عصمت موهبتی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = عصمت (پرسش) | | پرسش مرتبط = عصمت (پرسش) | ||
}} | }} | ||
'''[[عصمت]]''' در لغت به معنای [[حفظ]] و نگهداری و نیز به معنای منع کردن آمده است. این واژه در اصطلاح متکلمان امامیه، گاه به لطفی از جانب [[خدای متعال]] به [[برگزیدگان]] خود و گاه نیز به ملکهای تعبیر شده که به موجب آن، [[انبیاء]] و اوصیای ایشان برغم داشتن [[قدرت]] بر انجام [[گناهان]]، از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]، [[گناه]] و [[عصیان]] در تمام مراحل [[زندگی]]، مصون هستند. عصمت به دو قسم موهبتی و اکتسابی تقسیم میشود. [[عصمت اکتسابی]] یا اختیاری نوعی از عصمت است که در آن [[انسان]] با [[اختیار]] و [[اراده]] خود و با [[مبارزه]] با هوای نفسش، از گناه دوری میکند. اما در عصمت موهبتی یا ذاتی، [[انسان]]، به واسطه وجود نیرویی که [[خداوند]] در او قرار داده، از گناه اجتناب میکند. [[متکلمان]] قائل به [[موهوبی بودن عصمت]] هستند. | |||
== | == معناشناسی [[عصمت]] == | ||
عصمت | === معنای لغوی === | ||
# [[ | {{اصلی|عصمت در لغت}} | ||
عصمت، واژهای [[عربی]] و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله:}} {{متن قرآن|وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ}} {{عربی|والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار میرود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «[[اعتصام]]» را به «استمساک» معنا کردهاند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۱۴.</ref> | |||
# | |||
=== در اصطلاح [[متکلمان]] === | |||
در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است: | |||
#'''عصمت به معنای [[لطف]]''': مرحوم [[شیخ مفید]] نخستین [[متکلم]] [[امامیه]] است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجتهای اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] خداوند از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است<ref>محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.</ref>. [[متکلمان امامیه]] به تبع مرحوم مفید قرنها عصمت را به لطف تعریف کردهاند و بزرگانی همچون [[سیدمرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، [[نباطی]]<ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.</ref> و مانند آنها در آثار خود آن را به کار بردهاند. | |||
#'''[[عصمت]] به معنای ملکه''': پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را به [[لطف]] تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمیشود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیصالمحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیصالحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref> | |||
== [[اقسام عصمت]] == | |||
=== [[عصمت موهبتی]] و [[عصمت اکتسابی]] === | |||
[[عصمت اکتسابی]] یا اختیاری نوعی از [[عصمت]] است که در آن [[انسان]] با [[اختیار]] و [[اراده]] خود و با [[مبارزه]] با هوای نفسش، از [[گناه]] دوری میکند<ref>سبحانی، الفکرالخالد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۲۷-۲۳۷؛ رضوانی، شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۳۰- ۵۳۸.</ref>. به خلاف عصمت موهبتی یا ذاتی که در آن انسان، به واسطه وجود نیرویی که [[خداوند]] در او قرار داده، از گناه اجتناب میکند<ref>سبحانی، الفکرالخالد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۲۷-۲۳۷؛ رضوانی، شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۳۰- ۵۳۸.</ref>. به [[عقیده]] برخی عصمت ذاتی یا موهبتی بعد از تلاش و [[کوشش]] انسان و بعد از به دست آوردن عصمت اکتسابی به برخی از انسانها داده میشود<ref>دیانتیپور، نعمتی، «عصمت حضرت زهرا{{س}} الهی یا اکتسابی»، ص۱۰۸.</ref>. البته برخی، عصمت اکتسابی را به معنای [[عدالت]] دانستهاند<ref>السند بحرانی، الوراثةالإصطفائیه، ۱۴۳۱ق، ص۳۶. به عقیده آنان عصمت اکتسابی به معنای گناه نکردن در طول عمر است که این معنای عدالت است</ref>. | |||
در اینکه [[عصمت]] با اکتساب حاصل میشود، یا با [[موهبت الهی]]، اختلافی میان متکلمان اسلامی دیده نمیشود و به جرأت میتوان گفت که تمام [[متکلمان]] در این خصوصقائل به [[موهوبی بودن عصمت]] هستند<ref>به عنوان نمونه مرحوم [[شیخ مفید]]، میفرماید: “عصمت، تفضلی است از جانب [[خدا]] برای کسی که میداند آن شخص[[معصوم]] به عصمت خود [[تمسک]] میکند”. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد بثواب الانتقاد، ص۱۰۶؛ رسائل المرتضی، ج۳، ص۳۲۶. از نظر [[مرحوم صدوق]] نیز، [[عصمت]] [[معصومان]] دو ویژگی عمده دارد: نخست: موهبتی بودن عصمت: مرحوم صدوق به طور مستقیم به این بحث نپرداخته است، اما با توجه به مقدمه ایشان بر کتاب [[فقهی]] خود، [[کتاب المقنع]]، میتوان گفت که وی بر آن است که [[عصمت امامان]]، امری اکتسابی نیست، بلکه موهبتی [[الهی]] است: «[[شهادت]] میدهم که [[امامان]]، [[رشد]] یافته، [[هدایت]] شده و معصوماند.... [[خداوند]] آنها را از [[لغزشها]] [[معصوم]]، و از [[پلیدی]] [[پاک]] کرده و [[رجس]] را از آنها برده است» {{عربی|اشهد ان الائمة الراشدين المهديين المعصومين... عصمهم من الزلل و طهرهم من الدنس و اذهب عنهم الرجس}}؛ (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، المقنع، ص۴) دوم: اختیاری بودن عصمت: در هیچ یک از کتب مرحوم صدوق در این باره سخنی نیافتیم؛ اما وی در آثار خود روایاتی را نقل میکند که با توجه به مبانی و روش [[روایی]] او، میتوانند ما را به [[درک]] نظریهاش [[راهنمایی]] کنند. | |||
روایاتی که مرحوم صدوق از امامان پاک{{عم}} نقل کرده است، بیانگر این حقیقتاند که معصوم با [[اختیار]] خود [[گناه]] نمیکند؛ یعنی تا زمانی که معصوم با اختیار خود از [[لطف]] و [[موهبت الهی]] استفاده نکند، نمیتواند خود را از گناه برهاند. از این رو، باید گفت که گناه نکردن معصوم، امری جبری و غیراختیاری به شمار نمیرود، بلکه از آنجا که استفاده کردن از [[موهبت]] عصمت، منوط به [[انتخاب]] و اختیار معصوم است، او علیرغم داشتن [[قدرت]] [[ارتکاب گناه]]، با اختیار خود و استفاده از [[عصمت]] [[خدادادی]]، از آن میپرهیزد{{متن حدیث|عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} قَالَ: الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَتِ الْعِصْمَةُ فِي ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِهَا وَ لِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى الْمَعْصُومِ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا يَفْتَرِقَانِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ الْإِمَامُ يَهْدِي إِلَى الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}}}؛ (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، معانی الاخبار، ص۱۳۲).</ref>.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص۱۱۱؛ [[محمد حسین فاریاب|حسین فاریاب، محمد]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۲۳۵.</ref> چه اینکه [[قرآن]] و [[روایات]] نیز عصمت را موهبت الهی میدانند نه کسبی. | |||
به عنوان نمونه [[آیات شریفه]] ذیل بر [[موهبتی بودن عصمت]] دلالت دارند. | |||
#{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ * وَآتَيْنَاهُمْ مِنَ الْآيَاتِ مَا فِيهِ بَلَاءٌ مُبِينٌ}}<ref>«و به یقین آنان را با دانایی بر جهانیان برگزیدیم * و به آنان از آیات (خویش) آنچه در آن آزمونی آشکار بود بخشیدیم» سوره دخان، آیه ۳۲-۳۳</ref>. این [[آیه]] دلالت دارد بر اینکه [[نبوت]] و عصمت از مواهب [[الهی]] است. | |||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا...}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد.».. سوره انفال، آیه ۲۹.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا...}}<ref>«و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم.».. سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا}}<ref>«اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد» سوره نساء، آیه ۱۷۵.</ref>. | |||
این [[آیات]] که بعضی در باب [[عصمت انبیا]] و [[امامان]] و بعضی در باب عصمت عام است، همگی بر این نکته که عصمت، موهبتی الهی به صاحبان عصمت است دلالت دارند. | |||
از میان روایات نیز میتوان به روایات زیر از باب نمونه اشاره کرد. | |||
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: “کسی که به [[تقوای الهی]] [[تمسک]] جوید، [[خداوند]] به او [[عصمت]] [[عطا]] میکند (او را [[حفظ]] میکند)”<ref>{{متن حدیث|مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ بِتَقْوَاهُ عَصَمَهُ اللَّهُ}}؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref>. | |||
# [[امام علی]] {{ع}} فرمودند: “خداوندا، راهی برای [[اجتناب از گناه]] نیست، مگر به عصمت و حفظ و نگهداری تو”<ref>{{متن حدیث|إِلَهِي لَا سَبِيلَ إِلَى الِاحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا بِعِصْمَتِكَ}}؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۸.</ref>. | |||
# امام علی {{ع}} در [[کلامی]] دیگر فرمودند: “همانا [[مردم]] همواره با [[پادشاهان]] و [[دنیا]] مشغولاند، مگر کسانی که [[خدا]] آنها را حفظ کند”<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوكِ وَ الدُّنْيَا إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ}}؛ نهج البلاغه، خ ۹۱.</ref>. | |||
# [[جابر]] میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} درباره [[علم]] عالم ([[پیامبر]] و [[امام]]) پرسیدم، ایشان فرمودند: ای جابر، همانا در [[پیغمبران]] و [[اوصیا]] پنج [[روح]] است: [[روح القدس]]، روح [[ایمان]]، روح [[زندگی]] (حرکت)، روح قوت و روح [[شهوت]]. ای جابر، ایشان به وسیله روح القدس امور و مطالب را از [[عرش]] تا زیر [[خاک]] بدانند. سپس فرمود: ای جابر، این چهار روح اخیر را آفت و پیشامد میرسد، ولی روح القدس [[بازی]] و یاوهگری نکند<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۶.</ref>. | |||
از روایات فوق به دست میآید که [[عصمت علمی]] مختصبه [[انبیا]] و [[امامان]] است و [[عصمت عملی]] که هم در [[معصومین]] و هم در سایر مردم وجود دارد موهبتی [[الهی]] است، اگرچه ریشه و زمینههای آن اکتسابی است<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص۱۱۱.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |