ویژگی علم اهل بیت: تفاوت میان نسخهها
←پنجم: آگاهترین مردم
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
*[[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}}: آگاه باشید که نیکان خاندان من و پاکترینهای تبار من، در خردسالی، خردمندترین مردم و در بزرگسالی، داناترین ایشاناند. پس به آنها نیاموزید که داناتر از شمایند. آنها شما را از درِ هدایت بیرون نمیبرند و به درِ گمراهی واردتان نمیسازند<ref>{{عربی|اندازه=150%|" قَالَ رَسُولُ اللَّه{{صل}}: أَلَا إِنَ أَبْرَارَ عِتْرَتِي وَ أَطَائِبَ أَرُومَتِي أَحْلَمُ النَّاسِ صِغَاراً وَ أَعْلَمُ النَّاسِ كِبَاراً فَلَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ لَا يُخْرِجُونَكُمْ مِنْ بَابِ هُدًى وَ لَا يُدْخِلُونَكُمْ فِي بَابِ ضَلَالَةٍ "}}؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}: ج ۱ ص ۲۰۴ ح ۱، الاحتجاج: ج ۲ ص ۴۳۶ ح ۳۰۸، کلاهما عن علیّ بن محمّد بن الجهم عن الإمام الرضا{{ع}}.</ref> | *[[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}}: آگاه باشید که نیکان خاندان من و پاکترینهای تبار من، در خردسالی، خردمندترین مردم و در بزرگسالی، داناترین ایشاناند. پس به آنها نیاموزید که داناتر از شمایند. آنها شما را از درِ هدایت بیرون نمیبرند و به درِ گمراهی واردتان نمیسازند<ref>{{عربی|اندازه=150%|" قَالَ رَسُولُ اللَّه{{صل}}: أَلَا إِنَ أَبْرَارَ عِتْرَتِي وَ أَطَائِبَ أَرُومَتِي أَحْلَمُ النَّاسِ صِغَاراً وَ أَعْلَمُ النَّاسِ كِبَاراً فَلَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ لَا يُخْرِجُونَكُمْ مِنْ بَابِ هُدًى وَ لَا يُدْخِلُونَكُمْ فِي بَابِ ضَلَالَةٍ "}}؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}: ج ۱ ص ۲۰۴ ح ۱، الاحتجاج: ج ۲ ص ۴۳۶ ح ۳۰۸، کلاهما عن علیّ بن محمّد بن الجهم عن الإمام الرضا{{ع}}.</ref> | ||
*[[امام علی]]{{ع}}: اصحاب سر از اصحاب [[پیامبر|محمد]]{{صل}} میدانند که ایشان فرموده است: من و خاندانم پاک هستیم. پس، از آنها پیشی نگیرید که گمراه میشوید و از آنها عقب نمانید که میلغزید و با آنها به مخالفت بر نخیزید که نادانی مییابید و به آنها نیاموزید که آنها از شما داناترند. آنها داناترینِ مردماند در بزرگسالی و خردمندترینِ آنها در خردسالی"<ref>{{عربی|اندازه=150%|" قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}: وَ لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ {{صل}} أَنَّهُ قَالَ إِنِّي وَ أَهْلَ بَيْتِي مُطَهَّرُونَ فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا- وَ لَا تَتَخَلَّفُوا عَنْهُمْ فَتَزِلُّوا- وَ لَا تُخَالِفُوهُمْ فَتَجْهَلُوا- وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ هُمْ أَعْلَمُ النَّاسِ كِبَاراً وَ أَحْلَمُ النَّاسِ صِغَاراً- فَاتَّبِعُوا الْحَقَّ وَ أَهْلَهُ حَيْثُ كَان "}}؛ تفسیر القمّی: ج ۱ ص ۴، الغیبة للنعمانی: ص ۴۴؛ بحار الأنوار: ج ۲۳ ص ۱۳۰ ح ۶۲.</ref> | *[[امام علی]]{{ع}}: اصحاب سر از اصحاب [[پیامبر|محمد]]{{صل}} میدانند که ایشان فرموده است: من و خاندانم پاک هستیم. پس، از آنها پیشی نگیرید که گمراه میشوید و از آنها عقب نمانید که میلغزید و با آنها به مخالفت بر نخیزید که نادانی مییابید و به آنها نیاموزید که آنها از شما داناترند. آنها داناترینِ مردماند در بزرگسالی و خردمندترینِ آنها در خردسالی"<ref>{{عربی|اندازه=150%|" قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}: وَ لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ {{صل}} أَنَّهُ قَالَ إِنِّي وَ أَهْلَ بَيْتِي مُطَهَّرُونَ فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا- وَ لَا تَتَخَلَّفُوا عَنْهُمْ فَتَزِلُّوا- وَ لَا تُخَالِفُوهُمْ فَتَجْهَلُوا- وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ هُمْ أَعْلَمُ النَّاسِ كِبَاراً وَ أَحْلَمُ النَّاسِ صِغَاراً- فَاتَّبِعُوا الْحَقَّ وَ أَهْلَهُ حَيْثُ كَان "}}؛ تفسیر القمّی: ج ۱ ص ۴، الغیبة للنعمانی: ص ۴۴؛ بحار الأنوار: ج ۲۳ ص ۱۳۰ ح ۶۲.</ref> | ||
*[[کمال الدین]] ـ در حدیثی طولانی ـ : [[جابر بن عبد اللّه انصاری]] بر [[امام سجاد|امام زین العابدین]]{{ع}} وارد شد. در حالی که [[امام]]{{ع}} با [[جابر بن عبد اللّه]] سخن میگفت، ناگاه [[امام باقر|محمد بن علی]]{{ع}} از نزد خانوادهاش بیرون آمد و زلف [[امام]] ـ که هنوز جوان بود ـ، به چشم میخورد. هنگامی که جابر او را دید، پیکرش به لرزه افتاد و موی بر بدنش راست گردید و اندکی بدو نگریست. سپس به او گفت: رو به من کن، جوان! و او، رو به جابر کرد. جابر، سپس به او گفت: بر گرد. او بر گشت. جابر گفت: به خدای کعبه سوگند، شکل و شمایل [[پیامبر]]{{صل}}را دارد. سپس جابر برخاست و به او نزدیک شد و گفت: نام تو چیست، ای جوان؟ فرمود: [[پیامبر|محمّد]]. جابر پرسید: پسر که هستی؟ فرمود: پسر علی بن الحسین. جابر گفت: فرزندم! جانم فدایت باد! بنا بر این تو باید باقر باشی. پاسخ داد: آری. و سپس فرمود: به من بگو [[پیامبر خدا]]{{صل}} چه مسئولیتی بر دوش تو نهاده است؟. جابر گفت: سَرورم! [[پیامبر]]{{صل}} به من بشارت زنده ماندن داد تا تو را ملاقات کنم و به من فرمود: هر گاه او را دیدی، سلام مرا به او برسان. سَرورم! [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} به تو سلام میرساند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: ای جابر! سلام و درود بر [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]، تا زمانی که آسمانها و زمین بر قرارند و بر تو ـ ای جابر ـ سلامی باد، به گونهای که ابلاغ کردی!. جابر از این پس نزد [[امام]]{{ع}} میرفت و از ایشان آموزش میگرفت. یک بار [[امام باقر]]{{ع}} درباره چیزی از او پرسش کرد. جابر در پاسخ گفت: به خدا سوگند، من بر خلاف نهی [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} رفتار نمیکنم. او به من فرموده است که شما، امامان هدایتگرِ از خاندانش پس از او هستید که در خردسالی، خردمندترین مردم و در بزرگسالی، داناترین مردم هستید و نیز فرمود: به آنها چیزی نیاموزید، که آنها از شما داناترند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: جدّم [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} راست گفت. من در آنچه از تو پرسیدم، آگاه ترم و از کودکی، حکمت را دریافته ام و همه اینها در پرتو فضل خدا و رحمت او به ما [[اهل بیت]] است"<ref> | *[[کمال الدین]] ـ در حدیثی طولانی ـ : [[جابر بن عبد اللّه انصاری]] بر [[امام سجاد|امام زین العابدین]]{{ع}} وارد شد. در حالی که [[امام]]{{ع}} با [[جابر بن عبد اللّه]] سخن میگفت، ناگاه [[امام باقر|محمد بن علی]]{{ع}} از نزد خانوادهاش بیرون آمد و زلف [[امام]] ـ که هنوز جوان بود ـ، به چشم میخورد. هنگامی که جابر او را دید، پیکرش به لرزه افتاد و موی بر بدنش راست گردید و اندکی بدو نگریست. سپس به او گفت: رو به من کن، جوان! و او، رو به جابر کرد. جابر، سپس به او گفت: بر گرد. او بر گشت. جابر گفت: به خدای کعبه سوگند، شکل و شمایل [[پیامبر]]{{صل}}را دارد. سپس جابر برخاست و به او نزدیک شد و گفت: نام تو چیست، ای جوان؟ فرمود: [[پیامبر|محمّد]]. جابر پرسید: پسر که هستی؟ فرمود: پسر علی بن الحسین. جابر گفت: فرزندم! جانم فدایت باد! بنا بر این تو باید باقر باشی. پاسخ داد: آری. و سپس فرمود: به من بگو [[پیامبر خدا]]{{صل}} چه مسئولیتی بر دوش تو نهاده است؟. جابر گفت: سَرورم! [[پیامبر]]{{صل}} به من بشارت زنده ماندن داد تا تو را ملاقات کنم و به من فرمود: هر گاه او را دیدی، سلام مرا به او برسان. سَرورم! [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} به تو سلام میرساند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: ای جابر! سلام و درود بر [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]، تا زمانی که آسمانها و زمین بر قرارند و بر تو ـ ای جابر ـ سلامی باد، به گونهای که ابلاغ کردی!. جابر از این پس نزد [[امام]]{{ع}} میرفت و از ایشان آموزش میگرفت. یک بار [[امام باقر]]{{ع}} درباره چیزی از او پرسش کرد. جابر در پاسخ گفت: به خدا سوگند، من بر خلاف نهی [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} رفتار نمیکنم. او به من فرموده است که شما، امامان هدایتگرِ از خاندانش پس از او هستید که در خردسالی، خردمندترین مردم و در بزرگسالی، داناترین مردم هستید و نیز فرمود: به آنها چیزی نیاموزید، که آنها از شما داناترند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: جدّم [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} راست گفت. من در آنچه از تو پرسیدم، آگاه ترم و از کودکی، حکمت را دریافته ام و همه اینها در پرتو فضل خدا و رحمت او به ما [[اهل بیت]] است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" فَدَخَلَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ {{ع}} فَبَيْنَمَا هُوَ يُحَدِّثُهُ إِذْ خَرَجَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍ الْبَاقِرُ {{ع}} مِنْ عِنْدِ نِسَائِهِ وَ عَلَى رَأْسِهِ ذُؤَابَةٌ وَ هُوَ غُلَامٌ فَلَمَّا بَصُرَ بِهِ جَابِرٌ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُ وَ قَامَتْ كُلُّ شَعْرَةٍ عَلَى بَدَنِهِ وَ نَظَرَ إِلَيْهِ مَلِيّاً ثُمَّ قَالَ لَهُ يَا غُلَامُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ فَقَالَ جَابِرُ شَمَائِلُ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ ثُمَّ قَامَ فَدَنَا مِنْهُ فَقَالَ لَهُ مَا اسْمُكَ يَا غُلَامُ فَقَالَ مُحَمَّدٌ قَالَ ابْنُ مَنْ قَالَ ابْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ يَا بُنَيَّ فَدَتْكَ نَفْسِي فَأَنْتَ إِذاً الْبَاقِرُ فَقَالَ نَعَمْ ثُمَّ قَالَ فَأَبْلِغْنِي مَا حَمَلَكَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} فَقَالَ جَابِرٌ يَا مَوْلَايَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} بَشَّرَنِي بِالْبَقَاءِ إِلَى أَنْ أَلْقَاكَ وَ قَالَ لِي إِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ فَرَسُولُ اللَّهِ يَا مَوْلَايَ يَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلَامَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا جَابِرُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ مَا قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ عَلَيْكَ يَا جَابِرُ كَمَا بَلَّغْتَ السَّلَامَ فَكَانَ جَابِرٌ بَعْدَ ذَلِكَ يَخْتَلِفُ إِلَيْهِ وَ يَتَعَلَّمُ مِنْهُ فَسَأَلَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ {{ع}} عَنْ شَيْءٍ فَقَالَ لَهُ جَابِرٌ وَ اللَّهِ مَا دَخَلْتُ فِي نَهْيِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فَقَدْ أَخْبَرَنِي أَنَّكُمْ أَئِمَّةُ الْهُدَاةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ مِنْ بَعْدِهِ أَحْلَمُ النَّاسِ صِغَاراً وَ أَعْلَمُ النَّاسِ كِبَاراً وَ قَالَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} صَدَقَ جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِنِّي لَأَعْلَمُ مِنْكَ بِمَا سَأَلْتُكَ عَنْهُ وَ لَقَدْ أُوتِيتُ الْحُكْمَ صَبِيّاً كُلُّ ذَلِكَ بِفَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَ رَحْمَتِهِ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ"}}؛ کمال الدین: ص ۲۵۳ ح ۳، کفایة الأثر: ص ۵۵، الکافی: ج ۱ ص ۴۶۹ ح ۲، الاختصاص: ص ۶۲ کلاهما عن أبان بن تغلب، روضة الواعظین: ص ۲۲۷ والثلاثة الأخیرة نحوه، بحار الأنوار: ج ۳۶ ص ۲۵۰ ح ۶۷.</ref> | ||
*به نقل از جبله دختر مصفّح، از پدرش ـ: [[امام علی|علی]]{{ع}} به من گفت: "ای مرد بنی عامری! درباره آنچه خدا و پیامبرش فرمودهاند، از من پرسش کن که ما [[اهل بیت]]{{عم}} به آنچه خدا و پیامبرش فرمودهاند، آگاهترینیم"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" قَالَ لِي عَلِيٌّ {{ع}}: يَا أَخَا بَنِي عَامِرٍ سَلْنِي عَمَّا قَالَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ فَإِنَّا نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ أَعْلَمُ بِمَا قَالَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ"}}؛ الطبقات الکبری: ج ۶ ص ۲۴۰.</ref> | |||
* | *[[امام علی]]{{ع}} ـ در سخنان حکیمانه منسوب به ایشان ـ : غایت هر ژرفاندیش در دانش ما، آن است که نداند. <ref>الإمام علیّ{{ع}} ـ فِی الحِکَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ ـ :{{عربی|اندازه=120%|" غایَةُ کُلِّ مُتَعَمِّقٍ فی عِلمِنا أن یَجهَلَ"}}؛ شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید: ج ۲۰ ص ۳۰۷ ح ۵۱۵.</ref> | ||
