم صفات کمالی خدا محفوظ بماند، هم مستلزم شرک نباشد.<ref>الکافی، ج۱، ص۱۱۱؛ الملل و النحل، ج۱، ص۱۴. </ref> براساس روایتی، [[امام رضا]] {{ع}}درباره کسانی که به زیادت صفات بر ذات قائل شدهاند فرموده است که اینان [[خدایان]] متعددی را [[معبود]] خود کرده و از [[ولایت]] ما بهرهای ندارند و خدا همیشه ذاتاً [[دانا]]، توانا، زنده، قدیم، شنوا و بیناست و از آنچه [[مشرکان]] و [[اهل]] [[تشبیه]] میگویند مبرا و بسیار [[برتر]] است.<ref> التوحید، ص۱۴۰. </ref> | ||
=== [[شرک افعالی]] === | === [[شرک افعالی]] === | ||
این شرک در برابر توحید اَفعالی است و از آنجا که [[توحید افعالی]] به معنای [[اعتقاد]] به منتهی شدن همه امور و حرکتها و تأثیر و تأثرهای عالم به ذات الهی است: {{متن قرآن|وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى}}<ref>«و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست» سوره نجم، آیه ۴۲.</ref>، شرک افعالی به معنای [[باور]] به اثرگذاری غیر خدا در امور عالم است. مهمترین اقسام شرک افعالی، هماهنگ با اقسام توحید افعالی عبارتاند از شرک در [[خالقیت]]، [[مالکیت]]، [[ربوبیّت]]، [[رزاقیت]] و ولایت. <ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۱۲۳. </ref> | این شرک در برابر توحید اَفعالی است و از آنجا که [[توحید افعالی]] به معنای [[اعتقاد]] به منتهی شدن همه امور و حرکتها و تأثیر و تأثرهای عالم به ذات الهی است: {{متن قرآن|وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى}}<ref>«و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست» سوره نجم، آیه ۴۲.</ref>، شرک افعالی به معنای [[باور]] به اثرگذاری غیر خدا در امور عالم است. مهمترین اقسام شرک افعالی، هماهنگ با اقسام توحید افعالی عبارتاند از شرک در [[خالقیت]]، [[مالکیت]]، [[ربوبیّت]]، [[رزاقیت]] و ولایت. <ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۱۲۳. </ref> | ||
==== شرک در خالقیت ==== | ==== شرک در خالقیت ==== | ||
شرک در خالقیت بدین معناست که [[انسان]] بر خلاف نگاه [[توحیدی]] که [[خالق]] همه چیز را خدا میداند: {{متن قرآن|ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است» سوره انعام، آیه ۱۰۲.</ref>، به گونهای غیر خدا را در [[خلق]] برخی امور مستقل یا [[شریک]] خدا بداند.<ref>جهان بینی توحیدی، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۶۴ - ۶۷. </ref> [[قرآن کریم]] با [[صراحت]] [[شرک]] در خالقیت را نفی کرده و چنین باوری را [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ}}<ref>«آیا آفرینندهای جز خداوند هست» سوره فاطر، آیه ۳.</ref> و هرگاه از [[خالق]] بودن دیگران سخن گفته، آن [[خلقت]] را مستقل نمیداند، بلکه به [[اراده خدا]] دانسته و از جمله [[آفرینش]] پرندگان به دست [[حضرت عیسی]] {{ع}}را "به [[اذن خدا]]" میداند: {{متن قرآن|َ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي}}<ref>«هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> و اگر از آفرینندههایی دیگر سخن میگوید، [[خلقت]] همه آنها را در طول [[خدا]] دانسته و خدا را [[بهترین]] آفریننده میداند: {{متن قرآن| فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref> استناد آفرینش همه موجودات به خدا در آیاتی مانند {{متن قرآن|اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ }}<ref>«خداوند آفریننده همه چیز است» سوره زمر، آیه ۶۲.</ref> تخصیصناپذیر است. بطلان [[شرک]] در [[خالقیت]] از آن روست که اگر در [[جهان]]، شیئی [[آفریده]] خدای | شرک در خالقیت بدین معناست که [[انسان]] بر خلاف نگاه [[توحیدی]] که [[خالق]] همه چیز را خدا میداند: {{متن قرآن|ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است» سوره انعام، آیه ۱۰۲.