مدیریت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
مدیریت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۱۵
، ۲۳ اکتبر ۲۰۲۲جایگزینی متن - 'حضرت امام' به 'حضرت امام'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
بیشک [[اطاعت]] مردم از [[رهبر]] فرزانه [[انقلاب]] نمیتواند بیپشتوانه [[دینی]] باشد. مردم به دلیل آنکه امام خمینی [[مرجع تقلید]] دینی آنهاست و دارای [[ولایت]] فقیهانه است که اطاعت از او شرعاً لازم است، از او پیروی میکردند. بنابراین نمیتوان از عنصر اساسی ولایت در مدیریت و [[رهبری امام]] [[غفلت]] کرد و آن را در مدیریت امام، نادیده انگاشت؛ بلکه شاید بتوان عنصر اصلی در [[توفیق]] امام [[عزیز]] را، [[ولایتپذیری]] مردم و [[فرمانبری]] آنان دانست که آن هم به دلیل [[دینداری]] آنان است، [[اطاعت از امام]] خمینی با دینداری مردم عجین شده بود. آنها پیرو امام بودند زیرا امام را در کسوت [[رسول خدا]] {{صل}} و [[نائب عام]] [[امام زمان]] {{ع}} میدیدند. | بیشک [[اطاعت]] مردم از [[رهبر]] فرزانه [[انقلاب]] نمیتواند بیپشتوانه [[دینی]] باشد. مردم به دلیل آنکه امام خمینی [[مرجع تقلید]] دینی آنهاست و دارای [[ولایت]] فقیهانه است که اطاعت از او شرعاً لازم است، از او پیروی میکردند. بنابراین نمیتوان از عنصر اساسی ولایت در مدیریت و [[رهبری امام]] [[غفلت]] کرد و آن را در مدیریت امام، نادیده انگاشت؛ بلکه شاید بتوان عنصر اصلی در [[توفیق]] امام [[عزیز]] را، [[ولایتپذیری]] مردم و [[فرمانبری]] آنان دانست که آن هم به دلیل [[دینداری]] آنان است، [[اطاعت از امام]] خمینی با دینداری مردم عجین شده بود. آنها پیرو امام بودند زیرا امام را در کسوت [[رسول خدا]] {{صل}} و [[نائب عام]] [[امام زمان]] {{ع}} میدیدند. | ||
چنین رهبری در [[منصب]] [[ولیفقیه]] در هیچ یک از قرون گذشته نظیر ندارد و [[تاریخ شیعه]] غیر از [[دوران پیامبر]] و دوران [[خلافت امیرالمؤمنین]] و مدت کوتاهی از [[امام مجتبی]] {{ع}}، [[فرمانده]] کل قوای [[عارف]] و [[حکیم]] و [[عاشق]] و [[الهی]] در [[دنیا]] سراغ ندارد، در هیچ جای دنیا، و نه در گذشته، [[نیروی نظامی]] سراغ نداریم که تحت [[فرماندهی]] [[انسانی]] [[معنوی]] و الهی و عارف و دارای رقیقترین [[احساسات]] بشری و در عین حال با [[قاطعیت]] و صلابتی که هیچ فرماندهی در دنیا از آن برخوردار نیست، به [[حراست]] و [[دفاع]] از [[ناموس]] و [[حیات]] شرافتمندانه [[ملت]] در مقابل [[تجاوزگران]] بپردازد. [[شور]] و حال [[سلحشوری]] و رزمندگی، [[شوق]] به [[جهاد]] و [[استقامت]] [[رزمندگان]] و [[فتوحات]] عظیمی که در [[نبرد با دشمنان]] [[اسلام]] به دست آوردهاند، بیشتر مرهون تأثیرات معجزهگون [[شخصیت معنوی]] | چنین رهبری در [[منصب]] [[ولیفقیه]] در هیچ یک از قرون گذشته نظیر ندارد و [[تاریخ شیعه]] غیر از [[دوران پیامبر]] و دوران [[خلافت امیرالمؤمنین]] و مدت کوتاهی از [[امام مجتبی]] {{ع}}، [[فرمانده]] کل قوای [[عارف]] و [[حکیم]] و [[عاشق]] و [[الهی]] در [[دنیا]] سراغ ندارد، در هیچ جای دنیا، و نه در گذشته، [[نیروی نظامی]] سراغ نداریم که تحت [[فرماندهی]] [[انسانی]] [[معنوی]] و الهی و عارف و دارای رقیقترین [[احساسات]] بشری و در عین حال با [[قاطعیت]] و صلابتی که هیچ فرماندهی در دنیا از آن برخوردار نیست، به [[حراست]] و [[دفاع]] از [[ناموس]] و [[حیات]] شرافتمندانه [[ملت]] در مقابل [[تجاوزگران]] بپردازد. [[شور]] و حال [[سلحشوری]] و رزمندگی، [[شوق]] به [[جهاد]] و [[استقامت]] [[رزمندگان]] و [[فتوحات]] عظیمی که در [[نبرد با دشمنان]] [[اسلام]] به دست آوردهاند، بیشتر مرهون تأثیرات معجزهگون [[شخصیت معنوی]] حضرت امام در [[رهبری]] ایشان به ویژه هنگام [[دفاع مقدس]] است. | ||
