جعفی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'گرایشات' به 'گرایشهای'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'گرایشات' به 'گرایشهای') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
# قبیله جعفی و [[همراهی]] با [[جنبش توابین]]: از حضور قبیله جعفی در [[قیام]] توابین اخبار چندانی در دست نیست. تنها [[ابن اعثم]] از فردی به نام [[وهب بن زمعه جعفی]] نام برده که در هواداری از [[سلیمان بن صرد خزاعی]]، گروهی از [[شیعیان کوفه]] را جمع کرده و طی خطابهای افزون بر آشکار ساختن [[جایگاه الهی]] و [[عصمت اهل بیت]] {{ع}}؛ [[احساس]] [[شرمساری]] خود را از عدم همراهی [[امام حسین]] {{ع}} ابراز کرد<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۱۴-۲۱۵.</ref>. | # قبیله جعفی و [[همراهی]] با [[جنبش توابین]]: از حضور قبیله جعفی در [[قیام]] توابین اخبار چندانی در دست نیست. تنها [[ابن اعثم]] از فردی به نام [[وهب بن زمعه جعفی]] نام برده که در هواداری از [[سلیمان بن صرد خزاعی]]، گروهی از [[شیعیان کوفه]] را جمع کرده و طی خطابهای افزون بر آشکار ساختن [[جایگاه الهی]] و [[عصمت اهل بیت]] {{ع}}؛ [[احساس]] [[شرمساری]] خود را از عدم همراهی [[امام حسین]] {{ع}} ابراز کرد<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۱۴-۲۱۵.</ref>. | ||
# تقابل اشراف قبیلهای با حرکت [[مختار ثقفی]]: با توجه به مواضع قبیله جعفی در [[قیام امام حسین]] {{ع}} و دیگر جنبشهای [[اجتماعی]] همسو با آن، نبود قراین و شواهدی مبنی بر همراهی این قبیله با مختار و هم زمانی [[شورش]] عبیدالله جعفی با [[قیام مختار]]، به نظر میرسد مواضع اشراف و [[رهبران]] این [[قبیله]] بیشتر در جهت [[تقابل]] با مختار بوده باشد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۴، ص۴۹۸-۴۹۹.</ref>. | # تقابل اشراف قبیلهای با حرکت [[مختار ثقفی]]: با توجه به مواضع قبیله جعفی در [[قیام امام حسین]] {{ع}} و دیگر جنبشهای [[اجتماعی]] همسو با آن، نبود قراین و شواهدی مبنی بر همراهی این قبیله با مختار و هم زمانی [[شورش]] عبیدالله جعفی با [[قیام مختار]]، به نظر میرسد مواضع اشراف و [[رهبران]] این [[قبیله]] بیشتر در جهت [[تقابل]] با مختار بوده باشد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۴، ص۴۹۸-۴۹۹.</ref>. | ||
# شورش [[عبیدالله جعفی]]: [[عبیدالله بن حر]]، از اشراف و نامداران [[عراق]] بود<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref> و به گرایشهای [[عثمانی]] [[شهرت]] داشت<ref>ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۱۸۶.</ref>. احتمالاً همین | # شورش [[عبیدالله جعفی]]: [[عبیدالله بن حر]]، از اشراف و نامداران [[عراق]] بود<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref> و به گرایشهای [[عثمانی]] [[شهرت]] داشت<ref>ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۱۸۶.</ref>. احتمالاً همین گرایشهای عثمانی او موجب حضور وی در سپاه معاویه در جنگ صفّین بود<ref>ابنحزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۰.</ref>. بررسی احوال وی روشن میسازد که عبیدالله فردی زیاده خواه و [[منفعت]] [[طلب]] بود<ref>ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref>. [[تعصب]] عربی ـ قبیلهای داشت و از [[موالی]]، [[عجم]] و [[ایرانیان]] به شدت بیزار بود<ref>ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۱۸۷.</ref>. قائل به [[فرمانبری]] و [[پیروی]] از یک فرد یا [[حکومت]] خاصی نبود و هیچ یک از [[استانداران]] عراق را [[شایسته]] گردن نهادن نمیدانست<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۳۵.</ref>. عبیدالله در برابر [[قیام]] [[حجر]] و [[امام حسین]] {{ع}} [[بیطرفی]] پیشه کرده بود از این رو هنگامی که امام حسین {{ع}} او را به [[یاری]] فراخواند، از پذیرش این امر سر باز زد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۰۷.</ref>. سرانجام وی به [[امویان]] پیوست و به عنوان پیش قراول [[سپاه]] [[مروانیان]] در [[نبرد]] با [[فرماندار]] [[زبیری]] [[کوفه]] [[شکست]] خورد و کشته شد. و بدین ترتیب به تعبیر [[ابن کثیر]] [[مردم]] را از [[شر]] خود راحت کرد<ref>"استراح الناس منه". ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۲۹۴.</ref>. کشته شدن عبیدالله دستاویزی شد تا [[شامیان]] به [[عراق]] [[حمله]] کنند و بار دیگر [[قدرت]] امویان در این بخش فراخ شود<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۹۰-۳۱۶.</ref>.<ref>نک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۶، ص۱۲۸.</ref>.<ref>[[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[قبیله جعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان (مقاله)|قبیله جعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان]]، ص۱۷-۱۸.</ref> | ||
# تعامل با [[دولت]] آل زبیر: مواضع قبیله جعفی در برابر دولت زبیریان دارای دورویه، همراهی و رویارویی بود. اشراف و جنگاوران قبیله جعفی برای پا گرفتن دولت زبیریان [[کوشش]] بسیاری کردند<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref>. بنی جعفی همچنین در اداره ولایات [[سرسپرده]] با زبیریان [[همکاری]] داشتند<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۳۳.</ref>. پیوند [[منافع]] [[سیاسی]] [[زبیری]] با منافع اشراف و رؤسای [[قبایل]] دیری نپایید و تذبذب قبیلهگرایی و تحرکات هواداران [[اموی]]، پایههای [[دولت]] زبیری را در [[عراق]] [[سست]] کرد. در این زمینه نیز همانند بسیاری دیگر از دگرگونیهای [[اجتماعی]] عراق، چرخش قبایل به [[سود]] [[امویان]] خاتمه یافت و کسانی چون [[زحر بن قیس]] در [[بسیج نیروها]] و [[احیاء]] دوباره [[قدرت]] آنان نقش بسزایی ایفا کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴-۶.</ref>. | # تعامل با [[دولت]] آل زبیر: مواضع قبیله جعفی در برابر دولت زبیریان دارای دورویه، همراهی و رویارویی بود. اشراف و جنگاوران قبیله جعفی برای پا گرفتن دولت زبیریان [[کوشش]] بسیاری کردند<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref>. بنی جعفی همچنین در اداره ولایات [[سرسپرده]] با زبیریان [[همکاری]] داشتند<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۳۳.</ref>. پیوند [[منافع]] [[سیاسی]] [[زبیری]] با منافع اشراف و رؤسای [[قبایل]] دیری نپایید و تذبذب قبیلهگرایی و تحرکات هواداران [[اموی]]، پایههای [[دولت]] زبیری را در [[عراق]] [[سست]] کرد. در این زمینه نیز همانند بسیاری دیگر از دگرگونیهای [[اجتماعی]] عراق، چرخش قبایل به [[سود]] [[امویان]] خاتمه یافت و کسانی چون [[زحر بن قیس]] در [[بسیج نیروها]] و [[احیاء]] دوباره [[قدرت]] آنان نقش بسزایی ایفا کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴-۶.</ref>. | ||
# مواضع چندگانه قبیله جعفی در برابر سه حرکت [[ابن اشعث]]، آل مهلب و [[خوارج]]: قبیله جعفی نسبت به [[شورش ابن اشعث کندی]] و آل مهلب، دو موضع متناقض [[همراهی]] و درگیری داشت<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۷۱-۷۲.</ref>. در این دو رویداد، مواضع اشراف و رؤسای جعفی، بزرگان و نام آوران [[علمی]] و مذهبی آن، [[تعارض]] داشت. به علاوه گرایشهای سیاسی و زمینههای اجتماعی [[حاکم]] بر عراق و [[جاهطلبی]] [[کارگزاران]] اموی و [[عصبیت]] [[قبیله]] ای و [[مصلحت اندیشی]] قومی، مانع اتخاذ مواضع روشن از سوی قبیله جعفی شده بود. مواضع فردی و قبیلهای جعفی در [[تقابل]] با [[خوارج]] قرار داشت. خوارج [[روحیات]] [[بدوی]] داشتند که با روحیات شهری جعفیها در [[تعارض]] بود. از سوی دیگر گرایشهای [[عقیدتی]] ـ [[سیاسی]] قبیله جعفی، مانع همراهی و هواداری آنها با خوارج میشد. در نتیجه جنگاوران، اشراف و [[موالی]] جعفی در [[رویارویی]] جدی با خوارج بودند و شاید به همین سبب بود که [[والیان]] عراق و [[ایران]]، بیشتر از [[فرماندهان]] این [[قبیله]]، برای دفع [[شورش]] [[خوارج]] در [[عراق]] و [[ایران]] بهره میبردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، ص۹۲-۹۳ و ۱۹۷.</ref>. | # مواضع چندگانه قبیله جعفی در برابر سه حرکت [[ابن اشعث]]، آل مهلب و [[خوارج]]: قبیله جعفی نسبت به [[شورش ابن اشعث کندی]] و آل مهلب، دو موضع متناقض [[همراهی]] و درگیری داشت<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۷۱-۷۲.</ref>. در این دو رویداد، مواضع اشراف و رؤسای جعفی، بزرگان و نام آوران [[علمی]] و مذهبی آن، [[تعارض]] داشت. به علاوه گرایشهای سیاسی و زمینههای اجتماعی [[حاکم]] بر عراق و [[جاهطلبی]] [[کارگزاران]] اموی و [[عصبیت]] [[قبیله]] ای و [[مصلحت اندیشی]] قومی، مانع اتخاذ مواضع روشن از سوی قبیله جعفی شده بود. مواضع فردی و قبیلهای جعفی در [[تقابل]] با [[خوارج]] قرار داشت. خوارج [[روحیات]] [[بدوی]] داشتند که با روحیات شهری جعفیها در [[تعارض]] بود. از سوی دیگر گرایشهای [[عقیدتی]] ـ [[سیاسی]] قبیله جعفی، مانع همراهی و هواداری آنها با خوارج میشد. در نتیجه جنگاوران، اشراف و [[موالی]] جعفی در [[رویارویی]] جدی با خوارج بودند و شاید به همین سبب بود که [[والیان]] عراق و [[ایران]]، بیشتر از [[فرماندهان]] این [[قبیله]]، برای دفع [[شورش]] [[خوارج]] در [[عراق]] و [[ایران]] بهره میبردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، ص۹۲-۹۳ و ۱۹۷.</ref>. |