مقصره: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''مقصره'''، [[شیعیان|شیعیانی]] هستند که [[صفات امامان]] را [[درک]] نکرده و ایشان را به صفات خاصی - مانند: [[عصمت]]، [[علم لدنی]] و [[آگاهی از امور غیبی]] - توصیف نمیکنند و از درک واقعی و صحیح [[مقام ائمه]] عاجز و قاصر ماندهاند؛ به تعبیر [[حدیث]] منقول از [[امام سجاد]] {{ع}}: {{متن حدیث|اَلَّذِينَ قَصَّرُوا فِي مَعْرِفَةِ اَلْأَئِمَّةِ}}؛ یعنی: «مقصر کسانی هستند که در [[معرفت ائمه]] کوتاهی کردهاند»<ref>از امام سجاد {{ع}} در این حدیث فرمود: {{متن حدیث|يَا جَابِرُ خَالِفْ ظَنَّكَ وَقَصِّرْ رَأْيَكَ أُولَئِكَ اَلْمُقَصِّرُونَ وَلَيْسُوا لَكَ بِأَصْحَابٍ. قُلْتُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ وَمَنِ اَلْمُقَصِّرُ؟ قَالَ: اَلَّذِينَ قَصَّرُوا فِي مَعْرِفَةِ اَلْأَئِمَّةِ وَعَنْ مَعْرِفَةِ مَا فَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ أَمْرِهِ وَرُوحِهِ}}. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۴ و ۱۵. ر. ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۴۵۹.</ref>. اصطلاح «مقصره» و «تقصیر» به دلیل بهکارگیری آن در [[احادیث اهل بیت]] {{ع}} - از جمله [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}<ref>برای نمونه: در روایتی، امام علی {{ع}} خطاب به سلمان فارسی فرمود: {{متن حدیث|مَنْ آمَنَ بِمَا قُلْتُ وَ صَدَّقَ بِمَا بَيَّنْتُ وَ فَسَّرْتُ وَ شَرَحْتُ وَ أَوْضَحْتُ وَ نَوَّرْتُ وَ بَرْهَنْتُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ اِمْتَحَنَ اَللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ وَ هُوَ عَارِفٌ مُسْتَبْصِرٌ قَدِ اِنْتَهَى وَ بَلَغَ وَ كَمَلَ وَ مَنْ شَكَّ وَ عَنَدَ وَ جَحَدَ وَ وَقَفَ وَ تَحَيَّرَ وَ اِرْتَابَ فَهُوَ مُقَصِّرٌ وَ نَاصِبٌ}}. «هر کسی به گفتههای ما و به آنچه بیان و تفسیر کردیم یا شرح و توضیح دادیم روشن کردیم و استدلال آوردیم (که مقامات آنان جزو این موارد هستند) شک کند یا دشمنی ورزد یا انکار کند یا توقف کند یا مردد شود، مقصّر و ناصب است». مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۶.</ref> - از دیرباز در بین [[شیعیان]] وجود داشته است. در ابتدا این صفت به [[دشمنان اهل بیت]] از [[بنیامیه]] و [[عثمانیها]] اطلاق میشد، سپس بر [[شیعیان قاصر]] از درک مقام ائمه {{عم}} نیز گفته شد<ref>ر. ک: [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص۳۹.</ref>. | '''مقصره'''، [[شیعیان|شیعیانی]] هستند که [[صفات امامان]] را [[درک]] نکرده و ایشان را به صفات خاصی - مانند: [[عصمت]]، [[علم لدنی]] و [[آگاهی از امور غیبی]] - توصیف نمیکنند و از درک واقعی و صحیح [[مقام ائمه]] عاجز و قاصر ماندهاند؛ به تعبیر [[حدیث]] منقول از [[امام سجاد]] {{ع}}: {{متن حدیث|اَلَّذِينَ قَصَّرُوا فِي مَعْرِفَةِ اَلْأَئِمَّةِ}}؛ یعنی: «مقصر کسانی هستند که در [[معرفت ائمه]] کوتاهی کردهاند»<ref>از امام سجاد {{ع}} در این حدیث فرمود: {{متن حدیث|يَا جَابِرُ خَالِفْ ظَنَّكَ وَقَصِّرْ رَأْيَكَ أُولَئِكَ اَلْمُقَصِّرُونَ وَلَيْسُوا لَكَ بِأَصْحَابٍ. قُلْتُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ وَمَنِ اَلْمُقَصِّرُ؟ قَالَ: اَلَّذِينَ قَصَّرُوا فِي مَعْرِفَةِ اَلْأَئِمَّةِ وَعَنْ مَعْرِفَةِ مَا فَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ أَمْرِهِ وَرُوحِهِ}}. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۴ و ۱۵. ر. ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۴۵۹.</ref>. اصطلاح «مقصره» و «تقصیر» به دلیل بهکارگیری آن در [[احادیث اهل بیت]] {{ع}} - از جمله [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}<ref>برای نمونه: در روایتی، امام علی {{ع}} خطاب به سلمان فارسی فرمود: {{متن حدیث|مَنْ آمَنَ بِمَا قُلْتُ وَ صَدَّقَ بِمَا بَيَّنْتُ وَ فَسَّرْتُ وَ شَرَحْتُ وَ أَوْضَحْتُ وَ نَوَّرْتُ وَ بَرْهَنْتُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ اِمْتَحَنَ اَللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ وَ هُوَ عَارِفٌ مُسْتَبْصِرٌ قَدِ اِنْتَهَى وَ بَلَغَ وَ كَمَلَ وَ مَنْ شَكَّ وَ عَنَدَ وَ جَحَدَ وَ وَقَفَ وَ تَحَيَّرَ وَ اِرْتَابَ فَهُوَ مُقَصِّرٌ وَ نَاصِبٌ}}. «هر کسی به گفتههای ما و به آنچه بیان و تفسیر کردیم یا شرح و توضیح دادیم روشن کردیم و استدلال آوردیم (که مقامات آنان جزو این موارد هستند) شک کند یا دشمنی ورزد یا انکار کند یا توقف کند یا مردد شود، مقصّر و ناصب است». مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۶.</ref> - از دیرباز در بین [[شیعیان]] وجود داشته است. در ابتدا این صفت به [[دشمنان اهل بیت]] از [[بنیامیه]] و [[عثمانیها]] اطلاق میشد، سپس بر [[شیعیان قاصر]] از درک مقام ائمه {{عم}} نیز گفته شد<ref>ر. ک: [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص۳۹.</ref>. | ||
== | == پیشینه == | ||
[[اهل تقصیر]] یکی از جریانهای [[اعتقادی]] بودند که در [[زمان]] [[ائمه]] {{عم}} پدید آمدند و به سبب [[جهل]]، در محوریترین کانون اعتقادی [[شیعه]] ایدههای [[فکری]] جدیدی مطرح ساختند و با رویکردی متفاوت در مسئله [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} [[امامت مفضول]] را پذیرفتند و اموری مانند [[عصمت]]، [[مناقب]] و... را در [[حق]] ائمه {{عم}} روا ندانستند. به نظر میرسد بجز [[منابع روایی]] و [[حدیثی]]، میتوان بخشی از [[اعتقاد]] این جریان را در عناصری با اندیشههای [[کلامی]] [[زیدی]] - [[شیعی]] جستوجو کرد و پیشینه بعضی آموزهها را در [[اندیشه]] [[مخالفان]] [[مذهب شیعه]] و در منابع رجالی و فرقهنگاری یافت. نوشته حاضر میکوشد با [[تطبیق]] [[تفکر]] گروهی از [[زیدیه]] با نظریه جریان اهل تقصیر، چهره واقعبینانهای از آنان ارائه دهد و چگونگی تعامل ائمه {{عم}} با جریان فکری مقصره را از نگاه ایشان ارزیابی کند تا مشخص گردد برخی از افراد این جریان که به [[گمان]] خویش [[تفکر شیعی]] را [[ترویج]] میدادند، چرا از دیدگاه [[امام]] ماهیت غیر شیعی داشتهاند و چگونه با تمایز نهادن میان اندیشه تقصیر و [[روایتها]] میتوان معنای روشنی از تطور مفهوم کلامی مقصره در باب [[علم ائمه]] {{عم}} ارائه کرد. در [[منابع تاریخی]] و فرقهنگاری اگرچه این گروه به نام مقصره شناخته نشدهاند، ولی به [[یقین]] کتابهایی در رد [[عقاید]] جریان تقصیر در [[عصر ائمه]] {{عم}} به [[نگارش]] در آمده بود. | [[اهل تقصیر]] یکی از جریانهای [[اعتقادی]] بودند که در [[زمان]] [[ائمه]] {{عم}} پدید آمدند و به سبب [[جهل]]، در محوریترین کانون اعتقادی [[شیعه]] ایدههای [[فکری]] جدیدی مطرح ساختند و با رویکردی متفاوت در مسئله [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} [[امامت مفضول]] را پذیرفتند و اموری مانند [[عصمت]]، [[مناقب]] و... را در [[حق]] ائمه {{عم}} روا ندانستند. به نظر میرسد بجز [[منابع روایی]] و [[حدیثی]]، میتوان بخشی از [[اعتقاد]] این جریان را در عناصری با اندیشههای [[کلامی]] [[زیدی]] - [[شیعی]] جستوجو کرد و پیشینه بعضی آموزهها را در [[اندیشه]] [[مخالفان]] [[مذهب شیعه]] و در منابع رجالی و فرقهنگاری یافت. نوشته حاضر میکوشد با [[تطبیق]] [[تفکر]] گروهی از [[زیدیه]] با نظریه جریان اهل تقصیر، چهره واقعبینانهای از آنان ارائه دهد و چگونگی تعامل ائمه {{عم}} با جریان فکری مقصره را از نگاه ایشان ارزیابی کند تا مشخص گردد برخی از افراد این جریان که به [[گمان]] خویش [[تفکر شیعی]] را [[ترویج]] میدادند، چرا از دیدگاه [[امام]] ماهیت غیر شیعی داشتهاند و چگونه با تمایز نهادن میان اندیشه تقصیر و [[روایتها]] میتوان معنای روشنی از تطور مفهوم کلامی مقصره در باب [[علم ائمه]] {{عم}} ارائه کرد. در [[منابع تاریخی]] و فرقهنگاری اگرچه این گروه به نام مقصره شناخته نشدهاند، ولی به [[یقین]] کتابهایی در رد [[عقاید]] جریان تقصیر در [[عصر ائمه]] {{عم}} به [[نگارش]] در آمده بود. | ||