*[[امام باقر]]{{ع}} ـ به [[سلمة بن کُهَیل]] و [[حَکَم بن عُتَیبه]] ـ : "نه در شرق و نه در غرب، دانش صحیحی را نمییابید، مگر آن که از نزد ما [[اهل بیت]] بیرون آمده باشد"<ref>{{عربی|اندازه=150%|" قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} لِسَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ وَ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ"}}؛ الکافی: ج ۱ ص ۳۹۹ ح ۳، بصائر الدرجات: ص ۱۰ ح ۴، رجال الکشّی: ج ۲ ص ۴۶۹ ح ۳۶۹ کلّها عن أبی مریم الأنصاری، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۹۲ ح ۲۰.</ref> | |||
*[[امام علی]]{{ع}} ـ در سخنان حکیمانه منسوب به ایشان ـ :غایت هر ژرفاندیش در دانش ما، آن است که نداند. <ref>الإمام علیّ{{ع}} ـ فِی الحِکَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ ـ :غایَةُ کُلِّ مُتَعَمِّقٍ فی عِلمِنا أن | *[[امام باقر]]{{ع}}: "هیچ یک از مردم، به حق و صوابی دستنیافته و هیچ کس داوریِ حقّی نکرده است، مگر از آنچه از سوی ما [[اهل بیت]] صادر شده باشد و هر گاه امور آنها شاخه شاخه گردد، خطا از آنِ ایشان و صواب، از آنِ [[امام علی|علی]]{{ع}} خواهد بود"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}} يَقُولُ لَيْسَ عِنْدَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ حَقٌ وَ لَا صَوَابٌ وَ لَا أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ يَقْضِي بِقَضَاءِ حَقٍ إِلَّا مَا خَرَجَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَإِذَا تَشَعَّبَتْ بِهِمُ الْأُمُورُ كَانَ الْخَطَاءُ مِنْهُمْ وَ الصَّوَابُ مِنْ قِبَلِ عَلِيٍّ {{ع}}"}}؛ الکافی: ج ۱ ص ۳۹۹ ح ۱، الأمالی للمفید: صص ۹۶ ح ۶، بصائر الدرجات: ص ۵۱۹ ح ۲، المحاسن: ج ۱ ص ۲۴۳ ح ۴۴۸، مختصر بصائر الدرجات: ص ۱۰ کلّها عن محمّد بن مسلم نحوه، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۹۵ ح ۳۵.</ref> | ||
* به نقل از [[زراره]]: نزد [[امام باقر]]{{ع}} بودم. مردی از اهل کوفه از ایشان در باره این سخن [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} که: درباره هر چه میخواهید، از من بپرسید. شما در باره نکتهای از من نخواهید پرسید، مگر آن که شما را از آن آگاه میکنم. پرسش کرد. فرمود: هیچ کس به علمی دست نیافته است، مگر این که آن علمْ از سوی [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} صادر شده باشد. مردم هر کجا میخواهند بروند. به خدا سوگند، امر نیست، مگر از این جا و با دست به خانه اش اشاره کرد<ref>{{عربی|اندازه=120%|" عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ يَسْأَلُهُ عَنْ قَوْلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} سَلُونِي عَمَّا شِئْتُمْ فَلَا تَسْأَلُونِّي عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ بِهِ قَالَ إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ عِنْدَهُ عِلْمُ شَيْءٍ إِلَّا خَرَجَ مِنْ عِنْدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَلْيَذْهَبِ النَّاسُ حَيْثُ شَاءُوا فَوَ اللَّهِ لَيْسَ الْأَمْرُ إِلَّا مِنْ هَاهُنَا وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى بَيْتِهِ"}}؛ الکافی: ج ۱ ص ۳۹۹ ح ۲، بصائر الدرجات: ص ۱۲ ح ۱ نحوه، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۹۴ ح ۳۴.</ref> | |||
*[[امام باقر]]{{ع}} ـ به سلمة بن کُهَیل و حَکَم بن عُتَیبه ـ : نه در شرق و نه در غرب، دانش صحیحی را نمییابید، مگر آن که از نزد ما [[اهل بیت]] بیرون آمده باشد | *[[امام باقر]]{{ع}}: "هر چه از این خانه صادر نشده باشد، باطل است"<ref>الإمام الباقر{{ع}}: {{عربی|اندازه=120%|" كُلُ مَا لَمْ يَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَيْتِ فَهُوَ بَاطِلٌ"}}؛ بصائر الدرجات: ص ۵۱۱ ح ۲۱، مختصر بصائر الدرجات: ص ۶۲، کلاهما عن فضیل بن یسار، مستدرک الوسائل: ج ۱۷ ص ۳۰۹ ح ۲۱۴۳۲ نقلاً عن الاختصاص نحوه، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۹۴ ح ۳۲.</ref> | ||
*به نقل از [[عبد اللّه بن سلیمان]]: "مردی از بصریان به نام [[عثمانِ اعمی]] در خدمت [[امام باقر]]{{ع}} بود و شنیدم که میگفت: [[حسن بصری]] گمان میکند کسانی که دانش خود را پنهان میدارند، دوزخیان از باد شکم آنها در آزار خواهند بود. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: بنا بر این، مؤمن خاندان فرعون، نابود شده است؛ زیرا از هنگامی که خداوند، [[حضرت نوح]]{{ع}} را بر انگیخت، دانش، پنهان بوده است. به خدا سوگند، حَسَن چه به شمال برود چه به جنوب، دانشی جز در این جا یافت نمیشود"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}} يَقُولُ وَعِنْدَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ يُقَالُ لَهُ: عُثْمَانُ الْأَعْمى، وَهُوَ يَقُولُ: إِنَّ الْحَسَنَ الْبَصْرِيَّ يَزْعُمُ أَنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ الْعِلْمَ يُؤْذِي رِيحُ بُطُونِهِمْ أَهْلَ النَّارِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}: فَهَلَكَ إِذَنْ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ، مَا زَالَ الْعِلْمُ مَكْتُوماً مُنْذُ بَعَثَ اللَّهُ نُوحاً، فَلْيَذْهَبِ الْحَسَنُ يَمِيناً وَشِمَالًا، فَوَ اللَّهِ مَا يُوجَدُ الْعِلْمُ إِلَّا هاهُنَا"}}؛ الکافی: ج ۱ ص ۵۱ ح ۱۵، الاحتجاج: ج ۲ ص ۱۹۳ ح ۲۱۲ نحوه، بصائر الدرجات: ص ۹ ح ۱، منیة المرید: ص ۱۸۸، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۶۵ ح ۳.</ref> | |||
*[[امام باقر]]{{ع}}: هیچ یک از مردم، به حق و صوابی دستنیافته و هیچ کس داوریِ حقّی نکرده است، مگر از آنچه از سوی ما [[اهل بیت]] صادر شده باشد و هر گاه امور آنها شاخه شاخه گردد، خطا از آنِ ایشان و صواب، از آنِ علی{{ع}} خواهد بود | *به نقل از [[ابو بصیر]]: "از [[امام باقر]]{{ع}} در باره شهادت دادن زنازاده پرسش کردم که: آیا جایز است؟ فرمود: خیر. گفتم: [[حَکَم بن عتیبه]] میگوید جایز است. فرمود: خدایا! از گناه او در مگذر. خداوند به حَکَم نفرموده است: و این [[قرآن]] برای تو و قومت تذکّری است. حَکَم، چه به راست برود و چه به چپ، به خدا سوگند، علم به دست نمیآید، مگر از اهل بیتی که جبرئیل بر آنها نازل شده است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}}- عَنْ شَهَادَةِ وَلَدِ الزِّنَا تَجُوزُ فَقَالَ لَا فَقُلْتُ إِنَّ الْحَكَمَ بْنَ عُتَيْبَةَ يَزْعُمُ أَنَّهَا تَجُوزُ فَقَالَ اللَّهُمَّ لَا تَغْفِرْ ذَنْبَهُ مَا قَالَ اللَّهُ لِلْحَكَمِ- ﴿{{متن قرآن|إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ}}﴾ فَلْيَذْهَبِ الْحَكَمُ يَمِيناً وَ شِمَالًا فَوَ اللَّهِ لَا يُؤْخَذُ الْعِلْمُ إِلَّا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ نَزَلَ عَلَيْهِمْ جَبْرَئِيلُ {{ع}} "}}؛ الکافی: ج ۱ ص ۴۰۰ ح ۵، بصائر الدرجات: ص ۹ ح ۳، رجال الکشّی: ج ۲ ص ۴۶۹ ح ۳۷۰، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۹۱ ح ۱۹.</ref> | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} ـ به [[ابو بصیر]]ـ : [[حکم بن عتیبه]]، از کسانی است که خداوند در باره آنها فرموده است: برخی از مردم میگویند که به خدا و روز واپسین ایمان آورده ایم، در حالی که [[ایمان]] ندارند. حَکَم، چه به شرق برود چه به غرب، به خدا سوگند، به علمی دست نمییابد، مگر از اهل بیتی که جبرئیل بر آنان نازل شده است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَّ الْحَكَمَ بْنَ عُتَيْبَةَ مِمَّنْ قَالَ اللَّهُ ﴿{{متن قرآن|وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ}}﴾ فَلْيُشَرِّقِ الْحَكَمُ وَ لْيُغَرِّبْ أَمَا وَ اللَّهِ لَا يُصِيبُ الْعِلْمَ إِلَّا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ نَزَلَ عَلَيْهِمْ جَبْرَئِيلُ {{ع}} "}}؛ بصائر الدرجات: ص ۹ ح ۲ عن أبی بصیر، الکافی: ج ۱ ص ۳۹۹ ح ۴ مضمرًا، رجال الکشّی: ج ۲ ص ۴۶۹ ح ۳۷۰ عن أبی بصیر عن الإمام الباقر{{ع}} نحوه، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۹۱ ح ۱۸.</ref>. | |||
* | *[[امام صادق]]{{ع}}: ای یونس! هر گاه طالب علمِ صحیح بودی، آن را از اهل بیت بستان؛ زیرا آن برای ما روایت شده است و به ما شرح حکمت و سخنِ فصل دادهاند. خداوند، ما را برگزیده است و به ما آن داده که به هیچ یک از جهانیان نداده است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع }}أَنَّهُ قَالَ لَهُ يَا يُونُسُ إِذَا أَرَدْتَ الْعِلْمَ الصَّحِيحَ فَخُذْ عَنْ أَهْلِ الْبَيْتِ فَإِنَّا رَوَيْنَاهُ وَ أُوتِينَا شَرْحَ الْحِكْمَةِ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَانَا وَ آتَانَا ﴿{{متن قرآن|ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ}}﴾ "}}؛ بحار الأنوار: ج ۲۶ ص ۱۵۸ ح ۵ نقلاً عن کتاب المحتضر، مختصر بصائر الدرجات: ص ۱۲۲، کفایة الأثر: ص ۲۵۴، الصراط المستقیم: ج ۲ ص ۱۵۷ کلّها عن یونس بن ظبیان والثلاثة الأخیرة نحوه.</ref> | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} ـ در حالی که گروهی از کوفیان در خدمت ایشان بودند ـ: شگفت از مردمی که همه علم خود را از [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} ستاندند و بدان عمل کردند و ره یافتند و گمان میکنند [[اهل بیت]]{{عم}} او علمش را نستاندهاند، در حالی که ما، [[اهل بیت]] و ذرّیه او هستیم؛ [[وحی]] در خانههای ما فرود آمد و علم از سوی ما بدیشان صادر شد. آیا آنها گمان میکنند که آگاه شدهاند و رهیافتهاند؛ ولی ما نمیدانیم و گمراه شده ایم؟! این، محال است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" وَ عِنْدَهُ نَاسٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ عَجَباً لِلنَّاسِ إِنَّهُمْ أَخَذُوا عِلْمَهُمْ كُلَّهُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فَعَمِلُوا بِهِ وَ اهْتَدَوْا وَ يَرَوْا فإنا أَنَّا أَهْلَ بَيْتِهِ وَ ذُرِّيَّتَهُ لَمْ نَأْخُذْ عِلْمَهُ وَ نَحْنُ أَهْلُ بَيْتِهِ وَ ذُرِّيَّتُهُ فِي مَنَازِلِنَا نَزَلَ الْوَحْيُ وَ مِنْ عِنْدِنَا خَرَجَ الْعِلْمُ إِلَيْهِمْ أَ فَيَرَوْنَ أَنَّهُمْ عَلِمُوا وَ اهْتَدَوْا وَ جَهِلْنَا نَحْنُ وَ ضَلَلْنَا إِنَّ هَذَا لَمُحَالٌ"}}؛ الکافی: ج ۱ ص ۳۹۸ ح ۱، الأمالی للمفید: ص ۱۲۲ ح ۶ نحوه، بصائر الدرجات: ص ۱۲ ح ۳ کلّها عن یحیی بن عبداللّه، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۱۷۹ ح ۲.</ref> | |||
*[[امام باقر]]{{ع}}: هر چه از این خانه صادر نشده باشد، باطل است | *[[امام رضا]]{{ع}}: خداوند، پیامبران و [[امامان]] را ـ که درودهای خداوند بر آنان باد ـ توفیق داده است و بدیشان از گنجینه علم و حکمت خود، آن بخشیده که به دیگران نبخشیده است. علم آنها، برتر از علم مردم زمانشان است در این سخن خداوند متعال: آیا آن که به سوی حق هدایت میکند، برای پیروی، سزاوارتر است یا کسی که هدایت نمیکند، مگر خود هدایت شود؟ پس شما را چه شده؟! چگونه داوری میکنید و این سخن خدای ـ تبارک و تعالی ـ: هر که حکمتْ داده شده، خیر فراوانی بدو داده شده است و سخن او درباره طالوت: خداوند، او را بر شما برگزیده و به دانش و توان او افزوده است و خداوند، مُلک خویش را به هر کس بخواهد، میبخشد و خداوند، گشایشگری داناست"<ref>الإمام الرضا{{ع}}: {{عربی|اندازه=120%|" إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ {{عم}} يُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ وَ يُؤْتِيهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِكَمِهِ مَا لَا يُؤْتِيهِ غَيْرَهُمْ فَيَكُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى﴿{{متن قرآن| أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}﴾ وَ قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- ﴿{{متن قرآن| وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً }}﴾ وَ قَوْلِهِ فِي طَالُوتَ ﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ }}﴾ "}}؛ الکافی: ج ۱ ص ۲۰۲ ح ۱، کمال الدین: ص ۶۸۰ ح ۳۱، عیون أخبار الرضا{{ع}}: ج ۱ ص ۲۲۱ ح ۱، تحف العقول: ص ۴۴۱ نحوه، الاحتجاج: ج ۲ ص ۴۴۵ ح ۳۱۰ کلّها عن عبد العزیز بن مسلم، بحار الأنوار: ج ۲۵ ص ۱۲۷ ح ۴.</ref>. | ||
* | |||
* | |||
*[[امام صادق]]{{ع}} ـ به ابو بصیر ـ :حکم بن | |||
*[[امام صادق]]{{ع}}: ای یونس! هر گاه طالب علمِ صحیح بودی، آن را از اهل بیت بستان؛ زیرا آن برای ما روایت شده است و به ما شرح حکمت و سخنِ فصل | |||
*[[امام صادق]]{{ع}} ـ در حالی که گروهی از کوفیان در خدمت ایشان بودند ـ: شگفت از مردمی که همه علم خود را از [[پیامبر خدا]]{{صل}} ستاندند و بدان عمل کردند و ره یافتند و گمان میکنند [[اهل بیت]]{{عم}} او علمش را | |||
*[[امام رضا]]{{ع}}: خداوند، پیامبران و امامان را ـ که درودهای خداوند بر آنان باد ـ توفیق داده است و بدیشان از گنجینه علم و حکمت خود، آن بخشیده که به دیگران نبخشیده است. علم آنها، برتر از علم مردم زمانشان است در این سخن خداوند متعال: | |||
==ششم: [[راسخان در دانش]]== | ==ششم: [[راسخان در دانش]]== |