با [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و [[تشکیل حکومت]] [[جمهوری اسلامی]] برای نخستین بار [[نظریه ولایت فقیه]] عینیت یافت و [[امام خمینی]] بر مبنای اصل [[ولایت فقیه]] به [[اعمال]] [[ولایت]] پرداختند. ایشان در آستانه [[پیروزی انقلاب]] در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به هنگام تشکیل شورای [[انقلاب]] به این [[حق]] [[شرعی]] خود تصریح کرده و اعلام میکند که به موجب حق شرعی و بر اساس [[اعتماد]] [[اکثریت]] [[قاطع]] [[مردم ایران]] که نسبت به ایشان ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف ملت، شورای [[انقلاب اسلامی]] مرکب از افراد با صلاحیت و [[مسلمان]] [[متعهد]] و مورد [[وثوق]] موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهد کرد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۴۲۶.</ref>. | با [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و [[تشکیل حکومت]] [[جمهوری اسلامی]] برای نخستین بار [[نظریه ولایت فقیه]] عینیت یافت و [[امام خمینی]] بر مبنای اصل [[ولایت فقیه]] به [[اعمال]] [[ولایت]] پرداختند. ایشان در آستانه [[پیروزی انقلاب]] در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به هنگام تشکیل شورای [[انقلاب]] به این [[حق]] [[شرعی]] خود تصریح کرده و اعلام میکند که به موجب حق شرعی و بر اساس [[اعتماد]] [[اکثریت]] [[قاطع]] [[مردم ایران]] که نسبت به ایشان ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف ملت، شورای [[انقلاب اسلامی]] مرکب از افراد با صلاحیت و [[مسلمان]] [[متعهد]] و مورد [[وثوق]] موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهد کرد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۴۲۶.</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=== مبانی معرفتشناسی === | === مبانی معرفتشناسی === | ||
از نظر | از نظر حضرت امام راههای دستیابی و [[شناخت]] [[حقیقت]] چیست؟ در نگرش [[امام خمینی]]، [[قلب]] و [[عقل]] به عنوان منابع شناخت مطرح شده است. از منظر او همچون سایر [[عالمان]] [[مسلمان]]، عقل [[ادراک]] میکند و قلب به مدرَکات آن [[ایمان]] میآورد. از منظر ایشان این معانی را که [[انسان]] به عقلش ادراک کرده، باید با مجاهدات به قلبش برساند که قلبش [[آگاه]] بشود و آن مطلب را بیابد<ref>صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۲.</ref>. | ||
امام خمینی [[فطرت انسانی]] را نیز بنیان شناخت و لذا توجه دهنده انسان به سوی [[کمال مطلق]] میداند<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۵۰۵.</ref>. تجربه که در اصل، برآیند ترکیب عقل و [[حس]] میباشد، مورد توجه امام خمینی بوده و از آن به عنوان یکی از منابع شناخت و [[آگاهی]]، نام برده شده است. اشاره به تجربه در سالهای طولانی زندگانی و در امور مختلف بشری و تجربه مکرر در ابطال پیشبینیهای صورت گرفته، از آن جمله است<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۴۷۰.</ref>. او بهویژه از تجربههای [[تاریخی]]، به عنوان یکی از منابع مهم شناخت استفاده نموده و مسائل گوناگون را به وسیله آن، در گستره [[تاریخ]] مورد تحلیل قرار میدهد. این در حالی است که امام خمینی به یک منبع شناخت دیگر که منبع بیرونی و در عین حال منبع [[یقینی]] شناخت برای انسان به شمار میرود قائل است؛ زیرا منابع شناخت درونی انسان را، به [[تنهایی]] کافی نمیداند و به نقصان [[ادراک انسان]] با اتکای صرف به این سه سه منبع، [[اذعان]] دارد. به عنوان مثال به عدم امکان شناخت چیستی رابطه هستی با [[حق]] اشاره میکند و [[عقل انسان]] را از [[درک]] ماورای [[طبیعت]] و بسیاری از امور دیگر نظیر [[روح]] و... عاجز میداند. این منبع اساسی همان [[وحی]] است که به وسیله [[انبیاء]] از جانب [[خداوند]] برای [[انسانها]] فرستاده میشود و [[آرمان]] اصلی آن ایجاد [[معرفت]] برای [[بشر]] بهویژه شناخت [[حق تعالی]] و سایر حوزههایی است که [[عقل]] [[بشر]] بدون ارجاع به [[وحی]] امکان دسترسی به آنها را ندارد. از دیدگاه که | امام خمینی [[فطرت انسانی]] را نیز بنیان شناخت و لذا توجه دهنده انسان به سوی [[کمال مطلق]] میداند<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۵۰۵.</ref>. تجربه که در اصل، برآیند ترکیب عقل و [[حس]] میباشد، مورد توجه امام خمینی بوده و از آن به عنوان یکی از منابع شناخت و [[آگاهی]]، نام برده شده است. اشاره به تجربه در سالهای طولانی زندگانی و در امور مختلف بشری و تجربه مکرر در ابطال پیشبینیهای صورت گرفته، از آن جمله است<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۴۷۰.</ref>. او بهویژه از تجربههای [[تاریخی]]، به عنوان یکی از منابع مهم شناخت استفاده نموده و مسائل گوناگون را به وسیله آن، در گستره [[تاریخ]] مورد تحلیل قرار میدهد. این در حالی است که امام خمینی به یک منبع شناخت دیگر که منبع بیرونی و در عین حال منبع [[یقینی]] شناخت برای انسان به شمار میرود قائل است؛ زیرا منابع شناخت درونی انسان را، به [[تنهایی]] کافی نمیداند و به نقصان [[ادراک انسان]] با اتکای صرف به این سه سه منبع، [[اذعان]] دارد. به عنوان مثال به عدم امکان شناخت چیستی رابطه هستی با [[حق]] اشاره میکند و [[عقل انسان]] را از [[درک]] ماورای [[طبیعت]] و بسیاری از امور دیگر نظیر [[روح]] و... عاجز میداند. این منبع اساسی همان [[وحی]] است که به وسیله [[انبیاء]] از جانب [[خداوند]] برای [[انسانها]] فرستاده میشود و [[آرمان]] اصلی آن ایجاد [[معرفت]] برای [[بشر]] بهویژه شناخت [[حق تعالی]] و سایر حوزههایی است که [[عقل]] [[بشر]] بدون ارجاع به [[وحی]] امکان دسترسی به آنها را ندارد. از دیدگاه که حضرت امام، [[اسلام]] والاترین و [[جامعترین دین]] [[الهی]] مبتنی بر وحی است که برای [[انسان]] برنامه دارد<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۹.</ref>. | ||
از دید [[امام خمینی]] بخشی از فرآیند [[معرفتی]] [[ارتباط]] متقابل و مکمل عقل و وحی، پس از عصر [[نبوت]] و [[امامت]]، [[اجتهاد]] یا [[تفقه در دین]] میباشد که بخشی از آن مربوط به [[عبادات]] است و بخشی نیز مربوط به سیاسات و اجتماعیات و معاشرات است<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۳.</ref>. آنچه از تأثیر مبانی [[معرفتشناسی]] در [[مدیریت]] امام میتوان برداشت کرد این است که ایشان بر اساس [[درک]] و [[شناختی]] که از منبع وحی (کتاب و [[سنّت]]) داشته و با اتکاء بر داشتههای [[عقلانی]] خویش، مدیریت کرده است و قطعاً تجربههای [[تاریخی]] نیز در این میان بیتأثیر نبوده است.<ref>[[علی آقاپیروز|آقاپیروز، علی]]، [[نظام مدیریت اسلامی - آقاپیروز (مقاله)| مقاله «نظام مدیریت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۵۳۷.</ref> | از دید [[امام خمینی]] بخشی از فرآیند [[معرفتی]] [[ارتباط]] متقابل و مکمل عقل و وحی، پس از عصر [[نبوت]] و [[امامت]]، [[اجتهاد]] یا [[تفقه در دین]] میباشد که بخشی از آن مربوط به [[عبادات]] است و بخشی نیز مربوط به سیاسات و اجتماعیات و معاشرات است<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۳.</ref>. آنچه از تأثیر مبانی [[معرفتشناسی]] در [[مدیریت]] امام میتوان برداشت کرد این است که ایشان بر اساس [[درک]] و [[شناختی]] که از منبع وحی (کتاب و [[سنّت]]) داشته و با اتکاء بر داشتههای [[عقلانی]] خویش، مدیریت کرده است و قطعاً تجربههای [[تاریخی]] نیز در این میان بیتأثیر نبوده است.<ref>[[علی آقاپیروز|آقاپیروز، علی]]، [[نظام مدیریت اسلامی - آقاپیروز (مقاله)| مقاله «نظام مدیریت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۵۳۷.</ref> |