جز
جایگزینی متن - 'شبه جزیره عربستان' به 'شبه جزیره عربستان'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'شبه جزیره عربستان' به 'شبه جزیره عربستان') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== ویژگیهای طبیعی == | == ویژگیهای طبیعی == | ||
# '''موقعیت جغرافیایی:''' [[شهر]] یثرب در شمال غربی | # '''موقعیت جغرافیایی:''' [[شهر]] یثرب در شمال غربی [[شبه جزیره عربستان]] در دشتی هموار، واقع است. طول جغرافیایی این [[شهر]]، ۳۹ [[درجه]] و ۵۹ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی آن از خط استوا، ۲۴ [[درجه]] و ۵۷ دقیقه شمالی است<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۱۶.</ref>. این [[شهر]] از سطح دریا نیز ۵۹۷ - ۶۳۹ متر فاصله دارد<ref>یوسف رغدا العاملی، معالم مکه و المدینه بین الماضی و الحاضر، ص۲۶۱.</ref>. | ||
# '''شرایط [[آب]] و هوایی:''' هوای [[مدینه]] با وجود آبهای روان بسیار خوب و مطبوع است<ref>ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.</ref>. [[آب]] مورد [[نیاز]] [[مردم]] نیز از بارش [[باران]] و حفر چاهها تأمین میشود. | # '''شرایط [[آب]] و هوایی:''' هوای [[مدینه]] با وجود آبهای روان بسیار خوب و مطبوع است<ref>ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.</ref>. [[آب]] مورد [[نیاز]] [[مردم]] نیز از بارش [[باران]] و حفر چاهها تأمین میشود. | ||
# '''کوههای [[مدینه]]:''' نزدیکترین کوه به [[مدینه]]، "[[اُحد]]" نام دارد که در شمال [[مدینه]] و در یک فرسخی از [[شهر]] واقع شده است<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۱۹.</ref>. در گذشته در دامنه این کوه، چشمه آبی به نام "مهراس" وجود داشته است. در [[روایات]] [[تاریخی]] آمده است [[علی]] {{ع}} به علت جراحتهای [[رسول خدا]] {{صل}} در واقعه [[اُحد]] و [[غلبه]] [[تشنگی]] بر ایشان، از مهراس [[آب]] آورد؛ اما [[پیامبر]] {{صل}} آن [[آب]] را خوش نداشتند و از آن ننوشید؛ بلکه فقط [[خونها]] را از چهره خود [[پاک]] کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۴۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۸۵.</ref>. یک کوه دیگر به نام "[[رضوی]]" نیز در این [[شهر]] وجود دارد<ref>ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.</ref>. | # '''کوههای [[مدینه]]:''' نزدیکترین کوه به [[مدینه]]، "[[اُحد]]" نام دارد که در شمال [[مدینه]] و در یک فرسخی از [[شهر]] واقع شده است<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۱۹.</ref>. در گذشته در دامنه این کوه، چشمه آبی به نام "مهراس" وجود داشته است. در [[روایات]] [[تاریخی]] آمده است [[علی]] {{ع}} به علت جراحتهای [[رسول خدا]] {{صل}} در واقعه [[اُحد]] و [[غلبه]] [[تشنگی]] بر ایشان، از مهراس [[آب]] آورد؛ اما [[پیامبر]] {{صل}} آن [[آب]] را خوش نداشتند و از آن ننوشید؛ بلکه فقط [[خونها]] را از چهره خود [[پاک]] کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۴۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۸۵.</ref>. یک کوه دیگر به نام "[[رضوی]]" نیز در این [[شهر]] وجود دارد<ref>ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.</ref>. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== ساختار [[سیاسی]]- [[اجتماعی]] == | == ساختار [[سیاسی]]- [[اجتماعی]] == | ||
* [[نظام سیاسی]] و [[اجتماعی]] یثرب نیز مانند دیگر نقاط | * [[نظام سیاسی]] و [[اجتماعی]] یثرب نیز مانند دیگر نقاط [[شبه جزیره عربستان]] از [[نظام]] قبیلگی [[تبعیت]] میکرد. سه [[طایفه]] بزرگ [[اوس]] و [[خزرج]] و [[یهود]]، بافت [[اجتماعی]] [[مدینه]] را تشکیل میدادند؛ اما پیوند [[اجتماعی]] این گروهها در [[مدینه]]، همیشه شکننده و متلاطم بود و دائم دچار تغییر میشد. | ||
