پرش به محتوا

اجتهاد: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۶۷۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۸
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:


==اجتهاد در برابر نص==
==اجتهاد در برابر نص==
یعنی مقدّم داشتن رأی شخصی، بر اساس اجتهادات ظنّی، بر فرمان خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم(علیه السلام). علّت اصلی گرایش به اجتهاد رأی، بنا به گفته بعضی،[۷۱] از سویی توهّم محدودیت کتاب و سنّت نبوی در بیان احکام، و از سوی دیگر، نامحدود بودن حوادث و تغییر و تحوّل موضوعات بر اساس تحوّل زمان بوده است. این نظریه باطل است؛ زیرا آیات قرآن و روایات[۷۲] بیان‌کننده این حقیقت هستند که اسلام دین کامل است: «اَلیومَ اَکمَلتُ لَکم دینَکم و اَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتی‌...» ، (مائده/۵، ۳) و هر آن‌چه لازم بوده در قرآن آمده‌است: «و‌نَزَّلنا عَلَیک الکتـبَ تِبیـنـًا لِکلِّ شَیء» (نحل/۱۶، ۸۹) و همه چیز نزد امام مبین وجود دارد و خداوند، چیزی را فرو نگذاشته است. (انعام/۶، ۳۸ و یس/۳۶، ۱۲) درست است که موضوعات در طول زمان در تغییرند؛ ولی قرآن و سنّت برای همه موضوعات، احکامی دارند که باید تفریع فروع و تطبیق حکم بر موضوع  شود. حال با توجّه به این‌که نصّ کتاب و سنّت از جهت صدور و دلالت، لازم‌الاطاعه، و عمل به ظواهر نیز از ضروریات است، ممنوع بودن اجتهاد در برابر نصّ و ظاهر، از نظر فریقین مسلّم و قطعی می‌شود.
*یعنی مقدّم داشتن رأی شخصی، بر اساس اجتهادات ظنّی، بر فرمان خدا و [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام{{ع}}. علّت اصلی گرایش به اجتهاد رأی، بنا به گفته بعضی<ref>منابع اجتهاد، ص‌۸۲‌ـ‌۸۵ و ۲۶۰‌ـ‌۲۶۲.</ref>، از سویی توهّم محدودیت کتاب و سنّت نبوی در بیان احکام، و از سوی دیگر، نامحدود بودن حوادث و تغییر و تحوّل موضوعات بر اساس تحوّل زمان بوده است. این نظریه باطل است؛ زیرا آیات [[قرآن]] و روایات<ref>الکافی، ج‌۱، ص‌۵۹‌ـ‌۶۲‌.</ref> بیان‌کننده این حقیقت هستند که [[اسلام]] [[دین]] کامل است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref>سوره مائده، آیه: ۳.</ref> و هر آن‌چه لازم بوده در [[قرآن]] آمده‌است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}﴾}}<ref> و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان  گواه آوریم و بر تو این کتاب  را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه:۸۹.</ref> و همه چیز نزد [[امام مبین]] وجود دارد و خداوند، چیزی را فرو نگذاشته است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}}﴾}}<ref> و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند؛ سوره انعام، آیه: ۳۸.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ }}﴾}}<ref> ما خود، مردگان را زنده می‌گردانیم و هر چه را پیش فرستاده‌اند و آنچه را از آنان بر جای مانده است می‌نگاریم و هر چیزی را در نوشته‌ای روشنبر شمرده‌ایم؛ سوره یس، آیه:۱۲.</ref> درست است که موضوعات در طول زمان در تغییرند؛ ولی [[قرآن]] و سنّت برای همه موضوعات، احکامی دارند که باید تفریع فروع و تطبیق حکم بر موضوع  شود. حال با توجّه به این‌که نصّ کتاب و سنّت از جهت صدور و دلالت، لازم‌الاطاعه، و عمل به ظواهر نیز از ضروریات است، ممنوع بودن اجتهاد در برابر نصّ و ظاهر، از نظر فریقین مسلّم و قطعی می‌شود.
صحابه و تابعان در اجتهادات خود، تقدیم نصّ بر اجتهاد را لازم می‌دانستند و افرادی، مانند احمد‌حنبل، هر چه را مخالف نصّ بود، کنار می‌گذاشتند[۷۳] و اساساً تقصیر در طلب نصّ را پیش از اجتهاد، گناه می‌شمردند.[۷۴]برخی دیگر چون طوفی گفته‌اند: در معاملات و سیاسات اگر مصالح با نصوص تعارض کرد و امکان جمع نبود، مصالح مقدّم خواهد شد.[۷۵] در عین حال، برای بعضی از صحابه، مواردی از اجتهاد در برابر نصّ ثبت شده است؛[۷۶] مانند دستور خلیفه به قطع‌نکردن دست دزد در سال قحطی و گرسنگی[۷۷] و همچنین اجتهاد مقابل نصّ در متعه‌حج و متعه‌زنان.
*صحابه و تابعان در اجتهادات خود، تقدیم نصّ بر اجتهاد را لازم می‌دانستند و افرادی، مانند [[احمد‌ حنبل]]، هر چه را مخالف نصّ بود، کنار می‌گذاشتند<ref>اعلام الموقعین، ج‌۱، ص‌۲۹‌ـ‌۳۰.</ref> و اساساً تقصیر در طلب نصّ را پیش از اجتهاد، گناه می‌شمردند<ref>الاحکام، آمدی، ج‌۴، ص‌۳۹۸.</ref>. برخی دیگر چون [[طوفی]] گفته‌اند: در معاملات و سیاسات اگر مصالح با نصوص تعارض کرد و امکان جمع نبود، مصالح مقدّم خواهد شد<ref>الاصول العامه، ص‌۳۸۴‌ـ‌۳۸۵؛ انوار الاصول، ج‌۳، ص‌۶۰۲‌.</ref> در عین حال، برای بعضی از صحابه، مواردی از اجتهاد در برابر نصّ ثبت شده است<ref>ر.ک: النصوالاجتهاد.</ref>؛ مانند دستور خلیفه به قطع‌ نکردن دست دزد در سال قحطی و گرسنگی <ref>موسوعة‌العقاد، ج‌۵، ص‌۹۲۷‌ـ‌۹۲۸.</ref> و همچنین اجتهاد مقابل نصّ در متعه‌ حج و متعه‌ زنان.
پس از عصر صحابه* نیز عده‌ای (اصحاب رأی) از اصل عدم جواز اجتهاد مقابل نصّ تخطّی، و بیش از حد به رأی اعتماد کردند. آنان براساس فکر خود، مسائلی را تفریع کرده، صُوَری را مفروض‌الوجود می‌گرفتند و برای آن‌ها احکامی فرضی ثابت می‌کردند.
*پس از عصر صحابه نیز عده‌ای "اصحاب رأی" از اصل عدم جواز اجتهاد مقابل نصّ تخطّی، و بیش از حد به رأی اعتماد کردند. آنان براساس فکر خود، مسائلی را تفریع کرده، صُوَری را مفروض‌الوجود می‌گرفتند و برای آن‌ها احکامی فرضی ثابت می‌کردند.
آیاتی که بر عدم جواز اجتهاد در برابر نصّ دلالت دارند فراوان هستند. به برخی از آنها اشاره می‌شود:
*آیاتی که بر عدم جواز اجتهاد در برابر نصّ دلالت دارند فراوان هستند. به برخی از آنها اشاره می‌شود:
۱. آیه‌۵۰ قصص/۲۸: در این آیه، خداوند نقطه مقابل پذیرش دستور خدا و رسول را، پیروی از هوای نفس قرار داده:[۷۸] «فَاِن لَم یستَجیبوا لَک فَاعلَم اَنَّما یتَّبِعونَ اَهواءَهُم‌...» ؛ سپس پیروی‌کننده از هوای نفس را در مقابل هدایت الهی، گمراه‌ترین مردم به‌شمار آورده است و در پایان، کسانی را که در برابر هدایت الهی از هوای نفس خود پیروی می‌کنند، ستم‌گر معرّفی می‌کند: «اِنَّ اللّهَ لایهدِی القَومَ الظّــلِمین».
#'''آیه‌ ۵۰ سوره قصص:''' در این آیه، خداوند نقطه مقابل پذیرش دستور خدا و رسول را، پیروی از هوای نفس قرار داده<ref>اعلام الموقعین، ج‌۱، ص‌۴۹.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> پس اگر پاسخت را ندهند بدان که از خواهش‌ها (ی نفس) شان پیروی می‌کنند و گمراه‌تر از آنکه بی‌رهنمودی از خداوند، از خواهش (نفس) خویش پیروی کند کیست؟ بی‌گمان خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند؛ سوره قصص، آیه:۵۰.</ref>؛ سپس پیروی‌ کننده از هوای نفس را در مقابل هدایت الهی، گمراه‌ترین مردم به‌شمار آورده است و در پایان، کسانی را که در برابر هدایت الهی از هوای نفس خود پیروی می‌کنند، ستم‌گر معرّفی می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}﴾}}.
#'''آیه‌ ۲۶ سوره ص:''' خداوند در این آیه، خطاب به [[حضرت داوود]] می‌فرماید: ما تو را خلیفه خود در زمین قرار دادیم تا به حق داوری کنی؛ یعنی براساس [[وحی]] نازل شده از سوی خدا. نقطه مقابل آن، چیزی است که خدا نازل نکرده<ref>اعلام‌الموقعین، ج‌۱، ص‌۴۹.</ref>، از آن پیروی نکن که تو را از راه و حکم خدا گمراه می‌کند. روشن است که اجتهاد در مقابل نص، حکم بر طبق هوای نفس و در برابر چیزی است که خدا نازل کرده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ}}﴾}} و سزای چنین کسانی عذاب شدید الهی است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ}}﴾}}.
۲. آیه‌۲۶ ص/۳۸: خداوند در این آیه، خطاب به حضرت داوود می‌فرماید: ما تو را خلیفه خود در زمین قرار دادیم تا به حق داوری کنی؛ یعنی براساس وحی نازل شده از سوی خدا. نقطه مقابل آن، چیزی است که خدا نازل نکرده،[۷۹] از آن پیروی نکن که تو را از راه و حکم خدا گمراه می‌کند. روشن است که اجتهاد در مقابل نص، حکم بر طبق هوای نفس و در برابر چیزی است که خدا نازل کرده است: «فَاحکم بَینَ النّاسِ بِالحَقِّ و لاتَتَّبِعِ الهَوی فَیضِلَّک عَن سَبیلِ اللّهِ»و سزای چنین کسانی عذاب شدید الهی است: «اِنَّ الَّذینَ یضِلّونَ عَن سَبیلِ اللّهِ لَهُم عَذابٌ شَدیدٌ بِما نَسوا یومَ الحِساب». ۳. آیات ۱۸‌ـ‌۱۹، جاثیه/۴۵: خداوند می‌فرماید:  ما تو را به شریعت و آیین حق قرار دادیم. از آن پیروی کن و از هوس‌های کسانی‌که آگاهی ندارند، پیروی مکن: «ثُمَّ جَعَلنـک عَلی شَریعَة مِنَ الاَمرِ فَاتَّبِعها و لاتَتَّبِع اَهواءَ الَّذینَ لایعلَمون» ؛ سپس می‌فرماید: آن‌ها هرگز نمی‌توانند تو را در برابر خدا بی‌نیاز کنند: «اِنَّهُم لَن‌یغنوا عَنک مِنَ اللّهِ شیــًا».خداوند در این آیه امر را بین پیروی از شریعت الهی و عمل طبق آن یا پیروی از هواهای ناآگاهان دایر کرده و بدیهی است که اجتهاد در برابر نصّ همان پیروی از هواهای ناآگاهان است که خدای متعالی از آن نهی‌کرده است.[۸۰] نظیر این آیات، آیه‌۳ اعراف/۷ است که در آن، پیروی از کتاب و سنّت (ما‌أنزل) واجب، و نقطه مقابل آن که پیروی از اولیای دیگر است، محکوم شده است.
#'''آیات ۱۸‌ـ‌۱۹، سوره جاثیه:''' خداوند می‌فرماید:  ما تو را به شریعت و آیین حق قرار دادیم. از آن پیروی کن و از هوس‌های کسانی‌ که آگاهی ندارند، پیروی مکن: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> سپس تو را بر آبشخوری  از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوس‌های کسانی که (چیزی) نمی‌دانند پیروی مکن؛ سوره جاثیه، آیه:۱۸.</ref>؛ سپس می‌فرماید: آن‌ها هرگز نمی‌توانند تو را در برابر خدا بی‌نیاز کنند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ}}﴾}}<ref> بی‌گمان آنان در برابر (عذاب) خداوند هرگز چیزی را از تو باز نمی‌توانند داشت و ستمگران، دوستان یکدیگرند و خداوند دوست پرهیزگاران است؛ سوره جاثیه، آیه: ۱۹.</ref>. خداوند در این آیه امر را بین پیروی از شریعت الهی و عمل طبق آن یا پیروی از هواهای ناآگاهان دایر کرده و بدیهی است که اجتهاد در برابر نصّ همان پیروی از هواهای ناآگاهان است که خدای متعالی از آن نهی‌کرده است<ref>اعلام‌الموقعین، ج‌۱، ص‌۵۰.</ref>. نظیر این آیات، آیه‌ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ }}﴾}}<ref> از آنچه از سوی پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید و جز وی از سرورانی (دیگر) پیروی نکنید؛ اندک پند می‌پذیرید؛ سوره اعراف، آیه: ۳.</ref>است که در آن، پیروی از کتاب و سنّت واجب، و نقطه مقابل آن که پیروی از اولیای دیگر است، محکوم شده است.
۴. آیه‌۶۴‌ـ‌۶۵، نساء: خداوند می‌فرماید: ما پیامبران را فرستادیم تا به اذن الهی، اطاعت شوند. سوگند به پروردگارت که آن‌ها مؤمن نخواهند بود، مگر آن که در اختلاف خود، تو را به داوری بطلبند؛ آن گاه از داوری تو در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند: «و‌ما‌اَرسَلنا مِن رَسول اِلاّ لِیطاعَ بِاِذنِ اللّهِ ... لایجِدوا فی اَنفُسِهِم حَرَجـًا مِمّا قَضَیتَ و یسَلِّموا تَسلیمـا». این آیه هرگونه اجتهاد در مقابل  نصّ پیامبر(صلی الله علیه وآله) و هر نوع اظهار عقیده را در مواردی که حکم صریح از‌طرف خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله)درباره آن رسیده باشد، نفی می‌کند؛ بنابراین، اگر تاریخ اسلام نشان می‌دهد که بعضی افراد در برابر حکم خدا و پیامبر(صلی الله علیه  وآله)اجتهاد یا اظهار نظر می‌کردند و به‌طور مثال می‌گفتند: پیامبر چنین گفته و ما چنین می‌گوییم، باید بپذیریم که عمل آن‌ها برخلاف صریح آیه است.[۸۱] این آیه عام است و حکم خدا و رسول را در همه چیز، حجّت و واجب‌الاتّباع می‌داند.[۸۲]
#'''آیه‌۶۴‌ـ‌۶۵، سوره نساء:''' خداوند می‌فرماید: ما پیامبران را فرستادیم تا به اذن الهی، اطاعت شوند. سوگند به پروردگارت که آن‌ها مؤمن نخواهند بود، مگر آن که در اختلاف خود، تو را به داوری بطلبند؛ آن گاه از داوری تو در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا}}﴾}}<ref> و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند؛ سوره نساء، آیه: ۶۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا }}﴾}}<ref> پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند؛ سوره نساء، آیه: ۶۵.</ref> این آیه هرگونه اجتهاد در مقابل  نصّ [[پیامبر]]{{صل}} و هر نوع اظهار عقیده را در مواردی که حکم صریح از‌ طرف خدا و [[پیامبر]]{{صل}} درباره آن رسیده باشد، نفی می‌کند؛ بنابراین، اگر تاریخ اسلام نشان می‌دهد که بعضی افراد در برابر حکم خدا و [[پیامبر]]{{صل}} اجتهاد یا اظهار نظر می‌کردند و به‌طور مثال می‌گفتند: [[پیامبر]] چنین گفته و ما چنین می‌گوییم، باید بپذیریم که عمل آن‌ها برخلاف صریح آیه است<ref>نمونه، ج‌۳، ص‌۴۵۶.</ref>. این آیه عام است و حکم خدا و رسول را در همه چیز، حجّت و واجب‌الاتّباع می‌داند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۴۰۴.</ref>.
۵. آیه‌۱۰۵ آل‌عمران: «و‌لاتَکونوا کالَّذینَ تَفَرَّقوا واختَلَفوا مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ البَینـتُ و اُولـئِک لَهُم عَذابٌ عَظیم» ؛ مانند کسانی نباشید که پراکنده شده، اختلاف کردند، پس از آن‌که نشانه‌ها و بینات[۸۳] به آنان رسید: «مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ البَینـتُ». مقصود از بینات ادلّه است؛[۸۴] یعنی آن‌چه طریق به حکم خداوند است و دلیل، شامل نص و ظاهر می‌شود. و چون اجتهاد مقابل نصّ و ظاهر، مقابل بینات است باطل است.
#'''آیه‌۱۰۵ سوره آل‌عمران:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ }}﴾}}<ref> و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود؛ سوره آل عمران، آیه:۱۰۵.</ref>؛ مانند کسانی نباشید که پراکنده شده، اختلاف کردند، پس از آن‌که نشانه‌ها و بینات<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۰۷‌.</ref> به آنان رسید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ}}﴾}}. مقصود از بینات ادلّه است<ref>التبیان، ج‌۲، ص‌۵۵۰.</ref>؛ یعنی آن‌چه طریق به حکم خداوند است و دلیل، شامل نص و ظاهر می‌شود. و چون اجتهاد مقابل نصّ و ظاهر، مقابل بینات است باطل است.
۶. آیه‌۵۹ نساء: این آیه، به اطاعت از خدا و رسول و اولی‌الامر(علیهم السلام) و رجوع به خدا و رسول در موارد اختلاف و تنازع مربوط است: «...اَطیعُوا اللّهَ و اَطیعُوا الرَّسولَ و اُولِی الاَمرِ مِنکم فَاِن تَنـزَعتُم فی شَیء فَرُدّوهُ اِلَی اللّهِ والرَّسولِ اِن کنتُم تُؤمِنونَ بِاللّهِ والیومِ الأخِرِ». از این آیه استفاده می‌شود که در احکام دینی باید به خدا و رسول او و اولی‌الامر مراجعه کرد، نه به اجتهاد مقابل نص و هیچ‌کس حقّ تغییر آن‌چه خدا و رسول و اولی‌الامر  بیان کرده‌اند، ندارد.[۸۵]
#آیه‌ ۵۹ سوره نساء: این آیه، به اطاعت از خدا و رسول و اولی‌الامر{{عم}} و رجوع به خدا و رسول در موارد اختلاف و تنازع مربوط است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً }}﴾}}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه:۵۹.</ref> از این آیه استفاده می‌شود که در احکام دینی باید به خدا و رسول او و اولی‌الامر مراجعه کرد، نه به اجتهاد مقابل نص و هیچ‌کس حقّ تغییر آن‌چه خدا و رسول و اولی‌الامر  بیان کرده‌اند، ندارد<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۷.</ref>.
۷. در آیات ۶۶ آل‌عمرانو ۳۳ اعرافاز احتجاج بدون آگاهی و از قول به غیر علم، نهی شده[۸۶] و اجتهاد مقابل نص، قول به غیر علم است: «فَلِمَ تُحاجّونَ فیما لَیسَ لَکم بِهِ عِلمٌ واللّهُ یعلَمُ و اَنتُم‌لاتَعلَمون»
#در آیات ۶۶ سوره آل‌عمران و ۳۳ سوره اعراف از احتجاج بدون آگاهی و از قول به غیر علم، نهی شده<ref>اعلام الموقعین، ج‌۲، ص‌۲۸۰؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۶۹.</ref> و اجتهاد مقابل نص، قول به غیر علم است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هَاأَنتُمْ هَؤُلاء حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُم بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> هان! شما همان کسانید که در آنچه بدان دانشی داشتید چون و چرا کردید؛ (دیگر) چرا در آنچه بدان دانشی ندارید چون و چرا می‌کنید؟ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید؛ سوره آل عمران، آیه: ۶۶.</ref>
۸. در آیات ۱۱۵‌ـ‌۱۱۶ نحل/۱۶، ابتدا محرمات الهی را بیان کرده، سپس فرموده: اگر کسی به دروغ حکم به حلال بودن و حرام بودن چیزی کند و بدعت گذارد، بر خداوند افترا زده است[۸۷] و اجتهاد در برابر نصّ، در حقیقت افترا بر خداوند است.
#در آیات ۱۱۵‌ـ‌۱۱۶ سوره نحل، ابتدا محرمات الهی را بیان کرده، سپس فرموده: اگر کسی به دروغ حکم به حلال بودن و حرام بودن چیزی کند و بدعت گذارد، بر خداوند افترا زده است<ref>اعلام الموقعین، ج‌۲، ص‌۲۸۰‌ـ‌۲۸۱؛ مجمع‌البیان، ج‌۶، ص‌۶۰۲‌.</ref> و اجتهاد در برابر نصّ، در حقیقت افترا بر خداوند است.
۹. از آیه‌۳۶ احزاب/۳۳ استفاده می‌شود که همه مؤمنان به پیروی از حکم خدا و رسول او ملزم هستند و در برابر آن هیچ‌گونه اختیاری از خود ندارند: «و‌ما‌کانَ لِمُؤمِن و لا مُؤمِنَة اِذا قَضَی اللّهُ و رَسولُهُ اَمرًا اَن یکونَ لَهُمُ الخِیرَةُ مِن اَمرِهِم». در این آیه معصیت و تخلف از امر خدا و رسول را نشانه گمراهی انسان می‌داند: «و‌مَن یعصِ اللّهَ و رَسولَهُ فَقَد ضَلَّ ضَلـلاً مُبینـا». از‌آیه به خوبی استفاده می‌شود  که اعتماد به نظر خود و دیگران در برابر حکم خدا و رسول نشان گمراهی قطعی و به‌طور مسلّم حرام است و مؤمنان حق ندارند در برابر خواسته خدا و رسول او، خواسته دیگری را برگزینند[۸۸] و روشن است که اجتهاد در برابر نصّ، چیزی جز اختیار خواسته خود یا دیگران در برابر  حکم خدا و رسول و اولی‌الامر نخواهد بود.
#از آیه‌ ۳۶ سوره احزاب استفاده می‌شود که همه مؤمنان به پیروی از حکم خدا و رسول او ملزم هستند و در برابر آن هیچ‌گونه اختیاری از خود ندارند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالا مُّبِينًا }}﴾}}<ref> و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است؛ سوره احزاب، آیه: ۳۶.</ref>. در این آیه معصیت و تخلف از امر خدا و رسول را نشانه گمراهی انسان می‌داند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالا مُّبِينًا }}﴾}}. از‌ آیه به خوبی استفاده می‌شود  که اعتماد به نظر خود و دیگران در برابر حکم خدا و رسول نشان گمراهی قطعی و به‌طور مسلّم حرام است و مؤمنان حق ندارند در برابر خواسته خدا و رسول او، خواسته دیگری را برگزینند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۲۵، ص‌۲۱۱؛ مجمع‌البیان، ج‌۸‌، ص‌۵۶۴؛ المیزان، ج‌۱۶، ص‌۳۲۱.</ref> و روشن است که اجتهاد در برابر نصّ، چیزی جز اختیار خواسته خود یا دیگران در برابر  حکم خدا و رسول و اولی‌الامر نخواهد بود.
 
 
 
________________________________________


==نقش اجتهاد و جایگاه منابع آن==
==نقش اجتهاد و جایگاه منابع آن==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش