انحصارطلبی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←پیشینه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== | ==معناشناسی== | ||
انحصارطلبی، تلاش برای [[تمرکز ثروت]]، [[قدرت]] و امکانات عمومی [[جامعه]] در شخص، گروه یا نهادی خاص. | انحصارطلبی، تلاش برای [[تمرکز ثروت]]، [[قدرت]] و امکانات عمومی [[جامعه]] در شخص، گروه یا نهادی خاص. | ||
انحصار به معنای در تنگنا افتادن، درگنجیدن در چیزی و محدود بودن و مخصوص بودن کاری یا امری به کسی یا مؤسسهای<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۲، ص۲۹۸۹؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۷۰.</ref> و محدود کردن ساخت، [[توزیع]] یا فروش چیزی به [[دولت]]، مؤسسه یا شرکتی<ref>معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۷۰.</ref> است. انحصارطلبی چیزی را تنها برای خود خواستن معنا شده و انحصارطلب کسی است که میخواهد امتیاز و امکانات موجود را به [[تنهایی]] در [[اختیار]] داشته باشد<ref>انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج۱، ص۵۹۹.</ref>. انحصارطلبی، اگرچه در اصل واژهای [[اقتصادی]] و محصول [[نظام سرمایهداری]] است<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۰، ص۵۰۰.</ref>، در معنای گستردهاش به هرنوع [[سرپیچی]] از حدود [[اخلاقی]] و قانونی گفته میشود که [[حریم]] [[آزادی]] دیگران را مختل میسازد و امتیازاتی بیش از حد ضرور یا [[شایسته]] به فرد یا گروهی خاص میدهد. این مفهوم در زمینههای [[سیاسی]]، اقتصادی، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] کاربرد دارد<ref>ساروخانی، باقر، درآمدی بر دائرة المعارف علوم اجتماعی، ج۱، ص۵۰۶.</ref>. | انحصار به معنای در تنگنا افتادن، درگنجیدن در چیزی و محدود بودن و مخصوص بودن کاری یا امری به کسی یا مؤسسهای<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۲، ص۲۹۸۹؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۷۰.</ref> و محدود کردن ساخت، [[توزیع]] یا فروش چیزی به [[دولت]]، مؤسسه یا شرکتی<ref>معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۷۰.</ref> است. انحصارطلبی چیزی را تنها برای خود خواستن معنا شده و انحصارطلب کسی است که میخواهد امتیاز و امکانات موجود را به [[تنهایی]] در [[اختیار]] داشته باشد<ref>انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج۱، ص۵۹۹.</ref>. انحصارطلبی، اگرچه در اصل واژهای [[اقتصادی]] و محصول [[نظام سرمایهداری]] است<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۰، ص۵۰۰.</ref>، در معنای گستردهاش به هرنوع [[سرپیچی]] از حدود [[اخلاقی]] و قانونی گفته میشود که [[حریم]] [[آزادی]] دیگران را مختل میسازد و امتیازاتی بیش از حد ضرور یا [[شایسته]] به فرد یا گروهی خاص میدهد. این مفهوم در زمینههای [[سیاسی]]، اقتصادی، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] کاربرد دارد<ref>ساروخانی، باقر، درآمدی بر دائرة المعارف علوم اجتماعی، ج۱، ص۵۰۶.</ref>. | ||
[[استبداد]] و توتالیتاریسم با انحصارطلبی نزدیکی معنایی دارند. استبداد یک ساخت سیاسی است که حدود سنتی و قانونی برای [[حکومت]] ندارد و از دامنه قدرت خودسرانه گستردهای برخوردار است<ref>آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، ص۲۵.</ref>. در [[نظام]] توتالیتر (فراگیر) نیز [[قدرت سیاسی]] در انحصار یک [[حزب]] [[حاکم]] است و دولت بر همه جوانب [[فعالیتهای اقتصادی]] و اجتماعی [[نظارت]] دارد و نظارت آزادانه جامعه را بر خود نمیپذیرد<ref>آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، ۲۴۰.</ref> | [[استبداد]] و توتالیتاریسم با انحصارطلبی نزدیکی معنایی دارند. استبداد یک ساخت سیاسی است که حدود سنتی و قانونی برای [[حکومت]] ندارد و از دامنه قدرت خودسرانه گستردهای برخوردار است<ref>آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، ص۲۵.</ref>. در [[نظام]] توتالیتر (فراگیر) نیز [[قدرت سیاسی]] در انحصار یک [[حزب]] [[حاکم]] است و دولت بر همه جوانب [[فعالیتهای اقتصادی]] و اجتماعی [[نظارت]] دارد و نظارت آزادانه جامعه را بر خود نمیپذیرد<ref>آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، ۲۴۰.</ref>.<ref>[[اسماعیل رضوانیفر|رضوانیفر، اسماعیل]]، [[انحصارطلبی - رضوانیفر (مقاله)| مقاله «انحصارطلبی»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۳۵۵.</ref> | ||
==انحصار حقانیت== | ==انحصار حقانیت== |