* در اواخر دوره [[جاهلی]] این [[شهر]] به علت توطئههای [[یهودیان]]، درگیر جنگهای طولانی و خونینی بین دو [[قبیله]] [[اوس]] و [[خزرج]] و همپیمانانشان شده بود<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۶۸۱.</ref>؛ به گونهای که آنها شبانهروز [[سلاح]] بر [[زمین]] نمینهادند<ref>شیخ طبری، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۱۳۶.</ref>. آخرین [[جنگ]] آنها "بعاث" بود که در آن، اوسیها بر خزرجیها [[پیروز]] شدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵۵.</ref>. این [[جنگها]] باعث کشته شدن بسیاری از اشراف و بزرگان [[اوس]] و [[خزرج]] شده<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة، و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۲۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۸۰.</ref> و آنها را به شدت از پا درآورده بود. آنها زیر فشار این اختلافها و [[درگیریها]] به ستوه آمده بودند و دانستند که اگر همین طور پیش برود نابود خواهند شد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۳۷.</ref>. عدهای از [[اهل سنت]] به [[نقل]] از [[عایشه]] معتقدند [[خداوند]] روز بعاث را برای [[رسول خدا]] {{صل}} قرار داد؛ چرا که در این [[جنگ]]، بسیاری از اشراف [[اوس]] و [[خزرج]] که مخالف آن [[حضرت]] بودند، کشته شدند و راه برای [[تبلیغ]] [[اسلام]] باز شد<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۱۴۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة، و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۲۱.</ref>. | * در اواخر دوره [[جاهلی]] این [[شهر]] به علت توطئههای [[یهودیان]]، درگیر جنگهای طولانی و خونینی بین دو [[قبیله]] [[اوس]] و [[خزرج]] و همپیمانانشان شده بود<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۶۸۱.</ref>؛ به گونهای که آنها شبانهروز [[سلاح]] بر [[زمین]] نمینهادند<ref>شیخ طبری، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۱۳۶.</ref>. آخرین [[جنگ]] آنها "بعاث" بود که در آن، اوسیها بر خزرجیها [[پیروز]] شدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵۵.</ref>. این [[جنگها]] باعث کشته شدن بسیاری از اشراف و بزرگان [[اوس]] و [[خزرج]] شده<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة، و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۲۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۸۰.</ref> و آنها را به شدت از پا درآورده بود. آنها زیر فشار این اختلافها و [[درگیریها]] به ستوه آمده بودند و دانستند که اگر همین طور پیش برود نابود خواهند شد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۳۷.</ref>. عدهای از [[اهل سنت]] به [[نقل]] از [[عایشه]] معتقدند [[خداوند]] روز بعاث را برای [[رسول خدا]] {{صل}} قرار داد؛ چرا که در این [[جنگ]]، بسیاری از اشراف [[اوس]] و [[خزرج]] که مخالف آن [[حضرت]] بودند، کشته شدند و راه برای [[تبلیغ]] [[اسلام]] باز شد<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۱۴۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة، و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۲۱.</ref>. | ||
* همانگونه که گفته شد [[یهودیان]]، بخشی از [[جامعه]] [[مدنی]] [[مدینه]] را به خود اختصاص داده بودند. آنان که به [[امید]] [[درک]] [[پیامبر]] [[آخر الزمان]] {{صل}} به این منطقه آمدند<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۶.</ref> یثرب را از مراکز اصلی [[یهودیان]] در | * همانگونه که گفته شد [[یهودیان]]، بخشی از [[جامعه]] [[مدنی]] [[مدینه]] را به خود اختصاص داده بودند. آنان که به [[امید]] [[درک]] [[پیامبر]] [[آخر الزمان]] {{صل}} به این منطقه آمدند<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۶.</ref> یثرب را از مراکز اصلی [[یهودیان]] در [[شبه جزیره عربستان]] قرار دادند. آنها به مرور زمان به [[دلیل]] [[معاشرت]] بسیار با [[اعراب]]، رفتهرفته رنگ [[عرب جاهلی]] به خود گرفتند؛ به گونهای که در [[حیات]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[یهودیان]] با [[اعراب جاهلی]]، غیر از [[دین]]، [[اختلاف]] چندانی به چشم نمیخورد. آنها در اکثر امور همچون [[اعراب]] بودند و این شاید به [[دلیل]] تأثیر [[اعرابی]] بوده است که [[یهودی]] شده بودند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۵۳۲.</ref>. | ||
* [[یهودیان]] از [[اعراب]]، [[زن]] میگرفتند و به آنها [[زن]] میدادند. لباسشان را به تن میکردند و حتی به رسم [[اعراب جاهلی]]، وارد جنگهای [[جاهلی]] نیز میشدند و [[خون]] همکیشان خود را به [[زمین]] میریختند <ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۴۰.</ref>. [[مغرور]] بودن به اصالت نژادی و آرزوی [[حکومت]] بر [[مردم]]، آنان را دائماً به [[تفرقهافکنی]] بین رؤسای [[قبایل]] و دشمن ساختن آنها وا میداشت؛ چرا که [[اتحاد]] [[اعراب]] را خطری جدی برای خود میپنداشتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۵۱۶.</ref>.[[مبالغه]] در [[مفاسد]] و کارهای [[زشت]] و نیز [[پیمانشکنی]] و ضایع ساختن [[حقوق مردم]] از مشخصات اصلی دیگرشان شمرده میشد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۷.</ref>. | * [[یهودیان]] از [[اعراب]]، [[زن]] میگرفتند و به آنها [[زن]] میدادند. لباسشان را به تن میکردند و حتی به رسم [[اعراب جاهلی]]، وارد جنگهای [[جاهلی]] نیز میشدند و [[خون]] همکیشان خود را به [[زمین]] میریختند <ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۴۰.</ref>. [[مغرور]] بودن به اصالت نژادی و آرزوی [[حکومت]] بر [[مردم]]، آنان را دائماً به [[تفرقهافکنی]] بین رؤسای [[قبایل]] و دشمن ساختن آنها وا میداشت؛ چرا که [[اتحاد]] [[اعراب]] را خطری جدی برای خود میپنداشتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۵۱۶.</ref>.[[مبالغه]] در [[مفاسد]] و کارهای [[زشت]] و نیز [[پیمانشکنی]] و ضایع ساختن [[حقوق مردم]] از مشخصات اصلی دیگرشان شمرده میشد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۷.</ref>. | ||
* [[یهودیان]] [[قبل از ظهور]] [[پیامبر]] {{صل}}، پیوسته از [[ظهور]] ایشان خبر میدادند و [[اخبار]] [[حضرت]] را در [[مکه]] دنبال میکردند<ref>اسحاق بن محمد همدانی، سیرت رسول الله {{صل}}، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. [[یهودیان]] [[تصور]] باطلی داشتند که [[دین]] آسمانی، فقط [[دین]] ایشان است و هیچ کس غیر از ایشان، حقی در [[رسالت]] و [[پیامبری]] ندارد. آنان نسبت به [[اعراب]] از این لحاظ که برایشان همیشه چیره بودهاند، [[کینه]] و [[عداوت]] [[کورکورانه]] و [[تقلیدی]] داشتند. شیفتگی ناپسندشان به [[امور مادی]] و [[حرص]] [[زشت]] ایشان بر [[زندگی]] و لوازم آن، [[مبالغه]] آنها در [[مفاسد]] و کارهای [[زشت]] و سودهای کلانشان از بازرگانی [[نامشروع]] و [[ربا]] از مشخصههای بارز [[یهودیان]] [[مدینه]] به شمار میآمد. به علاوه، آنان مردمی بودند که [[تقوا]] نداشتند و سنگدلی و بیرحمی و ارتکاب به [[گناه]] در همه کارهایشان به چشم میخورد..."<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۷۳-۲۷۴.</ref>. | * [[یهودیان]] [[قبل از ظهور]] [[پیامبر]] {{صل}}، پیوسته از [[ظهور]] ایشان خبر میدادند و [[اخبار]] [[حضرت]] را در [[مکه]] دنبال میکردند<ref>اسحاق بن محمد همدانی، سیرت رسول الله {{صل}}، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. [[یهودیان]] [[تصور]] باطلی داشتند که [[دین]] آسمانی، فقط [[دین]] ایشان است و هیچ کس غیر از ایشان، حقی در [[رسالت]] و [[پیامبری]] ندارد. آنان نسبت به [[اعراب]] از این لحاظ که برایشان همیشه چیره بودهاند، [[کینه]] و [[عداوت]] [[کورکورانه]] و [[تقلیدی]] داشتند. شیفتگی ناپسندشان به [[امور مادی]] و [[حرص]] [[زشت]] ایشان بر [[زندگی]] و لوازم آن، [[مبالغه]] آنها در [[مفاسد]] و کارهای [[زشت]] و سودهای کلانشان از بازرگانی [[نامشروع]] و [[ربا]] از مشخصههای بارز [[یهودیان]] [[مدینه]] به شمار میآمد. به علاوه، آنان مردمی بودند که [[تقوا]] نداشتند و سنگدلی و بیرحمی و ارتکاب به [[گناه]] در همه کارهایشان به چشم میخورد..."<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۷۳-۲۷۴.</ref>. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
* تُجّار [[شام]] هم قافلههای خود را با بار گندم و کشمش و روغن، راهی بازارهای [[مدینه]] میکردند. قافلههای تجاری [[مکه]] نیز در راه سفر به [[یمن]]، بر عبور از [[مدینه]] تأکید میورزیدند. اهل [[مدینه]] از آنها به خوبی استقبال میکردند و به [[داد و ستد]] میپرداختند. علاوه بر این، [[مردم مدینه]] هر ساله در بازارهای [[عکاظ]]، مجنه و... حاضر میشدند و در آن نیز به [[تجارت]] میپرداختند. | * تُجّار [[شام]] هم قافلههای خود را با بار گندم و کشمش و روغن، راهی بازارهای [[مدینه]] میکردند. قافلههای تجاری [[مکه]] نیز در راه سفر به [[یمن]]، بر عبور از [[مدینه]] تأکید میورزیدند. اهل [[مدینه]] از آنها به خوبی استقبال میکردند و به [[داد و ستد]] میپرداختند. علاوه بر این، [[مردم مدینه]] هر ساله در بازارهای [[عکاظ]]، مجنه و... حاضر میشدند و در آن نیز به [[تجارت]] میپرداختند. | ||
* در این [[شهر]] علاوه بر راههای تجاری بزرگ، راه تجاری دیگری بین [[مکه]] و یثرب برقرار شده بود و [[مردم]] این دو [[شهر]] در آنجا [[داد و ستد]] میکردند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>.[[بازار]] عمده این [[شهر]] "فلج" نام داشت که بازار بنینزار و یمنیها بود<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۴، ص۳۱۶.</ref>. [[بازار]] "زباله"<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.</ref>، [[بازار]] "جسر"<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.</ref> در محله [[بنیقینقاع]] و بازار تازه تأسیس "مزاحم" که ابن حیین در زمان [[جاهلیت]] بنا کرد هم از دیگر بازارهای [[مدینه]] به حساب میآمدند<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.</ref>. | * در این [[شهر]] علاوه بر راههای تجاری بزرگ، راه تجاری دیگری بین [[مکه]] و یثرب برقرار شده بود و [[مردم]] این دو [[شهر]] در آنجا [[داد و ستد]] میکردند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>.[[بازار]] عمده این [[شهر]] "فلج" نام داشت که بازار بنینزار و یمنیها بود<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۴، ص۳۱۶.</ref>. [[بازار]] "زباله"<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.</ref>، [[بازار]] "جسر"<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.</ref> در محله [[بنیقینقاع]] و بازار تازه تأسیس "مزاحم" که ابن حیین در زمان [[جاهلیت]] بنا کرد هم از دیگر بازارهای [[مدینه]] به حساب میآمدند<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.</ref>. | ||
* در [[مدینه]] نیز مانند دیگر شهرهای | * در [[مدینه]] نیز مانند دیگر شهرهای [[شبه جزیره عربستان]]، پدیده شوم [[ربا]]، [[سرمایه]] عدهای از مرفهان [[مدینه]] به ویژه [[یهودیان]] را افزایش داده بود که با ورود [[اسلام]] به این [[شهر]] و [[نزول آیات]] بسیار، رفتهرفته بساط این عمل [[زشت]] از [[مدینه]] برچیده شد<ref>احمد ابراهیم الشریف، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول {{صل}}، ص۳۶۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۷۵-۲۷۷.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |