پیشرفت اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←هسته سخت نظریه اسلامی پیشرفت
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
بر اساس نظریه [[فطرت]] انسان از آن جهت که انسان است، دارای گرایشهای ذاتی متفاوت از [[حیوان]] میباشد. مقصود از [[فطریات]] آن اموری است که جمیع سلسله بشری در آن متفق باشند و هیچ عادتی و مذهبی و محیطی و [[اخلاقی]] در آن تأثیری نکند. وحشیت و [[تمدن]]، بدویت و حضریت، [[علم]] و [[جهل]] و [[ایمان]] و [[کفر]] و سایر طبقهبندیهای سلسله بشری، امور فطریه را [[تغییر]] نمیدهد و آنچه [[اختلاف]] آنها است، در اصل [[امور فطری]] نیست، بلکه در [[اشتباهات]] در مصداق و یا در مراتب برخورداری از امور فطری است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۰ و ۹۸.</ref>. البته [[تنفر]] [[فطری]] از [[نقص]] و یا «فطرت تنفر از نقص» نیز از لوازم [[فطرت عشق به کمال]] مطلق است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۷۶.</ref>. | بر اساس نظریه [[فطرت]] انسان از آن جهت که انسان است، دارای گرایشهای ذاتی متفاوت از [[حیوان]] میباشد. مقصود از [[فطریات]] آن اموری است که جمیع سلسله بشری در آن متفق باشند و هیچ عادتی و مذهبی و محیطی و [[اخلاقی]] در آن تأثیری نکند. وحشیت و [[تمدن]]، بدویت و حضریت، [[علم]] و [[جهل]] و [[ایمان]] و [[کفر]] و سایر طبقهبندیهای سلسله بشری، امور فطریه را [[تغییر]] نمیدهد و آنچه [[اختلاف]] آنها است، در اصل [[امور فطری]] نیست، بلکه در [[اشتباهات]] در مصداق و یا در مراتب برخورداری از امور فطری است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۰ و ۹۸.</ref>. البته [[تنفر]] [[فطری]] از [[نقص]] و یا «فطرت تنفر از نقص» نیز از لوازم [[فطرت عشق به کمال]] مطلق است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۷۶.</ref>. | ||
در یک نگاه اجمالی، مصادیق اصلی [[گرایشهای فطری]] [[انسان]] که | در یک نگاه اجمالی، مصادیق اصلی [[گرایشهای فطری]] [[انسان]] که از [[عشق به کمال]] مطلق منشعب میشوند عبارتاند از: [[حقیقتطلبی]]؛ [[میل به جاودانگی]]؛ [[منفعتطلبی]]؛ لذتطلبی؛ [[عشقورزی]]؛ زیباییدوستی؛ میل به [[پرستش]]؛ [[قدرتطلبی]]؛ [[آزادیخواهی]]؛ [[حب]] به [[فضائل اخلاقی]]<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۰.</ref>. البته [[بدیهی]] است که این تعداد به معنای [[استقراء تام]] نیست. | ||
انسان میخواهد تا همۀ گرایشهای ذاتیاش به [[کاملترین]] وجه ممکن محقق شود. این موضوع به سمت بیپایان، خود را در افزونتر کمی و عالیتر کیفی نشان میدهد. انسان در هر مرتبه از بهرهمندی قرار داشته باشد باز هم بالاتر از آن را [[طلب]] میکند. انسان به دنبال آن است که همۀ برخورداریهای خویش را بینهایت کند. نظریۀ فطرت نشان میدهد که انسانِ [[عقلانی]] [[غربی]]، یک انسان ناقص است. بر این اساس، [[انسان]] به خوبی خواهد یافت که مقصد او در [[کاملترین]] نقطه ممکن این [[سیر]] کمالی [[خدای متعال]] بوده است. با تجلی [[صفات الهی]] در وجود انسان، حرکت به سمت بینهایت، [[آدمی]] را به [[ساحل]] [[آرامش]] خواهد رساند<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۱.</ref>. انسان در عالم ماده با سپری کردن مرحله [[جمادی]]، نباتی و [[حیوانی]] به مرتبه [[انسانی]] صعود میکند. بنابراین، انسان باید خویشتن را کامل کند، [[شوق]] به کمال در [[فطرت]] او نهاده شده، به گونهای که [[عشق به کمال]]، [[غایت]] همه حرکات و شدنهای اوست<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۷۲.</ref>. | انسان میخواهد تا همۀ گرایشهای ذاتیاش به [[کاملترین]] وجه ممکن محقق شود. این موضوع به سمت بیپایان، خود را در افزونتر کمی و عالیتر کیفی نشان میدهد. انسان در هر مرتبه از بهرهمندی قرار داشته باشد باز هم بالاتر از آن را [[طلب]] میکند. انسان به دنبال آن است که همۀ برخورداریهای خویش را بینهایت کند. نظریۀ فطرت نشان میدهد که انسانِ [[عقلانی]] [[غربی]]، یک انسان ناقص است. بر این اساس، [[انسان]] به خوبی خواهد یافت که مقصد او در [[کاملترین]] نقطه ممکن این [[سیر]] کمالی [[خدای متعال]] بوده است. با تجلی [[صفات الهی]] در وجود انسان، حرکت به سمت بینهایت، [[آدمی]] را به [[ساحل]] [[آرامش]] خواهد رساند<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۱.</ref>. انسان در عالم ماده با سپری کردن مرحله [[جمادی]]، نباتی و [[حیوانی]] به مرتبه [[انسانی]] صعود میکند. بنابراین، انسان باید خویشتن را کامل کند، [[شوق]] به کمال در [[فطرت]] او نهاده شده، به گونهای که [[عشق به کمال]]، [[غایت]] همه حرکات و شدنهای اوست<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۷۲.</ref>. |