</ref>، به گونهای غیر خدا را در [[خلق]] برخی امور مستقل یا [[شریک]] خدا بداند.<ref>جهان بینی توحیدی، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۶۴ - ۶۷. </ref> [[قرآن کریم]] با [[صراحت]] [[شرک]] در خالقیت را نفی کرده و چنین باوری را [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ}}<ref>«آیا آفرینندهای جز خداوند هست» سوره فاطر، آیه ۳.</ref> و هرگاه از [[خالق]] بودن دیگران سخن گفته، آن [[خلقت]] را مستقل نمیداند، بلکه به [[اراده خدا]] دانسته و از جمله [[آفرینش]] پرندگان به دست [[حضرت عیسی]] {{ع}}را "به [[اذن خدا]]" میداند: {{متن قرآن|َ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي}}<ref>«هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> و اگر از آفرینندههایی دیگر سخن میگوید، [[خلقت]] همه آنها را در طول [[خدا]] دانسته و خدا را [[بهترین]] آفریننده میداند: {{متن قرآن| فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref> استناد آفرینش همه موجودات به خدا در آیاتی مانند {{متن قرآن|اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ }}<ref>«خداوند آفریننده همه چیز است» سوره زمر، آیه ۶۲.</ref> تخصیصناپذیر است. بطلان [[شرک]] در [[خالقیت]] از آن روست که اگر در [[جهان]]، شیئی [[آفریده]] [[خدای متعال]] نباشد یا مستلزم [[وجوب]] آن شیء است یا باید مخلوق [[واجب]] دیگری باشد که این دو فرض بر اساس [[توحید واجب الوجود]] باطلاند، یا باید به صورت تصادف و بیعلّت فاعلی پدید آمده باشد که این فرض نیز [[باطل]] است.<ref> تفسیر موضوعی، ج۲، ص۴۰۰، "توحید در قرآن".</ref> به نظر میرسد شرک در [[مالکیت]] در برابر [[توحید در مالکیت]] که برخی آن را مستقل و در عرض خالقیت قرار دادهاند در مبحث خالقیت قابل طرح است؛ زیرا مالکیت بر هستی ریشه در خالقیت آن دارد. | ||
در هر حال، [[قرآن کریم]] در آیاتی پرشمار با مضامین گوناگون همه هستی را از آنِ خدا میداند: {{متن قرآن|لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ }}<ref>«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداوند است» سوره بقره، آیه ۲۸۴.</ref> و هرگونه شرک در مالکیت را [[نفی]] میکند و اعلام میکند که معبودهای [[مشرکان]] هموزن ذرهای در [[آسمانها]] و در [[زمین]] [[مالک]] نیستند: {{متن قرآن|قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِنْ شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ}}<ref>«بگو: کسانی را که به جای خداوند، (خدای خود) میپندارید فرا خوانید؛ آنان همسنگ ذرهای را در آسمانها و زمین در اختیار ندارند و آنان را در (آفرینش) آن دو، شرکتی نیست و او را از میان آنان هیچ پشتیبانی نیست» سوره سبأ، آیه ۲۲.</ref>؛ به گونهای که حتی [[انسان]] را مالک [[چشم]] و گوش خود نمیداند: {{متن قرآن| أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ }}<ref>«کیست که بر گوش و دیدگان (شما) چیرگی دارد» سوره یونس، آیه ۳۱.</ref> و [[مالکیت]] پوست هسته خرمایی را هم از دیگران [[نفی]] میکند: {{متن قرآن| وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ}}<ref>«کسانی را که به جای او (به پرستش) میخوانید سر مویی اختیار ندارند» سوره فاطر، آیه ۱۳.</ref> و به [[صراحت]] [[عبادت غیر خدا]] را [[نکوهش]] میکند؛ زیرا هیچ کس جز [[خدا]] [[مالک]] سود و زیان نیست: {{متن قرآن|قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند، چیزی را میپرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.</ref>؛ همچنین خدا به [[رسول اکرم]] {{صل}} [[فرمان]] میدهد [[شرک]] در مالکیت را نفی کرده و به [[مردم]] اعلام کند که وی مالک هیچ گونه سود و زیانی نیست: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ}}<ref>«بگو: من برای خویش اختیار زیان و سودی ندارم مگر آنچه خداوند بخواهد؛ هر امّتی زمانهای دارد که چون فرا رسد نه ساعتی دیر میکنند و نه پیش میافتند» سوره یونس، آیه ۴۹.</ref>؛ نیز اعلام کند که برای دیگران هم مالک زیان و [[هدایتی]] نیست: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا}}<ref>«بگو: من برای شما نه یارای زیانی دارم و نه رهیافتی» سوره جن، آیه ۲۱.</ref> سرّ نفی شرک در مالکیت از [[رسول خدا]] {{صل}}این است که [[پیروان]] [[متعصب]] و [[دوستان]] [[جاهل]]، او را از [[مقام]] [[بندگی]] به مقام خدایی بالا نبرند <ref>تفسیر موضوعی، ج۲، ص۴۲۱. </ref> و البته دیگر [[انسانها]] نیز جایگاه خدا را بدانند. | در هر حال، [[قرآن کریم]] در آیاتی پرشمار با مضامین گوناگون همه هستی را از آنِ خدا میداند: {{متن قرآن|لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ }}<ref>«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداوند است» سوره بقره، آیه ۲۸۴.</ref> و هرگونه شرک در مالکیت را [[نفی]] میکند و اعلام میکند که معبودهای [[مشرکان]] هموزن ذرهای در [[آسمانها]] و در [[زمین]] [[مالک]] نیستند: {{متن قرآن|قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِنْ شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ}}<ref>«بگو: کسانی را که به جای خداوند، (خدای خود) میپندارید فرا خوانید؛ آنان همسنگ ذرهای را در آسمانها و زمین در اختیار ندارند و آنان را در (آفرینش) آن دو، شرکتی نیست و او را از میان آنان هیچ پشتیبانی نیست» سوره سبأ، آیه ۲۲.</ref>؛ به گونهای که حتی [[انسان]] را مالک [[چشم]] و گوش خود نمیداند: {{متن قرآن| أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ }}<ref>«کیست که بر گوش و دیدگان (شما) چیرگی دارد» سوره یونس، آیه ۳۱.</ref> و [[مالکیت]] پوست هسته خرمایی را هم از دیگران [[نفی]] میکند: {{متن قرآن| وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ}}<ref>«کسانی را که به جای او (به پرستش) میخوانید سر مویی اختیار ندارند» سوره فاطر، آیه ۱۳.</ref> و به [[صراحت]] [[عبادت غیر خدا]] را [[نکوهش]] میکند؛ زیرا هیچ کس جز [[خدا]] [[مالک]] سود و زیان نیست: {{متن قرآن|قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند، چیزی را میپرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.</ref>؛ همچنین خدا به [[رسول اکرم]] {{صل}} [[فرمان]] میدهد [[شرک]] در مالکیت را نفی کرده و به [[مردم]] اعلام کند که وی مالک هیچ گونه سود و زیانی نیست: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ}}<ref>«بگو: من برای خویش اختیار زیان و سودی ندارم مگر آنچه خداوند بخواهد؛ هر امّتی زمانهای دارد که چون فرا رسد نه ساعتی دیر میکنند و نه پیش میافتند» سوره یونس، آیه ۴۹.</ref>؛ نیز اعلام کند که برای دیگران هم مالک زیان و [[هدایتی]] نیست: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا}}<ref>«بگو: من برای شما نه یارای زیانی دارم و نه رهیافتی» سوره جن، آیه ۲۱.</ref> سرّ نفی شرک در مالکیت از [[رسول خدا]] {{صل}}این است که [[پیروان]] [[متعصب]] و [[دوستان]] [[جاهل]]، او را از [[مقام]] [[بندگی]] به مقام خدایی بالا نبرند <ref>تفسیر موضوعی، ج۲، ص۴۲۱. </ref> و البته دیگر [[انسانها]] نیز جایگاه خدا را بدانند. |