|
|
خط ۱۹۶: |
خط ۱۹۶: |
| == مرقد [[عمرو بن حمق خزاعی]] == | | == مرقد [[عمرو بن حمق خزاعی]] == |
| مرقد عمرو بن حمق خزاعی این [[یار]] با وفای [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} در بیرون شهر [[موصل]] قرار دارد و گنبد و بارگاه مجللی دارد. برای اولین بار [[سعید]] بن حمدان، پسر عموی [[سیف الدوله]] در [[شعبان]] [[سال ۳۳۶ هجری]] گنبدی بر [[قبر]] او بنا کرد و هنگام بنای [[مزار]] وی میان [[شیعه]] و [[سنی]] [[فتنه]] و آشوبی به پا شد<ref>اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۷۱۶.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[عمرو بن حمق خزاعی (مقاله)|مقاله «عمرو بن حمق خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۴۸۹.</ref> | | مرقد عمرو بن حمق خزاعی این [[یار]] با وفای [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} در بیرون شهر [[موصل]] قرار دارد و گنبد و بارگاه مجللی دارد. برای اولین بار [[سعید]] بن حمدان، پسر عموی [[سیف الدوله]] در [[شعبان]] [[سال ۳۳۶ هجری]] گنبدی بر [[قبر]] او بنا کرد و هنگام بنای [[مزار]] وی میان [[شیعه]] و [[سنی]] [[فتنه]] و آشوبی به پا شد<ref>اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۷۱۶.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[عمرو بن حمق خزاعی (مقاله)|مقاله «عمرو بن حمق خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۴۸۹.</ref> |
|
| |
| ==[[عمرو بن حمق خزاعی]]==
| |
| از [[اصحاب رسول اکرم]]{{صل}} و نیز از [[شیعیان امیرالمؤمنین علی]]{{ع}}بود که پس از [[صلح حدیبیه]] به سوی [[رسول خدا]]{{صل}} [[هجرت]] کرد؛ و نیز گفته شده که در [[حجة الوداع]] [[اسلام]] آورده بود. اما قول اول صحیحتر است. از [[فضائل]] وی آنکه روزی به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آب نوشاند. رسول خدا{{صل}} وی را [[دعا]] کرد و فرمود: «خداوندا! او را از جوانیش بهرهمند فرما». بر اثر دعای آن [[حضرت]]، سن [[عمرو بن حمق]] از هشتاد سال گذشت ولی در [[محاسن]] او یک تار موی سپید دیده نمیشد<ref>اسد الغابه، ج۴، ص۲۱۷؛ و نک: البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۱۵.</ref>. به نقل برخی منابع، وی در جریان [[قیام]] [[مردم]] علیه [[عثمان]] از جمله افرادی بود که برای [[قتل]] وی به [[منزل]] او وارد شدند و نُه ضربت به عثمان زد<ref>مروج الذهب، ج۲، ص۲۵۵.</ref>. [[عمرو]] از زاهدان و [[عابدان]] [[کوفه]] بود و در [[جنگ جمل]] چنان [[جنگ]] کرد که شمشیرش [[شکست]]<ref>الاخبار الطوال، ص۱۸۷.</ref>.
| |
|
| |
| عمرو بن حمق پس از [[دستگیری]] [[حجر بن عدی]] به همراه [[رفاعة بن شداد]]<ref>درباره «رفاعة بن شداد» نک: به مبحث «قیام توابین» و «قیام مختار».</ref> از کوفه به [[مدائن]] گریخت و از آنجا به [[موصل]] رفت و در نقطهای در [[کوهستان]] پنهان شد. عامل آن منطقه از پنهان شدن دو نفر در کوهستان خبر یافت و با عدهای به سوی آنها رفت. عمروبن حمق [[بیمار]] شده و شکمش آب آورده بود و توان [[مقاومت]] نداشت، ولی رفاعة بن شداد که [[جوانی]] نیرومند بود بر اسب خود جست و آماده [[دفاع]] از عمرو شد، عمرو بن حمق به او گفت: دفاع از من سودی ندارد؛ خود را [[نجات]] بده. آنگاه [[رفاعه]] [[حمله]] برد و از میان آنها گذشت. سوارانی به تعقیب او رفتند، ولی او که تیرانداز ماهری بود، هرکس را که نزدیک میشد از پای در میآورد؛ لذا از تعقیب او منصرف شدند.
| |
| بعد از [[شناسایی]] عمرو بن حمق، [[معاویه]] با اطلاع از [[دستگیری]] او دستور داد نُه ضربت به اندازه ضرباتی که به ادعای آنان وی به [[عثمان]] زده بود به او وارد آوردند. [[عمرو]] در اثر همان ضربه اول یا دوم درگذشت<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۱۹۷.</ref>. سپس او را گردن زدند و سر وی را بر نیزهای زده و گرداندند. این اولین سری بود که در [[اسلام]] گردانده شد. [[معاویه]] [[همسر]] او را در [[دمشق]] [[زندانی]] کرده بود. وقتی سر عمرو را به [[شام]] آوردند معاویه دستور داد تا آن را در دامان همسرش نهادند. همسر عمرو به فرستاده معاویه گفت: «به او بگو [[خدا]] [[انتقام]] [[خون]] عمرو را از او خواهد گرفت و با عقوبتهای خود به زودی وی را هلاک خواهد کرد؛ چراکه کاری بزرگ کرد و فرد [[پاک]] و [[نیکوکاری]] را کشت». او نخستین [[زن]] بود که به [[گناه]] مردان زندانی شد<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۸؛ اسدالغابه، ج۴، ص۲۱۷ و ۲۱۸.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۳۲۷.</ref>
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |