پرش به محتوا

انس بن عباس بن انس سلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بنوسلیم' به 'بنی‌سلیم'
جز (جایگزینی متن - 'بنوسلیم' به 'بنی‌سلیم')
 
خط ۴: خط ۴:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
انس، از تیره بنورِعلِ، از [[قبیله]] [[بنوسلیم]]، شاعر و از بزرگان و رؤسای این قبیله بود <ref>ابن حزم، ص۲۶۲.</ref>. وی [[لقب]] [[اصم]] ([[ناشنوا]]) داشت<ref>ابن عساکر، ج۹، ص۳۲۶ و ج۲۶، ص۱۰۵.</ref> و در «[[یوم]] الدَفِینه» اشعاری سرود «دفینه» محل زیست [[بنی سلیم]] بود که [[جنگ]] [[بنی مازن بن عمرو]] بر [[ضد]] بنی سلیم در [[جاهلیت]] در آن رخ داد<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۴۸؛ یاقوت حموی، ج۲، ص۴۵۸؛ احمدی میانجی، ج۳، ص۴۶۹.</ref>.
انس، از تیره بنورِعلِ، از [[قبیله]] [[بنی‌سلیم]]، شاعر و از بزرگان و رؤسای این قبیله بود <ref>ابن حزم، ص۲۶۲.</ref>. وی [[لقب]] [[اصم]] ([[ناشنوا]]) داشت<ref>ابن عساکر، ج۹، ص۳۲۶ و ج۲۶، ص۱۰۵.</ref> و در «[[یوم]] الدَفِینه» اشعاری سرود «دفینه» محل زیست [[بنی سلیم]] بود که [[جنگ]] [[بنی مازن بن عمرو]] بر [[ضد]] بنی سلیم در [[جاهلیت]] در آن رخ داد<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۴۸؛ یاقوت حموی، ج۲، ص۴۵۸؛ احمدی میانجی، ج۳، ص۴۶۹.</ref>.


انس، دایی [[طعیمة بن عدی]] است<ref>ابن هشام، ج۳، ص۶۷۴.</ref>. طعیمه در [[جنگ بدر]] [[قریش]] را بر ضد [[مسلمانان]] تحریک می‌کرد و [[صفوان بن بیضا]]، یکی از [[یاران رسول خدا]] {{صل}} را در این جنگ کشت<ref>واقدی، ج۱، ص۱۴۶.</ref>. سپس طعیمه به دست [[حمزة بن عبدالمطلب]] به [[قتل]] رسید<ref>واقدی، ج۱، ص۱۴۸.</ref>. [[فاخته]]، [[خواهر]] انس، [[زن]] [[عدی بن نوفل بن عبدمناف قریشی]] شد و بدین ترتیب، [[ارتباط]] سببی میان بنی سلیم و [[قریش]] پدید آمد.
انس، دایی [[طعیمة بن عدی]] است<ref>ابن هشام، ج۳، ص۶۷۴.</ref>. طعیمه در [[جنگ بدر]] [[قریش]] را بر ضد [[مسلمانان]] تحریک می‌کرد و [[صفوان بن بیضا]]، یکی از [[یاران رسول خدا]] {{صل}} را در این جنگ کشت<ref>واقدی، ج۱، ص۱۴۶.</ref>. سپس طعیمه به دست [[حمزة بن عبدالمطلب]] به [[قتل]] رسید<ref>واقدی، ج۱، ص۱۴۸.</ref>. [[فاخته]]، [[خواهر]] انس، [[زن]] [[عدی بن نوفل بن عبدمناف قریشی]] شد و بدین ترتیب، [[ارتباط]] سببی میان بنی سلیم و [[قریش]] پدید آمد.


وقتی طعیمة بن عدی در جنگ بدر کشته شد، انس [[قوم]] خود را به [[خونخواهی]] خواهر زاده‌اش طعیمة بن عدی [[تشویق]] کرد و بدین ترتیب، بنی سلیم در بئر معونه درصدد [[انتقام]] از مسلمانان بر آمدند و [[نافع بن بدیل بن ورقا]] به دست بنی سلیم کشته شد و انس در تشفی خاطر خویش اشعاری بدین مضمون سرود: ابن ورقای [[خزاعی]] را که در معرکه افتاده بود و گرد و غبار بر جسدش می‌نشست، ترک کردم، در حالی که به یاد ابوریان طعیمة بن عدی بودم، و [[یقین]] کردم که انتقام [[خون]] او را گرفته‌ام<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۹۷.</ref>. هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} خبر کشته شدن [[یاران]] خود را در بئر معونه شنید، در [[نماز صبح]] پس از بلند شدن از [[رکوع]]، بنی [[رعل]] را [[لعنت]] کرد<ref>واقدی، ج۱، ص۳۴۹؛ ابن سعد، ج۴، ص۹۷؛ ابن ماکولا، ج۴، ص۷۷.</ref>. در آستانه [[فتح مکه]]، مردی از بنوسلیم به نام [[قیس]] بن نسبه [[خدمت]] رسول خدا {{صل}} رسید و از او پرسش‌هایی کرد و [[حضرت]] همه را پاسخ داد، [[قیس]] [[مسلمان]] شد و [[قوم]] خود را به [[اسلام]] فراخواند و بنوشلیم که شمار آنان هفتصد تا هزار نفر بود، در وفدی به همراه [[انس بن عباس]] و [[عباس بن مرداس]]، در قدید (نزدیک [[مکه]]) [[خدمت]] [[رسول خدا]] {{صل}} رسیدند و مسلمان شدند و در [[فتح مکه]]، [[طائف]] و حنین شرکت کردند<ref>ابن عساکر، ج۹، ص۳۲۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۷۴.</ref>.
وقتی طعیمة بن عدی در جنگ بدر کشته شد، انس [[قوم]] خود را به [[خونخواهی]] خواهر زاده‌اش طعیمة بن عدی [[تشویق]] کرد و بدین ترتیب، بنی سلیم در بئر معونه درصدد [[انتقام]] از مسلمانان بر آمدند و [[نافع بن بدیل بن ورقا]] به دست بنی سلیم کشته شد و انس در تشفی خاطر خویش اشعاری بدین مضمون سرود: ابن ورقای [[خزاعی]] را که در معرکه افتاده بود و گرد و غبار بر جسدش می‌نشست، ترک کردم، در حالی که به یاد ابوریان طعیمة بن عدی بودم، و [[یقین]] کردم که انتقام [[خون]] او را گرفته‌ام<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۹۷.</ref>. هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} خبر کشته شدن [[یاران]] خود را در بئر معونه شنید، در [[نماز صبح]] پس از بلند شدن از [[رکوع]]، بنی [[رعل]] را [[لعنت]] کرد<ref>واقدی، ج۱، ص۳۴۹؛ ابن سعد، ج۴، ص۹۷؛ ابن ماکولا، ج۴، ص۷۷.</ref>. در آستانه [[فتح مکه]]، مردی از بنی‌سلیم به نام [[قیس]] بن نسبه [[خدمت]] رسول خدا {{صل}} رسید و از او پرسش‌هایی کرد و [[حضرت]] همه را پاسخ داد، [[قیس]] [[مسلمان]] شد و [[قوم]] خود را به [[اسلام]] فراخواند و بنوشلیم که شمار آنان هفتصد تا هزار نفر بود، در وفدی به همراه [[انس بن عباس]] و [[عباس بن مرداس]]، در قدید (نزدیک [[مکه]]) [[خدمت]] [[رسول خدا]] {{صل}} رسیدند و مسلمان شدند و در [[فتح مکه]]، [[طائف]] و حنین شرکت کردند<ref>ابن عساکر، ج۹، ص۳۲۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۷۴.</ref>.


پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}}، انس در [[جنگ یرموک]] (سال سیزدهم) شرکت داشت. عمر او را همراه لشکری برای کمک به [[سپاه]] [[قادسیه]]، به [[عراق]] فرستاد<ref>ابن عساکر، ج۹، ص۳۲۴.</ref>. او در [[نبرد]] اغواث (از ایام قادسیه) [[فرمانده]] بخشی از سپاه بود<ref>طبری، ج۳، ص۵۴۳.</ref>، [[تاریخ]] درگذشت وی معلوم نیست، ولی [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۳۱۶.</ref> گفته است که او به دست فردی از [[قبیله خثعم]] کشته شد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «انس بن عباس بن انس سلمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۳۸-۱۳۹.</ref>
پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}}، انس در [[جنگ یرموک]] (سال سیزدهم) شرکت داشت. عمر او را همراه لشکری برای کمک به [[سپاه]] [[قادسیه]]، به [[عراق]] فرستاد<ref>ابن عساکر، ج۹، ص۳۲۴.</ref>. او در [[نبرد]] اغواث (از ایام قادسیه) [[فرمانده]] بخشی از سپاه بود<ref>طبری، ج۳، ص۵۴۳.</ref>، [[تاریخ]] درگذشت وی معلوم نیست، ولی [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۳۱۶.</ref> گفته است که او به دست فردی از [[قبیله خثعم]] کشته شد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «انس بن عباس بن انس سلمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۳۸-۱۳۹.</ref>
۲۱۸٬۱۳۹

ویرایش